قدس آنلاین ـ ساحل عباسی: امروز شاهديم تقاضا براي مسکن مجردي، در قامت يک نياز اصلي به بخش مسکن کشور تحميل شده است که بروز رفتارهاي ناهنجار , اعتياد , مصرف مشروبات الکلي و ساير روابط غيراخلاقي، محصول اين خانه ها ست.

رفتارهای نابهنجار محصول خانه های مجردی!/دولت سربازان متاهل را معاف کند

به گزارش قدس آنلاین،دهه 90 دهه تجرد نام گرفته و خانه هایی که منازل و مسکن مجردها محسوب می شوند به نام خانه های مجردی مورد توجه کارشناسان اجتماعی ،فرهنگی و مذهبی قرار گرفته و خانواده ها با دیده شک و تردید به آن می نگرند.برخی آن را یکی از اولین راههای استقلال جوانان می دانند و اکثر کارشناسان و مسئولین بر این باور هستند که افزایش خانه های مجردی می تواند به تاخیر در ازدواج و سست شدن بنیان خانواده منجر شود.پروفسور حسین باهر و دکتر اصغر مهاجری جامعه شناس در گفت و گویی با قدس آنلاین به آسیب شناسی خانه های مجردی پرداخته و دلایل مختلفی را که منجر به زندگی مجردی در کلانشهرها شده را مورد بحث و بررسی قرار داده اند

پروفسور حسین باهر با اشاره به اینکه در اروپا و دیگر کشورهای توسعه یافته خانواده ها تا سن خاصی از فرزندان حمایت می کنند و پس از آن فرزندان خانواده موظف به تامین  و فراهم نمودن امکانات خاص زندگی آتی خود هستند می گوید:در ایران جوانان تا زمان ازدواج و حتی بعد از آن متکی به پدر و مادر و حمایت از آنها هستند در حالی که در خارج از کشور جوانها پس از پایان تحصیلات متوسطه با ورود به دانشگاه در کنار آن شاغل شده و مستقل می شوند .در کشور ما جوانها هم چنان بر خانواده تکیه دارند و چون شرایط ازدواج برایشان مهیا نمی شود ادامه تحصیل می دهند یا آخرین راه حل زندگی خود را ،رفتن و عزیمت به خارج از کشور می دانند.به نظر می رسد خانه های مجردی آخرین راه حلی باشد که جوانها آن را انتخاب می کنند.

جوانان بخش فراموش شده وزارت ورزش و جوانان

پروفسور باهر جامعه شناس و آسیب شناس با اشاره به نقش دولت به عنوان پدر جامعه در فراهم نمودن شرایط و امکانات شغلی و ازدواج جوانان می گوید:زمانی که فرزندان خانواده بزرگ شده وحوصله و تحمل فشارهای خانواده را ندارند .حتی با گرفتن اتاقی از خانه پدری رفته و به قولی خود را ازفشارهای منت خانواده می رهانند.گاهی اوقات با دوست هم جنس و حتی غیر هم جنس به صورت اشتراکی سوییت یا آپارتمان کوچکی را  اجاره کرده و زندگی مجردی را انتخاب می کنند.در حال حاضر وزارتی داریم به نام وزارت ورزش و جوانان که رویکرد اصلی  این وزارتخانه  ورزش می باشد و گویی جوانان در این وزارتخانه جایی نداشته و فراموش شده هستند.به نظر می رسد چنان با مساله جوانها با بی اعتنایی برخورد می شود که انگار موجودی به نام جوان در جامعه وجود ندارد!!در حالی که بیشترین جمعیت کشور را جوانان تشکیل می دهند .جوانانی متشکل از دخترها و پسرها ،که نیمی از جمعیت جوان کشور دختر هستند بنابراین دولت به عنوان پدر ملت می بایست برای زندگی آتی جوانان چاره ای بیاندیشد .

دکتر اصغر مهاجری جامعه شناس نیز معتقد است: جامعه ايران در مسير تحول است و اين تغييرات نتايجي را در پي دارد که يکي از اين نتايج، رواج نوع خاصي از سبک زندگي است چرا که امروز روند فردگرايي در زندگي مدرن در حال تقويت شدن است و افراد به سمت حفظ آزادي‌هاي فردي و شرايطي که بتوانند بدون هيچ مزاحمي منويات و سلايق خود را اعمال کنند، گرايش پيدا کرده‌اند.اين روند مغاير با زندگي گذشته ايرانيان است چرا که در گذشته افراد گرايش داشتند هر چه بيشتر خود را به ديگران شبيه کنند و علاقه‌اي به شناخته شدن به عنوان فردي متمايز در جامعه نداشتند و حتي تلاش براي تمايز، ويژگي بدي تلقي مي‌شد. مهاجری با بيان اين که امروزه تمايز به يک ارزش تبديل شده است، اظهار کرد: افراد پيوسته علاقه به شناخته و متمايز شدن دارند. البته برخي افراد تابع مد هستند و تلاش مي‌کنند از اين طريق با ديگران يکي شوند اما در کل گرايش به تمايز يافتگي است"

تقاضا برای مسکن مجردی نیاز اصلی بخش مسکن

.هر چند شيوع اين پديده در جامعه به گفته کارشناسان مي تواند تبعات سوئي به لحاظ اجتماعي به دنبال داشته باشد، اما بايد قبول کنيم که اين پديده در کشور، بخصوص در شهرهاي بزرگ به سرعت در حال رشد است. بنابراين اين پديده در گذشته به دليل اينکه بروز چنداني در جامعه نداشت، به بخش مسکن کشور فشار نمي آورد.
امروز شاهد هستيم که تقاضا براي مسکن مجردي، خود را در قامت يک نياز اصلي به بخش مسکن کشور بخصوص در شهرهاي بزرگ تحميل کرده است. افزايش خانه هاي مجردي تاثيرمستقيم در بروز رفتارهاي ناهنجار دارند و اعتياد و مصرف مشروبات الکلي و ساير روابط غيراخلاقي، محصول اين خانه ها هستند.

تجردهای ناخواسته دختران

اصغر مهاجری جامعه شناس با اشاره به افزایش سن ازدواج و عدم ازدواج جوانان و رابطه آن با زندگی های مجردی معتقد است:" متأسفانه با وجود جمعيت جواني که داريم، سن ازدواج مدام بالا مي‌رود. ما معتقديم افزايش سن ازدواج در دختران به سبب تجردهاي ناخواسته است. يعني دختران مي‌خواهند ازدواج کنند، اما نمي‌شود.در پسران اما بي‌رغبتي به ازدواج وجود دارد. ميل به بزرگ ‌شدن، جوان ‌شدن و بال‌ درآوردن و استقلال پيدا‌کردن را اصلاً خداوند در وجود انسان قرار داده و يکي از زمينه‌هاي فطري ازدواج همين گرايش است؛ يعني فراتر رفتن از آشيانه‌ خانه‌ پدري و تشکيل خانواده. حالا وقتي اين نياز و ميل و گرايش براي پرواز از اين آشيانه ظهور پيدا کرده و زمينه‌ها و لوازمش هم مثل رشد جسمي، استقلال فکري، استقلال اجتماعي و يک مقداري توانايي‌هاي تحصيلي و گاهي شغلي فراهم شده است، اما آن خانه‌ دوم که بايد سرمايه‌گذاري اصلي روي آن باشد -يعني ازدواج- فراهم نيست، فرد در اين وضعيت سعي مي‌کند که اين ميل به استقلال را با رفتن به خانه‌ مجردي پاسخ دهد. به همين دليل اگر ما بخواهيم موج اقبال به خانه‌هاي مجردي را کم کنيم، بايد مسأله‌ ازدواج را جدي بگيريم.
دومين نکته، تفاوت نسلي است. همزمان با بزرگ‌شدن کودکان از نظر سنّي، اين تفاوتي که بين آن‌ها و نسل قبل پيدا مي‌شود، تا حد تعارض جدي است. نسل جديد افکارش، گرايش‌هايش و علايقش نسبت به مسائل مختلف تغيير کرده و گاهي حتي اين فاصله فاصله‌ قرني است. در گذشته شايد هر 50 سال يک نسل بود، اما امروزه فرزندان در مواجهه با سرعت رشدي که در جهان وجود دارد و اطلاعاتي که مدام عرضه مي‌شود، به ‌سرعت از پدر و مادر فاصله مي‌گيرند. پدر و مادر از طرفي همچنان پاي در سنت‌ها دارند؛ نه ‌تنها در سنت‌هاي مثبت، که در تعصب‌ها، در نشناختن روحيات نوجوانان و جوانان، و پافشاري براي اين‌که آن‌ها را مثل خودشان کنند. اغلب آن‌ها حتي خودشان هم فرزند زمانه‌ خودنيستند. درگير شدن پدر و مادر با فرزندان حتي به خاطر مسائلي ساده مثل آرايش موي يک پسر تا لباس يک دختر براي تحميل‌ کردن ديدگاه‌هاي مختلف بر فرزندان صورت مي‌گيرد. به نظر بنده  محدود کردن شديد و اجازه ‌ندادن به فرزندان براي استقلال، باعث اين ‌چنين عصيان‌هايي مي‌شود. اين «تفاوت نسلي» تبديل مي‌شود به «تعارض نسلي» و گاهي هم به «گسست نسلي». گاهي اين شکاف نسلي پديده‌ي خانه‌هاي مجردي را ايجاد مي‌کند و افراد احساس مي‌کنند که بايد از جايي که مرتب در معرض ملامت و نصيحت هستند، دور شوند.
مسأله‌ بعدي که در شرايط کنوني بسيار مهم است، مهاجرت‌هاي تحصيلي است. ما حدود چند ميليون دانشجو داريم. بعضي از اين دانشجويان در شهرهاي خودشان دانشجو هستند، ولي بخش عمده‌اي به شهرهايي غير از شهر خودشان مي‌روند. از اين تعداد، بخش عمده‌اي خوابگاه ندارند و به پانسيون‌ها مي‌روند يا اينکه ناچارند در خانه‌هاي مجردي سکونت کنند بنابراین افزایش خانه های مجردی به دلایل مختلفی می باشد

دولت سربازان متاهل را معاف کند

پروفسور حسین باهر با اشاره به این که دولت و نهادهای مختلف دولتی و خصوصی و والدین می بایست دست در دست هم در کنار هم برای ازدواج جوانان و زندگی خانوادگی به جای زندگی مجردی تلاش کنند تصریح می کند:یکی از راهکارها دادن ارثیه به فرزندان در زمان حیات والدین می باشد. به هرحال حمایت ها را باید از خانواده نیز آغاز نمود..ازدواجهای آسان که بنده در دانشگاه شهید بهشتی مبتکر آن بودم هم یکی از راه حل های کم شدن خانه های مجردی و افزایش ازدواج جوانهاست.معافیت سربازان متاهل و ارائه خدمات دولتی متفاوت و تاثیر گذار در زندگی جوانانی که تشکیل خانواده بدهند از جمله برنامه هایی است که دولت می تواند با اهتمام به آن  از افزایش خانه های مجردی کاسته و به ازدواج بیشتر دامن زند.

پروفسور باهر با اشاره به اینکه برخی می گویند بسیاری از جوانها با داشتن شرایط مالی مناسب ازدواج نکرده و در خانه مجردی زندگی می کنند می گوید:این جوانان که در اقلیت هسند مرفهان بی دردی هستند که از بازرا آزاد و حمایت های مختلف و روابط استفاده کرده و با شرایط مالی مناسب زندگی مجردی را به خاطر آزادی های نامشروع انتخاب می کنند و این موضوع را نمی توان به کل جامعه تعمیم داد.برخی از زنان طلاق گرفته و حوصله خانواده و سرکوفت های آنهار ا ندارندو.برخی از روستاها و شهرستانها برای اشتغال به کلانشهرها مهاجرت نموده و مجبورند جای کوچکی را اجاره و زندگی مجردی داشته باشند و برخی هم دانشجو بوده یا پس از اتمام تحصیلات به  دلیل اینکه در زادگاهشان شغل مناسبی پیدا نمی شود در کلانشهرهاا زندگی مجردی اولین و آخرین راه حل آنهاست

دخترها شوهرانی می خواهند که هم مال داشته باشد هم اهل قیل و قال نباشند

پروفسور حسین باهر جامعه شناس و آسیب شناس در افزایش خانه های مجردی و تاخیر در ازدواج و بی توجهی به تشکیل زندگی مشترک چهار نفر را مقصر می داند به گفته این آسیب شناس دخترها کرامت گذشته خود را از دست داده اند و دختر، پسر ،والدین و دولت با هم در این جریانات مقصر می باشند. در دنیای غرب اگرخانواده ها میلیاردر باشند جوانان بعد از رسیدن به سن 18سالگی شاغل می شوند و باید کار کنند. البته دولت نیز شرایط اشتغال و بیمه را برای آنها فراهم می کند.در جامعه کنونی از کارشناسی تا ارشد و دکترا جوانهایی در جامعه حضور دارند که تحصیل کرده اما بیکار هستند حتی اگر شغلی داشته باشند درآمد آنها به حدی نیست که بتوانند پاسخگوی نیازهای خانواده باشند.این جوانان به صورت مشارکتی با هم جایی را اجاره می کنند و تن به ازدواج نمی دهند زیرا ازدواج تعهد آور و مسولیت زاست .متاسفانه زن سالاری سالهای اخیر و توقعات دختران نیز به کاهش ازدواج دامن زده دخترانی که شوهران  پولدار، تحصیل کرده می خواهند.مردانی که حق اظهار نظر درباره روابط و حدود و اختیارات همسرشان ندارند. دخترها شوهرانی می خواهند که هم مال داشته باشد هم اهل قیل و قال نباشد و خانواده ها در امور زندگی اشان حضور نداشته و حتی مشاوره هم ندهند .بنابراین مردان ایده آل دختران کمتر یافت می شوند و پسرها هم تمایلی به ازدواج ندارند چون دخترها کرامت انسانی خود را در بسیاری از برخوردها از دست داده اند.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • آقای متاهل IR ۰۸:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۸
    1 0
    من یه متاهل خاک بر سر هستم ولی بالاخره تونستم یه خونه مجردی واسه خودم دست وپا کنم که توش هر غلطی که تا الان نتونسته بودم انجام بدم به هیچ کس هم ربطی نداره ما متاهلها هم واسه کارهای کثیفمون باید یه جایی داشته باشیم.