یکی از بارزترین نشانههای نبود عدالت اجتماعی، پیدایش طبقات و تبعیض است، اما میبینیم در جامعه ما همه چیز طبقاتی شده است.
جامعهای داریم که نظام آن براساس قرآن و آموزههای اهلبیت (ع) استوار شده است. دردا! که به جای استقرار عدالت مورد نظر اسلام و پیشوایان معصوم (ع)، در چنین جامعهای همه چیزمان طبقاتی شده و در همه طبقاتمان، یک رقابت و چشم و همچشمی در جهت افزونخواهی و برتری طلبی، آشکارا دیده میشود!
وقتی آموزش هم طبقاتی میشود
امروزه از مناطق مسکونیمان گرفته تا گورستانهایمان و از همه اینها دردآورتر آنکه آموزشمان نیز طبقاتی شده است! مدارس دولتی با برنامههای کذایی به طبقهای تعلق دارند و مدارس خصوصی و غیرانتفاعی به طبقهای دیگر! از مهد کودک و پیش دبستانی گرفته تا ابتدایی و دبیرستان، در همه مقاطع، سایه شوم این تبعیض را مشاهده میکنیم.
مهدهای کودک و پیش دبستانیهای باشکوه، به کودکانی تعلق دارند و بیرونقها به کودکانی دیگر! دبستانها و دبیرستانهای خوب به دانش آموزانی تعلق دارند و بیسامانها به دانش آموزان دیگر! در مدرسههای خصوصی گاهی چهارده، پانزده میلیون تومان از هر دانش آموز شهریه میگیرند که بسیاری از خانوادههای زحمتکش جامعهمان، در سراسر سال اینقدر درآمد ندارند.یعنی در برخی مدرسهها برای ثبت نام دانش آموز، بیش از هزینه زندگی یکساله خانوادههای زحمتکش شهریه میدهند!
گردانندگان این مدارس با چند بهانه از مردم پول میگیرند، از جمله:
1- تربیت اسلامی بچهها (که تاکنون نتیجهای از آن ندیدهایم)
2- آموزشهای جانبی و تکمیلی (که تعلق به طبقه خاص دارند و عامل تبعیضند)
3- تقویت علوم انسانی (که از این بابت نیز تاکنون اثری مشاهده نشده است)
کجاست آموزشهای رایگان و برابر؟
این دریافتیها در مدارس غیردولتی نیز متفاوت است، همه آنها شهریههای مصوب را میگیرند، اما برخی به نسبت شرایط خود مبلغی را هم به عنوان آموزشهای تکمیلی و جنبی و تهیه وسایل کمک آموزشی از مردم میگیرند. افزون بر این دو رقم، مبالغی هم به عنوان کمک میتوانند، دریافت کنند که رقم این کمکها میتواند بسیار بالا باشد، زیرا پولدارهای جامعه میخواهند فرزندانشان از همان دوران تحصیل با مقامهای کشور در ارتباط باشند!
من در سال تحصیلی جدید به مسؤولان جامعه، از سران قوای سه گانه تا مسؤولان مستقیم آموزش و پرورش و آموزش عالی یادآور میشوم که، اگر واقعا بنده خدا و پیرو اهل بیت (ع) هستند، در رفع این تبعیضها بکوشند. همه مدارس را دولتی کنند، سپس از راههای مختلف به همه مدارس یاری رسانند که همه بچههای ایران از تربیت اسلامی و آموزشهای جنبی و تکمیلی به طور برابر بهره مند شوند.
امیدوارم، تذکر من ناچیز را به دل نگیرند و لحظهای به دور از هوی و هوس کار خود را ارزیابی کنند و بر آن کوشند که تبعیض طبقاتی را در آموزش جامعه، ترویج نکنند. اگر در هیچ چیز نتوانیم عدالت را اجرا کنیم، دست کم در آموزش نوباوگانمان به این کار بزرگ همت کنیم وگرنه تبعیض آموزشی، اساس بسیاری از تبعیضهای دیگر خواهد بود، از جمله: قبول شدن در کنکور و راه یافتن به درجات عالی آموزشی و مدیریتی، در انحصار طبقهای خاص خواهد بود. بدون شک این کار فرزندان معصوم جامعه را با عقدههای محرومیت درگیر خواهد کرد.
امیدوارم، مسوؤلان ما این رشد فکری را داشته باشند که مردم دست کم آثار شرمندگی آنان را در برابر این تبعیضها و در برابر کودکانی که به مدرسه نمیروند و به خیابانها افتادهاند، در چهره آنان ببینند!
مشکلات آموزش و پژوهش ما
اگر مسؤولان محترم آموزش عالی از درگیریهای جناحی و دخالتهای مراکز غیرعلمی، فراغتی یابند، لحظهای به این نکتهها بیندیشند که روش آموزش و پژوهش ما مشکلات بنیادی دارد که این مشکلات علوم انسانی ما را از تحرک باز داشته است.
امیدوارم توجه داشته باشند که ما هنوز از نظر منطق و معرفت شناسی مشکل داریم و روش کار ما نیز، گذشته گرایی را در جای آینده نگری نهاده و جمود و تکرار را جانشین تولید و توسعه کرده و حفظ مطالب را بر جای فهم واقعیتها نشانده است. امیدوارم لحظهای از خود بپرسند که این همه مراکز پژوهشی که از دولت بودجه میگیرند، کدام مشکل ما را در حوزه علوم انسانی و حتی در زمینه صنعت و فناوری حل کردهاند؟!
نظر شما