تکتم بهاردوست:در سال 1368 مجموعه مستندی از شبکه اول تلویزیون به نمایش درآمد که بشدت مورد توجه بینندگان قرار گرفت.

 «داوود نماینده»، دو بلور و مجری؛ سرعت پخش، کیفیت دوبله را پایین آورده است



خلاقیتی که در فیلمبرداری، میزانسن ها و استفاده از پرندگان دست آموز در مستند «حس برتر» به کار برده شده بود، با نمایش پشت صحنه آن به عنوان آخرین قسمت از این مجموعه، آن را محبوب تر کرد .در این میان اما نباید نقش دوبله «داوود نماینده» را فراموش کرد که صدای یکنواخت اما آهنگین و لحن جدی اش ( که شاخصه های کلام او هستند ) در خدمت روایت این مجموعه بود. خودش می گوید اصلاً قرار نبود دوبله این کار به من داده شود و تنها یک اتفاق بود، ولی به هر حال مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.داوود نماینده، مستند موفق دیگری نیز در کارنامه دارد. «رودخانه کراویرا» داستان زندگی کروکودیل ها در یک رودخانه است. این مستند یک بار بدون راوی پخش شده بود و بار دیگر با صدای نماینده و در یکی از جمعه ها، به جای فیلم سینمایی از تلویزیون پخش شد و مورد استقبال قرار گرفت.از دیگر مستندهایی که او حرف زده می توان به شاهد عینی، مهاجران، (مجموعه ای در مورد ایرانیان ساکن خارج از کشور)، حباب و مجموعه برنامه های مستند 5 اشاره کرد که به خاطر گویندگی در آن، جایزه گوینده برتر را دریافت کرد .نماینده، کارش را از رادیو و با خسرو فرخزادی شروع کرد ودر سال 1355 به عضویت انجمن گویندگان درآمد. او تاکنون بیش از 22 دیپلم افتخارگوینده برتراز جشنواره های گوناگون دارد .... گفتگوی ما با «داوود نماینده» هم اینک پیش روی شماست.

*آقای نماینده! به عنوان نخستین پرسش از راهیابی تان به دنیای هنر ودوبله بگویید.
** من سال 1347 در امتحان دکلمه و فن بیان در تهران اول شدم، در آن زمان رسم بر این بود که هر کسی در این آزمون اول می شد به رادیو معرفی می شد. پس از ورود به رادیو زیرنظر خانم پژوهش و آقای مانی که از استادان گویندگی آن زمان بودند، آموزشهای لازم را دیدم وکارگویندگی را آغاز کردم.
من کارم را از رادیو و با خسرو فرخزادی شروع کردم و بازیگر نمایشهایی شدم که از برنامه های جوانان رادیو پخش می شد. در این مدت، گاهی هم به انجمن گویندگان رفت و آمد می کردم تا اینکه در 1355 به عضویت آن در آمدم .
اولین فیلمی را که حرف زدم، به خوبی به یاد دارم «روسها دارن میان» ساخته «نورمن جیوسن» بود که «آلن ارکین» در آن بازی می کرد و مدیریت دوبلاژش بر عهده محمدعلی زرندی بود. این فیلم در استودیو مولن روژ دوبله می شد و دیالوگهای من دو سه خط بیشتر نبود .
*با چه کاری کارتان را به عنوان مدیر دوبلاژ شروع کردید؟
**با دوبله پویانمایی «سوزی و گربه» در سال 1357 برای نخستین بار مدیریت دوبلاژ را تجربه کردم.
*تا جایی که به یاد دارم شما اجرا هم داشتید.چه شد پایتان به تلویزیون باز شد؟
**نخستین بار در سال 58 به عنوان یکی از نخستین مجریان برنامه های تلویزیونی برنامه ای به نام «میعاد در بهار» را اجرا کردم که برای نوروز تهیه شده بود.در ادامه اجرای برنامه های ادبی تاریخی را بر عهده داشتم .تا اینکه طرحی را به تلویزیون دادم که مورد توجه قرار گرفت درباره مبارزه با اعتیاد به موادمخدر به نام مستند «آیینه عبرت» وکارم را در خصوص ساخت این مستندها ادامه دادم که آخرین کارم برنامه عدالت بود.
من هیچ وقت گویندگی را در این سالها رها نکردم و به همین دلیل هم چندین بار در جشنواره ها از جمله جشنواره های سراسری سیما، جایزه گوینده برگزیده را دریافت کرده ام.
برای نمونه باید بگویم در سال 1370 اجرای بیش از 150 برنامه مستقیم (ارتباط نزدیک) را برعهده داشتم و یک سال هم مجری برنامه «سیمای عدالت» بودم و برای یک سال هم، در گروه اقتصاد، اجرای «نگاه هفته» را برعهده داشتم .
*چه شد از ساخت مستندهایی با موضوع طبیعت، به ساخت مستندهایی با موضوعات اجتماعی دست زدید؟
**برای اینکه من در دل طبیعت یک آرامش و سلامت می دیدم تا اینکه معضلات اعتیاد به مواد مخدر مرا متوجه خود کرد وبا خود اندیشیدم که چرا جهان پیرامون ما با وجود برخورداری از این نعمات خدادادی، جوانان ما باید درگیر این قصه نامطلوب باشند.همین موجب شد به سمت ساخت یک چنین موضوعاتی بروم.
*اگر اجازه بدهید برویم سراغ دوبله. شما سبک خاصی در دوبله دارید یک سبک تلفیقی. سبکی که هیچ احساسی در صدای شما تشخیص داده نمی شود.این سبک مربوط به دوبله آثار مستند است یا نه سبک منحصر به فرد خودتان است؟
**نمی دانم شما مستند «مهاجران» را دیده اید یا نه؟من در آنجا نماینده یک گروه بودم. نمی دانم صحبت «مسعود فراستی» را درخصوص این برنامه شنیده اید یا نه که گفته است صدای «داوود نماینده» در موفقیت این کار بی تاثیر نبوده است. صدای من به داشتن احساس معروف است. همان طور که گفتم من در آن کار نقش راوی را داشتم در قصه های جنگ نماینده یک شهید یا یک جانبازبودم که روایتگر قصه جنگ بود و به هر حال لحنم در آنجا تفاوت می کند.
ولی وقتی در مستند «اعماق اقیانوسها» صحبت می کنم وقتی از کوسه سفید وآرواره های بی رحمش صحبت می کنم صدایم باید ایجاد ترس بکند، یعنی این حس را باید انتقال بدهد.واین اتفاق افتاده و بیننده با این حس آشنا شده است.
واین نشان می دهد من به خوبی توانسته ام این احساسم را در کارهایی که با موضوعات گوناگون صحبت کرده ام، منتقل کنم.
*با توجه به اینکه چند سالی است، «دی وی دی» وارد بازار شده است ومردم شیوه جدیدی از فیلم دیدن را با فیلمهای «دی وی دی» تجربه می کنند این قضیه به هنر دوبله ما لطمه ای نمی زند؟ یکسری کارهایی که باید زود وبه روز وارد بازار شوند وگاه هم هیچ کیفیتی ندارند.
**متأسفانه سطح کارهای ما ازنظر کیفیت پایین آمده و علتش هم سرعت در کار است، در حالی که در گذشته این طور نبود و یک مدیر دوبلاژ در هفته، دو تا کار دوبله می کرد برای دو شبکه و مانند الان نبود که با این گستردگی شبکه ها و تعداد فیلمهای زیادی که از شبکه های مختلف در حال پخش است رو به رو شویم.
اکنون باید سرعت کارمان بالا باشد تا بتوانیم آنتن را تغذیه کنیم وچون ما می خواهیم دست کم هفت- هشت فیلم را در هفته پخش کنیم پس باید سرعت کارمان را بالا ببریم واز آن سو هم کیفیت کار پایین می آید.
حالا غیر از سرعت کار، اتفاق دیگری که در خصوص پایین آمدن کیفیت می افتد، چیست؟ چون آنگوینده ای را که من می خواهم برای فلان صدا بگذارم در اختیار مدیر دوبلاژ دیگری است و ناچار باید از گوینده دیگری استفاده کنم تا کار به آنتن برسد واین می شود که گاهی صداها بجا انتخاب نمی شوند وهمان می شود که گفتید.
در قدیم دوبله یک فیلم سینمایی یک هفته به درازا می کشید، ولی اکنون ما مجبوریم در یک روز یک کار را دوبله کنیم این است که روی کیفیت کار تأثیر می گذارد.
*چیزی که گویا به نظر می آید مشکل اصلی دوبله باشد، ترجمه است. چه ماجرایی در این زمینه در این سالها رخ داده است؟
**بله، ما مشکلاتی در زمینه ترجمه داریم وهمه اش هم به خاطر زیادی کار و سرعت بالای کار است.از مترجمان قدیمی هنوز چند نفری هستند، اما یکسری دیگر که تازه وارد شده اند تا راه بیفتند و با چم وخم کار آشنا و مسلط شوند طول می کشد.
فیلمهایی که ما دوبله می کنیم وباید ترجمه شوند چون در ژانرهای گوناگون هستند به هر حال فرهنگهای مختلفی هم دارند. مثلاً وقتی ما یک فیلم آمریکایی را می خواهیم ترجمه ودوبله کنیم لحنهای مختلفی دارد واینجاست که مترجم باید بداند مثلا لحن تگزاس را چگونه ترجمه کند.
اکنون مترجمی که از راه می رسد، هنوز لحن را نمیشناسد، باید روی همه اینها کار می کرده که خب به خاطر سرعت کار نکرده است واین مترجم تا بیاید راه بیفتد یکسری کارها دچار ضعف می شود واین طبیعی است.
ما در بخش ویراستاری هم مشکل داریم.ویراستاری نادرست ما هم ازدیگر مشکلات کاردوبله است.ویراستار ما بر مبنای فرهنگ خودمان نیست، بلکه ابعاد سیاسی کار را می سنجد که این نادرست است. و اینها به تمامی هزینه می برد که هزینه اش هم همین کاستی ها و نرساندن پیام اصلی کار به بیننده است.
*هم اکنون چرا صداهای خاص وارد دوبله نمی شوند؟
**به نکته خوبی اشاره کردید. اکنون چرا باید در خصوص دوبله مستندها فقط از صدای «نماینده» استفاده کنیم؟چرا منوچهر اسماعیلی،احمد رسول زاده یا.... باید دغدغه این را داشته باشند که هنوز کسی نیست جایشان را بگیرد؟ حتماً می دانید که این احمد رسول زاده بود که عمرمختار را شخصیتی روحانی کرد، اگر او نبود عمر مختار، عمرمختار نمی شد یا منوچهر اسماعیلی در فیلم «مادر» علی حاتمی که گویندگی چند شخصیت را برعهده داشت.کیفیت صدای اینها بود که این کارها را ماندگارکرد اکنون چرا این کیفیت کارها را نداریم؟ ! هنردوبله این روزها کمرنگ شده. متأسفانه نسل پس از منوچهر اسماعیلی وخسرو خسرو شاهی و... این کار را جدی نگرفتند.
در گذشته گوینده اگر قراربود هشت صبح کارش را شروع کند هفت ونیم در استودیو وپشت میز حاضر بود، ولی متأسفانه اکنون به این شکل نیست.حتی به زمان هم در این خصوص احترام گذاشته نمی شود.برای این است که اکنون نمی شود صلابت دوبله قدیم را احساس کنیم.
*جناب نماینده! با توجه به اینکه شما سالها اجرای تلویزیونی هم داشتید موافقید کمی در خصوص برنامه های گفتگو محور صحبت کنیم؟برنامه هایی که مجری به عنوان کارشناس هم در آن حضور دارد؟ این برنامه ها اکنون با چه معضلاتی رو به رو هستند؟
**ببینید مجری کارشناس ما وقتی جلو دوربین قرار می گیرد باید اطلاعات ادبی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی داشته باشد، چون برای بیننده دلچسب تر است و نبودش هنوز احساس می شود.مجری ما باید به همه مسائل روز اشراف داشته باشد.
ما اکنون به اندازه تعداد انگشتان دست، مجری کارشناس در تلویزیون نداریم، این معضل باید در آینده حل بشود.
معضل دیگر ما چیزی است به نام گوشی که من به هیچ وجه با این قضیه موافق نیستم.چون مجری کارشناس باید اعتماد به نفس بالایی داشته باشد و اطلاعات کافی، پس به یک چنین چیزی نیازی ندارد.
مجری کارشناس باید خودش محقق باشد او به گوشی نیاز ندارد. متأسفانه مجری کارشناسان ما این روزها چیزهایی را جلوی دوربین برای مخاطب از روی کاغذ می خوانند، کسی که مطلبی را از روی کاغذ می خواند که مجری کارشناس نیست.
*آقای نماینده! بفرمایید، اکنون در حوزه اجرا مشکل بزرگی که تلویزیون ما با آن روبرو است، چیست؟
**به نظرمن، مشکل اصلی بسته بودن دست کارگردان و تهیه کننده ومحدود بودن ارتباط مجری با بیننده است. باید مجری هایی را بگذارند که حد و حدود تلویزیون را بشناسند. بعضی ها می آیند می خواهند اظهار وجود بکنند و از خط قرمز عبور می کنند این اسمش ندانستن است و ابتکار یا ساختار شکنی نیست.این آدم اشرافی به ارتباطات رسانه ای ندارد واین مشکل مجری های جوان این روزهای ماست.
*به عنوان آخرین پرسش بفرمایید اکنون مشغول چه کاری هستید؟
**هم اکنون مشغول دوبله یکسری مستند هستم، به عنوان «جاذبه های مرگبار» برای شبکه چهارسیما.این برنامه داستان آدمهایی است که حیواناتی را مانند مارهای سمی،تمساح و... در خانه شان نگهداری می کنند که این حیوانات به صاحبانشان هم رحم نمی کنند و برخی رخدادها و حوادث را پیش می آورند.همچنین کارهایی را هم برای مستندهای دو وپنج در دست تهیه دارم.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.