قدس آنلاین- حمید رضا بی تقصیر:در بسته پیش رو مطالب متنوع و خواندنی با موضوعات مختلف را مطالعه فرمایید<BR>

مهم‏ترین پایتخت‏های که جابجا شدند/چرا دزدهای دریایی چشم بند می زنند؟!

توصیه پیامبر(ص)به نماز
انس بن مالک گوید: رسول خدا (ص) نماز صبح را با جماعت خواند و پس ‍ از نماز به جمعیت رو کرد و فرمود: ای گروه مردم ! کسی که خورشید بر او ناپدید شد، به ماه تمسّک کند، و هرگاه ماه ناپدید شد به ستاره زهره ، متمسک شود، و اگر ستاره زهره ناپدید شد، به ستاره فرقدان (دوستاره درخشنده ای که نزدیک قطب شمالی دیده می شوند و در فارسی به آن دو برادر گویند) متمسک گردد. سپس فرمود: من خورشیدم ، و علی (ع) ماه است ، وستاره زهره ، حضرت زهرا(ع) است ، و دو ستاره فرقدان ، حسن وحسین (ع) می باشند، و همچنین به کتاب خدا متمسک شوید و این دو (قرآن و عترت) از همدیگر جدا نشوند (و بهم دیگر پیوند دارند) تا آن هنگام که در روز قیامت کنار حوض ‍ کوثر بر من وارد گردند. و در بعضی عبارات آمده آنحضرت فرموده : از خورشید پیروی کنید و بعد از آن از ماه و بعد از آن از فرقدان ، سپس هر یک از این امور را به مطالب فوق تفسیر فرمود
داوری امام حسن(ع)
عصر خلافت امام علی(ع) بود، قصابی را که چاقوی خون آلود در دست داشت، در خرابه ای دیدند و در کنار او جنازه خون آلود شخصی افتاده بود، قرائن نشان می داد که کشنده او همین قصاب است، او را دستگیر کرده و به حضور امام علی(ع) آوردند. امام علی(ع) به قصاب گفت: در مورد کشته شدن آن مرد، چه نظر داری؟ قصاب گفت: من او را کشته ام. امام بر اساس ظاهر جریان، و اقرار قصاب، دستور داد تا قصاب را ببرند و به عنوان قصاص، اعدام کنند. در این حال که مأمورین، او را به قتلگاه می بردند، قاتل حقیقی با شتاب به دنبال مأمورین دوید و به آن ها گفت: عجله نکنید و این قصاب را به حضور امام علی(ع) بازگردانید. مامورین او را به حضور علی(ع) باز گرداندند، قاتل حقیقی به حضور علی(ع) آمد و گفت: ای امیرمؤمنان! سوگند به خدا، قاتل آن شخص این قصاب نیست، بلکه او را من کشته ام. امام به قصاب فرمود: چه موجب شد که تو اعتراف نمودی من او را کشته ام؟ قصاب گفت: من در یک بن بستی قرار گرفتم که غیر از این چاره ای نداشتم، زیرا افرادی مانند این مأمورین، مرا کنار جنازه بخون آغشته با چاقوی خون آلود بدست دیدند، همه چیز بیانگر آن بود که من او را کشته ام، از کتک خوردن ترسیدم و اقرار نمودم که من کشته ام، ولی حقیقت این است که من گوسفندی را نزدیک آن خرابه کشتم، سپس ادرار بر من فشار آورد، در همان حال که چاقوی خون آلود در دستم بود، به آن خرابه برای تخلّی رفتم، جنازه بخون آغشته آن مقتول را در آن جا دیدم، در حالی که دهشت زده شده بودم، برخاستم، در همین هنگام این گروه به سر رسیدند و مرا به عنوان قاتل دستگیر نمودند. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: این قصاب و این شخص که خود را قاتل معرفی می کند را به حضور امام حسن(ع) ببرید تا او قضاوت نماید. مأمورین آن ها را نزد امام حسن(ع) آوردند و جریان را به عرض ‍ رساندند. امام حسن(ع) فرمود: به امیر مؤمنان علی(ع) عرض کنید، اگر این مرد قاتل، آن شخص را کشته است، در عوض جان قصاب را حفظ نموده است، و خداوند در قرآن می فرماید: و من احیاها فکانّما احیا الناس جمیعا. و هر کس انسانی را از مرگ نجات دهد، چنان است که گوئی همه مردم را نجات بخشیده است(مائده 32). آن گاه هم قاتل و هم آن قصاب را آزاد نمود، و دیه مقتول را از بیت المال به ورثه او عطا فرمود. به این ترتیب، ارفاق و تشویق اسلام شامل حال آن قاتل شد که مردانگی کرد و موجب نجات یک نفر بی گناه گردید، و با این کار جوانمردانه اش، تا حدود زیادی گناه خود را جبران نمود.
قدیمی‏ترین ژنوم جهان
محققان دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد آمریکا موفق به کشف قدیمی ترین ژنوم جهان شدند. این ساختار ژنوم متعلق به یکی از نیاکان دور انسان به نام هومینین بوده و یک میلیون سال قدمت دارد.هومینین یکی از زیرمجموعه های انسان ساییان بوده و حدود 2 میلیون سال قبل روی کره زمین پدیدار شد. نکته جالب توجه درباره ژنوم یک میلیون ساله این است که انسان ساییان در مناطقی با آب وهوای گرم می زیستند، اما شرط لازم برای بقای ژنوم، آن هم به مدت یک میلیون سال، قرار گرفتن آن در هوای سرد و حتی انجماد است. محققان معتقدند در صورت فراهم شدن شرایط می توانند کدژنتیکی ذخیره شده در این ژنوم را به طور کامل بازیابی کنند. البته این تنها نمونه از بازیابی کدژنتیکی موجودات باستانی نیست. برای مثال دانشمندان در حال تحقیق روی میکروب عامل طاعون هستند. ژنوم موجودات زنده علاوه بر کدهای ژنتیکی، می تواند نحوه تاثیرگذاری شرایط جوی و آب و هوایی بر موجودات زنده و چرخه زندگی آن ها را روشن سازد. قدیمی ترین ژنوم کشف شده تا کنون متعلق به گونه ای اسب بود که 700000 سال قبل در شمال غربی کانادا می زیسته است. ساختار ژنوم موجودات زنده در برگیرنده تمام محتوای ژنتیکی یاخته آن ها شامل دی ان ای، هسته، کلروپلاست و میتوکندری بوده و حاوی دستورالعمل های ارثی برای ساخت، پیشبرد و نگهداری یک موجود زنده است. بر اساس تحقیقات انجام شده، اجزای DNA در دمای زیر صفر تا چند میلیون سال، دست نخورده و سالم باقی می ماند.
آفتابی شدن یعنی چه؟
این اصطلاح را برای کسی به کار می برند که پس از مدتی دراز از محل خود خارج شده و خود را نشان دهد .خشکی و کم آبی و نیز وضعیت کوهستانی و شیب مناسب اغلب اراضی فلات ایران موجب آن گردید که ایرانیان از دست کم ده سده پیش از میلاد مسیح با حفر قنات ها و استفاده از آب های زیر زمینی بخش بزرگی از بیابان های بی آب و علف کشور را به مزارع و باغات سرسبز و خرم مبدل سازند. پادشاهان هخامنشی ، اشکانی و ساسانی مردم را به کشاورزی و آباد کردن اراضی تشویق فراوان می کردند و فن قنات کنی را در سراسر کشورهایی که فتح می کردند نیز رایج می ساختند. این فن امروز از عجایب آن روزگار به شمار می آید و یکی از کارشناسان این فن در این باره می نویسد : « علم هیدرولوژی در جستجوی پدر خود بود که ناگهان جد بزرگ خود را در ایران یافت » پس از آن که قنات را برای بهره برداری آماده می کردند برای آزمایش ِ جریان آب در آن، در مبدا آن، یعنی در چاه مادر، مقداری کاه روی آب می ریختند و با دیدن این کاه ها در مظهر قنات، یعنی در محل خروج آب از قنات، میزان سرعت آب و حسن جریان آب را می سنجیدند. واژه ی " کاریز " نیز که در واقع " کاه ریز " است از همین جا آمده است. در آن هنگام که آب قنات به مظهر قنات می رسید و از زمین خارج می شد می گفتند که آب آفتابی شده است، یعنی از تاریکی خارج شده و به آفتاب و روشنایی رسیده است. این عبارت اکنون مجازا برای کسانی که پس از مدت ها از انزوا خارج شده و خود را نشان می دهند به کار می رود.
آخرین بازمانده زمین
شیوه عجیب تنفس نوعی سوسمار آن‌ را به بازمانده احتمالی زمین به هنگام بروز بلای طبیعی نابودکننده دیگر گونه‌ها، تبدیل می‌کند. مطالعه جدید نشان می‌دهد «سوسمار صحرایی» (ساوانا مانیتور) مانند پرندگان، از طریق حلقه‌ای یک طرفه نفس می‌کشد.این یافته‌ها عجیب است، زیرا جریان هوای تک‌جهتی پرندگان به دلیل نیازشان به اکسیژن بالای حین پرواز تکامل یافته است.محققان دانشگاه اوتا معتقدند این ویژگی در سوسمارها می‌تواند اقدامی سازگارانه با سطوح پایین‌تر اکسیژن بر روی زمین باستانی بوده باشد.در ابتدای عصر تریاسه و حدود 250 میلیون سال پیش، اکسیژن 12 درصد هوا را در مقایسه با 21 درصد کنونی، تشکیل می‌داد.ماتیو ودل، زیست‌شناس دانشگاه علوم بهداشت وسترن نیز گفت: ما می‌دانیم زمانی که سیارک بعدی به زمین برخورد کند، سوسمارهای صحرایی وارثان زمین خواهند بود.یافته‌های جدید نشان می‌دهد تنفس یک طرفه شاید 270 میلیون سال پیش و 20 میلیون‌ سال زودتر از آنچه تصور می‌شد، پی‌ریزی شده است. به جز تمساح امریکایی، سوسمار صحرایی تنها خزنده شناخته‌شده‌ای است که می‌تواند به این شیوه نفس بکشد. این شیوه متفاوت از روش نفس کشیدن انسان‌ها و دیگر پستاندارانی است که دارای الگوی تنفسی «جزر و مدی» یا دو طرفه هستند. تنفس جزر و مدی بدین معناست که هوا از طریق مسیرهای هوایی وارد ریه‌ها می‌شود و سپس دوباره از همان مسیر به بیرون جریان می‌یابد. ریه‌های پرندگان به جای اینکه مانند ریه انسان تا حدی با هوای مانده پر شوند، حاوی هوای با محتوای اکسیژن بالاتری هستند که به آنها حین پرواز کمک می‌کند. کالین فارمر، نویسنده ارشد این مطالعه و دانشیار زیست‌شناسی دانشگاه اوتا، معتقد است چون ریه‌های سوسمارها دارای ساختار متفاوتی از ریه‌های پرندگان و تمساح‌ها هستند، ممکن است جریان هوای یک طرفه به طور مستقل تکامل یافته باشد.چنین تکاملی حدود 250 میلیون سال پیش در شاه‌سوسماران رخ داده و این گروه موجب پیدایش تمساح‌ها، دایناسورها و پرندگان شده است.این مطالعه نشان داد هوا وارد نای سوسمار می‌شود و سپس به درون مسیرهای اصلی هوایی که وارد ریه می‌شوند، جریان می‌یابد. اما به جای جریان‌یافتن دوباره به صورت جزر و مدی و از همان راه در مسیر بازگشت، هوا از مسیر هوایی تک‌جنبی به مسیر بعدی و از خلال بین مسیرها حرکت می‌کند. نتایج این تحقیق حاکی از آن است دیدگاه‌های پیشین در خصوص عملکرد الگوهای یک طرفه جریان هوا ناکافی هستند.
بهترین غذای خواب آور!!؟
دانشمندان برخی از انواع پرونئین های حیوانی را دارای خواص منحصر به فرد می دانند که می تواند اثرات درمانی خاصی بر روی افراد داشته باشند.پژوهشگران دریافتند که از میان انواع "پروتئین های حیوانی" برخی از آنها دارای اثرات ضد استرس و آرام بخشی برای افراد هستند.گفتنی است پژوهشگران با مطالعه بر روی گروه های داوطلبان دریافتند که مصرف گوشت بوقلمون دارای اثرات آرام بخشی و خواب آوری بر روی افراد است.بررسی ها نشان می دهند در ترکیبات تشکیل دهنده گوشت بوقلمون میزان بالای "تریپتوفان" وجود دارد که سبب تشکیل "ماده شیمیایی سروتونین" در بدن می شود.ماده شیمیایی سروتونین نقش بسیار تعیین کننده ای در تنظیم چرخه خواب افراد و ایجاد حس خواب آلودگی در آنها دارد.پژوهشگران مصرف گوشت بوقلمون به میزان استاندارد را به افرادی که دچار بی خوابی هستند و یا به دلیل سفر دچار بر هم خوردن ساعت بیولوژیک بدن شده اند در وعده غذایی شام توصیه می کنند.در عین حال پژوهشگران توصیه می کنند افراد گوشت بوقلمون را به صورت کبابی و یا آب پز مصرف کنند و تا امکان از سرخ کردن آن خودداری نمایند تا خطر کمتری متوجه سلامت "قلب" آنها شود.
تنفس با دهان یا با بینی؟!
همه افراد حداقل یک بار هم که شده تنفس از طریق دهان را تجربه کرده اند. برخی نیز همیشه و به صورت عادت از طریق دهان تنفس می کنند. تنفس دهانی اختلالی است که در صورت نادیده گرفته شدن می تواند عوارضی را به همراه داشته باشد. این عوارض شامل اختلال در خواب شبانه و حتی تغییراتی در فرم صورت به ویژه در کودکان هستند.متخصصان معتقدند که به طور طبیعی، تنفس از راه بینی سالم ‌تر از تنفس دهانی است. در مخاط بینی، هوا تصفیه شده و دمای آن نیز تنظیم می شود. تنفس دهانی در هنگام ورزش و فعالیت بدنی، به تنفس از طریق بینی کمک می کند، اما این حالت در شرایط عادی بدن و فعالیت های معمولی روزمره توصیه نمی شود.یکی از مشکلات شایع که منجر به تنفس از طریق دهان می شود، گرفتگی مسیر بینی است که در اثر بیماری ‌های مختلفی از جمله پولیپ بینی، احتقان مزمن بینی، التهاب لوزه ها، سینوزیت و انحراف بینی ایجاد می شود. در برخی افراد تنفس دهانی به دلیل مشکلات آناتومیک و یا بیماری خاصی در بینی نیست، بلکه دلیل اصلی آن عادت می باشد. در این شرایط با توجه و تمرین می توان مسیر تنفس را به بینی تغییر داد. خشکی دهان و لب ها، تغییر شرایط میکروبی دهان، افزایش خطر پوسیدگی دندان ‌ها، التهاب لثه، ایجاد بوی بد در دهان و تاثیرات منفی بر روی شکل فک، زبان و صورت از عوارض مهم تنفس دهانی است. اگر از طریق دهان نفس می کشید، در مرحله اول باید به متخصص فک و صورت یا گوش و حلق و بینی مراجعه کنید تا علت این اختلال مشخص شود. در صورت وجود مشکلات آناتومیک و یا بیماری خاصی در مسیر تنفس بینی، درمان لازم انجام شده و نحوه تنفس اصلاح می گردد. اگر تنفس دهانی، صرفا از روی عادت باشد پزشک به شما آموزش می دهد که با انجام تمرین به طور طبیعی و از طریق بینی تنفس کنید.
حکایتی در باره رفاقت
دوست دیرینه اش در وسط میدان جنگ افتاده ، می توانست بیزاری و نفرتی که از جنگ تمام وجودش را فرا گرفته ، حس کند.سنگر آنها توسط نیروهای بی وقفه دشمن محاصره شده بود.سرباز به ستوان گفت که آیا امکان دارد بتواند برود و خودش را به منطقه مابین سنگرهای خود دشمن برساند و دوستش را که آنجا افتاده بود بیاورد؟ ستوان جواب داد: می توانی بروی اما من فکر نمی کنم که ارزشش را داشته باشد، دوست تو احتمالا مرده و تو فقط زندگی خودت را به خطر می اندازی.حرف های ستوان را شنید ، اما سرباز تصمیم گرفت برود به طرز معجزه آسایی خودش را به دوستش رساند، او را روی شانه های خود گذاشت و به سنگر خودشان برگرداند ترکش هایی هم به چند جای بدنش اصابت کرد.وقتی که دو مرد با هم بر روی زمین سنگر افتادند، فرمانده سرباز زخمی را نگاه کرد و گفت: من گفته بودم ارزشش را ندارد، دوست تو مرده و روح و جسم تو مجروح و زخمی است.سرباز گفت: ولی ارزشش را داشت ، ستوان پرسید منظورت چیست؟ او که مرده، سرباز پاسخ داد: بله قربان! اما این کار ارزشش را داشت ، زیرا وقتی من به او رسیدم او هنوز زنده بود و به من گفت: می دانستم که می آیی....می دانی ؟! همیشه نتیجه مهم نیست . کاری که تو از سر عشق وظیفه انجام می دهی مهم است. مهم آن کسی است یا آن چیزی است که تو باید به خاطرش کاری انجام دهی. پیروزی یعنی همین.
مخترع دوا گُلی
دکتر یانگ یک جراح اورولوژیست و محقق پزشکی بود که بین سال‌های 1870 تا 1945 می‌زیست، یکی از کارهای برجسته او ترویج نوعی از جراحی برای درمان سرطان پروستات بود. اما چیزی که او را ماندگارتر کرد، اختراع یک داروی گندزدای موضعی به نام مبرومین یا مرکورکرم در سال 1918 بود که برای ضدعفونی زخم‌ها و درمان آنها استفاده می‌شد.مربرومین ترکیب نمک جیوه‌ی ارگانیک دی‌سدیم و فلورسین سدیم است. در ایران به آن دوا گُلی و در گویش مازندرانی و گیلکی (قرمز دوا یا سرخه دوا) می‌گفتند. به خاطر داشتن جیوه، این دارو بعدا از فهرست سازمان غذا و داروی آمریکا و سایر کشور خارج شد و ترکیبات گندزدای دیگر مثل بتادین جانشین آن شد.دواگلی زمانی یک داروی بسیار محبوب بود، توسط خانه‌های بهداشت توزیع می‌شد و معمولا مادربزرگ‌ها علاقه زیادی به آن داشتند و برای درمان خراشیدگی‌های سطحی پوست نوه‌هایشان از آن استفاده می‌کردند، بعضی از افراد مسن هنوز هم سراغ دواگلی را می‌گیرند و از نبود آن ابراز تعجب می‌کنند، آنها به کرات اثرات خوب این دارو را دیده‌اند، برایشان دلیل خروج دارو از داروخانه‌ها، قابل پذیرش و هضم نیست!
چرا دزدهای دریایی چشم بند می زنند؟!
چرا تعداد زیادی از دزدان دریایی چشم‌بند می‌زدند؟! چرا اصولا میزان استفاده از چشم‌بند در دزدان دریایی آنقدر زیادی بود که این پوشش، یک پوشش روتین در آنها بود؟!پاسخ سطحی این بود که آنها چشم‌بند می‌زدند تا چشمی را که در طی جنگ و دعواها از دست داده بودند و از شکل افتاده بود یا تخلیه شده بود، در زیر پوششی پنهان کنند.اما سؤالی که اینجا مطرح می‌شود این است که چرا این دزدان دریایی این همه دچار آسیب چشم می‌شدند؟باز هم پاسخ ظاهری این بود که ما در حال دیدن یک سری کارتون و فیلم تخیلی هستیم، و طبیعی است که در اینها ممکن است غلو صورت بگیرد و از چشم‌بند برای افزایش جذابیت به میزان زیاد استفاده کنند. به تازگی «چیم شیلی» که در زمینه مسائل دیداری دکترا دارد در بخشی از گفتگویش به وال استریت ژورنال، توجیهی برای این قضیه آورده است:دزدان دریایی برای پوشاندن چشم‌های معیوب‌شان چشم‌بند نمی‌زدند، از آنجا که آنها مجبور بودند به دفعات زیاد بالا و زیر عرشه کشتی بروند و به سرعت هر دو گروه افراد بالا و زیر عرشه را رهبری کنند، مجبور بودند، دید خوبی داشته باشند.روی عرشه، صحنه در زیر درخشش نور آفتاب بسیار روشن بود و در زیر عرشه، تاریکی شدیدی حکمفرما بود. وقتی ما از محیط تاریکی وارد محیط روشن می‌شویم، چشم‌هایمان به سرعت با نور زیاد تطابق پیدا می‌کنند، اما وقتی عکس قضیه اتفاق می‌افتد، مدت زیادی طول می‌کشد تا چشم‌های ما به تاریکی عادت کنند.در سلول های استوانه‌ای شبکیه، رنگدانه‌ای به نام رودوپسین وجود دارد. وقتی یک ملکول رودوپسین یک فوتون جذب می‌کند ، به ملکول اپسین و رتینال می‌شکند. این ملکول ها بعدا بطور طبیعی با هم ترکیب می‌شوند و بصورت رودوپسین در می آیند، این عمل ترکیب مجدد نسبتا کند است. بنابراین وقتی چشمان شما در برابر شرایط نور زیاد قرار می‌گیرند همه رودوپسین سلول‌ها شکسته می‌شود. حال اگر چراغ را خاموش کنید و سعی کنید در تاریکی ببینید، نمی‌توانید. سلول‌های مخروطی به نور زیادی نیاز دارند بنابراین در شرایط خاموشی غیر قابل استفاده‌اند و هیچ رودوپسینی هم دراین حالت موجود نیست، پس سلول های استوانه‌ای نیز غیرفعالند، اما درعرض چند دقیقه رتینال و اوپسین مجددا ترکیب شده به صورت رودوپسین در می آیند و باز قادر به دیدن خواهید بود. این چند دقیقه زمان لازم برای تطابق برای تاریکی برای دزدان دریایی گاهی در حکم مرگ و زندگی بود، اما بستن یک چشم باعث باعث می‌شد، آنها به مجرد زفتن به محیط تاریکی با برداشتن چشم‌بند بتوانند، خیلی زودتر در تاریکی ببینند. چند سال پیش، لین مسئله به صورت عملی آزمایش شد و مشاهده شد که واقعا استفاده از چشم‌بند، زمان لازم برای تطابق چشم با تاریکی را بسیار کم می‌کند. این مسئله توجیه منطقی‌ای برای این سؤال قدیمی ما است، اما مشکل اینجاست که هیچ سند تاریخی در این مورد وجود ندارد. شاید بقیه دریانوردان به اندازه دزدان دریایی نیاز به سرعت عمل نداشتند، شاید دریانوردان نظامی یا تجاری، سیستم‌های مدون دیگری برای رهبری کارکنان و فرماندهی داشتند و نیازی به استفاده از چیزی که چهره را زشت می‌کرد نداشتند و باز «شاید» دزدان دریایی فوت و فن کار خود را لو نمی‌دادند.
آبشان از یک جوی نمی گذرد
در گذشته که از لوله کشی آب خبری نبود، اهالی شهرها و روستا ها برای تامین آب مورد نیاز خود، از آب رودخانه ها، نهرها و یا آب چشمه و قنات که اغلب در جوی های سرباز جاری بود، استفاده می کردند. مردم در اول هر هفته و یا ماه (بسته به کمی یا زیادی آب ) حوض ها و آب انبارهای خود را پر می کردند و از آن برای نوشیدن و شستشو و نظافت استفاده می کردند. گرفتن آب از جوی ها بیشتر در شب انجام می گرفت، زیرا در شب دیگر کسی ظروف کثیف یا لباس های چرک خود را کنار جوی نمی شست و آب جوی تقریبا دست نخورده بود.در هنگامی که نوبت آب می شد و آب در جوی ها راه می افتاد هر کس کوشش می کرد پیش از آن که جریان آب قطع شود زودتر آب خود را بگیرد و این عجله و شتاب زدگی و عدم رعایت نوبت و حق تقدم دیگران موجب می شد که در این شب ها چنان غوغا و قشقرقی در محلات به راه بیفتد که دیگر کسی نمی توانست تا صبح بخوابد. در روستاها که موضوع آب گیری و آب یاری مزارع جنبه حیاتی داشت این وضعیت بسیار شدیدتر بود و کشاورزان هنگام آب گیری گاه با داس و بیل و چوب به جان یکدیگر می افتادند و یکدیگر را زخمی و حتا به قتل می رساندند. بنا براین و برای جلوگیری از پیش آمدن چنین مشاجراتی بود که هر کس کوشش می کرد آب مورد نیاز خود را از جویی برندارد که آنانی که با او مشاجره دارند از آن بر می دارند و از این رو است که اکنون ضرب المثل " آبشان از یک جوی نمی گذرد " را در مورد کسانی به کار می برند که بر سر موضوعی با یکدیگر نمی سازند و با هم مشاجره دارند.
مهم‏ترین پایتخت‏های که جابجا شدند
با نگاهی به پایتخت های منتقل شده در سطح جهان در می‏یابیم که بیش از 90 در صد آنها در سال های میانی قرن بیستم و حتی قبل از آن منتقل شده اند و به جز مالزی که پوتراجایا را در سال 1995 به بهره برداری رساند تا به امروز تنها حرف و حدیث انتقال است که دور سر جاکارتا، تهران، بانکوک و... می چرخد پوتراجایا یک شهر برنامه‌ریزی شده واقع در جنوب کوالالامپور و پایتخت اداری کشور مالزی است. چندین اداره دولتی از شهر متراکم و شلوغ کوالالامپور که بزرگترین شهر کشور است، به این شهر منتقل شدند. با این وجود، کوالالامپور همچنان به‌عنوان پایتخت ملی و قانونی مالزی به شمار می‌رود. پوتراجایا همانند کوالالامپور و جزیره لابوان، یک ناحیه فدرال است. ایده تاسیس پایتخت اداری جدید به‌عنوان جایگزین کوالالامپور، در اواخر سال 1980 و در زمان حاکمیت ماهاتیر محمد چهارمین نخست وزیر مالزی شکل گرفت. هدف از این کار، کاستن از تراکم کوالالامپور و فراهم کردن زمینه‌های ادامه توسعه این شهر به عنوان مرکز تجاری و مالی کشور بود. پوتراجایا در 19 اکتبر 1995 بنیان نهاده شد و به عنوان سومین منطقه فدرال مالزی پس از کوالالامپور و لابوان معرفی شد. اما هم اکنون هم کوالالمپور نسبتا شلوغ است و شلوغی آن ارتباط مستقیمی با صنعت توریسم و چند قومیتی بودن این شهر دارد و پوتراجایا اگرچه یک تجربه موفق محسوب می شود اما هنوز هم مالزیایی ها باید حواسشان به پایتخت اصلی شان باشد
برازیلیا پایتخت کشور برزیل است. ساخت این شهر به این علت بود که می‌خواستند محل پایتخت برزیل که پیش از آن شهر ریو دوژانیرو بود را تغییر داده و بیشتر به مرکز و غرب کشور بیاورند تا به دیگر ناحیه‌ها نزدیک‌تر باشد. برای این تغییر پایتخت نیروی کاری عظیمی از سراسر کشور به‌کار گرفته‌شد. طرح و نقشه این شهر بشکل یک هواپیما است.رئیس‌جمهور یوشلینو کوبیچ فرمان ساخت برازیلیا را داد و در واقع یکی از مفاد قانون اساسی کشور را که در مورد این بود که مرکز کشور باید به مکان دیگری غیر از ریو دوژانیرو منتقل شود را به اجرا درآورد. طراح شهری اصلی برازیلیا لوسیو کوستا بود.برازیلیا طی 41 ماه ساخته شد و ساخت آن از سال 1956 تا 21 آوریل سال 1960 یعنی زمان افتتاح رسمی آن بطول انجامید.از سال 1763 تا 1960 شهر ریودوژانیرو پایتخت برزیل بود، و منابع غالبا در ناحیهِ جنوبی کشور متمرکز بودند. برزیلا از لحاظ موقعیت جغرافیایی در مرکز کشور قرار دارد. در واقع پایتختی است که از لحاظ جغرافیایی خنثی است. نظریهِ ایجاد پایتخت برزیل در داخل مربوط به قانون اساسی در 1891 می‌شود که در آن دقیقا عنوان شده بود که بخش فدرال باید کجا باشد، اما خود محل تا سال 1922 تعریف نشده بود. موقعیت برزیلا باعث توسعهِ ناحیهِ مرکزی برزیل می شود و تمامیت بهتری در قلمروی برزیل ایجاد می‌کند.
پس از استقلال سیاسی پاکستان ، فکر انتخاب پایتخت مناسب که مرکزیت ثقل سیاسی و اقتصادی داشته باشد به وجود آمد. نخست شهر کراچی به عنوان پایتخت مورد بررسی قرار گرفت ، اما مطالعات انجام شده نشان داد که انتخاب شهر موجود بنا به دلایل متعدد منطقی نیست و ایجاد شهر جدید از جنبه های اقتصادی (ارزش افزوده اطراف شهر جدید و امثال آن) ، اجتماعی (عدم تعلق به یک گروه اجتماعی) ، فنی (تخریب بخش قابل توجهی از امکانات موجود) و با توجه به جنبه های شهرسازانه (ایجاد هسته مناسب برای یک جهان شهر) قابل توجه است. به همین دلیل با توجه به مرکزیت ثقل و واقع شدن در محور جاده ابریشم، اسلام آباد به عنوان پایتخت در مجاورت شهر راولپندی انتخاب شد. برنامه ریزی این شهر از سال 1959 آغاز و تا سال 1963 به طول انجامید و در سال 1961 نیز وارد مرحله اجرایی شد.شهر اسلام آباد بر فلات پوت وار در پاکستان شمالی قرار گرفته، به سفارش محمدعلی جناح، محل جدیدی برای ایجاد پایتخت جدید پیش بینی و در 1961 ساختن آن شروع شد. سپس بیشتر ادارات و سازمان های دولتی از کراچی به اسلام آباد انتقال یافت و سرانجام در 1962 پایتخت کشور پاکستان شد.
کانبـِرا پایتخت کشور استرالیا است. جمعیتی بیش از 325 هزار نفر دارد و بزرگ‌ترین شهر غیر بندری استرالیا به شمار می‌آید. در 300 کیلومتری جنوب غربی سیدنی و 650 کیلومتری شمال شرقی ملبورن واقع است.کانبرا در سال 1908 در توافقی میان سیدنی و ملبورن به پایتختی استرالیا برگزیده شد. این شهر به عنوان شهری که کاملاً با نقشه قبلی ساخته شده‌است با دیگر شهرهای استرالیا تفاوت دارد. کانبرا به عنوان پایتخت استرالیا، پارلمان و دادگاه عالی این کشور و بسیاری دیگر از اداره‌های دولتی را در خود جای داده‌است. کانبرا همچنین مورد علاقه گردشگران داخلی و خارجی استرالیاست.این شهر تنها شهر در بین تمامی شهرهای استرالیا است که با هدف قبلی و با طراحی قبلی ساخته شده‌است. پس از مسابقة بین‌المللی طراحی شهری، طرح معمار شیکاگوئی، والتر بورلی گریفن انتخاب و عملیات ساخت در سال 1913 آغاز شد.طراحی شهر مملو از باغهای شهری بود و مساحت‌های زیادی به فضای سبز اختصاص داده شد بطوریکه کانبرا عنوان «پایتخت بوته» را به خود اختصاص داد. هر چند رشد و توسعة کانبرا در اثر جنگ‌های جهانی کاهش یافت، اما پس از جنگ جهانی دوم دوباره مسیر پیشرفت را ادامه داد.کانبرا محل استقرار هیأت دولت، پارلمان، دادگاه عالی استرالیا و سازمان های متعدد دولتی است. همچنین محل استقرار چندین موسسة فرهنگی و اجتماعی ملی است. دولت فدرال بیشترین درصد تولید ناخالص ملی را دارد و بزرگ‌ترین کارفرما در کانبرا است.
اتاوا به همراه گاتینو که در ایالت کبک واقع شده منطقه پایتختی ملی را تشکیل می‌دهند. نخستین سکونتگاه‌های اروپایی در منطقه به خاطر صنعت چوب به‌وجود آمدند. پس از جنگ سال 1812، مهاجرت به اتاوا از سوی دولت تشویق شد و جمعیت آن به سرعت رشد کرد.سرهنگ جان بای در سال 1832 ابتکار ساخت کانال ریدو را به‌دست گرفت، تا مسیری جایگزین با فاصله‌ای دورتر از مرز آمریکا به سوی مونترال باشد. شهری که به این ترتیب به وجود آمد که بایتون نامیده شد و ساخت کانال ریدو به اهمیت تجاری منطقه افزود. در سال 1855، بایتون به اتاوا تغییر نام داد.اتاوا در 31 دسامبر سال 1857 به عنوان پایتخت کانادا انتخاب شد. انتخاب این شهر به عنوان پایتخت نوعی سازش میان دو فرهنگ منطقه بود، چرا که نامزدهای دیگر از جمله مونترال و تورنتو هریک بیش از اندازه در مناطق فرهنگی فرانسوی یا انگلیسی قرار داشتند. علاوه بر این، این شهر تا اندازه‌ای از مرزهای این کشور با ایالات متحده دور بود، و این به عنوان یک مزیت نظامی تلقی می‌شد.
انتقال پایتخت آلمان از بن به برلین در واقع یک بازگشت به گذشته بود چرا که پیش از جنگ، برلین پایتخت بود و به دلیل اشغال و دوپاره شده قاعدتا نمی توانست پایتخت آلمان غربی باشد.بعد از فروپاشی دیوار برلین این شهر دوباره جایگاه خود را در آلمان و در اروپا به دست آورد و بارها به عنوان پایتخت فرهنگی اروپا از سوی مجامع مختلف انتخاب شد.
در ابتدای سده بیستم و در هنگام تشکیل کشور جمهوری ترکیه، پایتخت از استانبول به آنکارا منتقل شد. امروزه می‌توان گفت که آنکارای مدرن‌ نسبت به استانبول کمتر در معرض خطر وقوع زمین‌لرزه مخرب است.البته از اندونزی و تایلند به عنوان کشورهایی نام می برند که در صدد انتقال پایتخت هستند شلوغی و بلا خیز بودن بانکوک و جاکارتا همه از انگیزه هایی هستند که این چند شهر را لااقل از زبان مسئولان بتوانیم در زمره پایتخت هایی که دلشان می خواهد منتقل شوند دسته بندی کنیم .
برگزیده ترین سئوالات بی جواب در جهان!
برترین رازهای علم حدوداً دو سال پیش توسط نشریه لایو ساینس آغاز شد و در آن از چندین دانشمند در زمینه های مختلف در این باره سئوالهایی پرسیده شد. در نهایت از میان 14 پدیده مطرح شده 10 پدیده به عنوان برترین سئوالهای بی جوابی که انسان همچنان در جستجوی آن به سر می برد توسط این نشریه ارائه شده است.
عامل تکامل چیست: بارها تکرار شده است که عامل شکل گیری تکامل انتخاب طبیعی است. این دلیل به عنوان موتور اصلی که تولید ارگانیسمها و موجودات پیچیده را به عهده دارد و همچنین به عنوان یکی از برترین تئوری های علمی شناخته می شود.اما آیا تکامل بر اساس انتخاب طبیعی تنها توضیح برای شکل گیری ارگانیسمهای پیچیده است؟ به گفته ماسیمو پیگلیوجی از بخش اکولوژی و تکامل دانشگاه استونی بروک در نیویورک، این سئوال یکی از برترین رازهای کنونی علم به شمار می رود. آیا تکامل تنها تحت تاثیر انتخاب طبیعی قرار دارد یا خصوصیات دیگری نیز در شکل گیری آن دخیل هستند؟
در درون یک زلزله چه رخ می دهد: قرارگیری چنین سئوالی در لیست رازهای علمی جهان کمی دور از ذهن به نظر می آید. اما واقعیت این است که انسان تا کنون اطلاعات دقیقی از آنچه در اعماق سیاره زادگاهش در حال وقوع است، ندارد. متخصصان می توانند با دقتی بالا مکان آغاز و نوع گسلی که در آغاز زلزله شرکت داشته است را تعیین کنند. حتی امکان پیش بینی مدت پس لرزه ها نیز وجود دارد. اما تا کنون به صورت قطعی آنچه در هنگام زلزله در حال وقوع است مشخص نشده است.طبیعت و نیروهای طبیعی که گسلها را حفظ کرده و سپس آنها را رها می کنند، همچنان ناشناخته باقی مانده اند. تام هیتون زمین شناس دانشگاه کلتک معتقد است مشکل لغزش اصطکاکی در زلزله ها یکی از اصلی ترین مشکلات موجود در علوم زمینی است و اکنون به یکی از بزرگترینها رازها در اصول فیزیکی زلزله تبدیل شده است.
من کیستم: طبیعت خودآگاهی از گذشته های دور روانشناسان و دانشمندان شناختی را پریشان و سردرگم کرده بود. جوزف دیلاکس عصب شناس دانشگاه نیویورک معتقد است در حالیکه انسان بر این باور است که عاملی مستقل به حساب می آید، اینگونه نیست. تمامی اعمال انسان تحت تاثیر فرایندی ناخودآگاه و محیطی قرار دارد. درک چگونگی تصمیم گیری هشیارانه، داشتن ذهنی مستقل و شخصی، روح و … از عواملی هستند که پاسخ آنها بیش از چندین دهه از انسان فاصله دارند. اینگونه به نظر می رسد که بشر زمان زیادی را برای پاسخ دادن به حیاتی ترین سئوال زندگی خود نیاز خواهد داشت.
زندگی چگونه بر روی زمین شکل گرفته است: شواهد اولیه نشان می دهد حیات اولیه میکروبها در زمین به بیش از سه بیلیون سال پیش باز می گردد و هیچکس از چگونگی آغاز آن آگاه نیست. ایده های مختلفی مانند واکنشهای شیمیایی زنجیره ای در بستر دریاها وجود دارند. دیانا نورتآپ از بیولوژیستهای دانشگاه نیومکزیکو معتقد است تئوری های زیادی درباره منشا حیات ارائه شده است که اثبات و یا رد آنها بسیار سخت و پیچیده خواهد بود.
مغز انسان چگونه عمل می کند: برخی بر این باورند که تسلط کاملی بر پاسخ علمی این سئوال ایجاد شده است. در واقع نمی توان انکار کرد که نسبت به دهه های گذشته اطلاعات بسیار بیشتری از عملکرد مغز در اختیار انسان قرار گرفته است اما با وجود بیلیونها نرون عصبی که هریک از هزاران اتصال برخوردارند نمی توان گفت که انسان درباره عملکرد مغز به قطعیت رسیده است. اسکات هیوتل از مرکز علوم عصب شناختی در دانشگاه داک در باره این موضوع می گوید: انسان بر این باور است که مغز را به طور کامل درک کرده است یا حداقل هر فرد با توجه به تجربیاتی که داشته مغز خود را درک کرده است. اما تجربیات شخصی هر انسان، راهنمای بسیار ضعیفی برای کشف عملکرد کامل مغز به شمار می رود. سئوالات زیادی از جمله چگونگی مطالعه، چگونگی تشکیل شبکه های نرونی، چگونگی یادگیری، به خاطر سپردن، عشق ورزیدن، شنیدن، حرکت کردن و یا هر عمل دیگری درباره مغز انسان بی پاسخ باقی مانده است. درصورتی که بتوان مغز را درک کرد، انسان خواهد توانست تمامی ظرفیتها و محدودیتهای فکری، احساسی، استدلالی، عشق و تمامی جنبه های حیات را درک کند.
بقیه جهان کجاست:دانشمندان پاسخ این سئوال را با توجه به پدیده های مرموز ماده و انرژی تاریک، بخش تاریک جهان می نامند. در واقع تنها تمامی گونه های ماده و انرژی که تا کنون در جهان یافته شده اند، تنها چهار درصد از کل ماده و انرژی واقعی و موجود جهان را تشکیل می دهند. میزانی که با هیچ برابری می کند. 96 درصد باقی مانده همچنان ناشناخته اند و دانشمندان برای یافتن آن به دورترین نقاط فضا و عمیق ترین نقاط زمین روی آورده اند.
عامل گرانش چیست:شاید گمان برود که جاذبه زمین کاملا درک شده و هیچ نکته مرموزی ندارد زیرا نیوتون آن را در زمانهای بسیار گذشته کشف کرده است. نیروی گرانش یکی از ضعیفترین نیروهایی است که تا کنون در جهان شناسایی شده و در حالت استاندارد فیزیکی هیچ توضیحی برای چگونگی عملکرد آن وجود ندارد.نظریه پردازان معتقدند شاید این نیرو در اثر ذرات بی حجم و کوچکی به نام گراویتونها که در میدانهای گرانشی جریان دارند، شکل گرفته است.مارک جکسون، یکی از نظریه پردازان فیزیک در لابراتوار فرمی درایلینویز معتقد است گرانش از آنچه در حالت استاندارد فیزیک توضیح داده می شود، کاملا متفاوت است. زمانی که درباره تعاملات کوچک گرانشی محاسباتی انجام می گیرد جوابهای غیر عقلانی به دست می آید و می توان گفت علم ریاضی در توضیح این مسائل کاملا ناتوان است.
آیا نظریه ای برای توضیح همه چیز وجود دارد: فیزیکدانان از مدلهای استاندارد خوبی برخوردارند که می توانند جهان هستی را به صورت ذراتی ترسیم کند تا به این وسیله بتوان کوچکترین جرم و ماده موجود در جهان را از مغناطیس گرفته تا اتم توضیح داد. مدلهای استاندارد فیزیکی ذرات را نقاطی بسیار خرد می پندارند که اکثر آنها حامل نیروهای بنیانی هستند. دو مشکل بزرگی که این مدلها در پی دارند عدم توانایی توضیح گرانش و نامفهوم شدن در توضیح نیروهای بزرگ است.درصورتی که نظریه ای با توانایی توضیح انرژی های خارق العاده جهان اولیه به وجود آید که بسیاری ارائه چنین نظریه ای را غیر ممکن می دانند می توان گفت تئوری جهانی فیزیک به واقعیت پیوسته است.
آیا حیات بیگانگان واقعیت دارد:حیات همه جا، حداقل در سیاره زمین حضور دارد. در این صورت بسط دادن آن در تمامی جهان امری منطقی به نظر می رسد. با این حال نمونه ها و مطالعات انجام گرفته تنها در محدوده زمینی بوده است و به همین دلیل بسیار کوچک به شمار می روند. انسان اکنون آگاه است که عناصر حیات به صورت وسیعی پراکنده شده است و منظومه خورشیدی مشابه منظومه خورشیدی زمین وجود دارد.جیل تارتر مدیر مرکز تحقیقات SETI در کالیفرنیا معتقد است انسان از تخیلات مملو و ساخته شده است، پس حداقل می توان تصور کرد که حیات دیگری نیز دور از چشمان انسان وجود دارد. به گفته فرانک ویلژک، برنده جایزه نوبل موسسه ام آی تی، نوع بشر از میان 4.5 بیلیون سال تاریخ شکل گیری زمین تنها طی 200 سال گذشته به تمدن علمی تکنولوژیکی دست یافته است. بر این اساس می توان انتظار داشت تمدنهای علمی و تکنولوژیکی زیادی وجود داشته باشند که به میلیونها و شاید بیلیونها سال زمان برای توسعه یافتن نیاز خواهند داشت.
جهان چگونه آغاز شد: مهمترین، اصلی ترین، مرموزترین و قدیمی ترین سئوال بی پاسخ در میان انسانها است که تمامی اسرار دیگر جهان را تحت الشعاع خود قرار داده است. برخی نظریه ها اعلام کرده اند که جهان در حدود 13.7 بیلیون سال پیش و پس از پدیده ای به نام انفجار بزرگ آغاز شده است.پس از این انفجار همه چیز در مدت کوتاهی شکل گرفت و در کمتر از یک چشم به هم زدن تحت تاثیر پدیده ای به نام تورم کیهانی، ابعاد کیهانی به خود گرفت. تئوری تورم کیهانی از ایده های بسیار قدرتمندی است که تا کنون امکان اثبات و بررسی شکل گیری آن به وجود نیامده است. تا زمان بی جواب باقی ماندن چنین سئوالی در علم محدود بشر، هیچ یک از دیگر سئوالها نیز مجالی برای یافته شدن و کشف شدن پیدا نخواهند کرد.

 

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.