قدس آنلاین-صابر افشارزاده: رضا صابری نویسنده و کارگردان با سابقه ی مشهدی می گوید : این روزها همه درگیر اجرا و بلیط فروشی یا مجوز و جشنواره شده اند و کسی به دنبال پختگی هنری و هنرمند واقعی شدن نیست .  

اغتشاش فکری درحوزه مدیران به جوانان لطمه می زند/ این تولیدات حق مشهد نیست/جوانان اشتیاق دارند که زودتر هر چیزی را روی صحنه ببرند

یک روز عصر حوالی سال 51 چند نفر بودند . دور هم جمع شده بودند تا تاریخ بسازند . یکی از آنها قبلتر چیزی نوشته بود و افراد دیگر آماده بودند تا آن را روی صحنه ببرند . نامش « از دریچه‌ها» بود . فریدون صلاحی آن را در دانشگاه فردوسی مشهد روی صحنه برد . آن روزها همه با نامش آشنا شدند .

پس از آن فعالیت ها ادامه داشت و رفته رفته یک هنر بزرگ در مشهد پی ریزی شد . دو سال بعد همان مرد دوباره دست به قلم شد و اینبار داریوش ارجمند «عصمت» را به کارنامه هنری خود اضافه کرد . پس از آن "ایاس" ، "سایه های بلند" ، " دیها" و "دلبران " توسط وی به رشته تحریر درآمد .

فعالیت هایش فقط محدود به نوشتن نبود . پس از مدتی تصمیم گرفت تا خودش روی صحنه برود . "گلدونه خانم" ، "قلم عمه خانم" و ‏"آسیدکاظم" به کارگردانی اش رو در روی مخاطبین مشهدی قرار گرفت.

حتما ً تا حالا متوجه شدید که صحبت از رضا صابری است . مرد صاحب نشان درجه یک هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معلم بسیاری از هنرمندان مشهد . نویسنده ، کارگردان و بازیگر تئاتر مشهد که چند سالی است از بد روزگار مرکز را برای ادامه فعالیت های هنری و زندگی انتخاب کرده است .

به بهانه سفرش به مشهد با او هم صحبت شدیم تا حرف های مردی که هنرمندان مشهد همه مدیونش هستند و افتخار خیلی شاگردی کردنش است ، را بشنویم .

 

- مدتی است تئاتر مشهد با پدیده ای به نام «مهاجرت» مواجه شده است . برای جلوگیری از بروز چنین اتفاقی چه باید بکنیم ؟ 

به نظر من مهم ترین مسئله قابلیت ها و ظرفیت های مدیر استان است . او باید دغدغه جلوگیری از بروز این اتفاق را داشته باشد . مدیری به معنای واقعی باشد و دلش به خاطر فرهنگ و هنری که او مسئول و متولی است ، بتپد . نکته بعدی این است که شهرستان ها از کمبود بودجه و ضعف سخت افزاری رنج میبرند . این ها مسائلی اند که برای یک هنرمند بسیار مهم است . شرایط باید برای یک هنرمند فراهم باشد و اگر چنین اتفاقی نیفتد طبیعی است که هنرمند مهاجرت کند . به نظر من مهاجرت موضوع بدی نیست . در همه حوزه ها اتفاق می افتد و باعث پیشرفت می شود . باید کسانی جایگزین شوند و این به مدیریت منطقه برمیگردد . باید شرایطی فراهم شود تا جوانها استعدادهای خود را بروز دهند . در شهر ما این دلسوزی وجود ندارد و مدیریت در حدی نیست که بتوان آن را تعریف کرد . سیاست گذاری بسیار مؤثر است . آنها باید شرایطی را فراهم کنند که کسی امیدوار به رفتن نباشد . من 35 سال در این شهر کار کردم ولی تا کی میتوان این شرایط را تحمل کرد ؟ ما کار کردیم و تئاتر مشهد را از مرزهای شهر فراتر بردیم حتی بین المللی کردیم . اما شرایط مطبوع نیست .

- نسل های جایگزین کنونی آثار مناسبی در قیاس با نسل های قدیمی تولید نمی کنند . برای تولید نسل جایگزین مناسب چه باید کرد ؟

سیاست گذاری درست . به نظر من باید کسانی بر سر کار باشند که علاوه بر علاقه مند بودن به منطقه خود توجه کنند . بودجه مناسب و شرایط درست فراهم کنند . در این شهر اجرای تئاتر کار بسیار مشکلی است . موانع باید کمرنگ تر شوند . شرایط ایجاب میکند که موانع وجود داشته باشند ولی نه به آن شکل که دست و پاگیر شود . همه باید متوجه ظرفیت ها و خصوصیات شهری که در آن کار می کنند باشند . نسل جوان این مسائل را رعایت نمی کند . آنها سعی می کنند که خواسته های خود را عملی کنند . هنرمندان و مسئولان باید تعامل بیشتری داشته باشند .

- فکر نمی کنید که گم شدن متولی در بوجود آمدن این شرایط تأثیر بسزایی داشته است ؟

این جمعی که در حال حاضر به عنوان مسئول فعالیت می کنند با هم مشکل دارند . هر کسی ساز خود را کوک می کند . این اغتشاش فکری در حوزه مدیران به جوانان لطمه می زند . این بل بشو در مسئولین واحد نمایش باعث از دست رفتن انگیزه می شود . باید تعامل در حوزه مدیران به وجود بیاید تا تعامل دررده های پائین تر را به ارمغان بیاورد . با چنین شرایطی نباید توقع تولید آثار در خور شأن داشت . در چند سالی که در مشهد نبوده ام با خبرم که کارهای مناسبی تولید نشده است . مشهد در سالهای گذشته کارهای بزرگی تولید کرده است ، آدم های بزرگی در این شهر فعالیت کرده اند و خدمات زیادی به هنر این شهر داشته اند . چهره های برجسته کشور در این شهر تربیت شده اند . ما مرتب کارها را پیگیری می کنیم و می بینیم . من باید دوباره به این نکته تأکید کنم که مدیران باید سیاست گذاری مناسب برای جذب جوانان داشته باشند .

- یعنی نباید هیچ خرده ای به تولید کنندگان گرفت ؟ به عبارت دیگر آیا هنرمند کاری تولید کرده است تا مدیران را به حمایت و سیاست گذاری مجاب کند ؟

نه ، قطعا ً نه . چنین اتفاقی نیفتاده است . ببینید اگر مشکل مسئولان حل نشود مانند یک بیماری مسری به گروه ها ، هنرمندان و تولید کنندگان سرایت می کند و باعث تولید آثار ضعیف میشود . در چنین شرایطی نباید توقع تولید آثار فاخر داشته باشیم .

- شرایط اجرای عمومی در سالهای اخیر متفاوت شده است . کارهای ضعیفی توسط افرادی تولید شده اند که بدون هیچ پشتوانه هنری به این عرصه وارد شده اند . چرا رضا صابری با اجرای اثری به این فضا باز نمی گردد ؟

در سه چهار ساله اخیری که به تهران رفته ام تلاش کرده ام تا در آنجا متمرکز شوم . تهران یک اقیانوس عظیم است و اگر بخواهیم شناخته شده و با آن شرایط سازگار شویم زمان زیادی می برد . هنوز با آن شرایط هماهنگ نشده ام و شرایط باعث شده است که سردرگم شوم . دو سالی که سکوت کرده بودم سالهای سازگاری بود . اغتشاش فکری این دو سال باعث عقب ماندم شده است .

- فکر نمی کنید که افکار عمومی مشهد اکنون با آغوش باز پذیرای رضا صابری است ؟

من برای این شهر زحمات زیادی کشیده ام  و 35 سال زمان بسیار زیادی است . زمانی در این شهر تئاتر مطرح نبود . در آن دهه ها تصمیم گرفتیم که دیگر از تهران تغذیه نکنیم و کارهایی تولید کنیم که از مشهد فراتر رود . آن روزها عشق بود و شور جوانی همچنین وجود داشت و شرایط برایمان بسیار خوب بود . اما در حال حاضر فضا تغییر کرده است . خصوصا ً نسل جوان انتظاراتی فراتر از قابلیت هایش دارد و این در حوزه نمایش بسیار خطرناک است . چالش ها و کمبود ها نشانه هستند . چیزی که در حال حاضر در مشهد به عنوان تئاتر می بینیم خوب نیست و نمی شود به آن تئاتر گفت ! در تهران روی تئاتر مشهد بحث می شود . این تولیدات حق مشهد نیست و باید از این فراتر رویم .

- نبود یک الگوی مناسب در به وجود آمدن این فضا چه تأثیری داشته است ؟

درست است . نبود الگو تأثیر بسیار زیادی بر تولیدات کنونی داشته است . نسلی که وارد عرصه تئاتر شده به دنبال الگو نیست . در شهرمان الگویی که بتواند به جوانان خط بدهد و آنها را هدایت کند وجود ندارد . من واقعا ً خسته شده ام و نمی توانم . هنوز متأسفانه در حوزه بازیگری مشکل داریم . بیشتر بازیگران غریزی هستند و نگاه علمی به این موضوع ندارند . دنبال آرمان های خود هستم . اندکی از عمرم باقی مانده است و دوست داشتم چند کار درست انجام بدهم . تا کی باید در این شهر می ماندم و هر چه می نوشتم قربانی یک سری مسائل شود . مشهد و تهران همه متعلق به تئاتر مشهد است .

- چرا همه به دنبال رفتن هستند ؟

این را باید از مدیران استان بپرسید . یک مدیر نباید اجازه وقوع یک چنین اتفاقی را دهد . نباید بگذارد هنرمندی که الگوی یک سری جوان است برود یعنی شرایط را طوری فراهم کند که هنرمند فرار را ترجیح دهد .

- برای جوانانی که در حال حاضر با این شرایط تولید می کنند چه راهکاری برای بهبود پیشنهاد می کنید ؟

ببینید جوانانی هستند که نیامده و در واقع خاک صحنه نخورده فکر می کنند بزرگ شده اند . با همین خواب تولید می کنند و تولیداتشان هیچ نشانه ای از تئاتر ندارد . برای آن گروه دیگر که به دنبال یاد گرفتن و درست تولید کردن هستند باید بگویم : سیاست گذاری مناسب در حوزه آموزش . آنها باید به دنبال ساماندهی گروه باشند . این ساماندهی یکی از مهم ترین دلایل اجتماع هنرمندان است . هنرمند باید به دنبال هدف باشد . اجتماعات هنری حتما ً نباید به روی صحنه رفتن ختم شود . این بینش تئاتر آزمایشگاهی و تجربی جواب داده و راه حل بسیار خوبی است . جوانان اشتیاق دارند که زودتر هر چیزی را روی صحنه ببرند . که این خوب نیست . باید جمعی باشند که هدفشان یادگیری باشد نه اجرای نمایش . باید فکر به گروه ها تزریق شود . همه درگیر اجرا و بلیط فروشی یا مجوز و جشنواره شده اند . کسی به دنبال پختگی هنری و هنرمند واقعی شدن نیست .

- یعنی دغدغه اقتصادی جای دغدغه هنری را گرفته است ؟

صد در صد ! خصوصا ً این چند وقتی که فروش آثار در مشهد از انضباط بیشتری برخوردار شده است . این موضوع همه را منحرف کرده است . این به خودی خود بد نیست . فروش بلیط از آرزوهای دیرین ما بوده است . ما همیشه آرزو داشتیم که سالنی باشد که در آن بلیط فروشی داشته باشیم و تماشاچی کار را ببیند . اما نباید گمراه کننده باشد . فضا طوری است که چند نفر تازه کار دور هم جمع می شوند و تصمیم به اجرا یک نمایش می گیرند که کمدی هم باشد حالا به هر شکلی از مخاطب به زور خنده ای بگیرند و بلیط بفروشند تا وضعیت اقتصادی چند نفر بهتر شود . این دیدگاه خطرناک است . یک مدیر باید با سیاست همه این بی انضباطی ها را درمان کند .

- به نظر شما اتفاقاتی مانند شنبه های خوانش چه کمکی به جوانان می کند ؟

من به مشهد کاری ندارم در واقع قصد دارم به این موضوع کلی تر نگاه کنم . برای یک نویسنده خوب است که برای عده ای مخاطب چیزی که نوشته است قرار گیرند و شاید در میان آنها کسی پیدا شود که به اجرای آن علاقه مند شود . از سوی دیگر متأسفانه خوانش خطر از بین رفتن اجراهای صحنه ای را دارد . کمبود منابع مالی در دولت و موجی که در سراسر کشور به راه افتاده است خطر فراموش شدن صحنه را در پی دارد . نمایشنامه خوانی برای تئاتر صحنه ای خوب نیست .

- اما بسیاری به نمایشنامه خوانی به شکل یک سکوی پرتاب نگاه می کنند !

مشکلی نیست . گاهی به قیمت معرفی شدن کیفیت فراموش می شود . باز خطر تولید دسته چندم پیش می آید . علاوه بر اینکه ممکن است تبدیل به یک اپیدمی شود . خصوصا ً در این مقطع که هیچ کس پول ندارد .

- و به عنوان حرف آخر ...

درست است که جسم من در تهران است ولی قلبم تماما ً در مشهد مانده . خون دل خوردیم و جوانی ها برای این شهر دادیم مگر می شود که فراموش کنیم . آرزو می کنم تئاتر شهرم روزی به مرحله ای برسد که از یک الگو ده الگو در آن به وجود بیاید و همه صادقانه بتوانند در آن کار کنند و سکوهای بزرگ هنری کشور را در اختیار بگیرند .

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.