مشاهده‌های يك جهادگر از  اردوي جهادي

 يكم: راه  شوشتري

بي مقدمه كه اصل موضوع را مطرح كرد، از تعجب نمي دانستم دقيقاً چه پاسخي بدهم. اين كه زمان تعطيلات نوروز را براي اردوي جهادي به استان سيستان و بلوچستان برويم، باعث شده بود كه فسفرهاي مغزم حسابي مصرف شود. گرچه تجربه قبلي اردو با گروه جهادي «منتظران خورشيد» در روستاي قمرود و منطقه دشت احمد نشان مي‌داد كه ظاهرا قرار است يك اتفاق خوب ديگر رقم بخورد، اما هنوز ذهنم درگير تحليل آنچه قرار است اتفاق بيفتد بود. گذشته از زمان اردو، اين كه قرار است به يكي از دورترين روستاهاي ممكن برويم، ذهنم را بدجور مشغول كرده بود. انگار كن كه يك جفت گوشي كه نمي شنود، داشت به توضيحات مدير اردو گوش مي‌دهد:«قرار ما اين است كه راه شهيد شوشتري را در سيستان ادامه بدهيم. آن هم در يكي از محروم ترين روستاهاي كشور. اگر شما هم پاي كار هستيد، 
بسم ا... .»

حالا بجز همه دغدغه هاي قبل، كلمه «مستضعف» در ذهنم شروع كرد به بالا و پايين پريدن. تمام خاطرات يك سال گذشته در ذهنم زنده شد. همه خاطراتي كه قرار بود حق «مستضعفان» ناديده گرفته شده احیا شود.

 دوم: مناطق محروم و ذرت مكزيكي

هنوز 20 روز به تاريخ اعزام مانده بود كه دوستان كميته شناسايي همراه برخي از مسؤولان كميته ها، با كلي اطلاعات و فيلم و عكس از منطقه نيكشهر در استان سيستان و بلوچستان آمدند. روستاهاي چابهار، كنارك و نيكشهر را به صورت حضوري ديده بودند و با فرمانده سپاه استان و مسؤولان بسيج دانشجويي و سازندگي استان درباره مناطق محروم صحبت كرده بودند.

ديدن فيلم‌ها و عكس هاي بچه هاي شناسايي، رابطه مستقيمي با درگيري هاي ذهنم داشت. هر چه فيلم جلوتر مي‌رفت، پرسش هایم بيشتر مي‌شد: آيا اينجا همان كشور ماست؟ همان جايي كه ما شب‌ها راحت مي‌خوابيم و صبح‌ها بدون دغدغه و كوچكترين مشكل، ذرت مكزيكي سفارش مي‌دهيم و براي ناهار پيتزا پپروني مي‌خوريم و از شام هم به دستور رژيم دكتر صرف نظر مي‌كنيم؟

هر ثانيه که فيلم جلو مي‌رفت، خدا را شكر مي‌كردم كه حداقل يك بار به اردوهاي جهادي رفته ام و با حداقل هاي يك اردو آشنا هستم، ولي انگار اين منطقه با تمام آنچه تاكنون ديده ايم، متفاوت است. انگار «پيك صبا»ي صبح بخير ايران چند سال پيش و «مستقيم آبادي» آقاي واحدي - مجري دلسوز شبكه اول سيما - هم پايش هنوز به اينجا باز نشده بود!

 

 سوم: براي پرسشهایم

بچه‌ها را نمي دانم. اما روزهاي قبل از اردو براي پاسخ تك تك پرسش هایم، هر آنچه را در توان داشتم، انجام دادم. از هماهنگي با سازمان‌ها و نهادهاي مختلف گرفته تا گرفتن امكانات از جاهايي كه وظيفه بيشتري دارند. حالا بجز كميته هاي هدايا، فرهنگي، شناسايي، ورزشي، هنري، روابط عمومي، آموزشي، فوق برنامه، بهداشت و درمان، عمراني و ارزيابي كه همه را در اردوي قم تجربه كرديم، بايد يك كميته جديد ديگر هم تشكيل بدهيم: كميته مطالبات اداري. مردم نيكشهر كارهاي زيادي روي زمين دارند كه بجز كمك مسؤولان، كاري از پيش نمي رود.بچه‌ها هر كس با هدفي، ثانيه هايش را براي هماهنگي بيشتر صرف مي‌كرد.

 

 چهارم: براي ثبت در تاريخ

لباس هاي محلي را كه پوشيديم، ديگر شديم مردم منطقه نيكشهر. 29 اسفند 1388 كارمان را در روستاهاي زبرينگ، چيل كنار و كوردان آغاز كرديم و مي‌دانستيم كه هر آنچه تلاش كنيم، پاداش دنيوي اش را روز آخر مي‌بينيم.

براي همين بود كه كميته هدايا علاوه بر بازديد خانه به خانه روستاييان و تكميل فرم مخصوص نيازها، توانست 60 كيلوگرم گوشت و بيش از 2 هزار و 200 كيلوگرم آرد و همچنين پتو، ظروف و وجه نقد را به اهالي روستاهاي زبرينگ، چيل كنار و برخي از اهالي روستاي كوردان اهدا كند و با پيگيري هاي زياد يك دستگاه رايانه با تجهيزات كامل را به پايگاه بسيج روستا هديه كند.

كميته فرهنگي هم بجز برنامه هاي همیشگی و ثابت خود( برگزاري نماز جماعت، دعاي عهد صبحگاهي، بيان احكام بين نمازها و سخنراني پس از نماز مغرب و عشا...) توانست جشن تحويل سال و مراسم افتتاحيه، مراسم دعاي كميل، جشن تشرف (يا همان تكليف) ويژه مكلفين پسر، جشن ولادت امام حسن عسگري(ع)، پخش 2 نوبت فيلم سينمايي در روستا، محفل انس با قرآن كريم، يادواره شهيد نورعلي شوشتري و شهداي طوايف، تجهيز كتابخانه روستا، غبارروبي مسجد روستا، اهداي اقلام فرهنگي به تمامی اهالي و مسجد (اعم از قرآن كريم، مفاتيح الجنان و چادرنماز)، جلسه ختم صلوات براي سلامت مقام معظم رهبري و مراسم اختتاميه را در كارنامه خود داشته باشد.

علاوه بر اين كميته عمراني هم كه قرار بود ابتدا 10 چشمه سرويس بهداشتي ويژه اهالي بسازد، دستش حسابي گرم شد و 15 چشمه سرويس بهداشتي احداث كرد. آبرساني به اندازه 300 مترمربع به اهالي و انجام مقدمات (خريد و نصب كف كش، سيم كشي، شلنگ كشي، استقرار منبع 2هزار ليتري و نصب آن در ارتفاع 150 سانتي متري)، اهداي اقلام مورد نياز (اعم از سيمان، كاسه توالت و ايرانيت) به منظور ساخت 2چشمه حمام و 2چشمه سرويس بهداشتي مسجد و يك چشمه سرويس بهداشتي اهالي و تعميرات ديگر (اعم از سيم كشي مسجد، نصب 3 پروژكتور در روستا، مسقف كردن سرويس بهداشتي 4 نفر از اهالي و تعمير سيم كشي منزل برخي از اهالي را عملياتي كند).

كميته هنري هم كار رنگ آميزي درهاي مساجد و مدارس، پايگاه بسيج و در سرويس هاي بهداشتي را كه بچه هاي عمراني ساخته بودند انجام داد و با چندصدمتر ديوار نويسي (آيات و احاديث) داخل مسجد، مدارس و محوطه روستا را جلوه متفاوتي داد. بچه هاي كميته هنري يادمان شهيد شوشتري در محوطه روستا را هم احداث كردند و تابلوهاي راهنما در روستا را هم نصب كردند.

كميته پر هيجان ورزشي وسايل ورزشي روستا (اعم از نصب تيرك هاي چوبي دروازه فوتبال، تور دروازه بزرگ و كوچك و توپ فوتبال) را تجهيز كرد و مسابقات ورزشي در 2 مقطع جوانان و نوجوانان در رشته هاي دو و ميداني، فوتبال، طناب كشي، دارت، تيراندازي و آمادگي جسماني را برگزار كرد و به نفرهای برتر هم جايزه داد؛ البته در مراسم اختتاميه هم به رسم اردوي جهادي قم، حركات رزمي را انجام داد.

بچه هاي روابط عمومي هم دوربين به دست، ثانيه هاي اردو را ثبت كردند. از اهالي و اعضاي اردو هم خاطراتي ضبط كردند و با همكاري شبكه سوم سيما، از ابتدا تا انتهاي اردو را مستند كردند.

برگزاري كلاس هاي آموزش رايانه در 3 سطح نوجوانان، جوانان و كلاس خصوصي ويژه 3 نفر از اهالي، كاراته، قرآن كريم و آموزش مداحي، رفع اشكال درسي و كلاس سرود هم جزو كارهايي بود كه كميته آموزش انجام داد.

كميته فوق برنامه هم كار عكاسي صلواتي و چاپ رنگي عكس‌ها در قطع A4 و اهدا به روستاييان، كلاس آموزش سلاح ويژه اهالي روستا و اعضاي گروه، ميدان تير و آموزش ستاره شناسي را انجام داد و مقدمات برگزاري اردوي قم-جمكران-مشهد ويژه اهالي را در فصل تابستان چيد.

اطباي بهداشت و درمان هم بيش از 200 نفر را ويزيت صلواتي كردند و داروهاي نسخه بيماران را تهيه و به روستاييان اهدا كردند؛ البته اين ويزيت‌ها با حضور پزشك و دندانپزشك و معاينه و كشيدن دندان بود كه حدود 5ميليون تومان كار دندانپزشكي صورت گرفت. راهنمايي خانه به خانه روستاييان در خصوص استفاده صحيح از آب از ديگر كارهاي كميته بهداشت و درمان بود.

كميته تازه تاسيس مطالبات اداري هم جلسات جداگانه اي با اعضاي شورا، معتمدان و مسؤولان بسيج روستاهاي زبرينگ، چيل كنار، كوردان، گورد، رمش، كتيج، اسفند و آب انبار برگزار كرد و مشكلات مردم را منتقل كرد. تنظيم نامه هاي متعدد به مسؤولين نظام، بررسي مشكلات اهالي و تنظيم نامه هاي شخصي به مقام معظم رهبري، رياست جمهوري و ديگر مسؤولين و تنظيم طومار اهالي روستا خطاب به مقام معظم رهبري و رئيس جمهوري در خصوص مشكلات منطقه از ديگر كارهاي كميته مطالبات اداري بود.

البته از مسؤولان شهرستان هم براي بازديد دعوت شد و فرماندار،فرمانده سپاه، امام جمعه، بخشدار و شوراي اداري شهرستان نيكشهر و همچنين مولويان منطقه در نوبت هاي متفاوت از روستا بازديد كردند. علاوه بر اين جلسه با جوانان و اهالي روستا به صورت مجزا به منظور راهنمايي براي اشتغال جوانان هم انجام شد.

در آخر هم كميته ارزيابي، نظرسنجي اهالي روستا در خصوص عملكرد گروه جهادي را عملي كرد و نظر اعضاي گروه را هم در خصوص برنامه هاي مختلف اردو جويا شد.

 

 پنجم: ما كجا، آن‌ها كجا

در راه بازگشت، داشتم به پرسشها و درگيري هاي ذهنم در پيش از اردو فكر مي‌كردم. پرسش هایی كه همه اش پاسخ داده شده بود و ذهني كه حالا مي‌خواست برود و با تك تك روستاهاي كشور همنشين شود.

روستاهايي كه از تمام حقوق شهروندي كه ما مي‌شناسيم و خيلي‌ها برايش دست و پا مي‌شكنند، بتازگي 4 سال است كه آب و برق و گاز و تلفن و از همه مهمتر «خدمت رساني» را مي‌شناسند.روستاییانی كه براي ديدن يك لحظه رهبرشان، حاضرند
 سخت ترين ثانيه‌ها را به جان بخرند.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.