همه ما بارها این را شنیدهایم که واقعه کربلا رخ نداد، مگر برای امر به معروف و نهی از منکر! واجبی که شاید امروز به برگی خاک گرفته از کتاب آموزههای دینی ما تبدیل شده است. از این رو و به منظور بررسی ارتباط میان این واجب دینی با واقعه تاریخ ساز عاشورا با آیت ا... سید ابوالحسن مهدوی، عضو مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت اصفهان به گفتوگو پرداختهایم که مشروح آن از نظرتان میگذرد:
*وجوب امر به معروف و نهی از منکر در اسلام ریشه در چه مسألهای دارد و در مقایسه با سایر احکام واجب چه جایگاهی دارد؟
وجوب امر به معروف و نهی از منکر به اصطلاح علمی لازم است، یعنی قبل از آنکه شرعی باشد، عقلی است؛ چراکه عقل بر درستی آن صحه میگذارد و دین هم اگر بر وجوب آن تاکید دارد، به دلیل همین تصریح عقل است اما اینکه عقل انسان چطور این لزوم را تشخیص میدهد باید گفت انسان موجودی اجتماعی است و در پی زندگی در فضای مسالمت آمیز است و برای این زندگی به حاکمیت قوانینی نیاز است که کسی نتواند ظلم کرده و حق دیگران را ضایع و نفی را به خود جلب و ضرری را متوجه دیگران کند. به عنوان مثال در جامعه به هوای پاک نیاز است، حال اگر راننده ای با نقص وسیله نقلیه خود هوا را آلوده میکند، مردم به او اجازه نمیدهند که حق آنها را ضایع کند.
امر به معروف و نهی از منکر ضامن اجرای این قوانین در جامعه است، یعنی وقتی قوانین در جامعه وضع شدند، این واجب شرعی میتواند ضامن اجرای آن باشد در کنار دولت، پلیس، حراست ادارات و... این یعنی اسلام آحاد جامعه را ضامن اجرای قوانین میداند تا خطایی رخ ندهد.
*چه پیوندی بین این ضرورت عقلی و وجوب دینی با واقعه عاشورا وجود دارد و چقدر جاودانگی این واقعه و گستردگی دامنه اثرگذاری آن بر جامعه، به این مسأله وابسته است؟
نمونه بزرگ امر به معروف و نهی از منکر در جریان کربلا نمایان شده است، پس از شهادت امیرالمومنین (ع)، جریان غصب خلافت توسط بنی امیه و معاویه پررنگ شد تا جایی که او قصد داشت نام پیامبر (ص) را از ماذنهها حذف کند، اگرچه مهلت نیافت اما تهمتهای بسیاری برای سیاه نمایی امیرالمومنین (ع) مطرح کرد و خود نیز منکراتی را مرتکب میشد پس از اینکه او مرد یزید به خلافت رسید که درک و کیاست پدرش را نداشت و کوشید با سرعت بساط علم را برچیند و حتی گفت قرآن و وحی کذب است و نه خدایی وجود دارد نه وحیای! او هر منکری را انجام میداد و در پی آن بود همه نمادهای دین را از بین ببرد و اسلام را جمع کند که حضرت سیدالشهداء (ع) برابر او قیام کردند؛ آنهم نه برای امر به یک معروف بلکه اقامه تمامی معروفات و کل اسلام و جلوگیری از تمامی منکرات.
از این رو، وقوع قیام کربلا و ماندگاری آن در طول تاریخ تا امروز که به تعبیر امام خمینی (ره) محرم و صفر اسلام را زنده نگاه داشته، علی رغم همه توطئههای دشمن و تلاشهای ماهوارهای و رسانهای او همین مسأله امر به معروف و نهی از منکر است. وقتی محرم و صفر میآید آرامشی خاص جامعه را در بر میگیرد و مردم به مجالس رو آورده و در توسلات به امام سوم (ع) رحمات بسیاری را دریافت کرده و گناهانشان بخشیده میشود به تعبیری محرم و سفر حمام معنوی برای مسلمین است، یعنی نه فقط تشیع بلکه اهل سنت هم در زمره بهره مندان آن جای میگیرند.
از این رو باید در احیای و تکریم و تعظیم این دو ماه اهتمام داشته باشیم؛ چراکه دین ما مرهون آن است و اگر این قیام نبود امروز اسلامی باقی نمانده بود و باید شیعه و سنی متوجه این دِینِ خود نسبت به سیدالشهداء (ع) باشند.
*در ماه محرم بویژه دهه نخست آن جلسات متعدد عزاداری و سخنرانی با حضور اقشار مختلف برپا میشود، چقدر از بستر این جلسات موضوع امر به معروف و نهی از منکر و اهمیت آن تبیین شده است؟ آیا در بهره گیری از این ظرفیت موفق عمل کردهایم یا خیر؟
به طور کامل این موضوع محقق نشده و ما نتوانستهایم فلسفه قیام حسینی را تبیین کنیم، اما به طور مختصر رخ داده و اینکه اصل دین به عنوان بزرگترین معروف تا امروز برجای مانده ریشه در همین مهم دارد.
الان را نباید نگریست زمانی که رضاخان به دستور انگلیس منکراتی را در جامعه رواج داد و موازی با آن موظف شد که مجالس عزاداری سیدالشهداء (ع) را تعطیل، مساجد را تخریب و عمامه از سر روحانیون و چادر از سر بانوان بردارد، مجالس امام (ع) حتی به طور پنهان ادامه داشت که اگر نبود این مجالس یک نسل از دین جدا میشدند.
جالب آنکه زمانی که حضرت سیدالشهداء (ع) درصدد قیام برآمدند نفرمودند من با یزید بیعت نمیکنم بلکه فرمودند که «مثل من با مثل یزید بیعت نمیکند.» این یعنی کسانی که هم در آینده و حتی قرنها بعد همفکر من هستند نیز با همفکران یزید در یک جا جمع نمیشوند و بیعت نمیکنند این یعنی تقابل دو جریان و راه مستقیم و غیرمستقیم. از این رو، میگوییم: «انی سلمٌ لِمن سالمکُم و حربُ لِمن حاربکُم» و این مبارزه با آمریکا و اسرائیل امروزِ ما نیز ریشه در کربلا دارد، یعنی استکبارستیزی!
در قیام جهانی حضرت حجت (عج) نیز نخستین بیوگرافی که حضرت (عج) از خود ارائه میدهند این است که میگویند من فرزند سیدالشهداء (ع) هستم که به حالت عطش به شهادت رسید، یعنی راه من نیز همان راه و مسیرم از مکه به کوفه است.
بنابراین، باید از فضای محرم استفاده شود، زمانی که آیت ا.. مکارم شیرازی در دوران طاغوت در غرب کشور در تبعید بود به بزرگ اهل سنت گفت، چرا از منکرات جلوگیری نمیکند اینجا شهر مسلمین است؟ مولوی اهل سنت در پاسخ گفت: شما ماه محرم دارید که ما نداریم، یعنی جلسات امام سوم (ع) که معروفات را تبیین کرده و از منکرات جلوگیری میشود اما فضایی برای گردآوری مردم و امر به معروف و نهی از منکر نداریم.
*پیگیریهای مجلس درباره امر به معروف و نهی از منکر را چطور ارزیابی میکنید. آیا باز شدن پای این مسئله به دستگاهها و نهادهای نظام ضرورت دارد؟ آیا برای تحقق این واجب عقلی میتوان تنها به یک ستاد اکتفا کرد؟
این کار باید همان ابتدای انقلاب انجام میشد، اکنون، بسیاری از منکرات شیوع یافته است، قوانین متعدد است اما باید به گونهای باشد که آمر به معروف و ناهی از منکر احساس آرامش داشته باشد نه اینکه از ترس برخوردهای سوء از این واجب روی بگرداند؛ چراکه امروزه بسیاری حتی از مشکلات قانونی امر به معروف و نهی از منکر که ممکن است پیش آید از این واجب سر باز میزنند.
خواسته امام راحل این بود که یک وزارتخانهای برای امر به معروف و نهی از منکر ایجاد شود اما متاسفانه دولتهای به بهانه بزرگ شدن بدنه دولت موافقت نکردند در حالی که به نظر میرسد به آن اهمیت ندادند وگرنه ما شاهد ایجاد وزارتخانههای دیگر بودیم! شاید ما روحانیون هم از این خواسته امام راحل با جدیت بالا حمایت و پیگیری نکردیم.
بنابریان ما در این زمینه به وزارتخانه نیاز داریم حتی در ردههای بالاتری از رییس جمهور که بتوانند آنها را امر به معروف و نهی از منکر کنند. یعنی به سطحی خاص محدود نشود از بالاترین سطوح تا عامه مردم تا سوء استفاده از موقعیتها صورت نگیرد.
*برای رواج امر به معروف و نهی از منکر در جامعه از طرق ساده و کاربردی چه راهکاری را توصیه میکنید.
امر به معروف و نهی از منکر منحصر به تذکر لسانی نیست و نباید به بهانه واهمه از ناراحتی طرف مقابل یا منفعت شخصی از آن سر باز زد.
با توجه به شرایط امروز میتوان پنج راه را برای امر به معروف و نهی از منکر پیشنهاد کرد: نخست تذکر لسانی، دوم نامه نگاری و ارسال نامه به شیوه ناشناس و بیان تذکرات مرتبط که بسیار کارآمد است، سوم هدیه دادن کتاب یا پیشنهاد کتاب مرتبط با مشکل رفتاری افراد، چهارم روش واسطه قرار دادن به عنوان مثال در بیان ایرادات رفتاری والدین توسط فرزندان که حتی در اینجا غیبت هم چون هدف و نیت اصلاح است علی رغم اینکه غیبت گناهی نابخشودنی است، ایرادی ندارد و پنجم از طریق برخی فناوریهای ارتباطی همچون پیامک و ایمیل و... برای پرهیز از شیوههای رودررو.
با دانستن این راهها هیچ منکری وجود ندارد که انسان فکر کند مقابل اصلاح آنها به بن بست رسیده است.
گاهی دیده میشود آمرین به معروف از ابتدا حالت دستوری و اجبار دارند، در حالی که نرمخویی و ملاطفت ضرورت بیشتری دارد و امر به معروف به معنای حالت دستوری نیست توصیه این است که در موردی همچون حجاب هم به این مسأله توجه خاص شود، چراکه تاثیر بیشتری دارد.
بنابراین، ما باید ابتدا افکار را اصلاح کنیم تا اعمال اصلاح شود، همان طور که در آیه ۸۴ سوره اسراء نیز بر این نکته تاکید شده است.
آمنه مستقیمی
نظر شما