گروه جامعه  / مریم زنگنه خواندن این‌ گزارش را به همه دختران جوانی‌که در آستانه انتخاب همسر هستند، توصیه می‌کنم؛ ...

 90 درصد  ازدواجهای  اینترنتی  به  ایستگاه طلاق می‌رسد

 همان‌ها که چشم در چشم والدینشان می‌ایستند و بر انتخابِ اشتباه خود پافشاری می‌کنند و سر سوزنی گوششان به نصیحت‌های پدر ومادرشان که به‌قول قدیمی‌ها چند پیراهن بیشتر از آنها پاره کرده‌اند، بدهکار نیست. همان‌ها که گمان می‌کنند آخرِ عقل و کمال هستند و پسری را که فقط چندبار با او چت کرده‌اند، می‌توانند به‌عنوان مرد زندگی انتخاب کنند؛ پسری را که قرار است یک عمر در مقابل سختی‌ها و ناملایمات زندگی مثل کوه بایستد. قضاوت را به‌عهده همین دختران جوانی می‌گذارم که این‌گونه فکر می‌کنند. پسرک لاغرمردنی که شلوارش را نمی‌تواند کامل بالا بکشد، کجایش شبیه یک مرد زندگی است؟

 

 عقدهای آسمانی و زمینی

تنها چند دهه پیش، شکل زندگی افراد طبقه متوسط و سلیقه‌هایشان در انتخاب نوع زندگی به‌قدری به هم نزدیک بود که کمتر می‌شد تفاوت محسوسی بین شکل و شمایل وسایل زندگیشان یافت. این‌ مواردِ اشتراک، تنها در شکل ظاهری زندگی‌ها نبود، بلکه در راه‌ و رسم زندگی هم اشتراکاتی وجود داشت. ازدواجها بیشتر سنتی و فامیلی بود؛ برای نمونه معروف بود که عقد دخترعمو و پسرعمو در آسمانها بسته شده است و در اغلب خانواده‌ها مرسوم بود که ازدواج، قبل از اینکه به تفاهمِ دختر و پسر برسد، بین والدین به تفاهم می‌رسید. در بین خانواده‌های طبقه پایینِ جامعه نیز اشتراکاتی بسیار نزدیک به طبقه متوسط دیده می‌شد و تنها در میان طبقه مرفهِ جامعه که اغلب، سفرهای خارج از کشور و مناسبات رفتاری خاصی داشتند، گاهی شکل زندگی و نوع تفریحات و سایر موارد زندگی تفاوت داشت.

 

 تنوّع شکل و شمایل ازدواجها

امّا در سالهای اخیر و تنها با گذشت سه دهه، چنان سیر تحوّل زندگی در هر سه قشر سرعت گرفته که انگار بین آن ‌زمان و این ‌زمان، یک‌قرن فاصله است. این‌روز‌ها به شمار خانواده‌ها، تنوّع شکل و شمایل زندگی وجود دارد؛ انواع و اقسام مدلهای یخچال و فریزر و تلویزیون و... در خانه‌ها وجود دارد و این‌گونه نیست که مثلاً مانند گذشته یخچال فیلوِر، وجهِ‌مشترک تمام زندگی‌ها باشد. به‌همین ترتیب، اخلاقیات و روحیات و سنتها از شکل رایجِ خود خارج شده و دچار تنوّع شده است. مقوله ازدواج از آن رسومی است که امروزه شکل انجامش بسیار با گذشته تفاوت پیدا کرده است؛ به‌طوری‌که در سالهای اخیر، ازدواجهای اینترنتی و ازدواجهایی که یکی از زوجین در آن غایب است و به کسی وکالت می‌دهد هم رایج شده است.

بسته به‌ میزان تقیّد به سنتها، شکل ازدواج فرزندان در خانواده‌ها متفاوت است. در خانواده‌هایی که والدین، کنترل کمتری بر فرزندان دارند و یا آن‌قدر شیفته فرهنگ بیگانه شده‌اند که فراموش کرده‌اند ما هنوز در کشوری اسلامی و با سنتهایی که ریشه در اعتقاداتمان دارد، زندگی می‌کنیم، داشتن ارتباط قبل از ازدواج، مسأله چندان مهمی نیست، در حالی‌ که از نظر اسلام و حتی سنتهای ایرانی، داشتن هرنوع ارتباطی پیش از ازدواج بین دختر و پسر، مجاز شمرده نمی‌شود.

 

  مشکلات ازدواجهای خیلی سنتی

دکتر ناصر قاسم‌زاده، دبیر انجمن حمایت از سلامت و بهداشت روان جامعه، مناسب‌ترین شکل آشنایی پیش از ازدواج را آشناییِ شخصی طرفین با همدیگر، نظارت خانواده‌ها و در ‌‌نهایت، راهنمایی و تأییدِ مشاور می‌داند.

وی می‌گوید: در فضای سنتیِ ازدواج، فرصت تعامل و شناختِ کافی از طرفین به وجود نمی‌آید؛ یک شناختِ کلی از خانواده‌ها به وجود می‌آید و طرفین در یک فضای از پیش‌آماده شده برای ازدواج، قرار می‌گیرند؛ یعنی معمولاً در این‌نوع ازدواج، حق انتخاب را از جوانان سلب می‌کنیم. وقتی موارد جدی است، خانواده‌ها به‌صورت جبری می‌گویند ما با همدیگر هماهنگ هستیم و طبعاً دو نفرِ دمِ‌بخت نیز باید این هماهنگی را داشته باشند. می‌گوییم افراد در یک فضای «بله‌بگو» قرار می‌گیرند؛ یعنی چون خانواده‌ها همدیگر را می‌شناسند، شما نیز باید «بله» را بگویی.

وی می‌افزاید: یکسان‌بودنِ چارچوبهای دو خانواده، مانند سنت یا مذهب، سبب می‌شود طرفین در بحث روان شناسی و عاطفی در یک زندگیِ طولانی‌مدت، شناخت چندانی پیدا نکنند. همه ازدواج که در چارچوبهای خانوادگی نیست، بخش مهمی از آن، مسایل روانشناسی و ‌شناختی افراد است. ممکن است در دو سه جلسه آشنایی محدود، جوانان، ایده‌آل‌های خود را برای همسر آینده‌شان بیان کنند، ولی معمولاً این حرفها در حدّ گفتن باقی می‌ماند.

 

 خطرات زیاد ازدواجهای اینترنتی

دکتر قاسم‌زاده البته شکل ازدواجهای مدرن را نیز رد می‌کند و در خصوص ازدواجهای اینترنتی و حتی آشنایی‌های غیرمعمولِ پیش از ازدواج می‌گوید: به نظر می‌رسد ورود فضای مجازی به ماجرای ازدواج، مسأله آسیب‌زایی است. در فضای سایبر، افراد با هدف لذت‌جویی وارد می‌شوند و اهداف عالیه، خیلی‌کم است. فضا، فضای شناختِ واقعی نیست و افراد به‌صورت مبهم با همدیگر آشنا می‌شوند. حتی برخی‌که از آن‌طرفِ آب ارتباط می‌گیرند و از این‌فضا استفاده می‌کنند و می‌آیند این‌طرفِ آب برای ازدواج، پشیمان می‌شوند. تجربه‌های کلینیکی هم نشان می‌دهد بالای ۹۰ درصدِ این ازدواجها با مشکلات زیادی مواجه می‌شوند و اینها ازدواجهای طولانی مدّتی نخواهند بود.

 

  نسخه‌ای برای ازدواج موفق

در عین‌حال، دکتر قاسم‌زاده معتقد است برای اینکه دختر و پسر، همدیگر را به‌عنوان همسر انتخاب کنند، باید انتخابشان درست باشد. ما باید اطلاعات زیادی به بچه‌ها بدهیم و خانمها و آقایان، همدیگر را بشناسند، بعد هم فضایی ایجاد کنیم که حق انتخاب به جوانان داده شود، بههمراهِ مشورت‌گرفتن از والدین در جایگاه نظارتی. والدین باید بتوانند راهنما و الگوی خوبی باشند. بعد از این‌مرحله، در چارچوب خانواده‌ها بر اساسِ باورهای شرعی، عرفی، اخلاقی و خانوادگی، طرفین، صیغه محرمیّتی را جاری کنند و ماجرا در حدّ این دو خانواده باشد و نزد عمو و خاله و عمه باز نشود، تا فشار اطرافیان، تأثیری بر تصمیم‌گیری خانواده‌ها نگذارد. بعد که شناخت انجام شد، پای مسأله‌ای به نام مشاوره قبل، حین و بعد از ازدواج باز می‌شود؛ یعنی طرفین می‌آیند پیش مشاورِ ازدواج و برداشت خود را از یکدیگر بیان می‌کنند تا اگر مشاور نیز به این تصمیم رسید که این دو نفر، به همدیگر می‌خورند، ازدواج انجام گیرد. این الگویی است که ما نداریم. در ازدواج سنّتی، خانواده‌ها زورگویی می‌کنند و در ازدواجهای مدرن، جوانها نظر دیگران را قبول ندارند. این الگویی‌که بیان شد، همه این مشکلات را می‌پوشاند.

 

  ازدواج با نظارت خانواده

یکی از نتایجِ فرایند مدرنیزاسیون، تغییر نگرشها و ایده‌های افراد جامعه است. دکتر شهلا کاظمی‌پور معتقد است: «در دنیای مدرن امروزی، افراد به نگرشهایی در زمینه انتخاب همسر دست یافته‌اند که دایره انتخاب همسر را محدود‌تر می‌کند. بنابر‌این با تغییر نگرشهای حاصل از مدرنیزاسیون، سنّ آغاز زناشویی بالا رفته و افراد در سنین بالاتری همسر انتخاب می‌کنند».

متأسفانه یکی از نتایج این تغییر نگرشها، غیررسمی‌ شدنِ ازدواج است. «استرانگ» در این‌باره می‌نویسد: غیررسمی‌ شدن ازدواج، به‌ معنایِ کمرنگ‌شدنِ هنجار‌های اجتماعی است که رفتار مردم را در رسوم معمول جامعه، مانند ازدواج تعریف می‌کند. بر اثر تحولات گسترده اجتماعی، افراد قادر نیستند به درک مطلوبی از ازدواج و چگونگی رویارویی با آن برسند. از دیدگاه «شرلین»، با تبدیل زودهنگام ازدواج از حالت عرفی به یک دوستی و همدمی، ازدواج به ازدواجِ فردی مبدل شده و در ازدواجِ فردی، هدف افراد، بیشتر رفاه و کمالِ فردی است. همچنین تغییر معیار‌های گزینش همسر، خارج‌شدن شیوه همسرگزینی از شکل سنتی و تغییر نگرشِ جوانان به ازدواج و ترس و نگرانیِ ناشی از سوءسابقه ذهنی نیز از جمله موانع انتخاب مناسب است. تحقیقات نشان می‌دهد تقریباً دو سوم دختران و پسران مجردِ جامعه آماری، دوست دارند همسرشان را خود، و از روی عشق و علاقه انتخاب کنند؛ در صورتی ‌که بیش از دو سوم از پاسخگویانِ متأهل و طلاق‌گرفته، ازدواج به شکل سنتی و با نظارت خانواده را بهترین نوعِ انتخاب می‌دانند.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.