تحولات منطقه

سفیر جمهوری اسلامی ایران در برن در گفتگو با یک نشریه سوییسی تصریح کرد: سلوک و شیوه دیپلماسی حسن روحانی رییس جمهور منتخب مسلما نشانگر دوره جدیدی در ایران خواهد بود.<BR> <BR>

روحانی یک دیپلمات برجسته است/ آغاز دوره جدیدی در ایران
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

به گزارش ایرنا، علیرضا سالاری در گفتگو با اورس گهریگر و فابیان اونتر نهر خبرنگاران هفته نامه سوییسی ولت ووخه ، امیدهایی را که با انتخاب رییس جمهور جدید ایران ایجاد شده است، کاملا درست دانست و خاطرنشان کرد که روحانی یک دیپلمات برجسته است و جهان را بخوبی می شناسد.
با توجه به جالب بودن این گفتگو، متن کامل آن در پی می آید.

س: حسن روحانی که بطور غیر مترقبه ای به ریاست جمهوری در ایران انتخاب شده، یک شخصیت آرام ، معتدل و میانه رو به حساب می آید. پس از هشت سال ریاست جمهوری احمدی نژاد، در غرب این امید بوجود آمده که روابط با ایران بهبود پیدا کند. آقای سفیر، آیا این امیدها درست هستند؟

ج: من فکر می کنم که این امیدها کاملا درست است علاوه بر این رییس جمهور جدید یک دیپلمات برجسته است. او جهان را بخوبی می شناسد. او در سی و پنج سال گذشته در سیاست داخلی و خارجی ایران سهیم بوده است. ایشان دبیر شورای عالی امنیت ملی بود. و ضمنا او از سال 2003 تا 2005 سرپرست مذاکرات هسته ای بود.

س: در ایران آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب است که خط مشی سیاسی کشور را تعیین می کند. ولی با این وجود، بازهم رییس جمهور با نحوه اداره پست ریاست جمهوری می تواند در شیوه اجرای سیاست کشور نقش داشته باشد. آیا شما هم احتمال می دهید که در زمان ریاست جمهوری روحانی مسیر جدیدی برای سیاست خارجی در ایران بوجود آید؟

ج: سلوک و شیوه دیپلماسی رییس جمهور روحانی مسلما خواهد توانست نشانگر دوره جدیدی در ایران باشد. من امیدوارم که این سیاست برای قدرت های غربی زمینه ملموس تری ایجاد کند. ولی دلائل اصلی که منجر به مشکل با ایران شده مقاصد غیر عادلانه و اتهامات بی اساس علیه برنامه هسته ای از سوی ابرقدرت ها است. اگر این اتهامات و سوء ظن ها از بین بروند راه برای نزدیکی و یک قرارداد هموار می شود.

س:همه ناظران معتقدند که روحانی اگر از حمایت رفسنجانی و خاتمی دو رییس جمهور سابق و اصلاح طلب و محبوب برخوردار نمی شد، هرگز نمی توانست آراء اقشار اجتماعی مختلف را به خود اختصاص دهد. شما نیز موضوع را اینگونه می بینید؟

ج: بخشی از موفقیت پرزیدنت روحانی به این امر ارتباط دارد. ولی بخش دیگر موفقیت مدیون پیشینه ایشان است. اول به دلیل روحانی بودن و دوم بخاطر نمایندگی رهبر جمهوری اسلامی ایران در شورای عالی امنیت ملی.

س: انتخابات ریاست جمهوری در ایران با فرآیند منحصر به فردی صورت می گیرد. یعنی پیش از برگزاری انتخابات، شورای نگهبان در بین صدها نامزد چند نفر را بر می گزیند تا مردم به آنها رای بدهند. در این شورا نیز 12 نفر روحانی و حقوقدان نشسته اند که همه وفادار به رهبر انقلاب هستند. آیا شما با توجه به دمکراسی مستقیم در سوییس، این فرآیند پیش از رای گیری در کشورتان را می توانید تشریح کنید؟

ج: بله. شورای نگهبان قانون اساسی در چارچوب قانون اساسی بوجود آمده و کار خود را نیز در چارچوب همان قانون اساسی انجام می دهد که طی رفراندومی در سوم دسامبر 1979 با نود و نه ممیز پنج درصد از رای 72 در صد از شرکت کنندگان در آن همه پرسی مورد تائید قرار گرفت. ضمنا اصلاحیه قانون اساسی مجددا در 28 ژوئیه سال 1989 با نود و هفت ممیز نه درصد از آراء مردم مورد تائید قرار گرفت. اگر شما به این ارقام توجه کنید می بینید که یک روند کاملا دمکراتیک به این قانون اساسی منجر شده است. من معتقدم که با توجه به این سابقه کاملا قانونی، شهروندان محترم سوییس با سنت دمکراسی مستقیم خود نیز درک می کنند که نمی توان هزاران متقاضی را بدون بررسی وضعیت آنها از سوی نهادی قانونی، برای شرکت در انتخابات عرضه نمود.

س: افراد سرشناسی در ایران هم نسبت به این فرآیند سوالاتی دارند. رفسنجانی که یکی از بنیان گذاران جمهوری اسلامی است از شرکت در انتخابات محروم می شود و علت را نیز سن بالای او اعلام می کنند. وی بعدا به شورای نگهبان تاکید نمود که «من فکر نمی کنم که کشور بدتر از این اداره شده باشد»؟

ج: در یک دمکراسی ما به همه چیز می توانیم انتقاد کنیم. هر چیزی که مصنوع انسان است مسلما عاری از کمبود نیست. اما تا زمانیکه قانونی با ابزار دمکراتیک تغییر نکرده باید صد درصد رعایت شود. در غیر اینصورت اعمال ما متمدنانه نخواهد بود. در جمهوری اسلامی ایران همه شخصیت ها و ارگانها و سازمانها، مستقیم و یا غیر مستقیم از سوی مردم انتخاب شده اند. جدیدترین نمونه آن انتخاب پرزیدنت روحانی به ریاست جمهوری است. امروز هیچکس نمیتواند آنرا زیر سئوال برد. ما 72 درصد شرکت کننده در این انتخابات داشتیم که در مقایسه بین المللی، رقم بسیار بالائی است. چرا باید سیستمی که چنین نتیجه ای را ارائه می دهد بطور کلی مورد انتقاد قرار گیرد؟

س: باید اجاره داده شود که این سئوال بشود: که مردم در بین افرادی که بعنوان نامزد اعلام شده بودند به فرد کمتر بدتر رای داده و یک فرد میانه روتر را برگزیدند؟ یا بگونه دیگری سئوال را طرح کنم، آیا اگر ایرانی ها حق انتخاب از بین افراد بیشتر و نامزدهای متنوع تر را داشتند بازهم روحانی را انتخاب می کردند؟

ج:این سوال وارد نیست. در هر دمکراسی بایستی صلاحیت نامزدها در چارچوب قانون اساسی مورد بررسی قرار گیرد. تصورش را بکنید که هزار نامزد وجود داشته باشند، چگونه می توان در چنین وضعیتی انتخاب کرد؟ من فکر نمی کنم درست باشد ما در این مصاحبه به موضوعات جزئی بپردازیم.

س: آنقدر هم ناچیز نیست. محمد غرضی وزیر نفت سابق یکی از هشت نامزدی است که از سوی شورای نگهبان تائید صلاحیت شده است. وقتی خبرنگاری از او سئوال کرد که آیا انتخابات را آزاد و عادلانه می داند گفته بود که «من انتخابات را بعنوان ابزار اجتماعی نمی بینم». او سپس اضافه کرده بود که من انتخابات را حقیقتا ابزاری نمی بینم که در زمینه سیاست تصمیم گیری کند. انتخابات در ایران فقط برای آن است که میلیونها ایرانی به پای صندوقهای رای بروند و با شرکت خود از سیستم موجود حمایت کرده و به دیگران هم نمایش بدهند؟

ج: این ها نظرات شخصی یکی از نامزدهاست. اگر او یا دیگران چنین نظری دارند باید تلاش کنند تا قانون اساسی را تغییر دهند. راه برای این امر باز است. برای تغییر قانون نیاز به دو سوم آراء نمایندگان مجلس و رای اکثریت مردم در یک رفراندوم است. اگر منتقدین نتوانند اکثریت لازم را بدست آورند، انتقاد آنها هم ارزش با اجرای قانون نیست.

س: بر خلاف انتخابات دیگر، هفته نامه ما همراه با صدها نشریه دیگر در سراسر جهان امسال اجازه پیدا نکرد تا خبرنگاری در انتخابات آخر هفته گذشته داشته باشند که گزارشی از آن تهیه نمایند. شما این موضوع را چگونه توضیح می دهید؟

ج: میزان درخواست برای روادید خارج از ظرفیت ارگانهای مربوطه بود. علیرغم توصیه های مثبت از سوی سفارت ما، فقط نمایندگان رسانه های گروهی بزرگ اجازه حضور در محل را پیدا کردند. در تهران، دلائل امنیتی برای این امر عنوان گردید. ما در چهار سال پیش مشکلات زیادی داشتیم. و این امر از سوی تعدادی خبرنگار بوجود آمده بود. آنها تلاش می کردند تا یک نوع تیان آنمن در چین را در کشور ما هم درست کنند. مسوولان مربوطه نیز احساس کردند بسیاری از آنان دنبال تغییر رژیمند. به همین خاطر مسوولان در تهران تردید زیادی دارند. ما اندک اندک تلاش می کنیم که روشن نمائیم که اکثر خبرنگاران درست گزارش می کردند ولی این امر دشوار است. حملات زیادی علیه ملت ما توسط رسانه ها صورت می گیرد. می توان گفت سالهاست علیه ایران یک جنگ رسانه ای وجود دارد.

س: یک جنگ رسانه ای؟

ج: متاسفانه از سوی رسانه های غربی. همه چیز درباره ایران منفی نشان داده می شود. دولت کشور ما بعنوان «رژیم ایران» نام برده می شود. برای هیچ کشور وابسته به غرب از این واژه استفاده نمی شود. وقتی ابزارهای دمکراتیک کشور ما مرتبا بطور انتقادی زیر سئوال برده می شود مسلما این امر نمی تواند در خدمت ایجاد اعتماد باشد.

س: شما کاریر خود را پس از انقلاب در سال 1979 با مدیر کلی رادیو و تلویزیون آغاز کردید. بنابراین بعنوان یک فرد رسانه ای مسلما باید با من هم عقیده باشید که گزارشگری انتقادی وظیفه یک خبرنگار است؟

ج: حد و حدود این انتقاد رعایت نمی شود. به ایران بسیار بیشتر از هر کشور دیگری حمله رسانه ای می شود. مسئولین ایران سی و پنج سال است که این یکجانبه عمل کردن را احساس می کنند. این موضوع با جنگ عراق علیه ایران از سال 1980 تا 1988 آغاز شد. نود در صد از رسانه های غرب از صدام حسین حمایت می کردند. ملت ایران خاطرات تلخی از نحوه گزارشگری غربی ها دارد.

س: در کشورهای همسایه مستقیم شما سالهاست که تحولات و تغییرات بزرگی در جریان است از جمله در افغانستان، عراق و پاکستان. اینک سوریه در آتش قرار دارد. چگونه سوریه به میدان جنگ تبدیل شد؟

ج: دقیقا مانند ایران که سی سال پیش به میدان جنگ تبدیل گردید. توسط سیاست های کثیف برخی از قدرت ها. شما شاهد کشتار متقابل سوری ها هستید که یکی از ارکان مقاومت علیه همین قدرتها بود و امروز به تروریست های مهاجر این امکان را داده اند تا هر دو طرف را تضعیف کنند. این درحالیست که ایران می خواهد این خونریزی سریعا متوقف شود و مردم سوریه این امکان را داشته باشند تا درباره سرنوشت کشور خود تصمیم بگیرند.

س: چند روز پیش دولت آمریکا تصمیم گرفت تا از قیام کنندگان در سوریه با سلاح حمایت کند. این وضعیت میدان جنگ را چگونه تغییر می دهد؟

ج: این تصمیم به آن معناست که از تروریست ها حمایت می شوند. نود درصد از جنگجویان در سوریه از القاعده و تندروترین تروریستها هستند. برآوردهای دولت ما و سفارت ما در دمشق این موضوع را نشان می دهد. آمریکائی ها در امور داخلی یک کشور و علیه یک دولت مشروع دخالت کرده اند. این یک جنگ کثیف فرسایشی است که بهای آنرا مردم غیر نظامی پرداخت می کنند.

س: وزارت امورخارجه سوییس زمانی نقش فعالی در جهت یافتن راه حلی برای مشاجره اتمی داشت. چرا این فعالیت ها متوقف گردید؟

ج: سوییس تا 19 ژانویه سال 2011 یک کشور بیطرف، شریک و دوست ایران بود که نقش واسطه را بین ایران و آمریکا بازی می کرد. ولی پذیرفتن تحریم های یکجانبه علیه ایران یک عقب نشینی بزرگ برای سنت بیطرفی بود. و بلوکه کردن نقل و انتقال ارزی از سوی بانک های سوییس این روند منفی را تشدید نمود. دیدارهای متعدد دکتر میشائیل آمبول قائم مقام وقت وزارت امورخارجه سوییس از ایران باعث مذاکرات هسته ای در ژنو گردید. و مهمتر از آن، باعث سفر خانم کالمی - ری وزیر امورخارجه وقت سوییس به تهران و عقد قرارداد گاز شد. این یک گام مهم استراتژیک و حیاتی بود زیرا موقعیت جغرافیای سیاسی سوییس بعنوان محلی برای انتقال انرژی در اروپا را تقویت می نمود. ولی متاسفانه هر دوی آنها بخاطر فشار آمریکا بر سوییس برای پذیرش تحریم ها متوقف گردید. وقتی یک کشور بیطرف در تحریم یکجانبه و غیر قانونی شرکت می کند این یک عمل صلح آمیز نیست. ضمنا آنکه این امر اصلا با تصویر بسیار زیبائی که ما از سوییس داریم همسویی ندارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.