برخی رفتارهای دولتی و رسانه‌ای ما حیرت آور است. ناگهان همه شور و شیون راه می‌اندازند که فلان معضل در تهران یا کشور به مرز هشدار و خطر رسیده و عنقریب همه چیز و همه کس گرفتار آن می‌شوند و از این حرفها، ...

معضل مجتمع‌های مسکونی و اسراف در مصرف انرژی

 اما در عمل، تن به ساده‌ترین راه حلها نمی‌دهند. الان به طور مشخص حرفم در باب اسراف در مصرف آب و برق و گاز است. چند روز است رسانه‌ها بیش از همه در باب بحران آب در تهران حرف می زنند. حتی ادعا شد این شهر پانزده میلیون نفری تا چند روز دیگر بیشتر آب ندارد. رسانه ملی از بخشهای خبری گرفته تا وسط فیلمهای سینمایی، گزارش پشت گزارش پخش می‌کند و با ملت گفت‌وگو می‌کند و راه حل می‌خواهد. جالب آنکه بحران آب سالهای سال است در این سرزمین هست و جالب تر آنکه تا به مرز خطر نرسیده، زحمت همین حد تذکر را هم کسی نمی‌کشد. این مشکل در مصرف برق و گاز هم هست. اینکه سرانه مصرف ما چند برابر استاندارد جهانی است. با این حال مؤثرترین راه پیش پای دولت است ولی آنها تماشاگرند.

باور کنید بزرگترین معضل اسراف در این منابع، کنتورهای مشترک است اگر در آمارهای موجود دقیق شوید، پی می‌برید که بالاترین مصرف سرانه آب و گاز را کلانشهرها دارند. این مشکل در شهرهای کوچک و روستاها تقریبا وجود ندارد. در کلانشهرها غلبه با آپارتمان نشینی است.  از سالها پیش براساس یک سنت و رویه بسیار غلط کنتورهای آب و گاز بیشتر مجتمعهای آپارتمانی، برجها و ساختمانهای چند ده واحدی مشترک است. روند بسیار نادرستی که هنوز هم ادامه دارد. در این حالت عموم ساکنان این ساختمانها برآنند که چون سهم ثابتی از قبوض را می‌پردازند، هرچه کمتر مصرف کنند متضرر می‌شوند، بنابراین رقابت در مصرف به طور تصاعدی در چنین ساختمانهایی بالا می‌رود.

معلوم نیست چرا از گذشته های دور شرکتها و سازمانهای مربوط آب و برق و گاز، الزاماتی ایجاد نکرده‌اند که در تمام ساختمانها و مجتمعهای اینچنینی کنتورهای ساکنان حتماً باید مستقل باشد. تردید نکنید وقتی چنین باشد و ساکنان مجبور باشند هزینه مصرف انرژی خود را شخصاً پرداخت کنند، حتماً صرفه جویی خواهند کرد. اما در حالت فعلی هرکس برآن است که؛ فلان همسایه برابر ما مصرف می کند. پول مصرف او را هم باید ما بدهیم. پس چرا ما مصرف نکنیم؟ اینها را که می‌گویم، شاهد بوده‌ام. با یک قانون ساده دولتمردان می‌توانند بیش از آنچه تصور می‌کنند شاهد کاهش مصرف این اقلام حیاتی در کشورباشند. از این پس به مجتمع‌های ساختمانی فقط در صورتی پایان کار بدهند که تمام کنتورهایشان جدا باشد. نیز سیاستهای تشویقی و تسهیلاتی ایجاد کنند که حتی ساکنان ساختمانهای موجود نیز به فکر تفکیک کنتورها باشند. عجیب است طرحهایی نظیر تعمیر مجانی شیرهای خراب و آنهایی که چکه می‌کنند برای صرفه جویی در دستور کار مسؤولان قرار می‌گیرد، اما چنین مواردی نه. این رویه آدم را یاد تلاش برای بهبود آلودگی هوای تهران با هواپیمای آب پاش می‌اندازد!

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.