پیشنهاد سردبیر

گروه فرهنگی – اعظم طیرانی - نقد يعنی اهميت دادن به کتاب و نويسنده اثر که اگر ناقد با انصاف مطلب را بررسی کند و با ژرفنگری نقاط ضعف و قوت را بگويد، بالاترين خدمت را به نويسنده خواهد کرد .

نوگرایی آثار نویسندگان در سایه نقدهای علمی ومنصفانه محقق می شود

بسیاری از کارشناسان معتقدند اگر نقد کتاب به خوبی در کشور انجام شود، نیازی به ممیزی و بررسی کتاب قبل از انتشار نخواهد بود؛  البته نقد کتاب با تعریف و تمجید و یا تضعیف کتاب تفاوت بسیار دارد، از این رو،هر نقدی تابع مقررات و اصولی است که رعایت آنها از سوی منتقد موجب اعتبار وقوت تحلیل او خواهد شد.

 

 قضاوت علمی

یکی از نویسندگان نیز در این خصوص می گوید:به طور کلی یک نقد خوب نقدی است که هم ضمنی و هم علمی باشد.علمی بودن نقد به معنای این است که منتقد با دارا بودن روحیه علمی اطلاعات کاملی از اثری که نقد می کند، داشته باشد و از آنجا که اغلب منتقدان کتاب در ایران در حوزه ادبیات وداستان فعالیت دارند ،انتظار می رود منتقد انواع ادبی و ژانرهای مختلف را خوب بشناسد تا هر کتابی را متناسب با ژانری که دارد قضاوت کند.

حسین فتاحی می افزاید:هر ژانری تکنیکهای ویژه خود را دارد و نمی توان تمام ژانرها را با یک تکنیک قضاوت کرد، بنابر این لازم است در نقد ادبی منتقد اصول ادبیات ،داستان ،تکنیکهای رمان وداستان کوتاه را دقیق بشناسد تا ضمن خواندن ونقد کتاب بتواند با معیار درست وعلمی قضاوت کند ،همچنین لازم است منتقد ذوق هنری داشته باشد، چرا که  در برخی مواقع نویسنده در کنار استفاده از تکنیکهای ادبی،ذوق هنری خود را نیز به کار می گیرد و با استفاده از لطافتهای هنرمندانه،اثر را شناسنامه دار می کند ،اما اگر منتقد از ذوق هنرمندانه برخوردار نباشد ممکن است این مهم را مطابق سلیقه خود نبیند و از آن به عنوان یک اشکال انتقاد کند،که این مسأله از دایره نقد علمی خارج می شود.

 گمراهی نویسنده ومخاطب

این مترجم قضاوت منصفانه را نیز از دیگر ویژگی های یک منتقد خوب برمی شمارد ومی افزاید:منتقد باید نگاه صرف به نقد کتاب داشته باشد نه اینکه کتابی را بیش از اندازه تمجید و یا تضعیف کند، چرا که در هر دو مورد ذکر شده می تواند موجب گمراهی مخاطبان کتاب وخوانندگان شود، زیرا هنگامی که منتقدی کتاب متوسطی را خوب ارزیابی کند ،مخاطبان ترغیب به خرید کتاب می شوند، اما اگر کتاب مذکور از معیارهای یک کتاب خوب برخوردار نباشد، مطالعه کتاب موجب سرخوردگی خوانندگان می شود و این قبیل نقدها موجب بی اعتمادی مردم به حوزه نقد و حتی حوزه کتاب خواهد شد.

فتاحی ادامه می دهد:نقدهای غیر علمی علاوه بر اینکه فرصت انتخاب درست را از مخاطبان سلب می کند،عامل بازدارنده ای برای رشد نویسندگان نیز محسوب می شود و اجازه نمی دهند نویسندگان با اطلاع از نقاط ضعف کارخود آنها را شناسایی و برطرف کنند، که در چنین مواقعی وادی نقد نه تنها مفید نخواهد بود، بلکه موجب گمراهی نویسنده ومخاطب خواهد شد؛ بنابراین در حوزه نقد لازم است، منتقدان به این دو مسأله توجه داشته باشند.

وی در پاسخ به این پرسش که چه کتابهایی نیازمند نقد هستند، می گوید: نقد در حوزه کتاب نوعی مکمل محسوب می شود، یعنی هنگامی که کتابی نوشته می شود نقد صورت می گیرد، البته در مواردی نقد قبل از انتشار توسط ناشر و در اغلب مواقع پس از انتشار از سوی منتقدان این حوزه انجام می شود، به این ترتیب با توجه به اینکه منتقد در حوزه کتاب به مسایلی فراتر از تکنیکهای ادبی توجه دارد،این مسأله می تواند موجب نوگرایی در آثار نویسندگان شود.

 

 انتقال نقد به خوانندگان

این نویسنده معتقد است ،نقدی ارزشمند محسوب می شود که علاوه بر آگاه سازی نویسنده به خوانندگان نیز منتقل شود تا از این طریق سطح ادبی جامعه افزایش یابد وموجب ارتقای حوزه کتاب شود ،زیرا در سایه نقدهای علمی ومنصفانه فضایی در جامعه برای معرفی کتابهای خوب و در پی آن ترغیب به کتابخوانی فراهم خواهد شد که به واسطه آن می توان جریان خرید کتاب را مدیریت ومخاطبان کتاب را در برنامه ریزی، مطالعه وخرید کتاب یاری رساند.

فتاحی ادامه می دهد:اگر نقد به صورت علمی ومنصفانه مطرح شود، یعنی منتقد ظرافتها ولایه های پنهان اثر را ارزیابی واطلاع رسانی کند، موجب رضایت مخاطبان واقع خواهد شد، چرا که با مطالعه نقد اثر مخاطب به لایه های پنهان وچند گانه اثر دست می یابد و از مطالعه آن لذت بیشتری خواهد برد؛ ضمن آنکه این مهم خشنودی نویسنده را نیز در پی دارد،  زیرا در چنین نقد هایی منتقد با نگاهی منصفانه وعلمی نقاط ضعف نویسنده را یادآور می شود و نویسنده به واسطه این نقد از نقاط ضعف وغفلت خود مطلع خواهد شد و می تواند در کارهای بعدی ضعفهای مذکور را برطرف سازد؛ به همین دلیل کارشناسان ونویسندگان با تجربه معتقدند نقد خوب در حوزه کتاب موجب رونق بازار کتاب وافزایش سرانه مطالعه در جامعه می شود.

 

 مدیریت فرهنگی حوزه کتاب

وی کم تحرکی حوزه کتاب در سطح جامعه را نارضایتی خوانندگان از آثار نویسندگان عنوان می کند ومی افزاید: تنها راهکار رفع این معضل نقد منصفانه برای انتخاب آثار جذاب تر از سوی مخاطبان کتاب است.

این نویسنده در خصوص نقد کتابهای تخصصی نیز می گوید: بخش عمده توان علمی کشور در سطح دانشگاه‌ها متمرکز است و از آنجا که اغلب کتابهای علمی وتخصصی در حوزه کتابهای آکادمیک تعریف می شوند، عموم مردم اقبال کمتری به این کتابها دارند به همین دلیل حضور نقد در حوزه کتابهای علمی چندان مشهود نیست.اما از آنجا که کتابهای حوزه ادبیات ،رمان وکتابهای مذهبی مخاطبان گسترده تری دارند، اقبال منتقدان نیز به حوزه های مذکور بیشتر است.

به اعتقاد فتاحی، مدیریت جریان نویسندگی و نقد از مسؤولیتهای خطیر مدیریت فرهنگی کشور محسوب می شود، اما متأسفانه مدیریت فرهنگی این حوزه قابل قبول نیست و تاکنون مدیران فرهنگی ما به برگزاری نمایشگاه‌های کتاب و انجام برنامه های تکراری اکتفا و از مدیریت فرهنگی و جریان علمی و ادبی حوزه کتاب غفلت کرده اند؛ البته با قابلیت های مدیریتی ای که داشته این حوزه را به صورت سیاسی خیلی خوب مدیریت کرده اند، ولی به دلیل بی توجهی به مدیریت فرهنگی این حوزه تاکنون از رشد کافی برخوردار نبوده است.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.