قدس انلاین_مصطفی لعل شاطری: امیرعباس هویدا، پس از حدود سیزده سال حضور در مسند نخست وزیری ایران، سرانجام در مرداد ماه 1356 به دستور محمدرضا پهلوی از این مقام کناره گیری کرد و در اندک مدتی قربانی نقشه ی عوام فریبانه ی ارتشبد غلامرضا ازهاری گردید.

از "بازداشت نمایشی" تا "دفن در گورستان بهائیان"!

پس از شریف امامی که با جنجال و تبلیغات فراوانی کار خود را در مسند نخست وزیری آغاز کرده بود و دولت خود را «دولت آشتی ملی» نامیده و کوشید تا با یک سلسله اقدامات و نمایشات عوامفریبانه، توجه مردم را به سمت خود جلب کند، ارتشبد غلامرضا ازهاری، رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران به نخست وزیری منصوب گردید و او نیز برای این که حسن نیت خود را به مخالفانش نشان دهد، فوراً دوازده تن از مقامات عالیرتبه را توقیف کرد که از آن میان امیرعباس هویدا را در منزلش تحت نظارت قرار داد و سرانجام هویدا با تصویب و دستور مستقیم شاه در روز هفدهم آبان 1357 بازداشت گردید.

بازداشتی نمایشی
شاه برای دلگرمی و دلجویی و برای این که به هویدا ثابت کند این بازداشت کاری نمایشی و مصلحتی بوده است و نیز برای این که نشان دهد چه میزان برای او احترام قایل است، سپهبد مهدی رحیمی، سپهبد رحیمی لاریجانی، سرتیپ سجده ای را به خانه ی هویدا فرستاد و این افراد همانند دوران نخست وزیری هویدا به او ادای احترام کردند و وی را به محلی که برای نگهداری او در نظر گرفته بودند، همراهی کردند؛ و بازداشتگاه یکی از خانه های امن ساواک در خیابان فرشته بود و چند مامور ساواک محافظت از این محل را بر عهده داشتند.

بازی سرنوشت
هویدا تا مدتی پس از بازداشت، زندان وهمچنین اوضاع و احوال جامعه را که پیش به سوی انقلابی فراگیر بود را جدی نمی گرفت و تمام دوران نخست وزیری ارتشبد ازهاری را با همین فکر به سر کرد ولی با آمدن شاپور بختیار و اعلام شاه مبنی بر خروج از ایران، همه چیز برای او رنگ دیگری گرفت، از این رو به تکاپو افتاد تا از این بازداشت نمایشی بگریزد، و با چندین نفر به رایزنی پرداخت ولی گویا سرنوشت رقم به پس دادن تقاص، برای امیرعباس هویدا خورده بود.

محاکمه!
پس از به دام افتادن هویدا، وی دوبار، محاکمه گردید. نوبت اول این محاکمه زیر فشار عوامل و عناصر دولت موقت تعطیل شد. اولین جلسه این محاکمه در نیمه شب 24 اسفند 1357 در محل زندان قصر برگزار گردید و در این جلسه تعدادی از خبرنگاران جراید داخلی و رادیو و تلویزیون و گروهی تماشاگر از جمله تعدادی از وابستگان کسانی که عزیزانشان را در جریان انقلاب از دست داده بودند، حضور داشتند.

پس از ورود هویدا به دادگاه و استقرار در جایگاه مخصوص، کیفرخواستی که علیه او تنظیم شده بود قرائت گردید که در آن تقاضای اعدام برای وی درخواست شده بود! هویدا وقتی کلمه ی اعدام را از دهان دادستان شنید، به شدت تکان خورد، چرا که وی به اتهاماتی چون فساد در ارض و محاربه با خدا محکوم شده بود، و او به خوبی می دانست که کیفر این اعمال اعدام می باشد!
جریان دادرسی در دادگاه اول هویدا چند ساعت طول کشید و در این زمان هویدا که خسته شده بود، از حجت الاسلام خلخالی درخواست نمود تا برای رفع خستگی اعلام تنفس نماید، که با این درخواست موافقت شد و ادامه ی دادرسی به جلسه ی بعد موکول گردید.

دادگاهی دیگر!
بین دادگاه اول و دوم هویدا مدت 24 روز فاصله افتاد و ریاست دادگاه دوم را نیز آیت الله خلخالی بر عهده داشت. دومین دادگاه هویدا در روز 18 فروردین 1358 تشکیل گردید. این دادگاه که در ساعت 14:30 بعدازظهر با تلاوت آیاتی چند از قرآن رسمیت یافت و هویدا که یک شلوار مخمل کِرِم رنگ و کت «جیر» به تن داشت، با چهره ای مغموم در برابر قضات قرار گرفت. این جلسه که با حواشی فراوان همراه بود، سرانجام با «مفسد فی الارض» و خائن به ملت شناختن هویدا و حکم «اعدام» او پایان یافت.

تیرباران هویدا
پس از قرائت حکم و ابلاغ آن به امیرعباس هویدا، وی را به یکی از اتاق های نگهبانی زندان بردند و از او خواستند تا وصیت نامه خود را تنظیم نماید. اما هویدا از نوشتن وصیت نامه خودداری کرد و خواستار ملاقات با یکی از مقامات عالی رتبه انقلاب و دولت موقت، از جمله حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خمینی فرزند امام امت شد که این درخواست مورد موافقت قرار نگرفت.

آیت الله شیخ صادق خلخالی، رییس دادگاه امیرعباس هویدا که در تمام این مراحل حضور داشت، در تشریح مشاهدات خود از آخرین ساعت و واپسین دقایق عمر امیرعباس هویدا می نویسد:
«... آقای هویدا را پایین آوردیم و در یکی از اتاق های مجاور نشاندیم و به او گفتیم می تواند وصیتنامه خویش را بنویسد. او از نوشتن وصیت خودداری کرد وبه من اصرار کرد که آقای حاج احمدآقا فرزند امام را ببیند، گفتم آقای حاج احمدآقا در کارهای محکمه نفیاً و اثباتاً دخالت نمی کند. اصرار داشت که چون مورد توجه می باشم، محاکمات مرا دو ماه به تاخیر بیندازید تا من بتوانم از خودم دفاع کنم. گفته شد که شما در دو جلسه محاکمه تمام حرف ها را زدید، حرفی برای گفتن ندارید.»

دقایقی بعد هویدا را برای اجرای حکم به خارج از ساختمان مدرسه زندان قصر آوردند و او در حالی که چشم هایش بسته بود، در برابر جوخه آتش که از دقایقی پیش برای تیرباران او آماده شده بود، قرار گرفت. چند لحظه بعد با اشاره آیت الله خلخالی فرمان آتش صادر شد و اندکی بعد پیکر بی جان امیرعباس هویدا نخست وزیر قدرتمند شاه که ملت ایران را رعیت و فرمانبردار خود و اربابش می دانست، بر سنگفرش سرد محوطه زندان قصر افتاده بود.

جنازه ای سرگردان!
در شامگاه هجدهم فروردین 1358، جسد هویدا به پزشکی قانونی منتقل گردید و مراتب بلافاصله به اطلاع خانواده هویدا رسید تا فردی از بستگان او برای انجام تشریفات تحویل جنازه و کفن و دفن آن به پزشکی قانونی مراجعه کند. صبح روز بعد فرشته انشاء به پزشکی قانونی آمد و همراه دکتر گرمان، رییس وقت پزشکی قانونی به بازدید از جسد هویدا پرداخت و سپس با تعهد شفاهی که فردا صبح برای تحویل گرفتن جنازه مراجعه خواهد کرد، ساختمان پزشکی قانونی را ترک نمود اما دیگر به آنجا بازنگشت.

جنازه هویدا چند ماه در پزشکی قانونی بلاتکلیف ماند. حدود چهار ماه پس از اعدام هویدا در یکی از اعیاد مذهبی چند نفر به پزشکی قانونی مراجعه کردند و جسد هویدا را برای دفن تحویل گرفتند. بعدها گفته شد جنازه هویدا را به صورت مخفیانه به شهر «عکا» در اسراییل برده و در گورستان بهاییان در کنار قبر پدربزرگش میرزا حبیب قناد دفن کرده اند.

آیت الله صادق خلخالی در خاطرات خود به انتقال جسد هویدا به فلسطین اشغالی اشاره می کند و می گوید که براساس یک توطئه سه ماه جسد هویدا را در پزشکی قانونی مخفی کردند و سپس با استفاده از یک فرصت، آن را ربودند و به فرانسه بردند و از آنجا به اسراییل حمل کردند و کنار قبر پدرش دفن کرد.

منابع:
1- طلوعی، محمود. داستان انقلاب، تهران: علم، 1370.
2- پهلوی، محمدرضا. پاسخ به تاریخ، تهران: گلفام.
3- نیمه پنهان. سیمای کارگزاران فرهنگ و سیاست، دفتر پژوهش های موسسه کیهان، تهران: کیهان، 1386.
* روزنامه کیهان مورخه 25/12/1357، 19/1/1358.
* خاطرات آیت الله خلخالی؛ روزنام کیهان، مورخه 8/7/1358.

 

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 5
  • نظرات در صف انتشار: 10
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • علي IR ۱۳:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۸
    64 4
    خلخالي ديديدچطورمردمثل....
  • شمه IR ۱۰:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۴
    29 35
    درود بر مردم انقلاب كه حق هويدا رو گذاشتن كف دستش.
  • ناشناس IR ۱۴:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۶
    1 29
    مثل سگ مردحقش بود
  • کامبیز IR ۲۳:۰۳ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۹
    26 2
    روانش شاد. کل مطلب دروغی شرم آور بود