حسین شیخ‌الاسلام با رد نظر صادق زیباکلام در مورد اینکه انقلاب اسلامی ذاتاً با آمریکاستیزی ارتباطی ندارد،‌ گفت: استکبارستیزی حضرت امام با گروه چپ یک تفاوت دارد که گروه‌های چپ استکبار را در امپریالیسم تعریف می‌کردند ولی وقتی به کمونیسم می‌رسیدند، سکوت می‌کردند.

تفاوت استکبارستیزی حضرت امام با چپ‌اندیشان ایرانی/ چپگرایان ایرانی چگونه مغلوب گفتمان امام شدند؟

به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، حسین شیخ‌ الاسلام از افرادی است که پس از تسخیر لانه جاسوسی امریکا توسط جمعی از دانشجویان پیرو خط امام، مسئولیت برقراری ارتباط با گروگان‌های امریکایی و بازخوانی اسناد به دست آمده را به علت تسلط بر زبان انگلیسی بر عهده داشته است. فرا رسیدن روز ۱۳ آبان ما را بر آن داشت تا در گفت‌و‌گویی با وی در مورد پیشینه استکبار ستیزی انقلاب اسلامی و رد برخی اد‌عاها مانند صادق زیبا کلام در مورد اینکه انقلاب اسلامی ذاتاً با آمریکا ستیزی ارتباطی ندارد گفت‌وگو کردیم.

* بسیاری از گروه‌های چپ و برخی از اشخاص معتقدند که انقلاب اسلامی ذاتاً با استکبار ستیزی ارتباط ندارند و گروه‌های چپ شعار مبارزه با لیبرالیسم را به انقلابیون القا کردند! نظر شما چیست؟

ـ  با وجود اطلاعات رایانه‌ای خیلی به سرعت می‌توان رد این ادعا را اثبات کرد، 3 محور ثابت شاه، استبداد و استکبار در سخنرانی حضرت امام قبل از انقلاب وجود داشت.

رئیس ساواک شهرستان قم خدمت حضرت امام می‌رسد و می‌گوید شما می‌توانید هرچه دلتان می‌خواهد بگویید اما در  3 محور فوق سخن نگویید. حضرت امام می‌فرماید: اگر من درباره این 3 محور سخن نگویم درباره هیچ مسئله دیگر اظهار نظر نمی‌کنم.

این سند تاریخی که خدمت شما ارائه کردم دلیل بر نفی استکبار ستیزی گروه‌های چپ نیست اما استکبار ستیزی حضرت امام با گروه چپ یک تفاوت دارد که گروه‌های چپ استکبار را در امپریالیسم تعریف می‌کردند وقتی به کمونیسم می‌رسیدند سکوت بلکه تایید می‌کردند این درحالی است که کمونیسم نیز یک نوع استکبار بود حتی در مواردی کرملین کمتر از کاخ سفید مستکبر نبود  این حضرت امام بود که استکبار را شناسایی کرده بود شعار نه شرقی نه غربی مطرح کرده بود در حالیکه حزب توده  قصد داشت ایران را تسلیم شوروی کند یا فدائیان خلق به گونه‌ای دیگر.

استکبارستیزی واقعیت انقلاب اسلامی است، تنها یک شعار نیست.

استکبارستیزی واقعیت انقلاب اسلامی است، تنها یک شعار نیست.

آیا مسعود رجوی استکبار ستیز هست؟ که منافقین به زعامت او در زمان جنگ و بعد از جنگ علیه منافع ایران جاسوسی می‌کردند و تا امروز نیز در کشورهای مختلف علیه منافع ایران سخنرانی می‌کنند، این گروه‌ها با این پیشینه چگونه می‌توانند به امام درس استکبار ستیزی بدهند؟.

استکبارستیزی که امام مطرح می‌کرد از ظلم‌ستیزی منتج می‌شود، که تحت تاثیر فرهنگ عاشورایی شیعیان است که حضرت امام الگوی خود قرار داد و به اندازه‌ای شعار استکبارستیزی امام در جامعه نفوذ و گسترش یافت که حرکت گروه‌های چپ، در سایه گفتمان حضرت امام قرار گرفت.

* تسخیر سفارت آمریکا که به عنوان تسخیر لانه جاسوسی شهرت پیدا کرد؛ آنچنان اهمیت داشت تحولات بعد از این رویداد تاثیر بسیار زیادی بر ایران و کشورهای دیگر داشت، آیا این سخن که بعد از تسخیر لانه جاسوسی تمام جهان علیه ما موضع گرفتند درست است؟ برخی گروه‌ها تاکید می‌کنند که یکی از علت‌هایی که عراق به ایران حمله کرد در پی تبعات سیاسی تسخیر لانه جاسوسی آمریکا بود، نظرتان چیست؟

در پاسخ به سوال نخست بعد از استکبارستیزی انقلاب ایران، حضرت امام و مکتب حضرت امام خیلی زود علنی و گسترده شد. اما در پاسخ سوال دومتان، انقلاب اسلامی ایران منطقه و جهان را به دو دسته تقسیم کرد که قسمتی از آن تحت سیطره استکبار و طاغوت بود و قسمت دیگر آن را مومنین و مستضعفان طرفداری می‌کردند.

مستکبرین شامل تمام کشورهای توسعه طلب، اشغالگر، طرفداران شاهان در تمام دنیا و از جمله ایران بودن که حضرت امام به درستی به آنان شیطان بزرگ لقب دادند و همه مردم‌سالاریهای دنیا و گروه‌های مستضعف پابرهنه و نیروهای مقاومت با گروه‌های مستکبر در تضاد ذاتی بودند و چون مستکبرین با توطئه‌های گوناگون از جمله کودتای نوژه ، ترور رئیس جمهور، نخست  وزیر و حزب جمهوری اسلامی توسط منافقین نتوانستند به اهداف استعماری و استکباری خود برسند جنگ را علیه ایران راه‌اندازی کردند و در این توطئه‌ها گروه‌های گوناگون دست داشتند که در ذیل گفتمان استقلال قرار داشتند.

به طور مثال کودتای نوژه و نقاب را نیروهای طرفدار شاهنشاه با پسمانده‌های خودشان اجرا کردند و منافقین نیز در راستای حاکم کردن جو وحشت دست به ترور زدند و چون موفق نشدند جنگ راه انداختند و اگر لانه جاسوسی هم اشغال نمی‌شد این جنگ هم اتفاق می‌افتاد.

 آمریکا از توسعه طلبی صدام استفاده کرد و صدام به نقشه، طرح و پشتیبانی آمریکا و پول شاهنشاه‌های عرب علیه انقلاب ایران به جنگ پرداخت و این جنگ بین دو نیروی استکبار و مستضعفین امروز ادامه دارد.

به طور مثال در سوریه هم نیروهای مقاومت در یک طرف و طرف دیگر مستکبرین (اسرائیل، نیروهای مرتجع عرب و تروریست‌ها) درحال جنگ هستند. این نشان می‌دهد جنگ به اتمام نرسید بلکه صورت‌های مختلفی دارد بنابر این این سخن که اگر لانه جاسوسی تسخیر نمی‌شد جنگ اتفاق نمی‌افتاد سخن درستی نیست.

* چرا تسخیر که قرار بود 3 یا 4 روزه به پایان برسد به 444 روز کشید؟

ـ  اگر حضرت امام و مردم از تسخیر لانه جاسوسی حمایت نمی‌کردند. این حرکت در نطفه خفه می‌شد مانند تسخیر سفارت توسط گروه‌های دیگر، زمانی که مردم و امام پشت سر حرکت انقلابی دانشجویان قرار گرفتند این اقدام 3 یا 4 روزه به 444 روز ادامه پیدا کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.