***خطری که فقط مردم ایران را تهدید می کند!

ایجاد تردید و شبهه مهم ترین عامل در جنگ روانی و بازی های سیاسی است. شیوه ای که دولت های غربی و رسانه هایشان در آن تخصص دارند و در دهه های اخیر بارها آن را علیه دولت ها و ملت های مختلف آزموده اند و اغلب هم به نتیجه رسیده اند.

در این شیوه با کمترین هزینه و تنها با طرح چند سؤال جنجالی و با حمایت و فضاسازی رسانه ای پس از آن، ممکن است به تدریج ذهنیت ملت هدف نسبت به موضوعی تغییر کند و در نهایت خود آن ها تحت تأثیر فضا قرار گیرند و بدون آنکه تأمل کنند، رواج دهنده آن تردید و ابهام شوند.

نمونه ای از این شیوه و رویکرد غربی را می توان در ایجاد شک، تردید و ابهام درباره برنامه هسته ای ایران مشاهد کرد. نگاهی به این جملات بیندازید:

- «انرژی هسته ای گران است و توجیه اقتصادی ندارد.»

- «ایران که نفت و گاز و زغال سنگ دارد، چه نیازی به برنامه هسته ای دارد؟»

- «بسیاری از مردم نسبت به ایمنی تأسیسات هسته ای نگران هستند.»

- «نیروگاه هسته ای بوشهر در مقابل زلزله آسیب پذیر است.»

شبکه بی بی سی فارسی  بلافاصله پس از پخش خبر تمدید مذاکرات هسته ای، مستندی از بخش انگلیسی خود را با عنوان "آیا انرژی هسته ای امن است؟" به نمایش گذاشت.

اینکه چرا در ترافیک اخبار مربوط به مذاکرات هسته ای ایران و 1+5، شبکه انگلیسی بی بی سی فارسی تلاش می کند به مخاطبانش القا کند که "انرژی هسته ای امن نیست" جای تأمل جدی دارد.

در این مستند با اشاره به حادثه نشت رادیواکتیو در سال 2011 از نیروگاه هسته ای فوکوشیما -که بر اثر سونامی رخ داد- بارها بر ناامن بودن انرژی هسته ای و رویگردانی مردم کشورها و دولت های جهان از آن تأکید شده و در نهایت گفته می شود: «از حادثه ای که در فوکوشیما اتفاق افتاد چه درسی باید آموخت؟... نکته ای که انرژی هسته ای را برای همه ما اینقدر حساس کرده، هراس از تشعشعات هسته ای است، ولی من امیدوارم که تصمیم ما بر اساس ارزیابی های علمی و منطقی باشد.»

***دعای همسرم بعد از دیدن زن بدحجاب!

بعضی زن های همسایه حرصشان در آمده بود! می گفتند:«این ابراهیم امیر عباسی هم خیلی خودش را می گیره!» نگو وقتی از کوچه که رد می شد و می دید زن های همسایه سر کوچه نشستند، سرش را پایین می انداخت تا نگاهش به ناموس مردم نیفتد! به خواهرش گفته بود:«بین خودم و نامحرم خط قرمز کشیده ام.»

یک بار همه که ابراهیم با همسرش کنار خیابان ایستاده بود، زن بدحجابی را کنار باجه تلفن می بیند؛ همسرش می گوید: دیدم صورت ابراهیم سرخ شد و با حالت عجیبی گفت:«خدایا تو خودت شاهد باش که ما حاضر نیستیم چنین صحنه ای خلاف شرعی را توی این مملکت ببینیم؛ مبادا به خاطر این جور آدما، به ما هم غضب کنی و بلاها خودت رو روی سرمون نازل می کنی!»

***ایران در حال تبدیل به ابرقدرت جهانی است

روزنامه البناء در تحلیلی از "غالب قندیل" عضو هئیت رسانه ملی لبنان نوشت: «چهل سال پیش همه شاهد بودند که آمریکا با قدرت نمایی در جهان همواره سعی داشت تا چین را که در آن زمان در حال پیشرفت بود را به زانو درآورد. جنگ ها، تحریم ها و سیاست ددمنشانه واشنگتن در قبال پکن نمونه هایی از این تلاش ها بود. با این وجود چینی ها مقاومت کردند و توانستند سیاست های خود را در ویتنام و کره و حتی لائوس بر آمریکا غالب کند.»

این روزنامه لبنانی در ادامه نوشت: «چین در دهه های اخیر به رقیب خطرناک ایالات متحده آمریکا تبدیل شده است. همان سیاست ها و تلاش های واشنگتن در قبال پکن امروز علیه ایران در حال اجرا شدن هستند. از مسئله مذاکرات هسته ای گرفته تا رقابت با ایران در مسائل امنیتی و سیاسی منطقه همه نمونه های بارزی از سیاست های ددمنشانه آمریکاست که 40 سال پیش آنها را علیه چین بکار می گرفت. ایران بعد از انقلاب توانست تا آسیای میانه پیش رود و قدرت و نفوذ خود را در منطقه به همگان ثابت کند.»

این روزنامه در ادامه افزود: «سیاست هایی که امروزه ایران در کنار همپیمانان روسی و چینی خود در قبال مقاومت در منطقه و دفاع از سوریه و فلسطین پیش می برد، یادآور مقاومت چینی ها در دهه 70 است؛ آن زمان که چین در مقابل سیاست های ددمنشانه آمریکا ایستاد و بسیاری از کشورهای آسیای شرقی را با خود همراه کرد. اعتراف به ایران هسته ای، زمینه سازی برای لغو تحریم ها و وجود ثروت های خدادادی در ایران در کنار علم و تکنولوژی باعث خواهد شد تا ایران به قافله ابر قدرت ها ملحق شود. ایران نتیجه مقاومت و ایستادگی خود را به دست آورد.»

***شرط ورود بانوان به رستوران در عربستان

رستوران‌های عربستان فقط در صورت همراهی محرم به زنان اجازه ورود می دهند.روزنامه انگلیسی "دیلی میل" تأکید کرد دلیل آویختن تابلوی "ورود زنان بدون محرم ممنوع" در رستورانهای عربستان این است که آنان زنان را "ناقص العقل" می دانند و زنان مجرد ممکن است در آنجا با مردان آشنا شوند و قلیان بکشند و یا از تلفن همراه استفاده کنند.

این روزنامه به نقل از یکی از صاحبان رستورانها در عربستان نوشت: حوادث بسیاری را در زمینه آشنایی زنان و مردان در رستوران مشاهده کردیم؛ و در صورتیکه اطمینان یابیم دیگر چنین حادثه ای اتفاق نمی افتد این تابلو را بر می داریم، زیرا این مسأله بر کار ما تأثیر می گذارد.

***تحقیر وزیر امور خارجه عربستان توسط پوتین

روزنامه اینترنتی رای الیوم از اختلاف بین وزیر امور خارجه و مشاور شاه سعودی خبر داد و فاش کرد که ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه سعود الفیصل وزیر امور خارجه عربستان را در جریان سفر اخیرش به مسکو به حضور نپذیرفت.

روزنامه رای الیوم در گزارش خود به سفر اخیر سعود الفیصل وزیر امور خارجه سعودی به مسکو و برخورد سرد مسئولان روس با او و تشریح دلایل این امر پرداخت.

این روزنامه نوشت: وزیر خارجه سعودی در این سفر از شرکت در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه به بهانه "ناخوش بودن و کسالت زیاد" خودداری کرد ولی حقیقت ماجر این بود که بحرانی دیپلماتیک در پس پرده با نهاد ریاست جمهوری روسیه وجود داشت.

این روزنامه نوشت: ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه از به حضور پذیرفتن سعود الفیصل وزیر خارجه سعودی به علت نبودن این ملاقات در برنامه کاری نهاد ریاست جمهوری خودداری کرد؛ امری که سعود الفیصل آن را اهانت به نهاد دیپلماتیک سعودی و سوء برداشت توصیف کرد بویژه که وزیر خارجه سعودی خواستار ملاقاتی پروتکلی با پوتین شده بود.

برپایه این گزارش، محافل دیپلماتیک غربی این حادثه را در واقع پیام ولادیمیر پوتین به دستگاه دیپلماسی سعودی به علت روشن نبودن موضع ریاض درقبال مسئله ایران و پرونده سوریه به شمار آوردند.

***مواجه شدن اسرائیل با خطری بزرگتر از بمب اتم ایران

روزنامه القدس العربی نوشت: «اسرائیل از لحاظ گسترش فقر و کمبود غذا و دارو در مرتبه چهارم در میان کشورهای سازمان بین المللی همکاری و توسعه اقتصادی قرار دارد. در یک نظر سنجی در منطقه اشغالی"سدیروت" در همسایگی نوار غزه، تضاد طبقاتی و گشترش فقر به عنوان بزرگترین خطری که اسرائیل را تهدید می کند،اعلام شد. بیش از 900 هزار اسرائیلی از وضعیت اقتصادی و معیشتی به شدت ناراضی بوده و یک سوم اسرائیلی ها به خاطر ادامه این اوضاع آماده برگزاری تظاهرات هستند.»

این روزنامه در ادامه نوشت: «در یک نظر سنجی از ساکنان سرزمین های اشغالی 40 درصد حاظر نبودند تا فرزندان خود برای خدمت سربازی اعزام شوند.  82 درصد اهالی نیز از بی اعتنایی تشکیلات اسرائیلی برای حل معضلات معیشتی مردم می گویند. شرکت کنندگان در نظر سنجی وجود این اوضاع و ادامه آن را از خطر بمب اتم ایران که همواره از سوی مقامات اسرائیلی به جهانیان گوشزد می شود، به مراتب برای اسرائیل خطرناک می دانند؛ چرا که 15 درصد از اسرائیلی ها از طریق سرقت زندگی خود را اداره می کنند و 23 درصد آنها به بالاترین حد نا امیدی و یاس رسیده اند.»

این روزنامه در ادامه افزود: «محققان شرکت کننده در نشست سالانه "هرتزلیا" که در آن مسائل امنیتی و راهبردی اسرائیل بررسی می شود، نسبت به این مسئله به شدت هشدار دادند و وجود تضاد طبقاتی و متلاشی شدن جامعه اسرائیل به خاطر فقر را کمترین آثار این پدیده توصیف و بیان کردند: "اوضاع نا به سامان اقتصادی و اجتماعی که نتانیاهو برای اسرائیل به وجود آورده است، از بمب اتم ایران هم برای اسرائیل خطرناک تر خواهد بود."»

***نظر عجیب اتاق فکر کاخ سفید؛ حمایت از حمله به ایران

پایگاه خبری دبلیو ان دی امریکا (WND):مرکز مطالعاتی پیشرفت امریکا (CAP) که به اتاق فکر و محل ایده پردازی برای کاخ سفید شهرت دارد، در یک سیاست گذاری تعجب برانگیز، تاکید کرد که در شرایط خاص از حمله اسرائیل علیه تاسیسات هسته ای ایران حمایت می کند و این در صورتی است که مذاکرات بین المللی با ایران در نهایت شکست بخورد. این مرکز توسط "جان دي پادستا" تاسیس شده است، کسی که هم اکنون به عنوان مشاور ارشد اوباما و کاخ سفید، مشغول به خدمت است.

*** شکایت از روزنامه نگار اصلاح طلب

پیمان قاسم خانی نویسنده و بازیگر، یادداشتی را در دفاع از همسرش، بهاره رهنما نوشته و در آن توضیح داده که چرا می‌خواهد از کسی شکایت کند که به گفته او در فضای مجازی به رهنما توهین کرده است.

متن این یادداشت به شرح زیر است: من عضو هیچ‌کدام از شبکه‌های اجتماعى نيستم. هرگز هم نبوده‌ام. به همين دليل قواعد حضور در اين شبکه‌ها را نمی‌دانم. آقايى در صفحه فیس‌بوکش به همسر من، بهاره رهنما اهانت كرده. من هم چون اهل جواب دادن در فضاى مجازى نيستم از او شكايت کرده‌ام. به همين سادگى. اگر دادگاه تشخيص داد كه ايشان به ما اهانت کرده محكوم می‌شود، و اگر نشد كه پرونده بسته می‌شود و خلاص. يك شكايت حقوقى ساده است و نه هیچ‌چیز ديگرى.

می‌دانم كه روش درستش اين است كه این‌جور آدم‌ها را نديده بگيريم و بگذاريم در صفحات متروك شان با رفقايشان خوش باشند و می‌دانم كه تا دو روز ديگر همه اين ماجرا را فراموش کرده‌اند، ولى فكر می‌کنم همين نديده گرفتن‌ها و فراموش کردن‌هاست كه باعث جری‌تر شدن كسانى شده كه شبکه‌های مجازى را تبديل به ابزارى براى عقده‌گشایی و نفرت پراكنى کرده‌اند و به هر بهانه‌ای ديگران و بخصوص افراد شناخته‌شده را آماج حمله و توهين قرار می‌دهند. این‌طرف شكايت ما، فتوره چى، يكى از آن‌هاست. اگر از او شكايت می‌کنم، طرفم را همه فتوره چى هاى هتاك و بی‌اخلاق فضاى مجازى ايران می‌دانم. اگر او بهاره را به هر دليل نماد انحطاط فرهنگى جامعه می‌داند، من هم او و امثال او را از عوامل انحطاط اخلاقى جامعه می‌دانم، و به نظرم اين جرم كوچكى نيست.

اما مورد اين آدم كمى متفاوت است. او صرفاً يك آدم بددهن ساده نيست. او دوست دارد قهرمان باشد. شكايت ما از خودش را در صفحه‌اش تبديل به يك پرونده امنيتى كرده كه در آن خودش آدم خوبه‌هاست و من و بهاره مزدوران حكومتى، كه قرار است با توسل به نفوذمان و دوستان گردن‌کلفتی كه در دستگاه داريم او را به خاطر عقیده‌ و مواضع سیاسی‌اش به زندان بيندازيم، و شهید نمایی راه انداخته كه بیا و ببین.

 

***مراقب باشید این شبکه مافیایی کلاهتان را برندارد!

با وجود هشدارهای مکرر نهادهای ناظر در ایران، سودای خارج‌نشینی برخی از هموطنانمان را تا اندازه‌ای فریفته است که غالب آنان متوجه نمی‌شوند در دام دزدان سر گردنه -از نوع ماهواره‌ای- افتاده‌اند.

اپیزود 1) مرد سرمایه‌دار، کنترل به دست در حال تماشای تصاویر تبلیغی رنگارنگی بود که نشان از سودی کلان داشت. خانمی نیمه‌برهنه بر بال رؤیا صاحب آپارتمانی بزرگ می شد و تازه می‌توانست طعم شیرین زندگی را بچشد، اما دریغ...

اپیزود 2) مرد در حالی که زخم دلش سر باز کرده و استرس تمام وجودش را گرفته، با چشمانی پر اشک به خطایی می‌اندیشید که سرمایه زندگی اش را به باد فنا سپرده.

شاید شما هم تبلیغات پرزرق‌وبرق یکی از کمپانی‌های وابسته به تلویزیون ماهواره‌ای "جم"  را دیده باشید؛ تبلیغاتی که بهشتی دلفریب را پیش رویتان به تصویر می‌کشد.

ماجرا از این قرار است که این شبکه باز هم دست به کلاهبرداری زده است؛ این بار در کشور ترکیه.

یکی از سایت‌های معتبر مشاور املاک در کشور ترکیه تیتر زده: «شکایت از املاک داران ایرانی در شهر آنتالیا بالا گرفته است»

و در ادامه با اشاره به یک کمپانی وابسته به تلویزیون جم، نوشته: «شرکت "دستی لوکس" در شهر آنتالیا هر واحد آپارتمان را همزمان به چند نفر فروخته و این موضوع هم اکنون در دادگاه تحت بررسی است.»

با وجود هشدارهای مکرر نهادهای ناظر در ایران، سودای اقامت در ترکیه برخی از هموطنانمان را تا اندازه‌ای فریفته است که غالب آنان متوجه نمی‌شوند در دام دزدان سر گردنه -از نوع ماهواره‌ای- افتاده‌اند.

در تبلیغات اینچنینی ‌تلویزیون‌های فارسی‌زبان (به ویژه شبکه جم) مشتریان ساده‌دل با وعده دروغین «دریافت اقامت و حقوق شهروندی کشور مقصد، پس از خرید ملک» فریب داده می‌شوند.

در ماجرای فوق هم کلاهبرداران ماهواره‌ای با سوءاستفاده از کم اطلاعی مشتریان نسبت به قوانین کشور ترکیه، به راحتی برای خود زمان می‌خرند و در پایان نیز هیچ ردپایی از خود بر جا نمی‌گذارند.

این شبکه ید طولایی در چپاول ایرانیان دارد و پیش از این هم برخی هموطنانمان را سرکیسه کرده است.

قابل توجه آنکه چندی پیش شبکه ماهواره‌ای "کانال یک" (ChannelOne) که در کلاهبرداری از ایرانیان رقیب تلویزیون جم می‌باشد، بخشی از پرونده جم.تی‎وی را رسانه‌ای کرد.

"مهران عبدشاه" از مجریان سابقه‌دار تلویزیون‌های لس‌انجلسی، با حضور در برنامه "شهرام همایون" (مدیر کانال یک) سران تلویزیون جم را «کلاهبردار» و این شبکه ماهواره‌ای را «چپاولگر»ی خواند که در پوشش شرکت‌های جعلی، ساختمان‌های قلابی در دبی را به مردم بی‌خبر قالب می‌کنند.

وی ضمن اشاره به سابقه محکومیت "سعید کریمیان" (مدیر تلویزیون جم) در امارات، خاطرنشان کرد: «من پیش از این در تلویزیونم افشاگری کردم و پروژه‌های کلاهبرداری او را با اسم و نشانی به نمایش گذاشتم. حتی حکمی موجود است که دولت امارات مشخصا با اسم، او [سعید کریمیان] را به عنوان شخص کلاهبردار محکوم کرده است.»

اما این نقطه پایان کلاهبرداری‌های "گروه مافیایی جم" نیست. آن‌ها سوءاستفاده از نام و اعتبار شرکت‌های اروپایی را هم در کارنامه دارند.

***شام با گوشت خوک و شراب، خواب "من و تو" برای بی غیرتی

برنامه بفرمایید شام که از شبکه من و تو پخش می شود با هدف ترویج سبک زندگی ویرانگر غربی، قربانیان خود را به روش های مختلفی مورد هدف قرار می دهد.

این برنامه که ابتدا در قالب بحث و گفتگو و خنده وارد خانه ایرانیان شد بعد از تثبیت جایگاهش، شروع به فرهنگ سازی مسایلی است که از قبل روی آن تمرین شده. یکی از این اقدامات در برنامه بفرمائید شام، تبلیغ وسیع ترویج نجاست و حرام خواری برای مخاطب فارسی زبان است و خوردن گوشت خوک به همراه مشروب بدلیل آثار مخرب جسمی، روحی و روانی در اولویت قرار داده شده است.

به عنوان مثال در یکی از برنامه های بفرمایید شام میزبان به مهمان می گوید: من این ژله را با روغن حلال درست کرده ام. میزبان ادامه می‌دهد اکثر ژله ها با روغن خوک درست می‌شوند و من این را با روغن حلال درست کرده ام. مهمان هم با لحنی تحقیر آمیز می گوید: من اصلاً با خوردن روغن و گوشت خوک هیچ مشکلی ندارم خیلی هم دوست دارم و همیشه می‌خورم.

دانشمندان روس خرید و فروش گوشت خوک را در شهرهای روسیه ممنوع اعلام کرده اند و حتی این ممنوعیت در خیلی از کشورهای اروپایی اعمال می شود. اما در فیلم ها و سریال هایی که از شبکه هایی مثل فارسی وان و من و تو پخش می شود بطور واضحی استفاده از گوشت خوک به همراه شراب تبلیغ می شود.

از نقطه نظر بیولوژیکی خوک حیوانی کثیف است و در امور جنسی فوق العاده بی تفاوت و لاابالی است و علاوه بر تأثیر غذا در روحیات که از لحاظ علمی ثابت شده تأثیر گوشت خوک در خصوص لاابالی گری در مسائل جنسی مشهود است. خوک حیوانی است که اجازه می دهد نرهای دیگر با جفتش نزدیکی کنند و خودش هم با لذت می ایستد و این صحنه را نگاه می کند.

توله های خوک ها بخاطر همین لاابالی گری، پدر مشخصی ندارند که مشکل امروز جامعه غرب نیز همین است، فرزندان بی هویتی که پدرانشون معلوم نیست و طبق اعلام خود آمریکایی ها از هر 5 نفر 3 نفر این مشکل را دارند. بی غیرتی و بی تفاوتی به مسائل ناموسی امروز حرف اول را در غرب می زند. جایی که غذای اصلی آنها گوشت خوک است.

خوک شبیه ترین بدن را به انسان دارد به همین دلیل انگل های موجود در بدن این حیوان به راحتی به انسان منتقل می شود. این مشکل ابتدا در جنگ جهانی دوم در بین سربازان آلمان کشف شد و پزشکان آلمانی خیلی زود متوجه این موضوع شدند و گوشت خوک را از فهرست غذایی سربازهایشان حذف کردند.

گوشت خوک انسان را مانند خود این حیوان لابالی و بی غیرت می کند اما فاجعه اصلی خوردن گوشت این حیوان اسهال خونی، یرقان عفونی، بیماری باد سرخ که بصورت لکه های سرخ و دردناک همراه با سوزش شدید روی دست ها ظاهر می شود، دردهای مختلف مفصلی و مسمومیت هایی که به علت میزان چربی زیاد و اسید اوریک موجود در گوشت خوک ایجاد می شود و نکته جالب اینجاست که خوک حتی از خوردن مدفوع خود هیچ ابایی ندارد، مانند مریلین منسون خواننده متال و راک آمریکایی که روی صحنه اجرا مدفوع خودش را خورد و به شهرت رسید.

***رزمنده ای که دادِ صدام را درآورد

شهید محمدعلی صفا در سال ۱۳۲۸ در بجنورد چشم به جهان هستی گشود.

محمد علی پس از گذراندن مقطع تحصیلی ابتدایی در دبستان ابن سینا، دوره متوسطه را در دبیرستان همت به پایان رساند و سپس وارد ارتش شد. با توجه به این‌که هدف ارتش در آن هنگام تشکیل یک پایگاه کماندویی در ایران بود و شهید صفا نیز در رشته‌های مختلف ورزشی از جمله کاراته و کونگ‌فو مهارت ویژه‌ای داشت، پس از پشت سر گذاشتن دوره‌های انتخابی در ایران، برای تکمیل دوره‌های تخصصی کماندویی در پایگاه کماندویی رویال مارین انگلستان – معروف به «پایگاه موش‌های صحرا» – انتخاب گردید.

محمد علی به مدت یک سال، دوره کماندویی را در انگلستان گذراند و توانست علاوه بر دوره‌های تخصصی تارزان کورس، پریدن از ارتفاع‌های بلند آبشار و کوه و دوره‌های رزمی، مدرک تخصصی «S. P. S» شکار تانک را نیز از پایگاه مورد اشاره دریافت دارد. شهید صفا سپس به ایالات متحده فرستاده شد و موفق شد در پایگاه جان. اف. کندی پس از طی مراحل آموزشی سخت و طاقت‌فرسا، مدرک تخصصی انهدام ناوهای جنگی را هم از آمریکا کسب کند.

محمد علی از جمله کسانی بود که به‌ واسطه انجام عملیات‌های عالی و بی‌ نظیرش در پایگاه‌های کماندویی، برای دوره‌های کماندویی در جنگل‌های آمازون – که به «زندگی در شرایط سخت» معروف است – انتخاب شده بود.

با شروع جنگ تحميلي، شهيد صفا با قبول مسؤوليتهاي مختلف، فرماندهي کماندويي نيروي دريايي ارتش را براي نابودي رژيم عراق و آزادسازي خرمشهر برعهده گرفت. از آنجا که شهيد صفا آموزشهاي تخصصي کماندويي را در کشورهاي مختلف گذرانده بود، به تاکتيکهاي جنگي و استرا تژيکي اشراف کامل داشت.

همزمان با تجاوز عراق به خرمشهر، شهيد صفا همراه با 150 نفر از کماندوهاي ويژه نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران عازم خرمشهر شد. نفرات آن‌ها کم‌تر از یک دهم لشگر عراق بود، ۱۶۰ تانک لشگر متجاوز بعثی را منهدم کردند و ارتش صدام را به عقب راندند به‌گونه‌ای‌که‌ به‌علت خسارت سنگینی که کماندوهای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به لشگر تانک صدام وارد آوردند بعد از اشغال خرمشهر، صدام متجاوز، خرمشهر را «گورستان لشگر تانک» خود نامید.

پای‌مردی دلاوران کماندوهای نیروی دریایی ارتش جان‌برکف ما و افراد محلی و دیگر نیروها ادامه داشت تا بر اثر خیانت بنی‌صدر – رئیس‌جمهور وقت ایران که معتقد بود ارتش ایران بایستی عقب‌نشینی کند تا مذاکرات صلح آغاز شود – هیچ سلاح و مهماتی در اختیار کماندو‌ها قرار نگرفت و سرانجام با وجود مقاومت‌های بسیار کماندوهای نیروی دریایی ارتش و پس از انهدام صد‌ها تانک و تار و مار نمودن لشکر تجاوزکار عراق، محمدعلی صفا در تاریخ 4 مهرماه سال ۱۳۵۹ هجری شمسی در پی وقوع انفجار خمپاره و اصابت ترکش به ناحیه پیشانی، پا و پهلو در سن سی و یک سالگی به درجه رفیع شهادت نائل آمد و عاشورائی گشت.

***عربستان بمب اتم ساخت، ایران منتظر اجازه امریکاست!

تلویزیون "کلمه"  از شبکه‌های ماهواره‌ای مروج وهابیت است که با هدف تأثیرگذاری بر مخاطبان فارسی‌زبان راه‌اندازی شده است.

رژیم عربستان سعودی سالانه میلیون‌ها دلار برای فعالیت علیه مبانی اعتقادی مذهب تشیع و تضعیف نظام جمهوری اسلامی ایران به این تلویزیون ماهواره‌ای تزریق می‌کند. از لحاظ فنی هم شبکه "العربیه"  متولی آموزش پرسنل و طراحی برخی برنامه‌های تلویزیون کلمه می‌باشد.

چنان‌که می‌دانید، حکومت آل سعود به شدت از مختومه شدن پرونده هسته‌ای کشورمان بیم‌ناک بوده و تا به امروز تمامی امکانات خود را برای شکست مذاکرات جاری بسیج کرده است.

در همین راستا، بعد از پایان ضرب الأجل توافقنامه ژنو و اعلام عدم دستیابی طرفین به توافق جامع، "محمدباقر سجودی" مجری و کارشناس این شبکه وهابی، با شیطنت و خوشحالی خطاب به ایرانیان گفت: «عربستان با زرنگی توانست بمب اتم درست کند، اما شما اینهمه خرج کردید و هنوز هم منتظر اجازه آن‌ها [امریکا] هستید.»

نامبرده با تأکید بر اینکه حکام عربستان سعودی در ازای پرداخت کمک‌های مالی کلان به پاکستان، این کشور را به حیاط خلوت خود تبدیل کرده‌اند، ادامه داد: «عربستان از شرایط منطقه و همسایه هسته‌ای پاکستان (هند) استفاده کرد و از پاکستان خواست که بمب اتم تولید کند و این به نفع عربستان است.»

به نظر می‌رسد روی آنتن رفتن ماجرای "تولید بمب هسته‌ای برای رژیم آل سعود در خاک پاکستان" برای شبکه وهابی کلمه -و همچنین گوینده عبارات فوق- خالی از تبعات نباشد و دور از انتظار نیست که این گاف فاحش در آینده نزدیک با واکنش‌هایی در داخل و خارج عربستان همراه شود.

لازم به یادآوری است که جمهوری اسلامی ایران بر اساس فتوای شرعی رهبر معظم انقلاب اسلامی و بایسته‌های انسانی-اخلاقی-قانونی، هیچ‌گاه به دنبال تولید سلاح هسته ای نبوده و نخواهد بود.

***سقوط قیمت نفت با تصمیم جدید اوپک برای تولید

وب سایت بخش فارسی شبکه "بی بی سی"  اعلام کرد: «اندکی بعد از اعلام رسمی اوپک مبنی بر ثابت ماندن سقف تولید روزانه آن سازمان در حد ۳۰ میلیون بشکه، قیمت‌های جهانی نفت سقوط کرد و به کمترین سطح در چهار سال اخیر رسید.»

بر اساس این گزارش، قیمت هر بشکه نفت خام برنت دریای شمال که از نفت‌خام‌های شاخص در بازار جهانی نفت به شمار می‌رود، تا ۷۴ کاهش یافت و قیمت هر بشکه نفت خام "وست‌تگزاس اینترمدیت" نیز تنها اندکی بیش از ۷۰ دلار شد.

بی بی سی افزود: «یکصدوشصت‌وششمین نشست وزیران سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) روز جمعه، ۲۷ نوامبر، در وین برگزار شد. آنها دوره دبیرکلی عبدالله بدری را هم شش ماه دیگر تمدید کرده‌اند.»

این گزارش قیمت‌های جهانی نفت در هفته‌های اخیر مدام در حال افزایش بوده است و گفته می‌شد که گروهی از اعضای اوپک خواستار کاهش سقف تولید نفت آن سازمان هستند، هرچند عربستان سعودی، بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت اوپک بارها اعلام کرد که کاهش تولید نفت، بهترین شیوه برای جلوگیری از کاهش سطح قیمت‌ها نیست.

بی بی سی یادآور شد: «رایزنی وزیران اوپک درباره تصمیم احتمالی آن سازمان در دو روز گذشته در وین در جریان بوده است.»

این شبکه انگلیسی افزود: «ایران یکی از کشورهای طرفدار کاهش سقف تولید نفت اوپک خوانده می‌شد و "بیژن زنگنه" پیش از حضور در نشست رسمی اوپک، با وزیران چند کشور عضو از جمله ونزوئلا، عراق و عربستان سعودی مذاکره کرده بود.»

***توطئه برای نرسیدن به توافق هسته ای

نشریه فرانسوی "لوموند" (Le Monde) در یادداشت کوتاهی با اشاره به عدم توافق هسته ای میان ایران و کشورهای گروه ١+۵ می نویسد: در ایران پس از عدم رسیدن به توافق هسته‌ای، زمان برای شناسائی "متهمان" ایفای نقش در جهت عدم توافق فرا رسیده است.

به نوشته لوموند، پس از تمدید هفت ماهه مذاکرات هسته ای و ناکامی تهران نسبت به رفع تحریم‌های بین المللی، فرضیه های گوناگونی در این راستا مطرح شده است.

نشریه عصر چاپ پاریس در این یادداشت با اشاره به پاره ای از اظهار نظرها در شبکه‌های اجتماعی و برخی رسانه‌ها آمده است: برخی عربستان سعودی، رقیب عمده ایران در منطقه و برخی اسرائیل را مسئول عدم رسیدن به این توافق تاریخی می‌دانند.

به نوشته لوموند، سفر غیرمترقبه‌ی وزیر امور خارجه عربستان به وین و اظهارات بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، از نقطه نظر کاربران شبکه‌های اجتماعی و برخی رسانه‌ها و نشریات شواهدی بر این ادعا هستند.

این نشریه فرانسوی زبان می افزاید: اما به عقیده شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، عدم وجود روابط دیپلماتیک میان جمهوری اسلامی و ایالات متحده آمریکا موجب شد تا ایران نتواند شرایط خود را بر طرف مقابل تحمیل نماید و رهبر جمهوری اسلامی نیز نسبت به اتحاد میان کشورهای غربی و آمریکا برای به زانو درآوردن نظام اسلامی به بهانه پرونده هسته ای ایران تأکید کرد.

***واکنش رییس دفتر خاتمی به سیاست و هوش حسن روحانی

"محمد علی ابطحی" رییس دفتر سید محمد خاتمی در تازه ترین اظهارات فیسبوکی خود در واکنش به رای اعتماد مجلس شورای اسلامی به "محمد فرهادی" از هوش و سیاست حجت الاسلام حسن روحانی  تشکر کرد.

وی با اشاره به رای اعتماد مجلس نوشت: «آقای روحانی سیاستمداری است به غایت با هوش. از همین مجلس، بی آن که دعوا کند و تشنج بیافریند با صبر و حوصله برای آقای فرهادی که وزیری است اصلاح طلب، باهوش و مدیر رای گرفت.»

ابطحی در ادامه تصریح  کرده است: «در افکار عمومی فضایی به وجود آمده بود که مخالفان کاندیداهای وزارت پیشنهاد های قبلی، پیشقدم رای دادن به وزیری شدند که در دوران اصلاحات وزیر کارآزموده و توانا و سیاستمداری آرام بود. دویاره باید از سیاست های آقای روحانی تشکر کرد.»

***حاکمان ایران استاد محاسبه هستند

روزنامه "تلگراف"  در مقاله ای با عنوان «اوباما آماده استفاده از زور باشد» به طرح پیشنهاد اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران از سوی امریکا پرداخت.

در بخش هایی از این نوشتار که وب سایت "روز آنلاین" آن را منتشر نموده آمده است:

« در مذاکره با ایران، انعطاف نشان دادن ایده خوبی نیست. با این حال انعطاف بسیار، سنگ‌بنای استراتژی باراک اوباما در مذاکرات حال حاضر است. این اشتباه است. آیت‌الله خامنه‌ای با مشاهده استیصال اوباما، فهمیده است که صبر کردن جریمه جدیدی ندارد و به روحانی هم اجازه نمی‌دهد امتیازات واقعی بدهد. در حالیکه برخی ادعا می‌کنند مذاکرات پیشرفت داشته اما پرونده‌ چیز دیگری می‌گوید. ایران  تجهیزات پلوتونیوم اراک را حفظ کرده است. ایران اصرار دارد ده‌ها هزار سانتریفیوژ خود را نگه دارد و تحریم‌ها بلافاصله برداشته شود.

فقط یک راه برای حل این تمرد وجود دارد. پرزیدنت اوباما باید محاسبات ایران را بر هم بزند. برای این کار، باید تهدید نظامی خود علیه جمهوری اسلامی را افزایش بدهد. گزینه نظامی علیه ایران بسیار پیچیده است. بسیاری از زیرساخت‌های هسته‌ای ایران مجهز به دفاع ضدهوایی است. هرگونه عملیات تنها می‌تواند سه یا چهار سال توانایی هسته‌ای این کشور را به تعویق بیندازد. توانایی نظامی آمریکا بسیار زیاد است و می‌تواند به زیر زمین نفوذ کند و حملات متعددی را انجام دهد. مسلما حمله هوایی می‌تواند موجب مقابله به مثل ایران با موشک‌هایش شود، قایق‌های کوچک در خلیج فارس اقدام به حمله کنند.

در عین حال که تندروهای ایران نترس هستند، واقع‌گرا هم هستند. قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران را در نظر بگیرید. در حال حاضر او هر روز در عراق دیده می‌شود و نیروهای ایران را علیه داعش فرماندهی می‌کند. او همچنین مسئول حملات زیادی علیه نیروهای آمریکا و بریتانیا در عراق است. در جایی که داعش، جانی و یاوه‌گو هستند، حاکمان ایران استاد محاسباتند و هر لحظه با توجه به فرصت‌ها و خطرها استراتژی تعریف می‌کنند.

بر این اساس اوباما باید حضور نظامی خود را در منطقه افزایش دهد. او باید بی‌صبری خود در مقابل بازی دیپلماتیک ایران را نشان دهد.»

***اقدام نهایی ابوبکر البغدادی برای قرنطینه کردن موصل

روزنامه الدیار نوشت:«منابع خبری در استان نینوا خبر دادند: "فرماندهان گروهک تروریستی داعش (پنجشنبه) به دستور ابوبکر البغدادی کلیه شبکه ها و دکل های مربوط به تلفن همراه در شهر موصل را قظع کردند."»

این روزنامه لبنانی در ادامه نوشت:«فرماندهان داعش از طریق شبکه ماهواره ای خود که در آن سخنرانی های ابوبکر البغدادی پخش می شود، این خبر را اعلام کردند. قطع کلیه شبکه های تلفن همراه به خاطر ارتباط نگرفتن شهروندان موصلی با خارج از شهر صورت گرفته تا امنیت داعشی ها بیشتر تامین شود. رهبران داعش تاکید کردند که برای جدا کردن موصل از دیگر استان های عراق هیچ وقت این شبکه ها را به جریان نخواهند انداخت.»

***انتصاب خواهر کوچک رهبر کره شمالی به سمتی بزرگ

روزنامه القدس العربی نوشت: «خواهر کوچک رهبر کره شمالی  با 27 سال سن در حزب حاکم این کشور به سمت بزرگی منصوب شد.»

این روزنامه در ادامه نوشت: «"كيم يو جونغ پیشتر شایعاتی در رسانه ها در خصوص وی مبنی بر نقش داشتنش در اداره حکومت برادرش منتشر شده بود؛ ولی منابع رسمی از انتصاب كيم يو جونغ به عنوان نائب رئیس هئیت مرکزی حزب حاکم کره شمالی خبر دادند.»

***اردوگاه سری آموزش مخالفان سوری در قطر

شبکه "المنار" لبنان گزارش داد که منابع خبری از وجود یک اردوگاه آموزشی سری افراد موسوم به مخالفان مسلح سوری در قطر در نزدیک مرزهای عربستان سعودی خبر دادند و افزودند این اردوگاه با همکاری آمریکا ایجاد شده است.

بنا بر این گزارش، قطر آموزش مخالفان مسلح سوری را به صورت سری و با کمک آمریکا انجام می دهد.

رویترز به نقل از منابع آگاه اعلام کرد این پایگاه آموزشی در مرزهای قطر و عربستان قرار دارد. پایگاه العدید بزرگترین پایگاه هوایی آمریکا در خاورمیانه به شمار می رود که در منطقه نظامی ممنوعه قرار دارد و مسئولیت محافظت از آن بر عهده نیروهای ویژه قطری است.

برنامه آموزشی این اردوگاه شامل عناصر گروه موسوم به ارتش آزاد و افراد مسلح موسوم به مخالفان میانه روی سوری می شود که تقریبا از یک سال پیش آغاز شده است.

طبق این گزارش، گروه های کوچک دوازده تا بیست نفره، در سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا "سیا" مورد بررسی قرار می گیرند و زمانی که ثابت شود با گروه های تروریستی هیچ ارتباطی ندارند، به ترکیه و سپس قطر منتقل می شوند و پس از آن به پایگاه نظامی برده می شوند. هر گروه به مدت دو تا سه ماه آموزش می بینند و مواردی از قبیل کمین گذاری را آموزش می بینند و سپس گروه های دیگر برای آموزش به آنجا می آیند.

***سرنوشت گروگان‌های هندی داعش در هاله ای از ابهام

دولت هند درباره سرنوشت ۳۹ تبعه هندی که حدود شش ماه پیش توسط گروه تروریستی داعش در نزدیکی شهر موصل گروگان گرفته شدند، اعلام کرده که تصور می‌کند آنها زنده هستند.

شوشما سواراج، وزیر خارجه هند، گفت که تلاش‌ها برای یافتن آنها ادامه دارد، اگرچه تاکنون ارتباط مستقیمی با آنها برقرار نشده است.

وزیر خارجه هند به اعضای پارلمان گفت اطلاعاتی که "کشورها و نهادهای دوست" ارائه کرده‌اند نشان می‌دهد که تروریست های داعش این ۳۹ کارگر هندی را نکشته‌اند.

چیزی حدود ۱۰ هزار کارگر هندی در عراق شاغلند، اما گفته می‌شود که عده معدودی در مناطق خطرناک به سر می‌برند.

کارگرانی که داعش در موصل به گروگان گرفت، برای یک شرکت ساختمانی ترکیه‌ای کار می‌کرده‌اند.

به گزارش بی بی سی، شماری از شهروندان ترکیه نیز در روزهای آغازین تصرف شهرهای بزرگ عراق توسط داعش گروگان گرفته شدند که البته پس از مدتی آزاد شدند.

۴۶ پرستار هندی نیز که در شهر تکریت کار می‌کردند سرنوشت مشابهی داشتند و پس از حدود یک ماه آزاد شده و به هند بازگشتند.

***واکنش عجیب زیباکلام به شیوه رای آوردن محمد فرهادی

صادق زیباکلام در باره رای مجلس به دکتر محمد فرهادی نوشت: از نظر سوابق اجرايي  او دست كمي از قبلي‌ها ندارد.

وزير علوم در دولت آقاي ميرحسين موسوی، رييس دانشگاه تهران به درخواست آقاي هاشمی رفسنجانی و وزير بهداشت و درمان و آموزش پزشكي در دولت اصلاحات. بنابراين گفتن اينكه وي با آن چهار نفر قبلي فرق دارد، بيشتر يك طنز سياسي است.

بنابراين اين سوال مطرح مي‌شود كه چرا تندروها به او راي موافق دادند و به آن چهار نفر قبلي نه؟ بخشي از پاسخ بازمي‌گردد به شرايط امروزي و وضعيتي كه دولت حسن روحاني پيدا كرده است. يقينا اگر روحاني، دكتر فرهادي را همان ابتدا معرفي كرده بود، تندروها به او راي نمي‌دادند. بنابراين روحاني جبهه پايداري را عملا دور زد.

دليل دوم كه شايد از جهاتي مهم‌تر از دليل اول هم است، حكم حكومتي مقام معظم رهبري در مورد تداوم سرپرستي نامحدود آقاي دكتر نجفي بر وزارت علوم بود. حكم رهبري به معناي آن است كه دكتر نجفي عملا مي‌تواند تا آخر دولت يازدهم به عنوان سرپرست وزارتخانه عمل كند. ميزان عدم محبوبيت دكتر نجفي براي تندروها به مراتب بيش از فرهادي است.

به عبارتي ديگر در مواجهه با سرپرستي دكتر نجفي از يك سو و از سوي ديگر وزارت دكتر فرهادي، تندروها از ميان بد و بدتر - به نظر خودشان- يقينا بد را انتخاب كردند.

دليل سوم تن ندادن حسن روحاني به عقب‌نشيني در برابر تندروها بود. مي‌دانيم كه اصل دعوا نه بر سر فتنه بود نه بر سر امضاي نامه بود و نه بر سر حوادث بعد از انتخابات رياست‌جمهوري سال ٨٨. مشكل اساسي و بنيادي اصولگرايان تندرو در رابطه با دانشگاه‌ها آن است كه آنان مي‌خواهند شرايط و وضعيت بعد از ٢٢ خرداد ٨٨، مجددا بر دانشگاه‌هاي كشور حاكم شود. يعني باز مجددا كميته‌هاي انضباطي فعال شوند و با احضار دانشجوياني كه فعاليت سياسي مي‌كنند و «ستاره‌دار» كردن‌شان و محروم كردن‌شان از تحصيل، باز همان فضاي بين سال‌هاي ٩٢-٨٨ را به دانشگاه‌ها بازگردانند و چون نه نامزدهايي كه معرفي شدند و نه دكتر فرجي دانا حاضر نبودند آن شرايط را مجددا بر دانشگاه‌ها حاكم كنند لذا تندروها به آنان راي مخالف مي‌دادند.

***خاطره ای تلخ از زبان رئیس جمهور

در سال‌ ۱۳۵۴، برای‌ سخنرانی‌ جشن‌ نیمه‌ی‌ شعبان‌، عصر آن‌ روز به‌ گرمسار رفته‌ بودم‌. پس‌ از سخنرانی‌ با اتومبیل‌ پیكان‌ خودم‌ و با كمی‌ عجله‌ به‌ سمت‌ تهران‌ حركت‌ كردم‌ تا به‌ برنامه‌ی‌ سخنرانی‌ بعد از نماز مغرب‌ و عشا در مسجدی‌ در غرب‌ تهران‌ در منطقه‌ی‌ سلسبیل‌ برسم‌.

در جاده‌ی‌ گرمسار ـ ایوانكی‌ منطقه‌ای‌ به‌ نام‌ سردره‌ است‌ كه‌ آن‌ زمان‌ دارای‌ پیچ‌ و خم‌ زیاد و قسمت‌هایی‌ از جاده‌ هم‌ كنار دره‌ بود كه‌ البته‌ اكنون‌ جاده‌، توسعه‌ یافته‌ و اصلاح‌ شده‌ است‌. من‌ با سرعت‌ در حال‌ حركت‌ بودم‌. در یكی‌ از آن‌ پیچ‌ها متوجه‌ پیكان‌ سبز رنگی‌ شدم‌ كه‌ از روبه‌رو با انحراف‌ به‌ چپ‌ به‌ سمت‌ من‌ می‌آمد. من‌ برای‌ اینكه‌ با ماشین‌ روبه‌رو برخورد نكنم‌، ماشین‌ را به‌ شانه‌ی‌ خاكی‌ جاده‌ هدایت‌ كردم‌ و هم‌زمان‌ از ترمز استفاده‌ كردم‌ كه‌ متأسفانه‌ ماشین‌ چرخید و به‌ سمت‌ چپ‌ جاده‌ منحرف‌ شد و از جاده‌ خارج‌ و به‌ تپه‌ی‌ روبه‌رو برخورد و از آنجا به‌ كف‌ دره‌ای‌ كه‌ عمقی‌ بیش‌ از ده‌ متر داشت‌ غلطید.

بر اثر ضربه‌ بر سرم‌، مدت‌ كوتاهی‌ بی‌هوش‌ شدم‌ و وقتی‌ به‌ هوش‌ آمدم‌، نتوانستم‌ موقعیت‌ خودم‌ را درست‌ تشخیص‌ دهم‌. كم‌ كم‌ متوجه‌ شدم‌ اتومبیل‌ من‌ كاملاً واژگون‌ شده‌ و سقف‌ آن‌ روی‌ زمین‌ است‌. من‌ هر چه‌ تلاش‌ می‌كردم‌، راهی‌ پیدا نمی‌كردم‌ تا از ماشین‌ خارج‌ شوم‌. چون‌ درب‌های‌ ماشین‌ به‌ سقف‌ پرس‌ شده‌ و سقف‌ هم‌ فرورفتگی‌ پیدا كرده‌ بود. بالاخره‌ با زحمت‌ فراوان‌ توانستم‌ از قسمت‌ شیشه‌ی‌ درب‌ سمت‌ راننده‌، خودم‌ را بیرون‌ بكشم‌ و از ماشین‌ خارج‌ شوم‌. خروج‌ من‌ از ماشین‌ آن‌قدر دشوار بود كه‌ وقتی‌ افسر راهنمایی‌ و رانندگی‌ برای‌ بازدید صحنه‌ به‌ پایین‌ دره‌ آمده‌ بود، باور نمی‌كرد كه‌ من‌ از ماشین‌ خارج‌ شده‌ام‌ و می‌پرسید:

چطور توانستید از ماشین‌ خارج‌ شوید. به‌ هر حال‌ وقتی‌ از ماشین‌ خارج‌ شدم‌، بلافاصله‌ خود را به‌ بالای‌ دره‌ رساندم‌. محل‌ سقوط‌ من‌ در كف‌ دره‌ به‌ گونه‌ای‌ بود كه‌ سرنشینان‌ اتومبیل‌های‌ عبوری‌ نمی‌توانستند ماشین‌ من‌ را ببینند، بنابراین‌ چاره‌ای‌ نبود جز آنكه‌ خود را به‌ بالای‌ دره‌ برسانم‌. وقتی‌ به‌ بالای‌ دره‌ رسیدم‌ و از كنار جاده‌ به‌ ماشین‌ خودم‌ نگاه‌ كردم‌، تازه‌ متوجه‌ خطر شدم‌ و بدنم‌ شروع‌ به‌ لرزیدن‌ كرد و دیدم‌ نه‌ كفشی‌ به‌ پا دارم‌ و نه‌ عمامه‌ای‌ بر سر. كنار جاده‌ نشستم‌ و بلافاصله‌ چند اتومبیل‌، توقف‌ كردند و همه‌ از وضع‌ ماشین‌ و زنده‌ماندن‌ من‌ دچار حیرت‌ شده‌ بودند.

چون‌ می‌دانستم‌ آقای‌ اكرمی‌ در آن‌ ساعت‌ در ایوانكی‌ سخنرانی‌ دارد، لذا با یك‌ ماشین‌ خودم‌ را به‌ ایوانكی‌ رساندم‌ و به‌ مسجدی‌ رفتم‌ كه‌ در آنجا ایشان‌ سخنرانی‌ می‌كرد. وقتی‌ وارد حیاط‌ مسجد شدم‌، بدون‌ عمامه‌ و كفش‌ و با سر و صورت‌ خاكی‌، افرادی‌ كه‌ در حیاط‌ مسجد بودند و من‌ را می‌شناختند، شوكه‌ شدند. فوری‌ برای‌ من‌ كفش‌ آوردند. سر و صورت‌ را شستم‌ و چند دقیقه‌ای‌ استراحت‌ كردم‌ تا منبر آقای‌ اكرمی‌ تمام‌ شد و با هم‌ به‌ تهران‌ آمدیم‌. ورودی‌ شهر تهران‌، در خیابان‌ خراسان‌ دوستی‌ داشتم‌ كه‌ آنجا نمایشگاه‌ اتومبیل‌ داشت‌. او اهل‌ خوانسار و از فعالین‌ هیئت‌ خوانساری‌ها در تهران‌ بود كه‌ مدتی‌ من‌ در آن‌ هیئت‌ منبر می‌رفتم‌. مقابل‌ نمایشگاه‌ وی‌ پیاده‌ شدم‌ و حادثه‌ را برایش‌ تعریف‌ كردم‌. ایشان‌ گفت‌: باید برویم‌ محل‌ حادثه‌ را ببینیم‌ و اینكه‌ چگونه‌ باید ماشین‌ را از دره‌ خارج‌ كنیم‌ و به‌ تهران‌ بیاوریم‌. به‌ اتفاق به‌ محل‌ تصادف‌ بازگشتیم‌ و موقعی‌ رسیدیم‌ كه‌ هوا رو به‌ تاریكی‌ بود. بعد دیدیم‌ جمعیت‌ زیادی‌ ایستاده‌اند، افسر راهنمایی‌ هم‌ آنجا بود. من‌ رفتم‌ و خودم‌ را به‌ افسر راهنمایی‌ معرفی‌ كردم‌ و گفتم‌ كه‌ راننده‌ی‌ این‌ ماشین‌ من‌ هستم‌. او باور نمی‌كرد و می‌گفت‌: امكان‌ ندارد شما راننده‌ی‌ این‌ ماشین‌ باشید، زیرا با وضع‌ این‌ ماشین‌، راننده‌ نمی‌تواند سالم‌ باشد!

با هم‌ كنار ماشین‌ رفتیم‌. از من‌ پرسید: اگر شما راننده‌ی‌ این‌ ماشین‌ بودید، چطور از ماشین‌ خارج‌ شدید؟ محل‌ بیرون‌ آمدن‌ را به‌ وی‌ نشان‌ دادم‌، اما او پافشاری‌ می‌كرد كه‌ از این‌ ماشین‌ نمی‌توانسته‌اید خارج‌ شوید. به‌ او گفتم‌: می‌شود یا نمی‌شود، راننده‌ی‌ ماشین‌ من‌ هستم‌! گرچه‌ در این‌ حادثه‌ خونی‌ از بدنم‌ نیامد، اما سر و سمت‌ چپ‌ بدنم‌ كاملاً متورم‌ و سیاه‌ شده‌ بود. تعدادی‌ از مردم‌ گرمسار هم‌ كه‌ موضوع‌ را شنیده‌ بودند، به‌ محل‌ حادثه‌ آمده‌ بودند و از اینكه‌ من‌ را سالم‌ می‌دیدند، خیلی‌ خوشحال‌ بودند.

آخر شب‌ به‌ تهران‌ بازگشتیم‌ و فردای‌ آن‌ روز با جرثقیل‌ اتومبیل‌ را به‌ تهران‌ حمل‌ كردیم‌. سلامت‌ من‌ در این‌ حادثه‌ی‌ خطرناك‌ بنا به‌ تعبیر همه‌ی‌ افرادی‌ كه‌ ماشین‌ را در كف‌ دره‌ دیده‌ بودند و حتی‌ افسر راهنمایی‌، به‌ یك‌ معجزه‌ شبیه‌تر بود. شاید بتوان‌ گفت‌ چون‌ روز مبارك‌ نیمه‌ی‌ شعبان‌ بود و من‌ هم‌ برای‌ شركت‌ در جشن‌ میلاد حضرت‌ ولیعصر (عج‌) و سخنرانی‌ به‌ آنجا رفته‌ بودم‌ و در بازگشت‌ هم‌ برای‌ یك‌ سخنرانی‌ دیگر به‌ همین‌ مناسبت‌ عازم‌ تهران‌ بودم‌، لطف‌ خداوند و عنایت‌ آن‌ حضرت‌ كه‌ صاحب‌ عصر و زمان‌ است‌، باعث‌ نجات‌ من‌ شد.

منبع: كتاب خاطرات حجت الاسلام دكتر حسن روحانی، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامی؛،ص ۱۳۸۸

*** حمله ضدانقلاب سلطنت‌طلب به عامل موساد!

«امیرحسین جهانشاهی» که سابقه آموزش دیدن و همکاری با سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی موساد را در پرونده خود دارد و هیچگاه آن را مخفی نکرده است، چندی پیش در سخنان مضحک مدعی شد که پس از ۳۵ سال و حداکثر تا بهار سال ۱۳۹۴ به ایران بازخواهد گشت!

این ضدانقلاب که از سرمایه‌گذاران اصلی و مرد پشت‌پرده شبکه‌های ماهواره‌ای ضدفرهنگی و ضدانقلاب «من و تو» و «رها» است، فردی است که ارتباط نزدیکی با محافل صهیونیستی و عناصر فرقه ضاله بهائیت دارد. جهانشاهی دارای تابعیت اسرائیلی است و با گذرنامه فرانسوی در کشورهای مختلف تردد می‌کند. همچنین وی ارتباط نزدیکی به خاندان منحوس پهلوی کرد.

«امیرحسین جهانشاهی» که در جریان حواشی اخیر توافق‌نامه همکاری بین دو باشگاه فوتبال پرسپولیس ایران و رئال مادرید اسپانیا نام وی دوباره شنیده شد، بدون اشاره به ارتباط خود با مسئولان رژیم صهیونیستی و خیانت‌های متعدد به ملت ایران، مدعی شد که در ۳۵ سال اخیر در تبعید بوده است!

حال، مه‌لقا فخرآور ضدانقلاب سلطنت‌طلب مقیم پاریس و خواهر «امیرعباس فخرآور» ضدانقلاب همکاری سازمان سیا و موساد، و خواهرزاده «رضا خان میرپنج»، در صفحه فیسبوک خود با حمله به جهانشاهی به دلیل سخنان اخیر وی مبنی برای بازگشت قریب‌الوقوع به ایران، از فاجعه‌ای بزرگ خبر داد و نوشت: “دست اشخاصی که به رضا پهلوی (ربع پهلوی) در حال حاضر چسبیده‌اند را این آقا تو دست‌های آقای پهلوی گذاشتند!”

خواهرزاده «رضا میرپنج»، «امیرحسین جهانشاهی» را عامل جمهوری اسلامی‌نامید و نتیجه گرفت که وی عوامل مرتبط با جمهوری اسلامی‌را در اطراف ربع پهلوی قرار داده است(!) مه‌لقا فخرآور همچنین جهانشاهی را متهم کرد که بخواطر پول می‌خواهد مبارزه در راه آزادی(!) با جمهوری اسلامی‌را رها کند.

خواهرزاده «رضا میرپنج» نمی‌داند که اکثر افراد ضدانقلاب و مدعی مبارزه با جمهوری اسلامی‌برای کسب کسب ثروت و کاسبی به این شغل روی آورده‌اند.

***یک شیرخوار هفت روزه از فاضلاب شهری پیدا شد

دوچرخه سوارانی که در حال دوچرخه سواری صبح گاه در حومه شهر سیدنی استرالیا بودند به طور ناگهانی صدای عجیب و حیرت انگیزی از گریه نوزادی از زیر خیابان می‌شنوند.

آنها پس از شنیدن صدا و مشکوک شدن به این قضیه متوقف شده و درب چاه فاضلاب و آبگیر خیابان را برداشته و ناگهان با نوزادی روبرو می شوند که در آن زیر رها شده و گریه می‌کند.

پس از روبرو شدن با این صحنه فوراً پلیس را مطلع کرده و پلیس در صحنه حاضر و اقدام به خارج کردن این شیرخوار هفت روزه از کف معبر فاضلاب و آبگیر شهری که 2.5 متر زیر خیابان بود، می‌کند.

این شیرخوار هم اکنون در شرایط ویژه در بیمارستان به سر می‌برد. خانمی 30 ساله متهم به قتل عمد نیز طبق گزارش پلیس محلی در رابطه با این پرونده دستگیر شده است.

محققان پلیس اعلام کردند که این شیرخوار هفت روزه یک روز بعد از به دنیا آمدن در این معبر فاضلاب و آبگیر شهری رها شده است و تا لحظه پیدا شدن 6 روز به صورت معجزه آسا زنده مانده است.

***پیشنهاد عجیب استقلالی ها به سرمربی سابق!

پس از رسیدن نیم فصل به خط پایانی، مدیران باشگاه پیکان و منصور ابراهیم زاده، با یکدیگر به بن بست رسیدند و در این میان ابراهیم زاده تصمیم گرفت تا به صورت توافقی از پیکان جدا شود.

در ابتد صحبت از حضور مربیانی همچون کرانچار و برانکو در راس کادر فنی این تیم بود اما به یکباره گزینه های داخی روی میز مدیران پیکان قرار گرفتند.

پرویز مظلومی و صمد مرفاوی از جمله مربیانی هستند که پیکانی ها با آنها وارد مذاکره شدند اما روند مذاکرات به گونه ای پیش رفته که مرفاوی برای نشستن روی نیمکت پیکان شانس بیشتری پیدا کرده است.

با اینکه هنوز حضور وی در پیکان نهایی نشده اما گویا استقلالی ها به او پیغام داده اند که در صورت رفتن به پیکان، اجازه جدایی سعدی دقیقی را صادر کنند.

استقلالی ها در زمان مربیگری ابراهیم زاده، قول آبی پوش شدن دقیقی را از وی گرفته بودند اما حالا تمام معادلات خود در این زمینه را بر هم خورده می بینند.

***دایی برای باخت پرسپولیس در دربی پول خرج کرده بود

حمید درخشان و علی دایی همچنان با هم مشکل دارند و کم پیغام و پسغام برای هم نمی فرستند.

درخشان بعد از برد پرسپولیس در دربی با کنایه گفت: «پول خرج کرده بودند تا دربی را ببازیم!»

نزدیکان درخشان فاش کرده اند کنایه او به علی دایی بوده است؛ سرمربی سابق قرمزها.

درخشان توضیح اضافه ای در این باره نداد و وقتی خبرنگاران از او سوال کردند؛ «منظورتان چه کسی است؟» تنها لبخند زد.

***پشیمانی هافبک استقلال از تصمیم خبرسازش

هافبک ملی پوش استقلال در مذاکره با سرمربی تیم شان، از ماندنش در این تیم و در نیم فصل دوم گفته است.

آندارنیک تیموریان این روزها به یکی از معترضان استقلال تبدیل شده است، بازیکنی که در چند وقت اخیر بارها از جدایی اش از این تیم و در صورت عدم رفع مشکلات مالی اش صحبت کرده است.

حتی بعد از دربی هم حرف های تندی را به زبان آورد و تلویحا از تیم آبی پوش هم خداحافظی کرد. این بازیکن در تمرین روز دوشنبه هم غیبت داشت تا شایعات پیرامون وی، بیشتر از قبل شود.

در مصاحبه ای که از تیموریان پس از دربی منتشر شد او گفته بود: "اگر پولم را ندهند خداحافظ استقلال!" این در حالی بود که آندو در دربی عملکرد ضعیفی داشت و هواداران منتظر عذرخواهی او بودند.

در چند روز اخیر انتقادات زیادی از سوی هواداران استقلال علیه آندرانیک در فضای مجازی صورت گرفته و این موضوع باعث ناراحتی آندو شده است.

آندو که روز گذشته در تمرین حاضر شده بود، در صحبتی که با امیر قلعه نویی داشته، به نوعی مشکلاتش را مطرح کرده و ژنرال هم قول هایی در این خصوص به او داده تا این بازیکن ارمنی از انصرافش برای جدایی از جمع آبی پوشان خبر بدهد.

آندو در گفتگویی کوتاه با تکذیب اظهارات منصوب به او در پایان دربی گفت: «من پس از دربی اصلا اسم پول را به زبان نیاوردم و حرفی از پول نزدم اما متاسفانه برخی سایت از قول من نوشته اند اگر استقلال پولم را ندهد می روم! تاکید من روی تعهدات باشگاه نسبت به من بود که همه اش هم پول نیست. من فقط گفتم امیدوارم قولی که باشگاه استقلال به من داده عملی شود در غیر این صورت تصمیمی بر خلاف میلم می گیرم.»

تیموریان در واکنش به شایعه عقد قراردادش با پدیده پاسخی دقیقی نداد و به بازیکن استقلال هستم بسنده کرد.

***تماس قلعه نویی با فردوسی پور و رابطه ای که تیره تر شد

برنامه 90 دوشنبه شب آیتم هایی بر علیه امیر قلعه نویی داشت. اتفاقی که کاملا قابل پیش بینی بود. جالب است بدانید که قلعه نویی قبل از شروع برنامه تلاش کرد آنها را از روی آنتن بیرون بکشد.

او که خبر داشت دوربین 90 از هوادارانی که برایش شعار "حیا کن رها کن" خوانده اند آیتمی تهیه کرده است، ساعاتی قبل از پخش برنامه 90 با عادل فردوسی پور تماس گرفت و خواست که آیتم شعار هواداران روی آنتن نرود.

ظاهرا فردوسی پور هم به قلعه نویی گفته که تصمیم داشته آیتم را پخش نکند اما به خاطر تماس قلعه نویی این کار را خواهد کرد.

از جمله نکاتی که بین فردوسی پور و قلعه نویی رد و بدل شده اشاره به مصاحبه های قلعه نویی علیه برنامه 90 است. فردوسی پور به قلعه نویی گفته، شما هر جایی که حرف می زنید علیه برنامه و من موضع گیری می کنید اما به من زنگ زده اید که شعارهای هواداران را پخش نکنم.

گفتگوی تلفنی فردوسی پور و قلعه نویی خیلی طول نمی کشد و ساعاتی بعد همه آیتم های 90 علیه قلعه نویی روی آنتن می رود.

***اولین بازیکن با چشمانی اشک بار از استقلال جدا شد

پژمان نوری پس از بازگشت کاروان استقلال به تهران با چشمانی اشک‌بار از امیر قلعه‌نویی و بازیکنان استقلال خداحافظی کرد و از این تیم جدا شد.

نوری رضایت‌نامه‌اش را از باشگاه استقلال دریافت کرده و قرار است به تیم ملوان بندرانزلی بپیوندد.

***نوزاد پسر تبدیل به دختر شد!

در یکی بیمارستان‌های عربستان، به جای نوزاد پسری که بعد از تولد به بخش نگهداری از نوزادان سپرده شده بود، یک نوزاد دختر به خانواده‌اش تحویل شد.

"ثلاب الدوسری" شهروند عربستانی که همسرش در یکی از بیمارستان های شهر الجبیل در منطقه شرقی عربستان، پسری به دنیا آورده بود،  دو روز بعد یک نوزاد دختر تحویل گرفت و همین امر وی را به شکایت علیه پرستاران بیمارستان واداشت.

وی می گوید: بعد از آن که متوجه شدیم اشتباه رخ داده به بخش پرستاری و سپس مدیریت بیمارستان شکایت کردیم زیرا این اهمال ممکن بود به یک فاجعه واقعی منجر شود.

این شهروند عربستانی می افزاید: مدیریت بیمارستان ضمن جبران اشتباه و تحویل فرزند این خانواده به آنها، به دلیل ترس و نگرانی ایجاد شده از ایشان عذرخواهی کرده است.

مدیریت بیمارستان تاکید کرده است که این اتفاق برای اولین بار رخ داده و برای آنها درسی شد که در بخش نگهداری از نوزادان دقت بیشتری به خرج دهند.

معلم، پسر 9ساله را راهی بیمارستان کرد

تنها چهار روز از حادثه ناگوار مرگ معلم فيزيك بروجردي به دست دانش آموز ١٥ ساله‌اش مي‌گذرد كه اكنون خبر بستري شدن دانش‌آموز ٩ ساله زاهداني پس از ضرب و شتم دوباره  به دست معلمش كام همه را تلخ كرده است. گفته مي‌شود اين دانش آموز ٩ ساله براي چندمين بار بر اثر ضربات شلاق معلمش راهي بيمارستان شده است. شدت ضربه باعث پارگي رگ و عفونت دست اين دانش آموز شده و او را راهي اتاق عمل كرده است.

نورالله، پدر اين كودك درباره این حادثه می‌گوید: «روز یکشنبه ۲۵ آبان معلم پسرم، با شيلنگ مخصوص کپسول گاز فرزندم را از ناحیه دست مورد ضرب و شتم قرار داده که بر اثر آن فرزندم با پارگی رگ دست و عفونت شدید مواجه شده است» پدر عبدالمجيد ادامه مي دهد: برای معالجه فرزندم او را به زاهدان منتقل کردیم اما بیمارستان‌های نبی اکرم و بوعلی با این بهانه که فرزندتان سنش کم است، او را قبول نکردند حتی بیمارستان بو علی ابتدا پذیرفت و برای او پرونده هم باز کرد اما با اینکه وضعیت دست كودكم بد بود دوباره به دلایلی غیرقابل پذیرش او را رد کردند.»

پدر عبدالمجيد كه تاكنون از ضارب پسرش شكايت نكرده مي‌گويد معلم پسرش قصد دارد تمام هزينه‌هاي بيمارستان را پرداخت كند. به گفته پدر اين دانش آموز ٩ ساله كه تاكنون چند بار به دست معلمش ضرب و شتم شده است «سرانجام پسرش در بیمارستان امام علی زاهدان بستری شد و یکشنبه، دوم آذر برای شست‌وشوی عفونت دست، به اتاق عمل منتقل شد و قرار است در روزهاي آينده رگ دستش به تيغ جراحان سپرده شود.»

***پیرزن 91 ساله ای که بازنشسته نمی شود!

"فرانسیس مور" خانمی است که در سال 1939 و زمانی که تنها 18 سال سن داشت در یک شرکت جواهرسازی شروع به کار کرد. این خانم همچنان در این شرکت  مشغول به کار است و از آن لذت می برد.

این خانم 93 ساله برای کمک کردن در تعطیلات سال نو به این شرکت رفت ولی هیچوقت از آن خارج نشد یا اعلام بازنشستگی نکرد. این خانم نزدیک 75 سال است که مشغول کار است و به عنوان کهنه کارترین کارمند دنیا شناخته می شود.

اگر میخواهید دقیقا بدانید او چه زمانی مشغول به کار شده است باید به شما بگوییم که در آن زمان آمریکا هنوز وارد جنگ جهانی دوم نشده بود است. او ابتدا برای پولش کردن جواهرات نقره با این شرکت آمد اما در سال 1970 به بخش بسته بندی منتقل شد.

این خانم به کارش بسیار علاقه دارد ولی اکنون به خاطر شرایط سنی توانایی حضور مداوم در کارخانه را ندارد به همین علت به صورت پاره وقت کار می کند. او می گوید سال گذشته تصمیم به بازنشستگی گرفتم اما نتوانستم از این کار دل بکنم.

***سریع ترین سرویس مدرسه تاریخ جهان!

دیر رسیدن به مدرسه  تاخیر خوردن همیشه یک کابوس برای دانش آموزان بوده است. بسیاری هستند که برای به موقع رسیدن به مدرسه از سرویس استفاده می کنند. امروز سراغ عجیب ترین سرویس مدرسه رفته ایم.

چندی پیش یک سرویس مدرسه جالب مورد آزمایش قرار گرفت که هیچگاه دیر به مدرسه نخواهد رسید و دانش آموزان دیگر تاخیر نخواهند داشت. این سرویس مدرسه از یک موتور جت برای حرکت استفاده می کند و به راحتی به سرعت 590 کیلومتر بر ساعت می رسد.

 "پاول استندر" یک مکانیک خودرو و عاشق سرعت است که از کودکی خود تنها دیر رسیدن به مدرسه را یادش مانده است. او می گوید برای حل مشکلات دانش آموزان تصمیم گرفت تا این سرویس مدرسه سریع را بسازد.

این مکانیک برای آنکه بتواند آزمایش خود را به درستی تمام کند مجبور شد تا یک اتوبوس را از اول طراحی نماید چرا که اتوبوس معمولی توانایی تحمل این سرعت را نخواهد داشت. این اتوبوس می تواند 42 هزار اسب بخار تولید کند.