دستیار و مشارو عالی فرمانده کل قوا با بیان اینکه واقعاً دیدگاه جناحی ندارم، گفت: البته نسبت به برخی از آدم​هایی که در دولت​ها بودند و به منافع و مصالح کشور لطمه می​زدند موضع می​گرفتم.<BR> <BR>

 خاتمی مخالف ورود سپاه به حادثه کوی دانشگاه بود/ ما نظامی ها نباید در سیاست خارجی ورود پیدا کنیم

به گزارش نامه، یحیی رحیم صفوی در برنامه تلویزیونی شناسنامه درباره فعالیت های سیاسی سپاه درانتخابات، ماجرای کوی دانشگاه 78 و تفاوتش با فتنه 88، و تصمیم سپاه بعد از ربایش دیپلمات​های ایرانی در مزار شریف، سخن گفت.

سردار صفوی در مورد جنجال هایی که حول فعالیت های سیاسی سپاه وجود دارد، اظهار داشت: سپاه در هیچ جناح و گروه سیاسی نباید دخالت کند. این منعی است که امام و رهبری ایجاد کرده اند و یک دستور شرعی هم به حساب می آید که در له یا علیه هیچ کاندیدی اظهار نظر نکند. سپاه در سطح ملی و فراتر از جناح های سیاسی کشور است و می خواهد کل کشور و انقلاب را حفظ کند. شان سپاه، شان انقلاب اسلامی و شان همه ملت ایران است. پاسداران باید بینش سیاسی داشته باشند تا بتوانند به خوبی از انقلاب دفاع کنند. اصلاً تفاوت ما با سایر نیروهای مسلح در اندیشه سیاسی است. بنده به عنوان یک پاسدار از قبل از انقلاب بینش سیاسی داشتم و با همین بینش با رژیم شاه مبارزه کردم.

وی افزود: داشتن بینش سیاسی برای پاسداران، مخصوصاً فرمانده هان لازم است. من دخالت ارگان سپاه را در مسائل سیاسی کاملاً رد می کنم. البته ممکن است عناصری از بسیجیان ما تخلفاتی را انجام داده باشند. اما به طور قطع آنچه که امام و رهبری از ساختار سپاه انتظار داشتند، با خدشه روبه رو نشده و ارگان سپاه در مسائل سیاسی دخالتی ندارد.

مردم در انتخابات غیر قابل پیش بینی اند

سردار صفوی در ادامه برنامه گفت: مردم ما در مورد مساله انتخابات غیرقابل پیش بینی هستند. بحث سیاست و انتخابات هم یک سکه چند رو است و معلوم نیست در نهایت چه خواهد شد. نظام جمهوری اسلامی آنقدر آزادی عمل به مردم می دهد که کسی تا دقیقه آخر نمی داند نتیجه کار چه خواهد شد. من فکر نمی کنم آقای روحانی که امروز به عنوان رئیس جمهور منتخب از طرف مردم انتخاب شده اند، خودشان هم تصور نمی کردند که انتخاب شوند یا حداقل فکر می کردند به مرحله دوم راه پیدا کنند اما خب اینطور نشد و با اختلاف کمی در همان مرحله اول به پیروزی رسیدند.»

وی افزود: من ضمن اینکه به آقای دکتر روحانی که انسان فهمیده، خردمند و ولایتمداری است تبریک می گویم، معتقدم مردم ما بعد از 34 سال باز هم یک شخصیت روحانی، متعادل و خردمند را انتخاب کردند. اما این که بگویند سپاه و نیروهای مسلح به دلیل ابلاغیه اخیر مقام معظم رهبری در انتخابات دخالتی نداشتند، و در نتیجه شاهد چنین حضور پر شوری بودیم حرف درستی نیست بلکه نیروهای مسلح هیچ گاه در انتخابات دخالتی نداشته اند.

سه موضع گیری آقا
صفوی ادامه داد: «عملکرد دولت فعلی، عملکرد جناح های سیاسی، عدم وحدت گروه های مختلف و عدم پایبندی به ائتلاف ها و... باعث شد چنین نتیجه ای حاصل شود. به هرحال قلب مردم در اختیار خداوند متعال است. موضع گیری های حضرت آقا هم خیلی مهم است. آقا سه موضع گیری داشتند، اول اینکه فرمودند اگر شما با نظام هم مساله دارید، به کشور که علاقمند هستید. ایشان با این موضع گیری غیرت ملی مردم را وارد صحنه کردند. دوم اینکه تا روز آخر که آمدند و رای دادند فرمودند هیچ کس از رای من با خبر نیست. حضرت آقا همچنین فرمودند که رای امانت مردم و حق الناس است.

برخی رسانه ها حرفهایم را تغییر دادند
سردار صفوی در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود گفت:«من از نظر فکری تغییری نکرده ام. ما از قبل خط امام و خط مقام معظم رهبری را دنبال کرده ایم. خط سیاسی پاسداران، خط ولایت است. در ایامی که من فرمانده سپاه بودم، لازم بود مواضعی را اعلام کنم. مواضعی از من که در آن سال ها خیلی سر و صدا کرد، در واقع موضع من نبود و برخی رسانه های حرف های من را تغییر دادند. الان چون به عنوان مشاور و دستیار حضرت آقا هستم خیلی با احتیاط تر صحبت می کنم. سعی می کنم بعد از اینکه خدا را در نظر می گیرم، در مسائل سیاسی، منافع و مصالح انقلاب و کشور را در نظر بگیرم.»
وی ادامه داد:« واقعاً دیدگاه جناحی ندارم. البته نسبت برخی از دولت ها و برخی از آدم هایی که در دولت ها بودند و به منافع و مصالح کشور لطمه می زدند موضع می گرفتم. هر کسی که بخواهد علیه امنیت ملی ما اقدام کند با موضع بنده مواجه خواهد شد. من پاسدار انقلاب اسلامی هستم، اگر کسی بخواهد علیه امنیت و مصالح ما کاری انجام دهد، طبیعتاً ما موضع خواهیم گرفت. خدا را شکر تغییر خاصی در ما به وجود نیامده و خداوند تا امروز ما را در صراط مستقیم حفظ کرده است و حس می کنم امیرالمومین (ع) هم دست ما را گرفته است.»

خاتمی مخالف ورود سپاه به حادثه کوی دانشگاه بود
فرمانده سابق سپاه در مورد حوادث سال 78 گفت: «در فتنه 78 ترکیبی از عناصر داخلی و رسانه های خارجی روی ماجرا سوار شدند. برخی از عناصر دولتی و عناصر مجلس در این فتنه دخالت داشتند. برخی از عناصر دولت مانع ورود سپاه به این موضوع بودند. طبق مصوبه شورای عالی امنیت ملی اگر نیروی انتظامی قادر به برقرار آرامش و امنیت نباشد، سپاه باید مسولیت را قبول کند اما وزیر کشور و حتی رئیس جمهور وقت مخالف ورود سپاه بود. جناب آقای دکتر روحانی که آن زمان دبیر شورای عالی امنیت ملی بودند، بعد از یک هفته تصمیم گرفتند مسولیت را به سپاه واگذار کنند که سپاه بدون هیچگونه خون ریزی و ظرف کمتر از 5 ساعت مساله را تمام کرد.»
وی ادامه داد:«من خودم به همه پاسدارها و حتی نیروی انتظامی دستور دادم که از هیچ گونه سلاحی استفاده نکنند و در نهایت با کمترین خسارت از نظر جانی مساله جمع شد. البته از نظر سیاسی با خساراتی مواجه شدیم. از انگلستان خبر می دادند که در ایران یک انقلاب جدید در حال وقوع است. این مسائل چه در سال 78 و چه در سال 88 به ضرر منافع کشور و مردم ما بود. خسارتی که وارد شد، خسارت بزرگی بود.»

در فتنه 88 بسیاری از عناصر داخلی خیانت مسلم کردند

صفوی راجع به تفاوت حوادث سالهای 78 و 88 گفت: « 78 فقط تهران درگیر یک سری مسائل بود اما سال 88 مساله به استان های دیگر هم سرایت کرده بود. ماجرای سال 78 ظرف یک هفته به پایان رسید اما موضوع 88 چند ماه طول کشید. در فتنه 88 خارجی ها خیلی ورود پیدا کردند و تیم داخلی و تیم خارجی با هم در ارتباط بودند. در واقع بسیاری از عناصر داخلی خیانتی مسلم را مرتکب شدند. صبر حضرت آقا برای من خیلی جالب بود. اگر این اتفاق در آمریکا و انگلیس می افتاد نیروهای امنیتی قلع و قمع می کردند. امنیت کشور چیزی است که کسی دوست ندارد خدشه دارد شود و کشورها در مقابل به خطر افتادن امنیت خود خیلی شدید برخورد می کنند.»

فعالیت های اقتصادی سپاه
فرمانده سابق سپاه در مورد حضور سپاه پاسداران در فعالیت های اقتصادی هم اظهار داشت: این تدبیر رهبری انقلاب اسلامی است که یک نیروی کارآمد را در جهت سازندگی وارد کرد. ما ده ها هزار نیروی جوان داشتیم که آقا اجازه دادند بخشی از این نیروها را در بخش سازندگی کشور وارد کنیم. 2-3 درصد از پاسداران ما وارد بخش سازندگی شدند و با تجهیزاتی که در اختیار داشتیم کارهای مربوط به سازندگی کشور را انجام دادند. سپاه پاسداران با نبوغ خود برای کمک به دولت ها، مردم و سازندگی کشور فعالیت کرده است.
سردار صفوی همچنین در این برنامه گفت:«در حوزه تهدیدات خارجی اشغال کویت توسط عراق و متعاقب آن حضور آمریکا در خلیج فارس یکی از تهدیداتی بود که برای ما وجود داشت. حمله آمریکا به افغانستان و عراق هم یکی دیگر از حوادث بزرگی بود که پیرامون ایران اتفاق افتاد. خاطرات بوش چاپ شده، او در این کتاب نوشته ما بعد از افغانستان و عراق می خواستیم به سمت ایران حرکت کند اما نظامی های ما مخالف بودند. اما واقعیت این است که تدبیرهای مقام معظم رهبری در جنگ کویت،عراق و افغانستان و همچنین سیاست های راهبردی نظام و همچنین رفتار مجموعه دولت و مجلس و فرماندهان نظامی مانع از این شد که دشمن بخواهد به سمت ایران حرکتی را نشان دهد.»
وی افزود:« ما به لطف خدا در بحث سیاست های راهبردی طوری با آمریکا و متحدینش رفتار کردیم که دو دشمن بزرگ ما در افغانستان و عراق (طالبان و صدام) از بین رفتند. نتیجه رهبری مقام معظم رهبری وسیاست های شورای عالی امنیت ملی و مجموعه مسولین باعث شد وزن ژئوپلوتیکی ایران افزایش پیدا کند. جایگاه ما امروز در منطقه غرب آسیا ارتقاء پیدا کرده است. کفه ترازوی قدرت در منطقه به نفع ایران است. این موضوع از هوشیاری ملت، رهنمودهای مقام معظم رهبری، قدرت بازدارندگی نیروهای مسلح و... ناشی می شود.»
صفوی همچنین گفت:«اقتدار ملی ایران در بعد سیاسی، امنیتی و اقتصادی افزایش پیدا کرده و امروز تبدیل به قدرت برتر منطقه شده ایم. به لطف خدا و عنایت امام زمان (عج) قدرت اول منطقه خواهیم شد. البته از برنامه 1404 عقب مانده ایم.»

تصمیم سپاه برای حمله به طالبان
سردار صفوی در ادامه برنامه هم گفت: «زمانی که دیپلمات های ما در افغانستان به شهادت رسیدند، من به عنوان فرمانده سپاه فعالیت می کردم که ظرف 48 ساعت دو لشکر را همراه با هواپیما و تانک در مرز افغانستان مستقر کردیم. حضرت آقا در آن روزها مشهد بودند. ما از ایشان اجازه خواستیم تا به طالبان یک نوع گوشمالی بدهیم اما ایشان قبول نکردند و گفتند به مصلحت نیست. ایشان با دلایل بسیار منطقی فرمودند نه. اما ما این قدرت را نشان دادیم که می توانیم ظرف 48 ساعت می توانیم دو لشکر را در مرز پیاده کنیم. همچنین نشان دادیم قدرت برخورد را نیز داریم اما همانطور که گفتم آقا اجازه ندادند که آن ها را تنبیه کنیم. البته بعداً و با اجازه حضرت آقا به شکلی دیگر آن ها را تنبیه کردیم و بعد از آن آن ها دیگر برایمان مشکلی ایجاد نکردند.»

با امریکایی هم نمی توان کنار آمد تا زمانی که...

صفوی در مورد رابطه با آمریکا هم گفت:«آمریکایی ها و صهیونیست ها دو دشمن بزرگ ایران هستند. البته اسرائیلی ها و انگلیسی ها خیلی خبیث ترند و در خیلی از موارد انگلیسی ها به آمریکا خط می دهد. این منطقه در تاریخ دست انگلیسی ها بوده و آن ها خیلی پیچیده عمل می کنند و گاهی عقل آمریکا را در دست می گیرد. آمریکایی ها قدرت دارند، اقتصاد قوی دارند، قدرت نظامی قوی هستند و... من تصور می کنم تا زمانی که آمریکایی ها تعهد ندهند که دنبال براندازی نظام ایران نیستند، تحریم ها را از سر ایران بردارند، نمی توان با آن ها کنار آمد. مگر اینکه آمریکایی ها شروط ایران را بپذیرند و دو طرف به عنوان دو کشور مستقل یکدیگر را بپذیرند.»

نظامی ها نباید در سیاست خارجی دخالت کنند
وی ادامه داد:«البته بحث سیاست خارجی دست رهبر معظم انقلاب است و ما نظامی ها نباید در بحث سیاست خارجی ورود پیدا کنیم. اما در شرایط فعلی و تا زمانی که آمریکایی ها دشمنی خود را نسبت به ایران تمام نکنند، نمی توان راجع به رابطه با آمریکا صحبت کرد. این تحریم ها از نظر من یک جنگ پنهان است. آن ها به وسیله تحریم ها پوتین خود را روی گلوی ملت ما قرار داده اند. از طرفی تجربه لیبی هم باید در مقابل چشمان ما باشد. ما در ماجرا افغانستان با آمریکایی ها به نوعی همکاری کردیم اما آن ها در مقابل هیچ امتیازی به ما ندادند. تجربه نشان داده آمریکایی ها با انقلاب اسلامی صادق نیستند. البته من فکر نمی کنم آمریکایی ها مساله افغانستان و عراق را در مورد ایران تکرار کنند. جمهوری اسلامی آنقدر قوی است که هر نوع تهدید نظامی را با قدرت برتر پاسخ خواهد داد. من اطمینان دارم که هم آمریکایی ها و هم صهیونیست ها خطر نظامی برای ما نمی توانند ایجاد کنند.»

.

سردار صفوی در مورد ماجرا ادامه جنگ گفت:« ادامه جنگ دو بخش نظامی و سیاسی دارد. رهبران سیاسی جنگ ها را شروع و تمام می کنند و فرماندهان سیاسی تابع تصمیمات رهبران سیاسی هستند. رهبری سیاسی عراق تصمیم گرفت وارد جنگ با ایران شود. رهبری سیاسی ایران هم به این تصمیم رسید که قطعنامه 598 را بپذیرد. آغاز و انجام جنگ یک تصمیم سیاسی است. البته فرماندهان جنگ مشورت می دهند اما تصمیم گیری نهایی بر عهده آن ها نیست. این موضوع در تمام دنیا وجود دارد و در قانون اساسی ما هم آمده است که جنگ و صلح جزو مسولیت های ولی فقیه است.»

وقتی خرمشهر آزاد شد...

وی ادامه داد:« وقتی خرمشهر آزاد شد، از نظر نظامی آن منطقه قابل دفاع نبود و عراقی ها هنوز بیش از 1000 کیلومتر از مرزهای غربی ما را در اختیار داشتند. از طرفی باید بدانیم که هدف از جنگ ها، تحمیل اراده سیاسی یک کشور به کشور دیگر است. صدام که به ما حمله کرد می خواست خوزستان را از ایران جدا و در نتیجه انقلاب را ساقط کند. ما برای اینکه این هدف را از بین ببریم. یا باید نیروی نظامی دشمن را منهدم کنیم یا او را مجبور به قبول صلح کنیم. از نظر نظامی اگر سال 61 صلح را قبول می کردیم صدام می توانست مجدداً به ایران حمله کند. کما اینکه او بعد از امضای قطع نامه 598 باز هم به ایران حمله کرد. صدام اصلاً قابل اعتماد نبود.»
صفوی گفت:«از نظر نظامی ادامه دفاع کاری مشروع و منطقی بود. ما باید ارتش عراق را منهدم و رژیم بعث را تضعیف می کردیم. بعد از فتح شلمچه، فاو و حلبچه حامیان عراق حس کردند ایران در حال قدرت گرفتن است و در نهایت مجبور شدند در قطعنامه 598 به ما امتیاز دهند. من به عنوان یک فرمانده نظامی، تا آخرین روز، جنگ را یک دفاع مشروع و منطقی و عاقلانه می دانستم. ما این استعداد را داشتیم که صدام را ساقط کنیم اما بعضی از مسولین سیاسی با امام همراهی نکردند.»

سردار صفوی در واکنش به این صحبت که بعضی ها می گویند عملیات های سپاه و بسیج در زمان جنگ بدون اطلاعات و برنامه ریزی دقیق انجام می شده، گفت:«به عنوان کسی که از ابتدا تا انتهای جنگ مسولیت داشتم و در تمامی عملیات های جنوب و غرب به عنوان مسول مستقیم حضور داشتم با اطمینان عرض می کنم که فرماندهان جنگ، فرماندهان عاقل، با تدبیر و متشرع بودند. ما برای اینکه خون جوان هایمان کمتر ریخته شود و پیروزی به دست بیاید، دقیق ترین کارهای اطلاعاتی را انجام می دادیم. شناسایی های ما بعضاً شش ماه طول می کشید. در طرح ریزی عملیات هم از فرماندهان لشکرها مثل حسین خرازی و شهید همت استفاده می کردیم و حتی نظرات فرماندهان گردان را جویا می شدیم و تا به اطمینان کامل نسبت به پیروزی عملیات دست پیدا نمی کردیم، دستور عملیات صادر نمی شد.»
وی افزود:«طرف دیگر ماجرا دشمن بود که او هم فعالیت داشت. دشمن در داخل کشور نیروهای نفوذی داشت. مثلاً عملیات کربلای 4 کاملاً لو رفت و ما هم بدون اطلاع از اینکه دشمن در جریان عملیات است، کار را آغاز کردیم و در شروع عملیات متحمل تلفات سنگینی شدیم و همان ساعت اول، عملیات را قطع کردیم و بعد از 15 روز با عملیات کربلای 5 دشمن را در شرق بصره غافلگیر کردیم.»
صفوی ادامه داد:«من با اطمینان عرض می کنم که فرماندهان مومن، خردمند و شجاع در سپاه حضور داشتند. ما بیمارستان هایمان را نزدیک خطوط جبهه قرار می دادیم که رزمنده های مجروح خیلی زود برای مداوا و جراحی به بیمارستان منتقل شوند. در جنگ ویتنام دو ساعت و نیم طول می کشید که سربازان آمریکایی به بیمارستان برسند اما ما این زمان را در جنگ با عراق به یک الی یک و نیم ساعت کاهش دادیم.»

گزیده سخنان وی به نقل از خبرآنلاین، از این قرار است:
*در لبنان و سوریه مهندس محمد غرضی که آنجا به اسم آقای حیدری معروف بود به ما آموزش می داد. یک ماه اول که در سوریه بودم رابطم را گم کرده بودم و از طرف دیگر خرجی ام هم تمام شده بود. به حرم حضرت زینب (س) رفتم و خطاب به ایشان گفتم شما عمه سادات هستید و من هم پولم تمام شده و کسی را هم ندارم. وقتی از حرم بیرون آمدم یک نفر گفت آقا شما ایرانی هستید؟ گفتم بله. گفت نمی خواهی آقای جنتی را ببینی؟ گفتم کدام جنتی؟ گفت علی آقای جنتی، پسر آیت الله جنتی.

اولین دیدار با امام
*در اولین دیدار حال عجیبی داشتم. اولین بار بعد از نماز ظهر و عصر و در حالی که امام زیر سایه درخت نشسته بودند، خدمت ایشان رسیدم و در حالی که نمی توانستم جلوی اشک هایم را بگیرم دست ایشان را بوسیدم. در آن یک ماه که در نوفل لوشاتو خدمت امام بودم آقای قرضی یک ماشین در اختیار ما قرار داده بود و من به دلیل اینکه با زبان انگلیسی آشنا بودم، برای خرید به داخل شهر می رفتم.
* دوست داشتم معلم شوم.بعد از پایان سربازی به قم آمدم و در حوزه علمیه مشغول تحصیل شدم. در نهایت دوست داشتم یا معلم شوم یا طلبه اما مسائل انقلاب ما را به سمتی دیگر کشاند. من در تجزیه و تحلیل های خودم از انقلاب های ایران به این نتیجه رسیدم که اگر امام و انقلاب یک بازوی مسلح که از جنس انقلاب، مردم و رهبری انقلاب است نداشته باشد، نمی تواند موفق باشد. این بازوها در ابتدا با نام کمیته های امداد شهری فعالیت می کردند و در ادامه هم با نام سپاه به فعالیت خود ادامه دادند.
*فکر نمی کردم نظامی شوم اما خدا و امیرالمومنین دستم را گرفتند و من را در این مسیر قرار دادند.

*یک بار که از اصفهان به سمت تهران می آمدم، سر راه به زیارت حضرت معصومه (سلام الله علیه) رفتم. خدمت ایشان عرض کردم وقتش رسیده ازدواج کنم از طرفی دخترها را هم نمی شناسم. در مورد آینده ام هم نمی دانم چه پیش می آید. شما عمه سادات هستید، عنایت کنید و خانمی که خودتان می پسندید و در پاسداری از انقلاب همراهی ام می کند را سر راهم قرار دهید.حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیه) عنایت کردند و کسی را سر راهم قرار دادند که از خودم انقلابی تر بود. فروردین 59 ازدواج کردم.یک هفته بعد از ازدواجم به کردستان رفتم. همسرم یک ماه بعد امریه گرفت و به کردستان آمد. دو ماه بعد هم یکدیگر را با بیسیم پیدا کردیم. همسر من پاسدار و انقلابی بود. قبل ازدواج گفتم ممکن است شهید شوم، شما می توانید این شرایط را قبول کنید؟ ایشان هم در جواب گفتند برای رضای خدا صبر می کنم اما یک شرط دارم و آن هم این است که اگر برای آزادی فلسطین رفتید، من را هم تا آنجایی که می شود همراه خودتان ببرید. در واقع شرط ضمن عقد ایشان این بود که حداقل تا سوریه و لبنان همراه ما بیاید.
*اعلامیه ازدواجمان را روی یک کاغذ نوشتیم و دم درب سپاه نصب کردیم. اینقدر با پوتین به مراسم عروسی ما آمدند که پوتین ها داخل خانه جا نشد و پوتین ها را داخل کوچه گذاشتیم.ما به جدمان امیرالمومنین (ع) خیلی اعتقاد داریم. ایشان دست من و خانواده ام را در مسیر زندگی گرفته است.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • اسماعيل IR ۱۰:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۵/۱۲
    1 0
    سردار پايدار باشي