دبیر انجمن برنج در نامه‌ سرگشاده به وزیر جهاد کشاورزی به معضلات برنج در کشور از جمله دست بردن به آمارها اشاره و با ارائه ۷ پیشنهاد گفت:کلیه مکاتبات، مطالعات و گزارشات ستاد برنج وزارت جهاد کشاورزی، در بیش از ۱۵ زونکن از دسترس خارج شد.

تمامی گزارشات برنج در وزارت جهاد کشاورزی معدوم شد/نگذارید به آمارها دست ببرند

به گزارش تسنیم، جمیل علیزاده شایق دبیر انجمن برنج ایران در نامه ای خطاب به محمود حجتی وزیر جهاد کشاورزی به ابعاد تازه ای از معضل برنج در کشور اشاره و راه حل‌های پیشنهادی خود را مطرح کرد که رونوشت این نامه برای خبرگزاری تسنیم ارسال شده و متن این نامه سرگشاده به شرح زیر است:

بسمه تعالی

جناب آقای مهندس محمود حجتی

وزیر محترم جهاد کشاورزی

با سلام و تحیات

به دنبال بررسی های به عمل آمده، حضور در جمع تولیدکنندگان، کارخانه‌داران، صنعتگران و مصرف کنندگان برنج کشور، مذاکرات مکرر در جلسات هیئت مدیره انجمن برنج ایران و نیز مطالعه مصاحبه‌های مدیران ارشد وزارت جهاد کشاورزی، به نظرم رسید نکاتی را با آن جناب مطرح نمایم که در صورت همدلی بیشتر یک نهاد دولتی و یک سازمان غیردولتی، از معضلی که ذکر آنها ضروری است و براساس تجارب حضور 30 ساله‌ام در مجموعه "برنجی‌ها"، چه در زمان مسئولیت دبیر ستاد برنج وزارتین کشاورزی و جهادکشاورزی و چه اینک، در کسوت دبیر انجمن ایران به تحریر درمی‌آید، یادآور می‌شوم که:

این، یک نامه سرگشاده است که در اختیار ارکان انجمن برنج ایران، شعب انجمن در استان‌ها، مدیران سازمان‌های جهادکشاورزی استان‌های برنج خیر کشور و رسانه‌ها قرار خواهد گرفت و اما این نکات:

  1. درسال 1362 به اتفاق تعدادی از محققین و کارشناسان برنج کشور، در زمان معاونت اجرایی جناب مهندس مسعود خوانساری و با حضور در بیش از 16 استان کشور، طرح "تعیین مناسب‌ترین مناطق کشت برنج" تدوین شد که دقیقا، مکان‌های مناسب کشت برنج- با توجه به شرایط اقلیمی و محدودیت- تعیین شده بود. براساس این طرح، سطح کشت مناسب برنج در ایران 520000هکتار می‌باشد. متأسفانه در طول 8 سال گذشته، این مجموعه نفیس، از دسترس خارج شد. اصولا کلیه مکاتبات، مطالعات و گزارشات تدوین شده ستاد برنج وزارت کشاورزی و وزارت جهاد کشاورزی، در بیش ز 15 زونکن کامل، در طول 8 سال گذشته، از دسترس خارج شده است.
  2. در مطالعات بعدی و بررسی‌های دقیق‌تر، 16 استان کشور، امکان کشت برنج را داشتند از 230,000هکتار در گیلان، تا 300-400هکتار در استان خراسان شمالی. اصولا از مجموعه 520,000هکتار پیش بینی شده، 86 درصد در مازندران و گیلان، به زیر کشت خواهد رفت و تنها 14 درصد در سایر استان‌ها، یعنی سهم هر استان تنها 1 درصد خواهد بود. بنابراین مصاحبه‌های مکرر و بخشنامه‌های تند، دائر بر جلوگیری از کشت برنج، در استان‌هایی به جز شمال کشور، جز رنجانیدن برنجکارانی که در کل کشور، سهم‌شان 14 درصد است و آن هم در مناطقی که کشت برنج در آنها اجتناب ناپذیر می‌باشد، حاصلی ندارد. جنابعالی که در سیستان و بلوچستان خدمت کرده‌اید، به خوبی واقفید که برنجکاری آن استان که رزق برخی کشاورزان است، مطلقا از منابع آب‌های زیرزمینی سهمی نمی‌برند و این چنین است، مناطق زیر کشت اکثر استان‌های دیگر. و البته، برخورد منطقی با خاطیان خوزستان، گلستان، اصفهان و فارس، حق شماست و صد البته، فراموش نکنیم پدری که هزینه توجیبی، لباس و پوشاک و خوراک و هزینه تحصیلی فرزندش را - به طور کامل- تأمی نمی‌نماید، طبیعی است که قدرت نخواهد داشت، از او بخواهد اول شب در منزل باشد و به درس و مشق خود بپردازد!!!
  3. بحث مصرف سرانه واقعی برنج، یک بار و برای همیشه باید حل شود. از 36 کیلوگرم تا 46 کیلوگرم مطرح است. وزارت جهاد کشاورزی- به هر دلیل و شاید دور بودن از مسئولیت تنظیم بازار- مصرف سرانه برنج کشور را- حداقل تا تیرماه سال 1393- برابر 36-38 کیلوگرم اعلام می‌نمود. وزارت بازرگانی-حداقل تا زمانی که مسئولیت تنظیم بازار را برعهده داشت- رقم 42-43-44 و 45 کیلوگرم را قطعی تلقی می‌کرد. معاونت محترم غذایی و دارویی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، در طی جلسات بررسی ابهام آلودگی برنج‌ها، مصرف سران را 98 گرم در روز و حداکثر کیلوگرم درسال اعلام نمود که حاضر به مکتوب نمودن آن نگردید. شواهد نشانگر کاهش مصرف سرانه می‌باشد. نگاهی به اطراف خود و جوانان دور بر بیاندازید. آیا جوانان حاضر به ترک فست فود خوردن و گرایش به پلوخوری شده‌اند؟ آیا هنوز مردم شریف گیلان صبح‌ها کته و کباب را ترجیح می‌دهند؟ آیا اقتصاد خانوار ارتقاء یافته و مردم جیره غذایی برنج‌شان را افزوده‌اند؟ آیا خانم‌ها، مسائل بهداشتی و رژیم غذایی‌شان را ترک گفته و برنج خور شده‌اند؟ چه شده؟ چه اتفاقی افتاده؟ بارها در مصاحبه‌هایم اعلام کرده‌ام، وزارت جهاد کشاورزی چگونه عرض دو ماه به این نتیجه رسیده، که مصرف سرانه از 36-38 به 42-43 کیلوگرم در سال رسیده است؟ با کدام تحقیق میدانی؟ راه حل هم نشان دادم، در حال آغاز سرشماری کشاورزی هستیم. کافی است فقط یک سوال، به مجموعه سوالات اضافه شود: - مصرف سالیانه برنج خانواده‌تان چقدر است: همین! به همین سادگی، چرا به دنبال حل این معضل نمی‌رویم، چه حلاوتی در ابهام و استمرار ابهام تعیین مصرف سرانه برنج وجود دارد؟
  4. با حل معضل!!مصرف سرانه واقعی، با در دست داشتن میزان تولید - قریب به یقین- یافتن میزان نیاز وارداتی مشکل نخواهد شد. مشروط براینکه، به مدیران استانی اعتماد کامل داشته باشیم و آمار تولید اعلام شده آنها را واقعی بدانیم و در اعلام آن توسط مدیران ستادی در تهران، دستخوش تغییر نکنیم‌شان. با مروری بر آمار میزان تولید برنج در کشور و در سال‌های گذشته و میزان مصرف سرانه‌های متعدد اعلام شده، بارها و بارها رقم نیاز 600-700هزار تن واردات برنج اعلام شده است. اگر حداقل و حداکثر مصرف سرانه اعلام شده و حداقل میزان تولید داخلی برنج را مدنظر قرار دهیم، میزان به واردات بین 600-800هزار تن نوسان داشت(مگر با آمار اخیر که حداقل تولید داخلی و حداکثر مصرف سرانه را تأیید نموده!!) خوب، وقتی در سال 1392-علیرغم ذخیره‌های قبلی- رقم واردات به 1,960,000تن می‌رسد و در پنج ماهه اول سال 1393 نیز رقم 660,000تنف به آن افزوده می‌شود، یعنی وجود 2,620,000تن برنج وارداتی در کنار 2,300,000تن(و یا کمتر!) بگوئیم اصلا 2,000,000تن. یا نه! 1,800,000تن. خوبست؟) پس، تولید و واردتمان، تا قبل از ورود برنج‌های تولیدی سال 1393، جمعا بوده 1,800,000+2,620,000=4,420,000 تن. آیا واقعا نیاز کشور 4,420,000تن وبده و آیا اصولا ورود برنج در سال 1393 ضرورتی داشت و رسانه‌ای کردن آن، بلافاصله پس از مصاحبه وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت؟!!!
  5. اگر واقعا می‌خواهید در جاده خودکفایی یا حتی خوداتکایی گام بردارید، راه‌های بسیاری مقابل روی دارید که مکررا مورد اشاره قرار گرفته‌اند. من، فقط به یکی از آنها اشاره می‌کنم و آن توسعه کشت ارقام پرمحصول برنج است. وقتی به عنوان دبیر ستاد برنج وزارت جهاد کشاورزی طرح  حمایت از ارقام پرمحصول برنج را تدوین نمودیم، یکی از ده‌ها راه حمایت از این ارقام را مکانیزم صحیح خرید ارقام پرمحصول برنج عنوان کردیم. یعنی تعیین نرخ عادلانه، اعلام به موقع آن تربیت و نیروی ماهر خرید. - نرخ عادلانه‌ای که برپایه قیمت تمام شده و سود عادلانه باشد. - اعلام نرخ خرید در دهه دوم بهمن ماه هر سال، برای شهریور سال بعد که کشاورز بتواند تصمیم به توسعه کشت ارقام پرمحصول بگیرد. فراموش نفرمایید زمان کشت برنج فروردین ماه است. حتی اگر پای بند به مصوبات مجلس شورای اسلامی باشید، یک ماه قبل از کشت برنج، اواخر بهمن است و نه شهریور سال قبل؟ اندیشه کنید. اگر گفته شد شهریور 92 زمان مناسبی برای اعلام نرخ خرید نیست، نگویید مرغ یک پا دارد. بعد هم مجبور شوید در شهریور 1393 تجدیدنظر در نظر فرمایید. انعطاف در برابر کشاورزان دلسوز برنجکاران تلاشگر؛ خشونت و یکدندگی در مقابل دشمن. اگر هما زمان که خواهش کرده بودیم، می‌فرمودید این نرخ قابل تغییر است، نوعی نرمش قهرمانانه معمول داشته بودید، که قابل نکوهش هم نبود. آنچه را در جلسه با جناب نوبخت انجام دادید، در پذیرش نظر انجمن برنج انجام می‌دادید(در پاییز و زماستان 1392). - مراکز خرید را نیز به نیروی کارشناسی، انعطاف پذیر و دلسوز تجهیز فرمائید.
  6. و اما در مورد نرخ‌ها، بارها و بارها نرخ‌های اعلام شده خرید برنج‌های هندی از سوی شرکت‌ها و برندهایی که ادعا دارند برنج‌های عرضه شده‌شان ایرانی صددرصد خالص می‌باشد ولی روی انسان دوستی و نوع‌دوستی از برنج‌های هندی دفاع می‌کنند، حدود 1350 دلار در هر تن اعلام شده است. شما را هدایت می‌کنم به جدول نرخ برنج‌های صادراتی جهانی از باسماتی پاکستانی گرفته تا برنج‌های هندی، ویتنامی، تایلندی، کالیفرنیایی و اروگوئه‌ای.

خوشبختانه دفتر نمایندگی فائو در جمهوری اسلامی ایران، در حوزه وزراتی آن جناب، مستقر است. کافی است نگاهی به آمار منتشره فائو بیاندازید و ببینید که هرگز در هند، برنج 1350 دلار در هر تن صادرنشده است. حداکثر نرخی که من رصد کرده‌ام حدود 400 دلار است. آخرین جدول را برایتان ضمیمه می‌کنم.

بنابراین، تصور نمی‌رود که واردکنندگان ما، حتی به دنبال واردنمودن گرانترین برنج هندی باشند. وضع تعرفه‌ها را هم که بهتر از من می‌دانید. مسئله نخریدن برنج وارداتی توسط سازمان‌های دولتی در زمان تولید برنج، هم داستان دیگری است. آیا نمی‌شود زمان عقد قرارداد خرید را آنطوری که خریدار مصلحت می‌داند تنظیم نمود؟ لذا، طبیعی است که واردات هرچه بیشتر، یعنی سود آوری هرچه بیشتر، نظارتی نیز بر محتوای کیسه‌های رنگارنگ برنددار با ذکر عنوان برنج صددرصد ایرانی وجود ندارد. صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران هم با گشاده رویی اجازه داده است که همه برند‌های موجود در کشور، اجازه داشته باشند به عنوان برنج ایرانی، تبلیغ کنند.

اینک بر شماست که به عنوان وزیر جهاد کشاورزی، متولی حمایت از حقوق تولیدکنندگان و عضوی از اعضای اولیه و قدیمی برنج کشور و مسئول تنظیم بازار؛

یک- مصرف سرانه واقعی را-براساس تحقیق و بررسی- مشخص فرمائید.

دو-میزان تولید برنج کشور را، به عدد واقعی نزدیک فرمائید.

سه-نیاز کلی کشور به برنج را تعیین فرمائید.

چهار- کسری برنج را برای واردات اعلام فرمائید.

پنج- به جای رنجانیدن کشاورزان 14 استان(گلستان، خوزستان، فارس، اصفهان، لرستان، چهارمحال و بختیاری، کهکیلویه و بویراحمد، قزوین، زنجان، اذربایجان شرقی، خراسان شمالی، خراسان رضوی، ایلام و سیستان و بلوچستان) که حداکثر 14 درصد کشت برنج را به خود اختصاص داده‌اند، مناطق متسعد کشت برنج را بازنگری فرمائید و با همکاری بخش تحقیقات و آموزش و ترویج کشاورزی، کشاورزان را هدایت کنید. تهدیدکاری از پیش نمی‌برد.

شش- اگر می‌خواهید خودکفا یا خوداتکا شوید، در مکانیزم حمایت از ارقام پرمحصول برنج، تجدیدنظر فرمائید.

هفت- ستاد برنج وزارت جهاد کشاورزی را احیا فرمائید.

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.