اغلب با سن و سال کم، قیافههایی که نشان میدهد در روزگار انقلاب نه به دنیا آمده بودند، نه شاهد اوضاع و احوال پس از انقلاب بودهاند، نه جنگ را دیدهاند نه یک روز به جبهه رفتهاند، نه شاهد بمبارانهای هوایی و اصابت موشکهای 9 متری عراق به شهرهای ایران بودهاند.
نه سبعیت و درنده خویی بعثیها را با مردم غیرنظامی در شهرها و روستاهای اشغال شده دیدهاند. سرهنگی برایم تعریف میکرد در یک موقعیت دشوار که بر اثر آتش سنگین توپخانه عراق او و گروهان باقی مانده از گردانش به قلل کوهها پناهنده شده بودند، از دور و به کمک دوربین میدیدند نظامیان دژخوی بعثی چگونه دختران به اسارت گرفته شده از یک دهکده را داخل تانک میبردند و پس از تعرض سربریده آنان را به بیرون پرتاب میکردند. این همه جنازههایی که از زیر خاک بیرون میآمد همان حوادث فجیع است.
شاهدان جنگ صحنههای فجیعی را برایم تشریح کردهاند. افسری میگفت: اشغالگران اسیران غیرارتشی را اسیر تلقی نمیکردند. با دستهای بسته جلوی تانک میخواباندند و تانک از رویشان عبور میکرد. چقدر جوانان ایرانی را تیرباران کردند و در گورهای دسته جمعی که هنوز هم کشف میشود روی هم میریختند. این صدام و دارو دسته تکرینی جنایتکارش آدم نبودند. از حیوان پستتر بودند
در این بازی داعش که عربستان سعودی با دلارهای نفتی و امیر نادان و کم سن و سال قطر با حماقتش و پول پخش کردنهایش داعیه گردان و سلسله جنبان آنند، برادرزاده صدام و دختر صدام و عزت ابراهیم الدوری نقش حساسی دارند و آدمکشان ددخوی داعش را که بی.بی.سی همواره با دو کلمه «دولت اسلامی» سعی در تحبیب قلوب آنان میکند داخل این ماجرا هستند و دارند انتقام صدام را از ملت بیچاره عراق که حماقت و خباثت آمریکا آنان را به این روز انداخته میگیرند.
حالا در کشور ما هر روز جوان کم سن و سالی بلند میشود در فضای امن و امان، زیر وزش امواج کولر در تابستان و در گرمای مطبوع شوفاژ مقالهای سر هم میکند و مسؤولان زمان جنگ کشور را به اخیه میکشد که چرا نایستادند و جنگ را تا نابودی ظلم در سراسر دنیا ادامه ندادند و زودتر از آمریکاییها و در جنگ آنان صدام را هپل هپو نکردند و این افتخار را به نام ایران ثبت نکردند؟!
من نمیدانم آقا یا خانم کم سن و سالی که تصویرش را هم بالای مقالهاش میگذارد و همه مسؤولان آن زمان را به صلابه میکشد که چرا کوتاه آمدید، از بمبارانهای شیمیایی نیروی هوایی جنایتکار بعثی چیزی شنیده یا دیده است؟ همه را به صلابه میکشند که چرا بغداد را نگرفتید و کار را تمام نکردید؟ چگونه وقتی چند شهر مرزی ایران بمباران شیمیایی شد وقتی چهل کشور به عراق کمک نظامی و تسلیحاتی و مالی و غذایی میکردند، وقتی آمریکا و آلمان و شوروی و برزیل و انگلیس و فرانسه اقلام جنگی عالی در اختیار عراق میگذاشتند؟
وقتی به روزترین هواپیماها و موشکها و تانکها در اختیار عراق بود، وقتی جنگ به هشتمین سال خود رسیده بود، وقتی برای ادامه جنگ میلیاردها دلار مورد نیاز بود، وقتی نفتکشهای ایرانی و پایانهها شب و روز بمباران میشد، ادامه جنگ چگونه میسر بود؟ چند وقت پیش دیدم سه جوان کم سن و سال که یکی فیلمبردار بود و دیگری خودش را محقق و نویسنده معرفی میکرد در برنامهای تلویزیونی از مورخ شهیر نظامی سرتیپ بختیاری و امیر دیگری بازخواست میکردند چرا اینطوری جنگیدید و آن طوری نجنگیدید؟
خوانندگان محترم لابد میدانند مفسران نظامی دنیا، کارشناسان نظامی برجستهای هستند که سالها سابقه تحقیق در مسایل نظامی داشته یا کلنل یا ژنرال بوده و کاملاً به مسایل نظامی و جنگی تسلط دارند. هر چه در سیمای این سه محقق بازپرس مسائل تاریخی جنگ نگاه کردم و سؤالهای بچگانه آنان را شنیدم و جوابهای قرص و محکم سرتیپ بختیاری و سرتیپ دیگری را که در جلسه بود شنیدم، آثاری از اطلاعات و معلومات نظامی در پرسشهای خام و بازاری آقایان نیافتم. همین طور دیدم از آقای محسن رضایی هم همین جوانان پرس و جو میکردند که خیلی دلم میخواست ببینم کدام مدرسه نظامی را تمام کردهاند و از مسایل جنگی چه میدانند؟ جایی دیدم دختر خانم یا خانم جوان کم سن و سالی هم اظهارنظر فرموده باید جنگ را ادامه میدادند و تمام میکردند!
چگونه میزان خسارات جانی و مالی تا کجا باید میرسید که حضرت علیه رضایت میدادید؟ آن زمان سرکار خانم محقق نظامی، یا در بطن مادر گرامی بودند یا از اساس حتی در عالم وجود هم تشریف نداشتند. آیا این خانم از کشتار حلبچه چیزی شنیدهاند. آیا خبر دارند صدام در اوج دیوانگی دستور بمباران شیمیایی اهواز و کرمانشاه و حتی تهران را داده بود؟
آیا میدانند تمام قمرهای مصنوعی آمریکا شب و روز در دل آسمان در حال فیلمبرداری و عکسبرداری از حرکات واحدهای ایرانی بودند و تمام عکسها بیکم و کاست در اختیار ستاد ارتش عراق قرار میگرفت؟ آخر این ذهنیات مشوش چیست که مطرح کرده؟
ارزش تلاشها و ایثارگریهای مسؤولان و مردم ایران و سرباز و افسر و پاسدار و بسیجی را زیر سؤال میبرید؟ شما چه اطلاعی از شرایط جنگ دارید؟
این خانم میپرسند: چرا شعار جنگ جنگ تا پیروزی را به عمل مبدل نکردید؟ خوب، شرایط در جبهه با نشستن در اتاق فرق میکند! باز هم دلیل بیاورم؟!
نظر شما