گروه هنر- خدیجه زمانیان- هادی خورشاهیان متولد 1352 گنبد کاووس است. این شاعر و نویسنده تا کنون بیش از پنجاه عنوان کتاب چاپ کرده است.

واقعيت اين است كه خارجي ها  به لحاظ فرمی جذاب تر مي نويسند

چندی پیش رمان «مگه من چند نفرم» که برای گروه سنی نوجوان نوشته شده از وی منتشر شد . گفت و گوی ما را با این نویسنده و شاعر در خصوص این اثر و ویژگی های رمان های نوجوان بخوانید.

 

  چه شد که کتاب «مگه من چند نفرم؟» نوشته شد؟

-  اين كتاب سرگذشت بسيار جالبي داشت. دوست بزرگوارم «احمد عربلو» در جايي مشغول به كار بود. از روي محبت و بزرگواري از من خواست براي شان رمان نوجوان بنويسم، موضوع هم مشخص نكرد و قرار شد، رماني بنويسم با هر موضوعي كه دوست دارم. من هم نوشتم، اما به دلايل برنامه ريزي هاي قبلي و مالي، امكان چاپ اين كتاب به وجود نيامد. با اجازه«احمد عربلو»ي عزيز رمان را دادم به نشر «افق». آقايان «مصطفي خرامان» و «مهدي حجواني» كه هر دو بسيار نازنينند، رمان را خواندند و نظريات بسيار خوبي در اصلاح آن داشتند، كه من به همه اش، از جمله عوض شدن اسم رمان عمل كردم. اين كتاب خوشبختانه با بزرگواري اين دوستان چاپ شد.

 

  شما در این اثر به دغدغه مهمی از نوجوانان اشاره کردید و آن هم ازدواج مجدد پدر و مادر هاست، اما از کنار این دغدغه گذشتید. فکر نمی کنید مخاطب منتظر بود، داستانی با این موضوع خاص بخواند؟

-  راستش من واقعاً نمي دانم همه نوجوانان در همه جاي ايران بزرگ، منتظرند چه نوع رماني و با چه موضوعي بخوانند؛ اما در اين رمان همزمان به چند موضوع از جمله گم شدن تلفن همراه مجتبي، وارد شدن احتمالي داييْ محسن و داييِ مجتبي در كار خلاف، ازدواج مجدد احتمالي پدر رضا، احتمال ازدواج مجدد مادر مجتبي، احتمال رابطه پيامكي دزد گوشي مجتبي با خواهر او مليحه و مسايلي از اين دست پرداخته ام كه فكر مي كنم براي رماني با اين حجم مناسب است و در همين حد وارد شدن در مسأله ازدواج مجدد والدين رضا ومجتبي كافي است.

 

  آقای حسن زاده در مصاحبه ای گله کرده بودند از ممیزی هایی که بر آثار نوجوانان اعمال می شود و اینکه ممیزی ها  دست نویسندگان این گروه سنی را برای نوشتن داستان هایی با مطرح کردن مشکلات امروزی نوجوانان بسته است. نظر شما در این مورد چیست؟

-  من به عنوان يك نويسنده، مميزي هاي ذهني خودم را با توجه به شرايط جامعه در اولويت قرار داده ام و خط قرمزهايم را از جامعه گرفته ام. اما ممكن است برخي از دوستان مميزي هاي ديگري نيز شامل حال شان شده باشد كه من از آن اطلاع خاصي ندارم؛ ولي اين را مطمئنم كه بسياري از نويسندگان، مثل من، در مرحله نگارش، شرايط پذيرش جامعه را مورد نظر قرار مي دهند. كمتر پيش آمده كه پس از نگارش رمان نوجوان، كه موضوع بحث ماست، ناشر يا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ايرادهاي كلي به اثر گرفته باشند.

 

  به طور کلی جای پرداختن به چه موضوعاتی در رمان های نوجوان خالی است که نویسندگان این گروه سنی تا به حال به این موضوعات نپرداخته اند و یا نتوانسته اند بپردازند؟

-  درباره بسياري از مسايلي كه در جامعه وجود دارد رمان نوجوان نوشته شده است، ولي به طور كلي درباره مسايلي چون ارتباط دختر و پسر، اعتياد نوجوانان، ناهنجاري هاي اخلاقي اين گروه سنّي، ازدواج اجباري دختران كم سن و سال با مردهاي ميانسال و حتي كهنسال؛ و مسايلي از اين دست كه از نظر اجتماعي پذيرفته نيست، كمتر اثري نوشته شده است و در برخي رمان ها نگاهي گذرا در حد اشاره به اين موضوعات شده است.

 

 خب دقیقاً همین مسایل ممیزی های داستان های نوجوان است...

-   مميزي به نظر من قبل از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، در ذهن نويسنده، ناشر، خانواده و اجتماع صورت مي پذيرد. اين مميزي ها در همه عرصه ها و ژانرها وجود دارند. از نظر من به عنوان يك نويسنده، ضرورتي ندارد به همه موضوعات يك جامعه در رمان نوجوان پرداخت. به اندازه كافي ذهن نوجوانان ما از اين مسايل پر شده است. بعيد هم مي دانم نوجوانان درگير با اعتياد و مسايلي از اين دست، رمان هاي تأليفي را بخوانند.

 

  دلیل گرایش نوجوانان امروز به خواندن متون خارجی، ممیزی ها و پیدا نکردن خودشان در آثار خودی است یا دلیل دیگری دارد؟

-  دليلش را در واقع بايد از خودشان پرسيد، ولي واقعيت اين است كه خارجي ها جذاب تر مي نويسند. به نظرتان همه رمان هايي كه خارجي ها مي نويسند به مسايلي مي پردازد كه خط قرمز ماست؟ اگر اين گونه است چرا آن ها مجوز مي گيرند؟ مثلاً «هري پاتر» مشكل مميزي دارد كه نويسندگان ما آن طوري نمي نويسند ؟ اين همه رمان خوب تخيلي واجتماعي ترجمه شده است ومشكل مميزي نداشته است. حالا واقعاً نويسندگان ما اگر درباره اعتياد و فحشا و رابطه دختر وپسر و اين طور چيزها بنويسند؛ نوجوانان براي رمان هاي شان سر و دست مي شكنند و جلوي كتابفروشي صف مي كشند؟ مگر «هوشنگ مرادي كرماني» درباره اين طور چيزها نوشته است؟ يا «فرهاد حسن زاده» يا «فريبا كلهر» يا «جمشيد خانيان» يا «داوود اميريان» يا « محمدرضا بايرامي» يا اين همه نويسنده خوب ايراني؟ 

 

   به همین دلیل هم هست که نوجوانان رولینگ را می شناسند، اما این نویسندگان را نمی شناسند...

  اتفاقاً رولينگ خلاف نظر شما را ثابت مي كند. مگر ما مسأله جادوگري داريم كه دولت اجازه نداده باشد، نويسندگان بنويسند وجلوي جهاني شدن را به زور گرفته است؟ دوستان بنشينند رمان خوب بنويسند، بعد ببينند نوجوانان مي خوانند يا نه. آن ها دويست سال است رمان نوجوان مي نويسند، حالا ما با سي سال تلاش نسبي مي خواهيم به اندازه آن ها مخاطب داشته باشيم؟

 

  اخلاق گرایی را در رمان های نوجوان چقدر می پسندید؟ اتفاقی که در رمان خود شما هم رخ داده است. نوجوانان رمان شما بسیار مؤدبند. فکر می کنید اخلاق گرایی در آثار نوجوانان یک نکته مثبت است یا معضل؟

-  من ترجيح مي دهم نوجوانان رمان هايم مؤدب باشند. به نظرم نكته مثبتي هم هست. من واقعاً دلم مي خواهد همه مؤدب باشند. خيلي هم اصراري ندارم به بهانه و دليل واقع نمايي، هرگونه ادبياتي را در نوشته هايم به كار بگيرم. بالاخره نويسندگان بسياري هستند كه دوست دارند به اين موضوع مهم غير مؤدب بودن برخي از بچه ها! بپردازند؛ اجازه بدهيد من در جناح مؤدب نويس ها باقي بمانم!

 

  فکر می کنید چرا نوجوان امروز ما با اینکه در خانواده های تحصیلکرده رشد می کنند به نسبت نوجوانان نسل ما کمتر سراغ کتاب و مطالعه می روند؟

- من نمي دانم نسل شما كدام نسل بود! ولي نسل ما! كه دهه پنجاه متولد شديم و دهه شصت نوجوان بوديم؛ اصلاً آن قدر كتاب تأليفي براي خواندن نداشتيم، كه بشود نسل ما را كتابخوان تر از نسل جديد دانست! من خودم در حوزه نوجوان فقط رمان ها و داستان هاي استاد بزرگوار آن روزها و دوست ارجمند اين روزها، «محمود حكيمي» نازنين را مي خواندم و بيشتر مطالعاتم در سن نوجواني، در حوزه ادبيات بزرگسال بود. اصلاً شعر و رمان نوجوان در دهه شصت تازه داشت اتفاق مي افتاد. الان برويد ببينيد با وجود جايگزين هاي متعددي كه در عصر الكترونيك براي كتاب به وجود آمده است؛ چقدر بچه ها كتاب مي خوانند. اتهام كتاب نخواندن به بچه ها در هيچ دادگاهي قابل اثبات نيست! بچه هايي كه در مراكز كانون كتاب مي خوانند، از خارج آمده اند؟ اين همه رمان هاي قطور ترجمه شده نوجوان را آدم بزرگ ها مي خرند و مي خوانند؟ حداقل «هري پاتر» و آثار «رولد دال» را از قلم نيندازيم. نوجوانان كتاب مي خوانند، خيلي هم مي خوانند. دست شان هم درد نكند. اگر نمي خوانند چرا اين همه نويسنده رمان نوجوان داريم كه اين همه هم كتاب چاپ كرده اند؟ 

 

  دوست دارید درباره چه موضوعاتی از نوجوانان رمان بنویسید که تا به حال ننوشته اید و چرا؟

دوست دارم درباره موضوعاتي كه دوست دارم، بنويسم! پس از نوشتن ده رمان نوجوان، تقريباً فهميده ام درباره چه موضوعاتي بنويسم. من تقريباً در اين ده رمان نوجوانم، به همه مسايلي كه تا الان دوست داشته ام، پرداخته ام؛ ولي همچنان به مسايلي ديگري هم كه دوست دارم خواهم پرداخت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.