پنجره - وحید عماد - بدترین شغل دنیا از نظر شما چیست؟ البته هر کسی با توجه به رضایت یا نارضایتی خود از شرایط کار یا حقوق پرداختی یا محیطهای کاری این پاسخ را به گونه ای خاص خواهد داد، ...

بدترين شغل دنيا

 اما بسياري از كساني كه از هندوستان ديدن كرده اند، شرایط کاری کارگران بخش تخلیه فضولات و لجنهای سیستم فاضلاب شهری دهلی نو را بدترین شغل عالم می دانند.

این نه به خاطر حقوق فقط 2 دلار در روز یا مدفون بودن تا کمر در کثافتهای انسانی و شهری است،بلکه به تفاوت طبقاتی بخشی از جمعیت فقیر هند اشاره دارد که در پایین ترین رده بندی انسانی قرار دارند و در واقع "نجس"  يا داليت و غیر قابل لمس دانسته می شوند و همیشه در حاشیه زندگی هندی‌ها قرار دارند.

راکش ، با سرپرستی زن و سه دخترش بیش از 10 سال است که برای شرکت متصدی تخلیه فضولات در پایتخت 16 میلیون نفری هند با حقوقی کمتر از 100 دلار در ماه کار می کند! شرکت کارفرمای راکش در حدود 8000 نفر را برای این کار در استخدام دارد و فقط در 7 سال گذشته 1000 نفر از آنها را به قبرستان سپرده است که در این میان 200 نفر بر اثر استنشاق گازهای سمی و 800 نفر بر اثر هپاتیت و سل جان سپرده اند (بنا به ادعای کارفرما وسایل ایمنی شخصی موجود است، ولی بنا به تکذیب سرکارگران و حتی مهندسین مجموعه، این وسایل در اختیار نجسها گذارده نمی شود!)

پس از استقلال هند، همه شهروندان از حقوق برابر برخوردار شدند و برای توهین به این قشر مجازات در نظر گرفته شد. مهاتما گاندی واژه " بندگان خدا " را به جای برچسب " نجس " به آنان اعطا کرد، اما با وجود همه این تمهیدات 60 سال پس از استقلال هنوز " نجس ها " از ابتدایی ترین حقوق انسانی محروم هستند. آنها پست ترین کارهای جامعه را انجام می دهند و تنها برای زنده ماندن مبارزه می کنند. جمعیت دالیت ها حدود ۲۶۰ میلیون نفر است و رییس جمهور فقید هند، نارایانان و روشنفکر بزرگ تاریخ هند، دکتر آمبدکار، هر دو دالیت بودند! 

 پافشاری سرسختانه دالیت ها در برابر ادامه رویه " لمس ناپذیری " سبب شد تا هندوها در یک روستای ایالت تامیل نادو دست به خشونت بزنند. در 18 فوریه 2008 سیزده زن و بچه دالیت در حمله هندوها مجروح شدند. دالیت ها در آن موقع پس از شرکت در یک تظاهرات علیه تبعیض در منطقه، بی خبر به خانه هایشان بازمی گشتند كه 500 نفر ناگهان با داس و چوب و آهن به خانه های دالیت ها حمله ور شدند و سه آلونک و یک کومه را به آتش کشیدند. حادثه 18 فوریه اوج روابط تیره بین دالیت ها و هندوها بود. این حادثه وقتی شروع شد که مالکان بعضی قهوه خانه ها به تعدادی دالیت که روی سکوی جلوی قهوه خانه نشسته بودند پرخاش و از دادن چای به آنان خودداری کردند. دالیت ها که برای شرکت در یک مراسم سوگواری حضور پیدا کرده بودند، متوجه شدند که تمام قهوه خانه های روستا که تحت کنترل هندوها هستند رویه " لمس ناپذیری " را در دادن چای به کار می برند. بدین معنا که در لیوان های یک بار مصرف برای دالیت ها و در لیوان های شیشه ای برای دیگران چای می ریزند (نظام دو استکانی آنچنان که مشهور است یکی از شکل های متعدد سنت لمس ناپذیری است که با وجود منع قانونی اجرا می شود.)

دالیت هایی که شاهد این ماجرا بودند، خبر انجام این عمل را پخش کردند و یک سازمان حامی دالیت ها گزارشی را خطاب به پلیس منتشر کرد. هندوها از اینکه سازمان دالیت ها درگزارش ارایه شده به پلیس خواستار تعطیلی همه 13 قهوه خانه شده بود، خشمگین شدند.

 چند روز بعد پلیس ترتیب یک نشست صلح بین دالیت ها و غیر دالیت ها را در پاسگاه داد. در این نشست وقتی مالکان قهوه خانه ها گفتند که آماده هستند تا در لیوان های یک بار مصرف به همه چای بدهند، دالیت ها خواستار آن شدند که به همه (دالیت ها و غیر دالیت ها ) در لیوان های شیشه ای یا استیل چای داده شود!این خواسته برای غیردالیت ها قابل پذیرش نبود و بنابراین آشتی صورت نگرفت!

 در این نشست همچنین دالیت ها خواهان آن شده بودند که اجازه یابند تا به معبد محلی وارد شوند و از سالن اجتماعات روستا استفاده کنند، اما غیردالیت ها با آن مخالفت کرده بودند و نشست صلح نمی توانست به نتیجه ای دست یابد. یک روز پیش از نشست مالکان دو قهوه خانه سعی کرده بودند تا مغازه هایشان را باز کنند، اما هندوها آنها را مورد حمله قرار دادند و از باز کردن مغازه ها جلوگیری کردند.

یک مطالعه انجام شده در ایالت تامیل نادو نشان داد که پستچی ها نیز عمل« لمس ناپذیری » را انجام داده اند. در دو روستای بخش « مادوری »  پستچی ها، بسته های پستی را به آدرس دالیت ها ارسال نکرده اند و دالیت ها ملزم شده بودند که بسته هایشان را در اداره پست تحویل بگیرند.

این مطالعه که به وسیله جبهه نابودسازی لمس ناپذیری تامیل نادو   انجام شده است، همچنین به موارد نقض قانون علیه لمس ناپذیری در میان وسایل حمل و نقل عمومی دست یافته است. در میان این موارد قانون نانوشته ای است که برای سوار شدن هندوها به اتوبوس نسبت به دالیت ها ارجحیت قایل است. اتوبوس ها در مناطق دالیت نشین توقف نمی کنند، کارمندان بخش حمل و نقل بدون دلیل به مسافران دالیت پرخاش می کنند و دالیت ها حق استفاده از اتوبوسهای سقف دار را ندارند. بد تر از آن نقش مدارس و معلم ها در جاودانه کردن " لمس ناپذیری " و افشاندن بذر تبعیض در ذهن کودکان است.

 مطالعه نشان می‌دهد که کودکان دالیت اغلب توسط معلم ها و به پیروی از آنها به وسیله دانش آموزان متعلق به گروه‌های اجتماعی هندو، سرخورده و مأیوس شده بودند. در بسیاری از مدارس دانش آموزان دالیت مجاز به استفاده مشترک از آب با دانش آموزان هندو نبودند. برای تنبیه یک پسربچه شیطان دالیت ، معلم ها می دانستند که برای سرزنش کردن وی، باید او را با نام داليتش صدا بزنند. اگر بنا به تصمیم معلمی یک دانش آموز دالیت برای تنبیه شدن باید کتک می خورد، این وظیفه به دانش آموز دالیت دیگری محول شده بود. فراتر از همه این ها، مطالعه به خودداری سیستماتیکی در مدارس پی برده است که برابر آن از دانش آموزان دالیت ثبت نام به عمل نیامده بود. از یافته های دیگر این مطالعه این بود که در بعضی مناطق حتی در فروشگاه های " نظام توزیع عمومی " لمس ناپذیری مراعات شده بود. بنا به گزارش از دالیت ها خواسته شده بود که برای گرفتن کوپن در روزهای خاصی از هفته مراجعه کنند.

گذشته از اینها مطالعه به بعضی از محدودیت های خاص اعمال شده بر دالیت ها دست یافته است. برای مثال آنها از غذا دادن به سگها منع شده بودند. در بعضی روستاها در جریان جشن های مذهبی، دالیت ها مجبور شده بودند، دور از چشم هندوها به نظاره جشن بایستند.

نظام دو استکانی که در آن دالیت ها و غیر دالیت ها در دو ظرف جداگانه چای می نوشند، هنوز در بسیاری از مناطق مرسوم است و دالیت ها مجبور هستند، برای نوشیدن چای روی زمین بنشینند ، بر خلاف هندوها که روی صندلی یا نیمکت می نشینند.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.