هر کس به قصد زیارت قبر حسین (ع) از منزل خود خارج شود، چنانچه پیاده باشد، برای هر گامی که برمی دارد، خداوند متعال حسنه ای در نامه ی اعمالش ثبت می فرماید و گناهی از وی محو می سازد و اگر سواره باشد، خداوند بر هر قدمی که مرکبش بر زمین گذارد، حسنه ای برای او بنویسد و گناهی از نامه ی عملش بزداید تا این که به قبر حسین (ع) برسد. آن گاه خداوند نام وی را در زمره ی رستگاران و حاجت روا شدگان می نویسد و چون از زیارت فارغ شود، او را از گروه پیروزمندان قرار دهد، و همچنین می فرمایند: آن کس که نه برای بیهوده گرایی و ریا و شهرت طلبی، قصد زیارت امام حسین (ع) را نماید، گناهانش آن لحظه پاک می شود به مانند چرک که از لباس پاک می گردد و خداوند هر گام برداشتنش را برابر حج عمره ای می نویسد.
علاوه بر این حلبی روایت می کند، روزی به امام صادق (ع) عرض کردم: درباره ی کسی که در عین توانایی (مالی و قوای جسمانی)، زیارت امام حسین (ع) را ترک کند، چه می فرمایید؟
حضرت فرمودند: چنین کسی عاق رسول خدا (ص) است و به ایشان ستم روا داشته است و عاق ما (خاندان پیامبر (ص)) می باشد و هر کس امام حسین (ع) را زیارت نماید، خداوند متعال نیازهای او را برآورده می سازد و امور دنیایی اش را کفایت می کند و دیگر این که زیارت آن حضرت، روزی زائر را فزونی می بخشد و آنچه را در راه زیارت هزینه نموده است، جایگزین می گردد و گناهان پنجاه سال او آمرزیده می شود و در حالی نزد خانواده ی خویش بازمی گردد که هیچ گناهی در نامه ی اعمالش برجای نمانده است و هرگاه زائر حسین (ع) در سفر جان سپارد، فرشتگان فرود آمده و او را غسل می دهند و دروازه ی بهشت بر روی او گشوده خواهد شد و تا روز رستاخیز، آسایش بهشتی او را در میان می گیرد و چون به سلامت به خانه ی خویش بازگردد، دروازه ی رزق و روزی بر روی وی گشوده می گردد و به ازای هر درهمی که در راه زیارت هزینه کرده باشد، ده هزار درهم پاداش خواهد داشت و آن درهم هزینه شده، برای او ذخیره خواهد شد و چون در قیامت برانگیخته شود به اوگفته می شود: هر درهمی که در راه زیارت هزینه نمودی، خداوند ده هزار درهم برای تو نزد خود اندوخته است که اینک آن را پاداش می گیری، و امام موسی بن جعفر می فرماید: کمترین بهره ای که نصیب زائر حسین بن علی (ع) می شود، چنانچه حق آن حضرت را بشناسد و حرمتش را پاس دارد و دارای ولایت و محبتش باشد آن است که گناهان گذشته و حالش، همه آمرزیده می شود.
منابع:
1- شیخ طوسی. تهذیب الاحکام، ج 6: 39- 41.
2- شیخ صدوق. من لایحضره الفقیه، ج 2: 581.
3- آسوده. هشدارهای غیبی: 486- 488، 493.
نظر شما