جنگ، بزرگترین بلای غیرطبیعی جوامع امروزی است، چرا که بروز آن منوط به برنامهریزی قبلی و اهداف از پیش تعیین شده است و این طور نیست که اتفاقی جنگی به وجود آید. در قبال هر جنگی دفاعی وجود دارد که در صورت آمادگی قوای رزمی کشور مورد تجاوز قرار گرفته، بسیار بهتر و منسجمتر انجام خواهد شد و پس از آن است که موارد دیگری مثل تسلیحات نظامی و برابری قوا یا برتری آن در دوطرف و پشتیبانی مردمی و ... قرار میگیرد.
جمهوری اسلامی ایران یکی از باتجربه ترین نظام ها در استراتژی جنگ است، چرا که در طولانی ترین نبرد قرن بیستم و به مدت هشت سال با کمترین تسلیحات نظامی نسبت به کشورمهاجم و بیش از چهل کشور یاری رساننده عراق متجاوز مقاومت کرده است.
شلیک اول
سینمای ایران و سینماگران کشور با شروع جنگ تحمیلی احساس وظیفه کردند و از همان ماه اول کلید ساخت بسیاری از فیلمهای دفاع مقدس زده شد که به دلیل وضعیت حساس انقلاب و تهاجم همه جانبه دنیا به رهبری آمریکا و با قوای عراقی به کشور، فیلم ها رنگ و بوی احساسی و شعاری داشتند و رفته رفته به آثار سطح بالاتری تبدیل شدند.
در این برهه سینمای ایران وظیفه اش را به بهترین شکلی انجام داد و برخی از فیلمسازانی که پیش از انقلاب دغدغههای دیگری داشتند به جنگ و تشویق مردم برای دفاع از وطن پرداختند که از قضا تبعات درخشان زیادی داشت و عمده آن به حرکتهای خودجوش مردم و عشقشان به امام خمینی(ره) باز میگشت.
برزخیها، کانی مانگا، افق، مهاجر و بسیاری دیگر از فیلمها ساخته شد که در آنها نسل انقلاب و نسل پیش از آن همدل و همدوش به ساخت آثار دفاع مقدس پرداختند. اولین شلیک هایی که تیر آن درست به هدف خورد. هرچند برخی از تصاویر به دلیل غلو زیاد تصنعی به نظر میرسید، اما به هر حال تهییج قوای نظامی و پارتیزانی و نامنظم کشور را به دنبال داشت.
ناگفته نباید گذاشت که در این دوره مستندهای بسیار خوبی نیز پخش و از تلویزیون پخش شد که تأثیر بسیار زیادی در نمایش حقانیت ایران و معنویات حاصل از جنگ تحمیلی برای رزمندگان داشت و مشهورترین آنها روایت فتح زنده یاد شهید آوینی با صدای آرامش بخش و منبعث از قرار قلبیاش بود که بینندگان ثابت زیادی را تماشاگر ثابت خود کرده بود و بازخورد بسیار بالایی داشت.
در دهه اول انقلاب که مصادف با ایام دفاع مقدس شد، روحیه رزمندگی و دفاع از وطن و نقش رزمندگان و قوای رزمی در این زمینه به صورت مستقیم فیلم ها را گرفته بود و هیچ گونه نقدی در این زمینه دیده نمی شد. شخصیت ها همه سیاه و سفید بودند و غیر از خیر و شر چیزی در فیلم ها دیده نمی شد.
پرداختن به عملیات، حملههای جنگی، تکها و پاتکها، نبرد ایمان با ماشین جنگی دشمن و مواردی از این دست عمده محتوای فیلمها را گرفته بود و فضای معنوی رزمندگان اسلام و سبعیت نیروهای دشمن وجهه ای کاملاً حماسی و حقانیت طلبانه به فیلمها داده بود که اگرچه درست بود، اما به دلیل ضعف در شخصیت پردازی و توجه بیشتر به موارد رزمی فیلمهایی کاملاً جنگی و تک بعدی ساخته شد.
دهه دوم انقلاب با گذشت دو سال از ایام دفاع مقدس آغاز شد، اما همچنان فیلمهای دفاع مقدس تولید و با استقبال مردم رو به رو میشد. صدا و سیما نیز تمام فیلمهای این دو دهه را پس از اکران عمومی از تلویزیون پخش و بازپخش میکرد و با وجود این مردم در پخشهای تکراری نیز فیلم ها را نگاه میکردند و دوست داشتند که بخشی از آن به دلیل محیط معنوی فیلم و از سویی نوستالژیک فیلم برای همه بود، چرا که همه مردم از بزرگ و کوچک درگیر جنگ بودند و هر یک به نوعی ادای وظیفه کردند و نسبت به آن حساسیت داشتند.
در این دهه برخی آثار تولید شد که نیروهای مسلح در آنها در کنار نمایش موارد نظامی عواطف و احساسات و موارد دیگر بشری و اجتماعی را به نمایش میگذاشتند و فیلم هایی که مربوط به عوارض پس از جنگ و مسایلی چون اسرای جنگی، جانبازان و خانوادههای نیروهای مسلح و مشکلاتی که ممکن است با آنها دست به گریبان باشند، مورد بررسی قرار گرفت که در یک تطور به وجود آمده در فیلمسازان و فیلمنامه نویسان به وجود آمد.
حاتمی کیا، ملاقلی پور، محسنی نسب، درویش، داد، لطیفی و برزیده نام هایی هستند که در دهه هفتاد آثار دفاع مقدس را با رویکردی تازه معرفی کردند، در حالی که کارگردانانی چون شورجه، برادران بهمنی، قاسمی جامی، سلحشور و حر در فضای قبلی ادامه کار دادند و به جای مسایل پیرامونی نیروهای مسلح به نقش مستقیم آنان در جبهه جنگ پرداختند.
برخی از کارگردانان نیز با استفاده از تسهیلات موجود برای ساخت فیلم دفاع مقدس آثاری نازل ارایه کردند که فقط جنبه اکشن داشت و قرار دادن آنها در رده آثار دفاع مقدس خیانت به این نوع سینماست که در کشورمان به صورت یک ژانر درآمده است.
با این حال در این دهه کارگردانان با استعداد و آگاه در آماده باش بودند تا با تهاجم دیگری از سوی دشمن با رسانه سینما به شفاف سازی اذهان عمومی و به تصویرکشیدن چهره حقیقی نیروهای مسلح بپردازند. در این میان کارگردانانی چون شفیع آقامحمدیان، حبیب بهمنی و قویدل به نقش نیروی انتظامی در فیلم ها پرداختند و برای مثال در مروارید سیاه نقش نیروهای اطلاعاتی کشور هم به نمایش درآمد و رفته رفته فیلمهای جدی درباره نیروی پلیس ایران نیز ساخته شد.
بازیهای سینمایی
نمایش قدرت نظامی یک کشور به صورتهای مختلفی انجام میشود که از آن جمله میتوان به مانورهای نظامی و ماموریتهای مختلف در مبارزه با اشرار، قاچاقچیان، ستون پنجم دشمن و مهرههای پنهان دشمن در داخل اشاره کرد.
اما آنچه از اهمیت بیشتری در این زمینه برخوردار است، نمایش عمومی این اقتدار است و برای بالا بردن ضریب بازخورد این موضوع نیاز به رسانهای با گستردگی، فراوانی، جذابیت و دسترسی بسیار بالا داریم که آن را به جهانیان عرضه کند و همه معتقدند که این بار سنگین را جز سینما، هنر دیگری توانایی به دوش کشیدن ندارد.
سینما فرزند تمامی هنرهای امروز جهان است و با این که رایانه را هنر هشتم خوانده اند و خیلی دیرتر از سینما پا به دنیای اختراعات بشری گذاشته است، در زیرمجموعه و در خدمت سینما قرار میگیرد، به طوری که بسیاری از آثار سینمایی مشهور به صورت بازی رایانه ای در میآیند و تعدادی از بازیهای رایانه ای با اقتباس سینمایی شهرت پیدا میکنند که از آن جمله میتوان به مکس پین، سایلنت هیل، رزیدنت اویل، تامب رایدر و بسیاری دیگر اشاره کرد.
نظر شما