پایگاه خبری تحلیلی قدس انلاین_مصطفی لعل شاطری: ناحیه " شَا دیِن " در شمال شهر "گا جیو" استان "یون نن" چین واقع است.

بزرگترین مسجد چین، حوادث غم باری را در دل خود دارد!+عکس

به گزارش قدس انلاین نود درصد از جمعیت ۲۰ هزار نفری این ناحیه متعلق به مسلمانان قوم "خویی" می باشد. شا دین، الگوی توسعه گردشگری خود را ایجاد شهرکی با فرهنگ ملیت خویی چین قرار داده است. در سال ۲۰۱۰ میلادی، مسلمانان ناحیه شَا دیِن، به صورت داوطلبانه، ۱۲۰ میلیون یوان جمع آوری کرده و یک مسجد جامع با گنجایش ۱۰ هزار نفر که بزرگترین مسجد آسیای جنوب شرقی نیز محسوب می شود، بنا کرده است. روزی که مسجد شَا دیِن راه اندازی شد، نزدیک به ۱۵۰۰ مسلمان از استان یون نان و استان های دیگر چین و حتی مسلمانان خارجی در نماز آن روز شرکت کردند و به طور مشترک این روز بزرگ را جشن گرفتند، اما باید ذکر کرد که در دل این مسجد حوادثی تلخ و غم بار نهفته است، از این رو با «دکتر سید جلال امام» - که چند سالی است در چین به پژوهش هایی بنیادی و کاربردی پیرامون اسلام و فرقه های صوفی در این کشور مشغول است، و سفر به تمامی نقاط مسلمان نشین چین را در کارنامه خود دارد به گفتگو پرداختیم که از نظرتان می گذرد.

 

آقای دکتر امام! لطفا کمی درباره شرایط فعلی مسجد و مشاهداتتان از  شَا دیِن توضیحی بفرمایید.

 بخشی از مسلمانان چین، قرن هاست که در ایالت خوش آب و هوای «یون نن» در جنوب چین زندگی می کنند. در منطقه جنوبی این ایالت، در نزدیکی شهرستان «گا جیو» روستاهایی است که یکی از با سابقه ترین جوامع مسلمان چین را در خود دارند. از گا جیو، می توان کمتر از یک ساعت با مینی بوس های بین راهی خود را به این روستاها رسانید. به هنگام ورود به روستا، می بایست از کنار مسجدی بزرگ و باشکوه؛ با محوطه و فضاکاری زیبایی گذر کرد که «مسجد بزرگ شَا دین» ( The great mosque of Shadian (沙甸大清真寺)) نام دارد. نه تنها گنبد سبز، مناره های بلند و سبک معماری مسجد، بلکه خیابان و سبک شهرسازی بخش جدید روستا (شا دین یک روستای بزرگ است که بزرگی و جمعیت آن تقریبا با یک شهر کوچک در ایران قابل مقایسه است.)، تابلوهای دوزبانه چینی – عربی کنار خیابان، مردمی که لباس عربی بلند به تن دارند و خانم هایی که متفاوت از سایر نقاط چین، مانتو های مشکلی بلند پوشیده اند، فروشگاه هایی که قرآن و عطر، تسبیح و سجاده می فروشند، مدرسه هایی که پر از جوانان مسلمان است و خلاصه همه و همه به شما خواهد گفت که این فضا، فضای متفاوتی است و گویا به کشوری اسلامی وارد شده اید. مسجد بزرگ روستای شا دیِن که چند سال از افتتاح آن می گذرد، با همکاری مردم منطقه و البته پشتیبانی دولت بنا شده و گنجایشی بیش از ده هزار نمازگزار دارد. سبک معماری آن کاملا اسلامی و تزیینات آن بسیار شبیه به مسجد پیامبر (ص) در مدینه است.

البته شاید برخی این خبر را با آنچه فشار و خفقان بر مسلمانان در چین شنیده اند در تناقض ببینند. اما پاسخی خیلی کوتاه این است که خبرهای ناگوار از جامعه مسلمانان چین، همه و همه مربوط به منطقه سین کیانگ است که ایغورهای جدایی طلب هر چند وقت یک بار حرکتی می کنند و با نیروهای دولتی روبرو شده و سرکوب می شوند. واقعیت این است که این مسجد مرحمی است بر زخم هایی که سی و پنج سال پیش، انقلاب فرهنگی بر دل مسلمانانش گذاشت.

 

چرا بیان می شود که این مسجد دارای تاریخی غم بار است؟

از «انقلاب فرهنگی چین» (1966-1976) و ظلمی که عاملان آن به فرهنگ چین و فرهنگ اقوام ساکن در قلمرو آن روا داشتند زیاد شنیده ایم. تفکر، آداب، رسوم و فرهنگ کهنه چهار موردی بود که تلاش می شد در دوره انقلاب فرهنگی از زندگی مردم چین جارو شود و به تاریخ پس داده شود! در این راستا مسلمان بودن؛ تفکر کهنه، و انجام مناسک اسلامی از مصادیق بارز آداب و رسوم کهنه و مسجد؛ قلعه امن گسترش تفکر کهنه فئودالیزم و آخوند (در فرهنگ مسلمانان چین نیز به مانند ایران واژه آخوند استفاده می شود.) مروج آن، معرفی شدند.

از آنجا که مردم منطقه «شا دیِن» و روستاهای اطراف آن نظیر «دَ جوانگ» پیرامون عقاید اسلامی خود بسیار پایبند بودند و در مناسک دینی، حضور در مساجد و تربیت آخوند و طلبه بسیار فعال بودند، «گارد سرخ» این منطقه را یکی از نقاط هدف در برنامه پالایش فرهنگی معرفی نمود.

اولین گام برای عملی شدن سیاست های انقلاب فرهنگی در منطقه و به خصوص روستای «شا دین» تبلیغات بود. در سال 1968، پس از تاسیس «کمیته انقلاب فرهنگی در ایالت یون نن»، تبلیغاتچی های انقلابی در شهرها و روستاهای منطقه جنوب «یون نن» به راه افتادند تا مردم را به حرکت های خودجوش برای کنارگذاشتن آداب و رسوم کهنه تشویق نمایند. مردم «شا دین» به خیال اینکه در قانون اساسی، قانون احترام به اقلیت ها پشتیبان آنهاست، بدون هیچ مقاومتی اجازه دادند تا نیروها وارد روستا شوند. اما در کمال ناباوری دیدند که آنها وارد مسجد شده و اردو زدند. آنها اعلان می کردند که دینداری با اندیشه «مائو» در تضاد است.

گرچه این نیروهای به اصطلاح انقلابی به محل عبادت مسلمانان بی احترامی کردند، اما آنچه که مردم را بیشتر عصبانی کرد این بود که در مسجد گوشت خوک می خوردند و پس از آن به آوازخوانی و رقص می پرداختند. آنها به خوبی می دانستند که در فرهنگ اسلامی، خوک یکی از خط قرمزهاست، از این رو کله خوکی را به گردن یک مسلمان آویختند و از او می خواستند تا در شهر بگردد و به کله خوک زبان بزند. آنها برای پیرمردهایی که ریش خود را نگه دارند جریمه وضع کرده بودند. کسانی که به مخالفت با اندیشه مائو و انقلاب می پرداختند، تنبیه می شدند و در حادثه ای تعدادی از مسلمانان در اثر شکنجه های سخت جان خود را از دست دادند.

در آغاز سال 1972 تعدادی از مسلمانان منطقه به پکن رفته و خواستار باز شدن درب مساجد و اجازه نماز خواندن شدند، اما مشکل حل نشد. اکتبر 1973 مردم خودجوش به طرف مساجد رفتند و درب آنها را باز کردند و برای نماز گزاردن وارد شدند. خبر به گوش انقلابیون رسید. آنها سریع به «شا دین» آمده و جلوی مردم را برای ورود به مسجد گرفتند. به مردم می گفتند ورود به مسجد و نماز خواندن یعنی انکار و نقض انقلاب فرهنگی!

اواسط سال 1974 مسلمانان باز به پکن رفتند و به سران بزرگ کشوری نظیر «جو ئن لای»، «دنگ شیاو پینگ» و دیگران نامه نوشتند تا از فشار بر مسلمانان جلوگیری کنند. مسلمانان اصرار داشتند که دولت به «قانون احترام به ادیان اقلیت های قومی» عمل کند. با درخواست دولت، مسئول امنیتی منطقه به نام «جو شینگ» به «شا دین» رفت و تقاضای مردم را شنید و به آنها قول همکاری داد. اما پس از آن به آنها عمل نکرد، چرا که قدرت رهبران و نیروهای انقلاب فرهنگی بسیار زیاد بود.

 

آیا درگیری های نظامی نیز بین مسلمان و دولت رخ داد؟ ثمره آن چه بود؟

بخش تلخ حادثه اتفاقا همینجاست، دولت مرکزی از «جو شینگ» گزارشی درباره وضعیت مسلمانان «شا دین» و بسته شدن مساجد خواست. «جو شینگ» با گزارش غلطی که ارائه داد مقدمه جنگ را فراهم کرد. او در نامه اش نوشت که مشکل «شا دین» حل و فصل شده است. مساجد یا بسته شده یا کاربری دیگری از آنها می شود و نیازی به بازکردن ندارد و مسلمانان خود سایر مساجد را بسته اند.

این گزارش، خشم مردم را بر انگیخت. آنها چندبار به مرکز ایالت یون نن، یعنی شهر «کونمینگ» رفتند و شکایت و اعتراض خود را به گوش مسئولین رساندند. همزمان به منظور نشان دادن عمق تنفر خود از بی احترامی مسئولین به فرهنگ اسلامی شان، از مسلمانان خواستند تا به آنها بپیوندند و از این رو نیروی قابل توجهی را سامان دادند. ارتش در نزدیکی روستا یک اردوگاه موقت نظامی برقرار کرد تا در صورت بروز خشونت از آن جلوگیری کند. در مقابل، مسلمانان نیز نیروهای خود را مستقر کردند. چیزی نگذشت که درگیری میان نیروهای مسلمان و ارتش در گرفت.

مسئولین کشوری و نظامی بارها جلساتی را برگزار کردند اما در عمل کار پیش نرفت، چرا که اختیار این جریان در دست «چهار نفر» از سران انقلاب فرهنگی بود که شعار زنده کردن و حمایت از اندیشه رهبر مکتب یعنی مائو را سر می دادند و از این رو کسی نمی توانست مقابل آنها بایستد.

مسلمانان، منطقه را بستند و اجازه ورود هیچ کسی به روستا نمی دادند. تنش روز به روز بیشتر شد تا اینکه ساعت سه بامداد روز بیست و نهم ژوئیه سال 1975 مسئولین انقلاب فرهنگی ایالت یون نن، فرمان آتش گشودن بر مردم را صادر کردند. نیروهای ارتشی ابتدا موانعی که توسط مسلمانان ساخته شده بود را برداشته و آهسته وارد «مسجد بزرگ شا دین» شدند. فرصت برای بیدار کردن سایر مسلمانان از دست رفت. برق منطقه قطع شد. مردم که با صدای گلوله از خواب بیدار شدند، اسلحه های خود را برداشته و به سمت «مسجد بزرگ» حرکت کردند. نبرد شروع شد و توانستند بخشی از منطقه و مسجد را از دست نیروهای ارتشی خارج کنند. این نبرد تا ظهر ادامه داشت. عصر، نیروهای ارتشی برای سرکوب شورش توپ های جنگی خود را آورده و روستا را هدف گرفتند. روستای «شا دین» شب هنگام در آتش می سوخت. مردم از ارتش تقاضای آتش بس کردند. ارتش اجازه داد تا افراد مسن، بانوان و مجروحین روستا را ترک کنند و سایر افراد سالم در کلاس های درسی فراگیری «اندیشه مائوئیسم» شرکت نمایند.

ثمره جنگ هفت روزه علیه روستایی با جمعیت هشت هزار نفری، چیزی نبود جز خراب شدن4400 خانه، کشته شدن بیش از 1600 نفر و مجروح شدن تعداد زیادی دیگر.

تنها یکسال پس از این حادثه، «مائو» درگذشت و «چهار نفر» رهبران انقلاب فرهنگی دستگیر، و برای همیشه از صحنه سیاسی چین خارج شدند. دولت به دلیل این خسارت بزرگ از مردم عذرخواهی کرد و آن را یک سیاست اشتباه نامید.

 

دولت چین پس از در گذشت مائو چه اقداماتی برای جبران خسارت های وارده نمود؟

جبران خسارت ها و خون های ریخته شده عملی نبود اما از فضای پدید آمده در این منطقه پیداست که دولت چین قصد دارد تا گامی در جهت کاهش دردهای مسلمانان بردارد. بر خلاف دوره تعصب مکتبی عصر مائو، تلاش دولت کنونی چین برای ایجاد هارمونی فرهنگی- اجتماعی با مشارکت اقوام و فرهنگ های مختلف ساکن چین است. گرچه در جلب نظر ایغورها قدری ناکام مانده، اما در ایجاد شرایط برای همدلی بیش از پنجاه اقلیت قومی گام های موفقیت آمیزی برداشته است که وضعیت کنونی روستای «شا دین» یکی از نمونه های آن است.

از بخش قدیم روستا چیزی باقی نمانده و هم اکنون آنچه که بخش قدیمی روستاست، همه بنا شده بعد از حادثه می باشد و شهرک جدید روستا مربوط به دهه اخیر است که با حمایت دولت ساخته شده است. روستای «شا دیِن» در کنار تپه ای قرار دارد و اگر از کوچه های کنار روستا منتهی به تپه ها خارج شویم و از پله های سنگی خود را به بالای تپه برسانیم «بنای یادبود حادثه شا دیِن» را خواهیم دید. بر روی این ستون یاد بود اسامی بیش از نهصد نفر از مسلمانانی که در متن حادثه کشته شدند نوشته شده است. در سمتی دیگر نام رهبر بیست و هشت ساله قیام و در سویی دیگر اجمالی از تاریخ واقعه. از بالای تپه، مسجد تازه ساخت بزرگ و باشکوه روستا کاملا پیداست. مسجدی که وقتی داخل آن ایستاده ای گویا در مسجدی در مکه یا مدینه ای. در حیات وسیع مسجد دو «دیوار نمادین» نیز ساخته شده که بر روی هرکدام تنها دو واژه نقش بسته؛ «عاشق دین»، «عاشق میهن».

البته نسل کنونی مسلمانان منطقه در کنار این مسجد بزرگ روزهای خوشی را سپری می کنند. شب های رمضان بعد از عشاء و روزهای جمعه بعد از نماز، بلندگوهای «مسجد بزرگ شَا دیِن»، تواشیح پخش می کنند و فواره های حوض جلوی مسجد همگام با آن بالا و پایین می روند تا آن ترانه و این رقص، طعم آزادی را به کام مسلمانان شیرین تر کنند.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • اکبری IR ۲۲:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۷
    2 0
    بسیار جالب و خوندنی بود. من نمیدونستم که توی چینم مسجد به این بزرگی وجود داره
  • زهرا IR ۲۲:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۷
    2 0
    عجب مسجد