دامنه ناآرامیها و حملات تروریستی طالبان به آن سوی مرزهای جنوبی این کشور هم رسیده و پاکستان هم از تبعات اوج گیری تحرکات نظامی و تروریستی طالبان بینصیب نمانده است، حملاتی که به جرأت میتوان گفت، در نزدیک به یک دهه گذشته کم سابقه بوده است.در تازهترین تحرکات، طالبان با گروگانگیری در یک مدرسه، بیش از ۱۳۰ کودک و نوجوان را به خاک و خون کشیدند.
این در حالی است که رئیس جمهور جدید افغانستان بلافاصله پس از به دست گرفتن قدرت، با سفر به اسلام آباد، تلاش کرد تا از سطح تنشها و خصومتها با همسایه قدرتمند خود که نفوذ و نقش زیادی هم در مشکلات امنیتی افغانستان دارد، بکاهد و آن را وادار به همکاری در حل مسأله طالبان کند.
اما واکنش طالبان به این مسأله در کنار موضوعات دیگری چون امضای قرارداد امنیتی با آمریکا نشان میدهد که اشرف غنی راه سخت و ناهمواری را در پیش دارد.
این تحولات گروه سیاسی قدس را بر آن داشت تا درباره ریشههای آن با «وحید مژده» روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی ارشد مسایل افغانستان در کابل به گفت وگو بنشیند. حاصل این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
آقای مژده! به نظر شما این حملات و تحرکات طالبان در افغانستان و پاکستان را باید نوعی واکنش به سیاست اشرف غنی در نزدیک شدن به پاکستان و ترغیب اسلام آباد در اعمال فشار بر طالبان برای مصالحه دانست؟
- البته تنها عامل این نیست و حملات طالبان در پاکستان، لزوماً ارتباط چندانی با مسایل افغانستان ندارد. طالبان پاکستان، مسایل و اختلافات خودشان را با دولت اسلام آباد دارند. آنچه در پاکستان رخ داده، مرتبط با مسایلی است که در وزیرستان شمالی و مناطق قبایلی رخ میدهد. ماههاست که ارتش پاکستان در این مناطق با طالبان وارد جنگ شده و این درگیریها موجب شده تا بیش از یک میلیون نفر از مردم این مناطق وادار به مهاجرت شده و آواره شوند. اما در مورد افغانستان، بعد از امضای قرارداد امنیتی با آمریکا، شاهد شدت گرفتن حملات طالبان در افغانستان هستیم و تنها در کابل تقریباً هرسه روز یک بار شاهد حملات مختلف ترورها و بمبگذاریها بودهایم.
اگر بخواهیم ریشهایتر به مسأله نگاه کنیم، در سال ۲۰۱۰ آمریکاییها بر آن بودند تا با طالبان وارد مذاکره شوند. در آن زمان دو گرایش در سطح طالبان وجود داشت. یک گروه مذاکره با آمریکا را بیفایده و مغایر با ایدئولوژی خود میدانستند و میگفتند، آمریکاییها صداقت ندارند و مذاکره با آنها زمان گیر است و تأثیرات منفی زیادی بر طالبان خواهد داشت و منجر به انشعاب در نیروها میشود.
گروه دوم اما معتقد بودند، حال که آمریکا دست صلح دراز کرده باید، با آنها مذاکره کنیم و از این طریق راه خروج را برای آنها فراهم کنیم.
در این میان سرانجام جناحی که طرفدار مذاکره بودند، پیروز شدند و طالبان در قطر دفتری را تأسیس کرد . اما این فرآیند فراز و نشیبهای زیادی را به خود دید و در عمل اجرایی نشد تا اینکه با ارایه قرارداد امنیتی از سوی واشنگتن و امضای آن به دست آقای اشرف غنی، طالبان دریافتند که آمریکا قصدی برای صلح ندارد و نیروهایش برای درازمدت قصد دارند در افغانستان باقی بمانند.این اتفاق موجب شد که حملات و تحرکات طالبان در افغانستان شدت گیرد و در یک ماه اخیر شاهد حملات گسترده و شدید طالبان در مناطق شرق و جنوب افغانستان بودهایم. اینها نشان میدهد که از نظر طالبان دیگر گزینهای جز جنگ وجود ندارد.
معتقدید ارتباطی میان طالبان پاکستان و گروه حقانی با گروههای طالبان در داخل افغانستان به رهبری ملا محمد عمر یا حزب اسلامی وجود ندارد؟
- ارتباط وجود دارد، اما انگیزههای آنها متفاوت است. واقعیت آن است که طالبان پاکستان در عمل زیر مجموعه طالبان افغانستان بوده و به ملا محمد عمر وفادار هستند. دولت افغانستان معتقد است که اسلام آباد از طالبان حمایت میکند، اما اگر واقعیت چنین باشد، پس ملا محمدعمر باید به گروه حقانی و دیگر گروههای طالبان در پاکستان دستور دهد که از مقابله با دولت پاکستان دست بردارند، اما واقعیتها پیچیدهتر از موضوع ساده شدهای است که در سطح رسانهها منعکس میشود.
راهبرد آقای اشرف غنی برای مواجهه با مسأله طالبان و مسأله مذاکره و مصالحه با این گروه چیست؟ آیا برنامههای وی تاکنون روشن شده است؟
- برنامه و راهکارهای آقای اشرف غنی کاملاً روشن است. صلح در افغانستان به دو طریق قابل برقراری است. یکی از راه مذاکره و دادن و گرفتن امتیاز بین دو طرف درگیر جنگ و دیگری از راه جنگ و اعمال زور.
از شروع جنگ در افغانستان ۳۷ سال میگذرد و در طول این مدت گروههای مختلف و بازیگران و نیروهای خارجی مختلفی در افغانستان تلاش کردهاند که از طریق جنگ قدرت را در افغانستان تثبیت و آرامش را برقرار کنند، اما موفق نشدهاند. مسأله این است که آقای اشرف غنی هم همین راه را ادامه داده است و با امضای قرارداد امنیتی با آمریکا، قبول کرد که نیروهای خارجی در افغانستان باقی بمانند، هرچند که این حضور به نام آموزش نیروهای ارتش افغانستان برای مقابله با طالبان باشد. بنابر این آقای اشرف غنی برنامهاش دوام جنگ با طالبان است، در عین حال میگوید، هر کس سلاح بر زمین بگذارد میتواند به ما بپیوندد.
البته این موضوع را هم باید در نظر گرفت که وی هنوز نتوانسته کابینهاش را تشکیل دهد و درگیر کشمکش با گروه رقیب خود یعنی آقای عبدا... است،بنابراین هنوز فرصتی نداشته است که کار جدی انجام دهد. در مجموع میتوان گفت، گرایش به جنگ هم در طالبان و هم در دولت افغانستان تقویت شده است.
نظر شما