پس از کشته شدن «بیتا... محسود» رهبر سابق طالبان پاکستان در حمله پهپادهای آمریکایی، قبایل محسود اصرار داشتند رهبر بعدی نیز باید از میان آنها برگزیده شود، اما چنین نشد و «ملافضلا...» به این سمت انتخاب شد. این نارضایتی اندک اندک فراگیر شد و شاخههای دیگری از طالبان نیز به رهبری جدید معترض شدند و پیامد آن هر یک از این گروهها تلاش کردند با ایجاد تشکیلاتی مستقل، از آنچه طالبان پاکستان نامیده میشد، جدا شوند.
اعلام موجودیت گروههایی چون «احرار الهند» و چند گروه نوظهور دیگر بر همین اساس است.
چند ماهی است که ارتش پاکستان عملیات بسیار سخت گیرانه و شدیدی را علیه طالبان در شمال شرق این کشور آغاز کرده است. هدف اصلی ارتش گروههایی هستند که بیشتر مردم عادی را هدف قرار داده و به کشتارهای کور دامن میزنند. عدهای موفقیتهای ارتش را در این مبارزه با فروپاشی طالبان و شاخه شاخه شدن آنها مرتبط میدانند.
اعظم طارق سخنگوی طالبان شاخه محسود است. او گفته است «بیتا... محسود»، رهبری آنها، بمبگذاری در مکانهای عمومی، گروگانگیری و باجگیری را حرام میدانست، بنابراین آنها نمیتوانند با طالبان پاکستان که از این نظر پرونده سیاهی دارد، به همکاری خود ادامه دهند. در روزهای گذشته «طالبان پنجابی» که یکی دیگر از شاخههای اصلی طالبان پاکستان است نیز اعلام کرد، تمامی فعالیتهای مسلحانه خود در خاک پاکستان را متوقف کرده و پس از این همه توان خود را تنها به جهاد علیه کفار در افغانستان متمرکز میکند.
برخی از کارشناسان این اتفاقها را پیامد نزدیکی کابل به هندوستان میدانند. آنها معتقدند، اسلامآباد با شعلهور کردن جنگی حساب شده در قبال طالبان، آنها را وادار کرده است تا به آن سوی مرز گریخته و بدین وسیله بر آن است تا توازن قوا را در افغانستان تغییر داده و دولتمردان افغانستانی را تحت فشار قرار دهد.
برخی دیگر نیز معتقدند که طالبان در یک سال اخیر به خاطر برخی کشتارهای وحشیانه مردم بیگناه، بشدت از سوی افکار عمومی، حتی در مناطق تحت کنترل خود مورد سؤال قرار گرفته و نفرت عامه مردم از آنها افزایش یافته است. این مسأله آنان را هم در سربازگیری و هم تأمین مالی جبهههایشان در مناطق قبایلی دچار مشکل کرده، بنابراین آنها برای ادامه حیات خویش و آشتی با افکار عمومی دست به چنین اقدامهایی زدهاند.
با این حال، برخی کارشناسان نیز بر این باورند که دوره توجه به اندیشههای تکفیری در پاکستان رو به پایان است و مردم مناطق قبایلی بیش از این نمیخواهند از امکانات رفاهی روز جهانی به خاطر حضور میهمانان ناخواندهشان محروم بمانند، بنابراین این گروهها یا در حال تغییر ماهیت و یا در حال اسبابکشی به مناطق جغرافیایی دیگری هستند. با این حال کسی به روشنی نمیتواند پاسخ این پرسش را بدهد که آیا براستی طالبان پاکستانی در حال فروپاشی هستند یا به شکلی دیگر سر برخواهند داشت.
نظر شما