گروه میهن / جلیل فخرایی - نادر طالب زاده، کارگردان در مراسم بزرگداشت محمدحسین جعفریان گفت: من در برنامه‌های تلویزیونی خود از بچه‌های عملیاتی و نیروهایی که در مرحله عمل دستی بر آتش دارند ...

محمدحسین جعفریان ، فرزند زمان خویش است

و به روایتی فرزند زمان خویشند استفاده می‌کنم و جعفریان نیز از این گونه نیروهاست.
محمدحسین جعفریان عصاره و چکیده فرهنگی بچه‌های انقلاب اسلامی است و به روایتی او را می‌توان فرزند زمان خویش نام برد.
کسی که کارهای متفاوتی درباره افغانستان و ساخت او را از مستند به یادماندنی‌اش از احمدشاه مسعود می‌توان شناخت، فیلمی که به اذعان تمام منتقدان و مستندسازان دنیا یکی از زیباترین مستندهای جهان به شمار می‌آید.
در این مراسم همچنین بهروز افخمی نویسنده و کارگردان طی سخنانی به بررسی وجوه شخصیت هنری محمدحسین جعفریان پرداخت و گفت: هر کجای جهان جنگ یا غائله‌ای بود محمدحسین جعفریان به عنوان یک فیلمساز و یک هنرمند و چشم آگاه انقلاب حضورداشت و از فکر و وجودش مایه می‌گذاشت و برای این کار هم از تمام خلاقیت هنری اش چه در عرصه فیلم و نویسندگی، چه شعر و چه سایر هنرها مایه می گذاشت.
در کشور افغانستان جعفریان را بیشتر با فیلمهای مستندش می‌شناسند و در ایران، او به عنوان یک شاعر و نویسنده زبانزد است.
رضا امیرخانی، نویسنده نیز در مورد جعفریان و نقش وی در تحقیقات نوشتاری‌اش در مورد افغانستان گفت: من در مورد پژوهشهای مستند جعفریان درباره افغانستان به وی مدیون هستم و همچنین به محمدکاظم کاظمی در مورد کمک شایان در حوزه وسیع فرهنگ و ادب افغانستان.
امیرخانی گفت: جعفریان یک شخصیت کاملاً ادبی و فرهنگی است و اگر زمانی عنایتی به سیاست داشته نه به عنوان یک شخصیت سیاسی، بلکه به عنوان یک دغدغه فرهنگی به آن نگریسته است.
امیرخانی افزود: جعفریان نگاهی هر چند واقعی و ساده در عین حال ژرف و عمیق به مسایل مختلف دارد.
علیرضا قزوه شاعر معاصر نیز شاخصه‌های شناخت فرهنگی و ادبی انقلاب را در شعر آیینی وشعر مقاومت دانست و گفت: یکی از مهمترین معرفهای شعر انقلاب و مقاومت، محمدحسین جعفریان است.
وی مصاحبه‌های تاریخی جعفریان با ملامحمد عمر و احمد شاه مسعود که یکی از ماندگارترین آثار گزارشی، ادبی نه تنها ایران، بلکه جهان است را یادآور شد.
قزوه در ادامه گفت: من تحفه و ره‌آوردی برای جعفریان نداشتم که با خود بیاورم، اما تنها چیزی که همراه آورده‌ام تقدیر نامه‌ای است که جعفریان آن را در هند جا گذاشته بود.
دکتر محمود اکرامی‌فر نیز جعفریان را شخصیتی صمیمی، دلسوز و هنرمندی که لحظات انقلاب را لمس کرده است، دانست.
وی گفت: شخصیت جعفریان را چه در ادبیات و چه در ادبیات مقاومت و فیلمسازی و عرصه‌های دیگر هنر با همین جلیقه ضد گلوله! می‌شناسند.
سید عبدالجواد موسوی نیز به خاطرات شاعرانه سالهای گذشته‌اش با جعفریان اشاره کرد؛ بنا به روایت خودش «زیست شاعرانه»اش با محمد حسین جعفریان بوده است.
در انتهای این بخش برنامه محمد حسین جعفریان سخنان خود را با این جمله شروع کرد: اگر در گوگل اسم مرا جست وجو کنید در قسمت ویکی پدیا می‌آید: محمدحسین جعفریان زاده 1346 مشهد کوی پنج تن طلاب.
جعفریان سپس به مختصری از شرح سفرهایش به افغانستان پرداخت و حضور هر ایرانی در کشور افغانستان را حضور یک هموطن آنها از سوی مردم گرم و صمیمی آن کشور دانست و بنا به قول یکی از شهروندان افغان در صحبت با وی که گفته بود: ایرانی که خارجی نمی‌شود، حضور معنوی ایرانی و فرهنگ ایرانی را یکی از متعلقات دیرینه مردم افغان برشمرد و این علاقه دو طرف را به صورت دیرینه و قدیمی در سنت تاریخ دو کشور عنوان کرد.
این مراسم با صحبتهای حجت الاسلام گنابادی‌نژاد مدیرکل اوقاف خراسان رضوی که جعفریان را شخصیتی فرهنگی و مذهبی دانست، ادامه یافت.
وی حضور موفق محمدحسین جعفریان را در تمام عرصه‌های فرهنگی و هنری به عنوان اسوه منتخب هنر معاصر معرفی کرد.
گنابادی‌نژاد همچنین مصادف شدن بزرگداشت این شاعر و فیلمساز انقلاب را با اختتامیه سوگواره «بهار فاطمی» و همزمانی آن با شب میلاد بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا(س) همزمانی خجسته‌ای برشمرد.
در پایان این بخش مراسم هدایایی ویژه از سوی اداره کل اوقاف خراسان رضوی، روزنامه قدس، سرکنسولگری افغانستان، شهرداری مشهد به جعفریان تقدیم شد. همچنین هدیه‌ای ویژه از سوی انجمن دُر دری خراسان توسط شاعر افغان سید ابوطالب مظفری به جعفریان تقدیم شد که همان «چپن» یا ردای افغانی بود.
در ادامه این مراسم و در بخش اختتامیه سوگواره شعر «بهار فاطمی» دکتر هادی منوری شاعر و دبیر این سوگواره و مسابقه ادبی به بیان سیر مراحل اجرایی این سوگواره ادبی اشاره کرد.
دکتر منوری گفت: پس از اعلام فراخوان پذیرش آثار و اشعار به دبیرخانه این همایش افزون بر 450 اثر شعر و نثر به دبیرخانه کنگره ارسال شد و به لحاظ کیفیت بسیار خوب آثار، به جای سه اثر اول و دوم و سوم پنج اثر برگزیده انتخاب کردیم.
با هم بخشی از یکی از اشعار منتخب این سوگواره - که مریم دلدار بهاری سروده است- را مرور می‌کنیم:
مثل هر سال بهار آمد و گلها وا شد
ولی امسال نمی‌خواست دلم وا بشود
در دلم حرف زیاد است زیاد است ای کاش!
توی این صفحه کم حجم دلم جا بشود
ترسم این است که از عشق تو بین کلمات
بر سر قافیه شعر تو دعوا بشود
هر کجا صحبت سیلی است دلم می‌خواهد
بروم گوشه هر کوچه دنیا بشود

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.