سردار بهمن امیری مقدم دیروز در یک نشست خبری افزود: این باند تاکنون به 19 فقره سرقت و اقدامات جنایتکارانه اعتراف کردند که 13 مورد آن، سرقت مسلحانه از طلافروشی و مؤسسه مالی اعتباری بوده است.
وی با بیان اینکه دو مورد از سرقتها نافرجام به پایان رسیده است، اظهار داشت: از این تعداد سرقت مسلحانه ای که از طلافروشی های مشهد صورت گرفته، 20کیلوگرم طلا سرقت شده است.
فرمانده نیروی انتظامی خراسان رضوی همچنین به قتل یکی از طلافروش ها در حین سرقت اشاره کرد و گفت: علاوه بر سرقت، سارقان در یک فقره اقدام به قتل طلا فروش کرده اند و تعدادی خودرو و موتورسیکلت نیز سرقت نموده اند.

شروع سرقت ها از سال 83

وی ادامه داد: پرونده سرقت طلافروشی های مشهد از سال 83 تشکیل شده که با توجه به بررسی های صورت گرفته از طلافروشی های سرقت شده، سریالی بودن این سرقتها برای نیروی انتظامی محرز شد و این پرونده از 19مهرماه سال جاری به صورت جدی از سوی نیروی انتظامی استان دنبال شد.
سردار امیری مقدم با اشاره به اینکه باند سارقان سرقتهای مسلحانه از روشهای پیچیده به منظور پاک کردن آثار به جا مانده استفاده می کردند، افزود: به عنوان مثال این افراد در سرقتهای خود از کفش های نیروی انتظامی استفاده می کردند که بر این اساس و با حضور نیروی انتظامی در صحنه جرم امکان شناسایی آثار به جا مانده از کفش های سارقان از بین می رفت.
وی ادامه داد: به حدی این سرقتها حرفه ای صورت گرفته و رد و اثری در صحنه های جرم باقی نمانده که خود سارقان از دستگیری شان توسط پلیس تعجب می کنند.
فرمانده نیروی انتظامی خراسان رضوی همچنین از دستگیری دو طلا فروش خبر داد که اقدام به خریداری طلاهای سرقتی این باند کرده بودند و گفت: با دستگیری این باند، دو طلافروش مال خر که اقدام به خریداری طلاهای سرقتی این باند کرده بودند، دستگیر شده و تعدادی دیگر از این افراد نیز در دستور دستگیری پلیس قرار دارند.
وی با بیان اینکه سرکرده این باند فردی 36 ساله است، افزود: در مرحله اول سه نفر از اعضای این باند دستگیر شدند.

نفر چهارم هم به دام افتاد

فرمانده نیروی انتظامی خراسان رضوی در این جلسه در پاسخ به سؤال قدس در خصوص دستگیری نفر چهارم این باند گفت: فرد چهارم هم دو روز پیش به دام افتاده که این فرد با کشور افغانستان در ارتباط بوده و وظیفه تأمین اسلحه باند را بر عهده داشته است.
سردار امیری مقدم خاطرنشان کرد: این افراد در پوشش های مختلف مانند لباس زنانه و مأمور اداره برق اقدام به اعمال خلاف می کردند که مردم باید در برخورد با مأموران شرکتهای خدماتی حتماً کارت شناسایی آنها را چک کنند و درب منازل را روی هر کسی باز نکنند.
وی تصریح کرد: متأسفانه خرید طلاهای مسروقه از سوی برخی از طلافروشی ها و نیز عدم اطلاع رسانی آنان در این مدت، سبب شد که چند فقره سرقت طلافروشی دیگر نیز صورت بگیرد. اگر این افراد در مراحل اولیه، پلیس را آگاه می کردند، پرونده سرقتهای مسلحانه طلافروشی های مشهد زودتر از این به نتیجه می رسید.
به گزارش ایسنا، وی با تأکید بر اینکه پلیس با طلافروش های مالخر برخورد جدی خواهد کرد، افزود: علاوه بر پلمب مغازه این طلافروش ها، در سر در مغازه تابلویی با عنوان مالخری اجناس سرقتی نیز نصب می شود.
وی برگزاری جلسه با صنف طلافروش را از دیگر برنامه های در دستور کار نیروی انتظامی استان عنوان کرد و ادامه داد: در این راستا از صنف طلافروش خواسته می شود که به هیچ عنوان طلای بدون فاکتور را خریداری نکنند؛ همچنین طرح تجمیع طلافروشی ها نیز در دستور کار است.
سردار امیری مقدم با تشکر از تلاش پرسنل نیروی انتظامی در انهدام این باند، به نامه فرزندان یکی از پرسنل آگاهی به خود اشاره کرد و اظهار داشت: این کودک در نامه ای به من، خواسته تا اجازه بدهیم پدرش به خانه برود تا او را ببیند چرا که واقعاً پرسنل ما شبانه روز روی این پرونده کار کردند و من شرمنده خانواده مأموران خود هستم.
وی تصریح کرد: پرونده این باند سرقتهای مسلحانه از جمله پرونده های بی نظیر در سطح کشور با توجه به حجم عملیات و نیز پیچیدگی استفاده از تجهیزات و امکانات سارقان در صحنه های سرقت به منظور از بین بردن آثار جرم بود که تلاشهای پلیس برای مشخص شدن ابعاد دیگر آن ادامه دارد.
سردار امیری مقدم تأکید کرد: کشف باندهای این گونه در دستور کار پلیس خراسان رضوی قرار دارد و در آینده خبرهای خوشی برای شهروندان خواهیم داشت.
گفتگو با طراح اصلی 14 فقره سرقت مسلحانه
در ادامه این نشست خبری و پس از دیدن تجهیزات و ادوات سارقان مسلح که انسان را به یاد فیلمهای هالیوودی می انداخت، چند دقیقه با رضا سرکرده این باند صحبت کردیم که در ادامه می خوانید.
*چند سال داری؟
** 34 سال و مجردم.
*چرا دست به سرقت زدی؟
**به خاطر بی پولی. اما من اول که دزد نبودم، وضع مالی ام خوب بود. مغازه داشتم. چند سالی کار کردم تا اینکه مغازه ام در طرح احداث یک پل قرار گرفت. بعد از آن مغازه دیگری راه انداختم که آن هم بنا به دلایلی آتش گرفت و ورشکست شدم.
*فکر می کردی روزی دستگیر شوی؟
**این که هر مجرمی می داند روزی دستگیر می شود، اما ما تلاش می کردیم ردپایی از خودمان به جای نگذاریم.
* از چه سالی شروع به سرقت کردی؟
**از سال 84 شروع کردم. از ابتدا قرار بود یک کار انجام بشود تا بتوانم بدهی هایم را بدهم و قرار بود در انتها یک سرقت 150 کیلویی طلا را انجام بدهم.
*فکر می کردی سرقت 150 کیلوگرم طلا انجام بشود؟
**قرار بود بدون اینکه دماغ کسی خونی بشود، این کار را انجام بدهیم.
*بعد از سرقت می خواستی چکار کنی؟
**چون در هیچ سرقتی ردپایی از خودمان به جای نگذاشته بودیم، زندگی عادی خودمان را ادامه می دادیم.
*با پولهای به دست آمده از سرقتهای قبلی چه کار کردی؟
**نمی دانم چرا این پولها جمع نمی شد. همین الان هم کلی قرض دارم.
*تو و همدستانت حدود 20 کیلو طلا سرقت کرده اید، باز هم می گویی مشکل مالی داری؟
**بله. نتوانستم مشکلات مالی ام را رفع کنم.
*همدستانت را چطور پیدا کردی؟
**هادی از شاگردان یکی از همسایه هایم بود و همدست دیگرم سلیم را از طریق یکی دیگر از دوستانم پیدا کردم.
* چه شد که در یکی از سرقتها یکی از طلافروشها را به قتل رساندی؟
**من همیشه تلاش می کردم هیچ آسیبی به کسی نرسد. ما فقط دنبال پول بودیم. اما...
*شما در سرقتها از بمبهای انفجاری دست ساز استفاده می کردید. در سرقتی که نقشه آن را در سر داشتید هم از این شیوه استفاده می کردید؟
**نه، ما بنا بود از بمبهای انفجاری ظریف تر استفاده کنیم و با گریم بهتری دست به این کار بزنیم.
*می دانی چه حکمی قرار است برایت اجرا شود؟
**قطعاً حکم من اعدام خواهد بود.
*تو که اینقدر مطمئنی، چه احساسی داری؟
**دوست دارم خیلی زود اعدام شوم و اعضای بدنم به نیازمندان اهدا شود.
*فکر می کنی بیماری که می خواهد از تو عضوی را دریافت کند، تمایل به چنین کاری را دارد؟
**نمی دانم...
*ایده سرقتها از چه طریقی به ذهنت آمد؟
**اصلی ترین ایده هایم را از سینما گرفتم، بخصوص از فیلم ناتاشا (خواب و بیدار).
*اسلحه هایت را از کجا تهیه کردی؟
** من یکبار رفتم افغانستان و سفارش دادم و برایم آوردند ایران.
*اولین سرقت را با چه اسلحه ای شروع کردی؟
**اولین سرقتی که انجام دادیم، فقط یک اسلحه کلاشینکف داشتیم که 600 هزار تومان خریدم.
*حالا که گیر افتادی، دوست داشتی سرقت بزرگی را که در سر داشتی اجرا کنی؟
**بله. البته دوست داشتم به یکی از مغازه هایی که پس از سرقت مسلحانه ما جمع شد، کمک کنم. من حتی سر خاک مرحوم ثنایی که به دست ما کشته شد هم رفتم تا ببینم وضعیت مالی شان چطور است.
*تو که سر خاک مرحوم ثنایی رفتی، فکر نمی کردی کسی تو را بشناسد؟
** زمانی رفتم که خلوت بود.
*شما به 14 فقره سرقت از طلافروشی ها اعتراف کرده اید، چه شد که چندی پیش به یک مؤسسه مالی و اعتباری دستبرد زدید؟
**قرار نبود از مؤسسات مالی و اعتباری یا بانکها سرقت کنیم، اما یکی از طلبکارها که طلافروش هم هست، خیلی روی ما فشار آورد و عنوان می کرد که آبرویتان را پیش خانواده تان می برم. ما یک روز قبل از عید فطر امسال مجبور شدیم از آن مؤسسه 5/5 میلیون تومان سرقت کنیم. همان روز 2 میلیون و 700 هزار تومان پول را به حسابم گذاشتم که چک او پاس شد.
* چه حرفی با افرادی مثل خودت داری؟
** ما جزو قوی ترین و حرفه ای ترین تیمهای سرقت مسلحانه در کشور بودیم و طی 8 سال هیچ گونه اثری از خودمان به جای نگذاشته بودیم. من از دیگران می خواهم این کارها را نکنند، چون از ما قوی تر فکر نکنم باشند، اما به دام افتادیم.
*اگر طلافروشی ها نکات ایمنی را انجام بدهند، فکر می کنی چقدر سارقان از انجام سرقت ناکام خواهند ماند؟
**وقتی سارقی می خواهد از جایی سرقت کند، قطعاً قبل از انجام سرقت برآوردهایی برای کارش انجام می دهد. ما هم از نقایصی که در کارطلافروشی ها بود، استفاده می کردیم مثلاً در سرقت از مؤسسه مالی و اعتباری، متوجه شدیم دوربین ها به طور کامل فعال نیست، به همین دلیل از کلاه کشی استفاده نکردیم و فقط گریم کرده بودیم.
*برای هر سرقت چقدر وقت می گذاشتید؟
**ما بارها به محل می رفتیم و در یک موقعیت مناسب تصمیم می گرفتیم سرقت را انجام دهیم.
*سرقتهایی که انجام می دادی؟ چند دقیقه زمان می برد؟
**بین 5/1 تا 5/2 دقیقه و مطمئن بودیم در این زمان پلیس به ما نمی رسد.