وزیر اطلاعات صهیونیستها هم گفته است؛ چنانچه مقامهای اردنی برای مقابله با داعش کمک بخواهند، تل آویو فوری اجابت خواهد کرد. این مواضع خنده دار در حالی اتخاذ میشود که اردن از آغاز نبردها در سوریه تا هم اکنون حامی داعش بوده و مرزهای این کشور، مهمترین مسیر عبور تروریستها برای ورود به سوریه بوده است. این گروه پیش از آنکه تا این حد قدرتمند شود و مناطق وسیعی را تصرف کند، در خاک اردن و اردوگاههای مربوطه در آنجا آموزش دیده و می بیند. جالبتر آنک «خالد کلاده» وزیر امور سیاسی و پارلمانی اردن گفته است، کشورش آماده پیوستن به اعتلاف مقابله با داعش به رهبری آمریکا بوده و پایگاههای خود را برای این منظور در اختیار واشنگتن خواهد گذاشت.
با این همه تناقض براستی نقش اردن در این نمایش چیست؟ چرا «ملک عبدا...» حاضر شده است با وجود تمام مشکلات پیچیدهای که در داخل کشور دارد، وارد چنین میدان مینی شود؟
یکی از دلایل این رفتار پادشاه اردن، اطلاع او از قدرت واقعی «اخوان المسلمین» در کشور متبوعش است. اگر نقش اخوان در حمایت از داعش درست بررسی شود، ابهامات این ماجرا بر همه روشن خواهد شد.
اخوان در مصر حمایت کامل آمریکا را با خود داشت. همزمان آنها با تل آویو هم روابط خود را اگرچه مخفیانه حفظ کردند. واشنگتن در آن تحولات که در رسانههای غربی به «بهار عربی» شهرت یافت، اخوانیها را برای جایگزینی قدرت در چندین کشور عربی که عمر رژیمهای دیکتاتوری آنها با شیوع اعتراضهای مردمی در حال پایان بود، در نظر داشت. در این پروژه زیرکانه، قطر نیز عامل منطقهای واشنگتن برای پیاده کردن نقشه طراحی شده در اتاقهای سری کاخ سفید بود. یکی از رژیمهایی که پیش بینی می شد بزودی آتش بهار عربی آن را خواهد سوزاند، عربستان و البته همزمان اردن و عمده ممالک شیخ نشینهای خلیج فارس بودند. ریاض بسرعت به این ماجرا پی برد. یکی از علل تیرگی شدید روابط سعودیها با قطر نیز همین بود.
ریاض بسرعت دست به کار شد و مرسی را از صحنه خارج کرد. آمریکاییها که در ابتدا پیش بینی چنین عکس العملهایی را نکرده بودند، السیسی را کودتاچی خواندند، اما در آن یک سال مرسی هم چنانکه باید نتوانست خواست آمریکاییها را برآورده کند. در ادامه اخوانیها دیگر ممالک عربی خواستند با کمک پشت پرده آمریکا بهارشان را در کشورهایشان تداوم ندهند و اما چنین نشد. داعش زاییده این اختلافها بود. در این اوضاع اردن هم نگران اخوانیهای خود و حمایت احتمالی آمریکا از آنها برای سرنگونی خود بود و هم جز آمریکا و رژیم صهیونیستی پشتوانهای برای حفظ خود نداشت. اردن در واقع محل نوعی میانجیگری پنهان میان کاخ سفید و اخوانیها بود. ملک عبدا... تروریستها را میزبانی میکرد و در عوض از هر دو طرف اطمینان گرفته بود که حکومت او آسیب نمیبیند. اما همیشه این سیاستها درست درنمی آید، چنانکه در مورد مرسی نشد. اکنون باید دید آیا امان میتواند به ایفای نقش دوگانه و خطرناک تا کجا ادامه دهد.
نظر شما