مرد جوانی آشفته به شعبه 14 دادسرای خارک مراجعه کرد و به بازپرس امجدیان گفت: کارمند یک مرکز آموزشی در تهران هستم و سه سال پیش در این مرکز به صورت قراردادی مشغول به‌کار شدم که ریاست آن برعهده زن جوانی است.

دردسرهای خانم رئیس برای کارمندش که حاضر نشد با او ازدواج کند

از آنجا که نه من و نه رئیسم ازدواج نکرده بودیم به هم علاقه‌مند شدیم و به پیشنهاد این زن قرار گذاشتیم که هراز گاهی در بیرون از محیط اداری همدیگر را ببینیم تا بیشتر از هم شناخت داشته باشیم. این قرار ملاقات‌های ما در حالی صورت می‌گرفت که خانواده من هیچ‌گونه اطلاعی از آن نداشتند چرا که من در یک خانواه سنتی بزرگ شده بودم و از طرفی 10 سال اختلاف سنی با خانم رئیس داشتم و وی از من بزرگتر بود.

از آنجا که همدیگر را دوست داشتیم قرارمان این بود که با هم ازدواج کنیم و من با این موضوع که محبوبه از من 10 سال بزرگتر است کنار آمده بودم و گفتم هرطوری شده خانواده‌ام را راضی می‌کنم تا با وی ازدواج کنم. پس از مدتی متوجه شدم محبوبه رفتارهای روانی خاصی دارد، از این موضوع خیلی ناراحت بودم و رنج می‌کشیدم چرا که نمی‌توانستم با بیماری‌اش کنار بیایم و آرام آرام ارتباطم را با وی قطع کردم.

وی افزود: از آنجایی که کارمندش بودم مدام تهدیدم می‌کرد و می‌گفت ماجرا را به حراست آموزشگاه اطلاع می‌دهد تا اخراج شوم. همیشه پشت تلفن مرا تهدید می‌‌کرد و می‌گفت اگر با وی ازدواج نکنم عاقبت شومی در انتظارم خواهد بود. ابتدا تهدیدهایش را جدی نگرفتم و چون 31 سال از سنم گذشته بود تصمیم گرفتم ازدواج کنم و با دختر یکی از بستگان پیمان ازدواج بستم. همین که محبوبه متوجه شد من با دختر دیگری ازدواج کرده‌ام تهدیدهایش دو چندان شد، چون نمی‌خواستم همسرم از ماجرا باخبر شود به التماس افتادم و از محبوبه خواستم دست‌ بردارد تا زندگی‌ام جهنمی نشود.

این زن بدون هیچ اعتنایی به این موضوع با نفوذی که دارد به راحتی شماره همسرم را پیدا و ماجرا را برای زنم بازگو کرد و حتی به پدرم نیز زنگ زده و آبرویم را برده است. حالا زندگی مشترکم در آستانه فروپاشی است و همسرم قصد جدایی از مرا دارد.
این تازه داماد گفت: از این زن که برایم تلفنی ایجاد مزاحمت و دائم مرا تهدید می‌‌کند شکایت دارم. با ادعاهای این مرد عصبانی بازپرس امجدیان، زن جوان را به خاطر ایجاد مزاحمت تلفنی و تهدید به دادسرا احضار کرد و قرار است تجسس‌ها در این مرحله صورت گیرد/خبرآنلاین

 

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • من IR ۱۵:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۶
    35 4
    خیلی بیخود کردی خوب ازش سوءاستفاده کردی حالا قیافه حق به جانب میگیری
  • هموطن IR ۱۵:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۶
    30 5
    اون موقع که باهاش خوش بوده و وعده و وعید دروغکی داده روانی و مزاحم نبوده ولی حالا که آقا دنبال زندگیش رفته روانی و مزاحم شده؟به نظرم کار خانم درست بوده.
  • مخاطب IR ۱۷:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۶
    10 3
    من فکر میکنم اون از رئیسش سوء استفاده کرده اول فریبش داده که که جای پای خودش رو توی اون موسسه آموزشی محکم کنه بعد زده زیر همه چی
  • راستگو IR ۱۸:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۶
    10 2
    عاقبت آدم خائن بازگو کردن خیانتش است برادر داری چوب کارهای کرده عهد های شکسته را می خوری
  • rohollah ashori IR ۲۱:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۶
    1 0
    عجب دوره زمونه ای شده
  • مهران IR ۲۲:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۶
    1 0
    به نظرم این آقای کارمند بوده که از خانم رئیس سوء استفاده میکرده. حتی باهاش قرار ازدواجم گذاشته بود یا نباید حرفی میزد یا تا آخرش باید رو حرفش مثل مرد می موند
  • اميد IR ۱۰:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
    3 0
    بايد حرفهاي اون خانم هم شنيده بشه و يك طرفه به قاضي نريم. شايد هم ماجرا اينطور بوده باشه كه اين آقا از اول قصد ازدواج با اين خانم رو نداشته (بخاطر همون 10 سال اختلاف سن كه واقعا زياده)‌ولي با اصرار زياد و بهانه قصد واقعي براي ازدواج ،‌با اون خانم ارتباط برقرار كرده و كامجويي كرده و بعد از مدتي كه به فكر ازدواج افتاده به سراغ دختر ديگه اي رفته و حالا كه اون خانم متوجه شده همه حرفاي اين آقا دروغ بوده و اين همه مدت فريب اين آقا رو خورده و بازيچه قرار گرفته ،‌حتما كه حق داره معترض باشه. البته بازم ميگم نميشه يك طرفه به قاضي رفت و بايد حرفاي دو طرف رو شنيد و بعد قضاوت كرد ولي با توجه به اينكه 10 سال اختلاف سني بين دو طرف وجود داره و معمولا اكثر آقايوني كه سراغ خانمهاي با سن بالا ميرن براي كامجويي هست و نه ازدواج ، بخاطر همين شك و احتمال بيشتر به ناجوانمردي اين آقاست كه بايد قاضي پرونده نظر بده