اما پرسش اینجاست که «آیا تجربه اجرای این طرح آن قدر سودمند بوده که آن را گسترش دهیم؟» در همین زمینه گفت و گویی با «محمدرضا مرادیانزاده» کارشناس ارشد و باسابقه حوزه آموزش و پرورش انجام دادهایم.
هدف از هیأت امنایی کردن مدارس از ابتدا چه بود و آیا به اهداف خود رسید؟
- اگر استنادمان به آیین نامه ابلاغی (در اردیبهشت ۱۳۸۸ از سوی شورای عالی آموزش و پرورش) و از زبان مسؤولان آموزش و پرورش باشد، چند هدف برای آن در نظر گرفتهاند: ارتقای کیفیت برنامههای آموزشی، اجرای سیاست مدرسه محوری، توجه و جلب مشارکتهای مردمی و تقویت نظام مدیریت مالی و اجرایی که همگی آنها موجب گسترش عدالت میشود. همه این اهداف اگر به واقع به همین شکل که در آیین نامه آمده اجرا میشد مؤثر بود، ولی واقعیت این است که ما کاری کردهایم که مفاهیم جای خود را گم کردهاند و اغلب جابه جا استفاده میشوند. برای نمونه زمانی که «غیر انتفاعی» آمد، هدف این بود که مدارسی تشکیل شوند که از مشارکت مردم و خیرین بهره گرفته و همه «درآمدی» که از این مشارکتها به دست میآورند برای توسعه و ارتقای سطح آموزش، تربیت دانشآموزان و خرید تجهیزات مدارس هزینه شود. معنای غیر انتفاعی هم ناظر به همین مقوله بود که «نفعی برای مدیران مدرسه و عوامل آن نداشته باشد»، ولی خیلی زود دیدیم که «غیر انتفاعی» به «انتفاعی» تبدیل شد. به هرحال پس از اجرای طرح مدارس هیأت امنایی چنین مراکزی نتوانستهاند همه آنچه را که مورد نظر بوده اجرا کنند و حالا توسعه چنین مدارسی با چالش روبهرو است.
این چالشها چیست؟
- یکی از چالشهای مهم در این مورد تنظیم و توازن رابطهای است که دولت و بخصوص وزارت آموزش و پرورش باید بین تحصیل دانش آموزان برخوردار و کمتوان بر قرار کند. نمیتوان به این علت که مدرسهای حتی دارای اکثریت دانش آموزان با استعداد (چه مالی و چه هوشی) است حق ادامه تحصیل را از بقیه دانش آموزان که ضعیفتر هستند، گرفت. به هر حال فراموش نکنیم که در قانون اساسی، تحصیل در مدارس تا مرحلهای رایگان پیش بینی شده و این با سیاست پولی شدن آموزش و پرورش به هر شکلش، کاملا در تضاد است. این موضوع به کاهش فزاینده اعتبارات آموزش و پرورش میانجامد.
این گونه مدارس در بهبود کیفیت آموزش تا چه حد مؤثر هستند؟
- امروز به گفته مسؤولان، بین ۸۰۰ تا ۱۴۰۰ مدرسه هیأت امنایی به وجود آمده است. زمان ابلاغ این مصوبه، قرار شد به صورت آزمایشی به مدت ۵ سال اجرا شود و ظاهراً با توجه به گذشت زمان، این روزها حرف بر سر آن است که مشکل کمبود بودجه را از این طریق حل کنند. ممکن است اهداف اولیهای که به صدور چنین اقدامی منجر شده مطلوب و در راستای ارتقای کیفی و جلب مشارکتهای مردمی و سایر اهدافی باشد که گفته شده، ولی آنچه در عمل میبینیم بیشتر به جای تأکید بر «کیفیت» به موضوع دریافت پول و تأمین درآمد از اولیا و افراد خیر تکیه دارد. نگاه کوتاهی به ترکیب اعضای هیأت امنا و از جمله وجود افراد خیر و صاحب کارخانه و پولدار از این مسأله حکایت دارد. البته این گونه طرحها و مصوبات میتوانند نقش بسیار خوب و مؤثری در بالا بردن کیفیت آموزش و پرورش داشته باشند مشروط به اینکه یکسونگری و تبعیضنگر نباشند، به طوری که نگاهشان فقط بر دانشآموزان مستعد و باهوش یا فقط پولدار و غنی متمرکز نباشد. این طرح باید آینده نگر باشد و بر اساس تدوین یک مسیر برنامه ریزی و اجرا شود. با تغییر این مدیر و آن وزیر اهداف اولیه آن گم نشود و با نظارت قوی دولت و آموزش و پرورش تمام اهدافی که برای تحصیل در دنیای جدید امروزی برای یک دانش آموز و نوجوان و جوان لازم است را در برنامههای خود پیگیری کند. مشارکتی بودن و همکاری والدین و افراد خیر و آنهایی که تمکن مالی دارند نه تنها خوب، بلکه یک تکلیف اجتماعی و فرهنگی است، ولی چنین مشارکتی نباید به گونهای باشد که سایر دانش آموزان دچار ضربه و آسیب روحی و یا تحصیلی شوند.
بتازگی مساله هیأت امنایی شدن مدارس استثنایی نیز مطرح میشود. این امر چه پیامدی خواهد داشت؟
- آن طور که از زبان مسؤولان شنیده شده، در سال جاری حدود ۱۱۵هزار دانش آموز استثنایی داریم که بیش از 74 هزار نفر در مدارس خاص و بقیه همراه با دانش آموزان عادی تحصیل میکنند. این در حالی است که حدود ۱۶۵۰ مدرسه داریم (از کل ۹۲هزار مدرسه در کل کشور) و بیش از ۱۷هزار نفر کارکنان و معلمهایی هستند که از کل تقریبی یک میلیون در این بخش فعالیت دارند.
هزینه مدارس استثنایی بیشتر از مدارس عادی است. از این رو در مدارس استثنایی مشکل بودجه و اعتبار و فضای مناسب بیشتر حس میشود. بنابراین نقش کمکهای دولت و خیرین و مشارکت والدین کلیدی است. چنانکه پیش از این نیز ۵۰ تا ۸۰ درصد بودجه این مراکز در برخی شهرستانها توسط مردم خیرخواه و متدین تأمین میشد. با این همه در این بخش هم در صورتی که حمایتهای آموزش و پرورش بخصوص در مورد کارکنان و معلمان در مراکز دولتی کاهش یابد مانند سایر مراکز موجب جذب آنها به مدارس خصوصی شده و دانش آموزان مناطق کم برخوردار لطمههای شدیدی خواهند خورد. البته همچنان امیدواریم با اجرای دقیق و درست مصوبه و پیروی از همان نیاتی که در آیین نامه ابلاغ شده در جهت عدالت و توسعه و ارتقای کیفی این گونه مدارس حساسیت بیشتری داشته باشیم و موضوع کاهش اعتبارات و بودجه آموزش و پرورش سبب گروکشی از این دسته از کودکان و نوجوانانی که خود دچار معلولیت هستند نشود و درد مضاعفی بر آنها تحمیل نکند، زیرا اعتقاد دارم بسیاری از طرحها و مصوبات توسط کارشناسان اندیشمند و دلسوز تدوین و طراحی میشود، ولی تا بخواهد به عمل درآید رنگ و روی اولیه و اهداف آن تغییر میکند.
دولت و مجلس چه نگاهی باید به آموزش و پرورش داشته باشند؟
- همکاری مجلس و دولت با آموزش و پرورش و نگرش کلان به بحث نیروی انسانی بسیار مهم است. دانش آموزان امروز همان مردان و زنان فردای ما هستند. اگر نگاه کلان به این موضوع نداشته باشیم نمیتوانیم بیش از این اعتبار به این بخش تخصیص دهیم. وقتی از تولید ناخالص داخل درصد بسیار پایینی را به آموزش و پرورش میدهیم باید مطمئن باشیم که در آیندهای نه چندان دور باید چند برابر برای پیامدهای کم سوادی و کم فرهنگی در سایر بخشها هزینه کنیم. اهمیت آموزش و پرورش ابتدا باید در ذهن مدیران ارشد نظام در دولت و مجلس به باور برسد تا چنین طرحهایی با اعتقاد و ایمان، به راه درست خود هدایت شود و به گونهای نشود که برخی مدیران میانی در مسیر اجرا به اهداف مادی خود بیندیشند و نه اهداف والای آموزشی.
نظر شما