قاعده کاهی یا هنجار خودکار

حمیدرضا شکارسری -  « به تقویم /  دست برده ام /  جهان هم که به آخر برسد

من

و

تو

به

هم

ن

می

ر

س

ی

م» *

شعر در هر قالبی که باشد، نوعی هنجارگریزی از قواعد زبان خودکار و روزانه را به نمایش می گذارد.گروهی از این هنجارگریزی ها اعمال تغییراتی بر برونه زبان است که به نظم و توازن در سطوح آوایی، واژگانی و نحوی منجر می شود و به طور کلی قاعده افزایی نامیده می شود. گروهی دیگر اما قاعده کاهی نام دارد و حاصل انحراف از قواعد حاکم بر زبان هنجار به شمار می رود، یعنی شاعر با کاهش قواعدی که در زبان خودکار به کار می رود، خلق شعر می کند.قاعده کاهی ها در سطح آوا، گویش، سبک، واژگان ، نوشتار و معنا اعمال می شوند.

« حجت ا...بخشوده»  در شعر خود از قاعده کاهی نوشتاری بهره برده است.او با این نحوه چینش هندسی واژگان هیچ تغییری در گفتار پدید نمی آورد، اما تلاش می کند مفهومی ثانوی بر مفهوم اصلی واحد زبانی اضافه کند.او با انداختن فاصله بین کلمات و حروف آنها در واقع می خواهد فاصله بی پایان من و تو را اجرا کند و به نمایش بگذارد.

از سوی دیگر او توجه مخاطب را در بعدی آن سوی معنا به فیزیک زبان جلب می نماید.تمهیدی فرمالیستی برای نمایش گذاشتن زبان که در راه انتقال معنا،خودقربانی و محو می گردد. امادر پایان تنها یک سؤال باقی می ماند، آیا خود این شیوه قاعده کاهی به هنجاری خودکار بدل نشده است؟

* به تنهایی تکیه می زنم، حجت ا... بخشوده، شاملو، 1393، صفحه 65.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.