حمیدرضا عرب:  بخشي از آنچه حميددرخشان مي‌خواست را پرسپوليس در روزي كه دو مدعي قهرماني يعني تراكتورسازي و سپاهان مقابل استقلال خوزستان و صبا متوقف شدند، 

 30دقیقه درخشان سرخ ها

مقابل راه آهن پياده كرد. آنجا كه نيازبود بازيكنان به جاي قدرت بخشيدن به ضربه هاي خود، تنها دقت را چاشني كاركنند. عصرپنج شنبه فرصتي بود تا پرسپوليس اندكي سوار بر افكارو عقايد حميد درخشان حركت كند؛ با اطمينان، آرام و هدفدار. گلهايي كه دردقايق آغازين اين بازي به ثمررسيد، نشأت گرفته از تحولاتي بود كه حميد درتمرينات اخيرپرسپوليس ايجاد كرده است. آنجا كه مي‌گفت، دقت مي‌خواهم نه قدرت. پرسپوليس با دقت شده بود. حداقل اين ويژگي را مي‌شد دردقايق نخست مشاهده كرد.

پرسپوليس نيمه دوم به واقع آن تيم شاداب و جذاب نبود، اما درهمان نيمه اول رگه‌هايي از يك تيم اميدواركننده و داراي هدف درجريان بازي را به نمايش گذاشت. روي اين تيم مي‌شود حساب كرد. روي تيمي كه آمده است تمام آن روزهاي تلخ را به دست فراموشي بسپارد و هرچند با بردهاي خفيف، اما   اندكي به وضعيت خود درجدول سروسامان دهد. به اين پرسپوليس مي‌شود اميدواربود، نه فقط به اين دليل كه بخشي از فرامين حميد درخشان درنيمه اول پياده شد به دلايل ديگر.

پرسپوليس را دربازي با راه آهن يكپارچه ومتحد ديديم. تيمي كه همه اركانش پيروزي مي‌خواهند. ازسرمربي اش و كاپيتانش كه انگار ازپوست رخوت خارج شده تا ديگراركان كه روي نيمكت نشسته اند. پرسپوليس مي‌رود تا درمسيرتازه اي قراربگيرد. آن روزها كه با دايي هرآن احتمال شكستش مي‌رفت شايد ديگر تكرارنشود. حميد درخشان كه بي گمان يكي از بهترين تمرين دهنده هاي تاريخ فوتبال ايران است، با تغييراتي هرچند جزيي اين تيم را به سمت خودباوري و پويايي بيشترسوق داده است. اين گونه است كه محمدنوري را پس ازهفته‌ها سبكبال ترمي بينيم. بازيكني كه گل مي‌زند، مي‌خندد و پرسپوليس را مي‌خنداند.پرسپوليس با دایي به ته خط رسيده بود. پرسپوليس زمان دايي تيمي بود سخت درهم شكسته و نااميد. حميد درخشان هرچه هست، اما خوني تازه را دررگهاي پرسپوليس به جريان آورده است.

 درخشان آمده است تا همين تيم درهم شكسته را اندكي سروسامان دهد و چه بسا با ادامه اين روند درنيم فصل دوم جايگاه بهتري را به دست آورد. پرسپوليس درخشان تيمي است براي آينده.تيمي كه مي‌تواند با تداوم تمرينات وكسب آمادگي مطلوب تر حتي درنيم فصل دوم به يكي از مدعيان بدل شود. حميد خود نيز وعده‌اش را داده است. آنجا كه مي‌گويد: «درنيم فصل دوم پرسپوليس واقعي را ببيند.» او حتي از قهرماني هم حرف زده. شايد با ظرفيت كنوني تيمش همخواني نداشته باشد، اما همين كه پرسپوليس به صف مدعيان بازگردد، مي‌شود گفت آنها به دستاوردي بزرگ رسيده اند.

پرسپوليس را دايي به تيمي ناهماهنگ و بدون روح پيروزي، تيمي شلخته و درهم شكسته بدل کرده بود و حالا درخشان تنها آمده است بخشي از ناهماهنگي را و نه همه‌اش را، به هماهنگي هارموني بدل کند. اين پرسپوليس كمي پرسپوليس بود. پرسپوليسي كه به خواست سرمربي اش دقت را چاشني حركات كرد و ثمره‌اش را هم با دوگلي كه عباس زاده و نوري درهمان 30 دقيقه ابتدايي وارد دروازه حريف كردند، جست. اين پرسپوليس، مي‌تواند پرسپوليس آينده باشد.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.