آمنه مستقیمی: مفهوم سبک زندگی امروز یکی از ملموس ترین و آشناترین تعابیر برای عموم جامعه است که همه با ضرورت اصلاح و هدایت آن به مسیری که به مقصد هدایت و سعادت ختم شود، اذعان دارند.

 سبک زندگی پیامبر (ص) اصل فردگرایی در فرهنگ غرب را باطل می‌کند

 از این رو و در آستانه سالروز رحلت نبی مکرم اسلام (ص) به عنوان دارنده منحصرترین نوع سبک زندگی که دامنه اثرگذاری آن به وسعت تاریخ است، با حجت الاسلام والمسلمین محمدمهدی نادری قمی، عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، استاد حوزه و دانشگاه و پژوهشگر و نویسنده دینی معارفی درباره ابعاد سبک زندگی آن حضرت (ص) به گفت و گو پرداخته ایم که مشروح آن از نظرتان می‌گذرد.

 

 با توجه به آنکه زندگانی حضرت رسول (ص)  برترین الگوی عملی برای زندگی مومنانه و در مسیر کمال و سعادت است، لطفاً درباره اصلی ترین شاخصه های سبک زندگی نبوی توضیح دهید.

برای پاسخ به این پرسش باید نخست مفهوم سبک زندگی را درک کنیم، این مفهوم در مقابل واژه انگلیسی style  به کار می‌رود و ما نیز در فارسی آن را به کار می‌بریم، بدین معنا که اموری را می‌توان به روشها و سبکهای مختلفی انجام داد.

اگر برای زندگی انسان چهار محور را در نظر بگیریم، انسان ارتباطات چهارگانه ای دارد،  با خود، انسانهای دیگر، خداوند و طبیعت به معنای عام، طبق این تقسیم بندی می‌توان زندگانی پیامبر اکرم (ص) را در این چهار بعد تحلیل کرد و گفت، ایشان در زندگانی خود با این چهار نوع ارتباط، چه سبک و شیوه و روشی را در پیش گرفتند.

به عنوان مثال، در زندگی در ارتباط با خود اینکه پوشش، گفتار و خورد و خوابمان چگونه باشد، همگی مطرح است و در همه این زمینه ها پیامبر اکرم (ص) روش و سبکی خاص 
داشته اند که می‌تواند مبنای سبک زندگی ما در خورد و خواب، رفتار و کردار و حتی آرایش و نحوه و پوشش باشد، یا در ارتباط با طبیعت با آب و خاک و درخت و ... پیامبر اکرم (ص) الگویی ویژه و خاص هستند و نیز در ارتباط با خدا و با انسانهای دیگر شامل ارتباطات خانوادگی، با یاران و ...

اگر ما در منظومه فرهنگی اسلامی بخواهیم زندگی کنیم، سبکی خاص را اقتضا می‌کند و اگر این منظومه را با نگرشی غربی مد نظر داشته باشیم، قطعاً سبک خاص خود را دارد.

 

 اگر بخواهیم در منظومه ارتباطات چهارگانه ای که به آنها اشاره کردید، سبک و سیره نبوی در ارتباط با دیگران را بررسی کرده و شیوه ایشان را الگو قرار دهیم، در این مورد رفتار و سیره پیامبر اکرم (ص) چگونه بوده است؟

در ارتباط امام با امت و به تعبیر امروزی، حاکمان سیاسی با مردم، رئیس و مرئوس، همسر، فرزندان و ... قطعاً سیره نبوی بهترین سبک و الگویی خاص را همراه با نمونه های عملی ارایه می‌کند که اصولی خاص بر آنها حاکم است.

به عنوان مثال قبل از تشکیل حکومت اسلامی برای تبلیغ دین اصل توجه به مخاطب توأم با موعظه احسن را مد نظر داشته و سعی می‌کنند از این طریق مردم را هدایت کنند، یا در رفتار حاکمیت حسن خلق را از ایشان شاهد هستیم که قرآن کریم نیز بر این صفت پیامبر (ص) تأکید دارد که هر کسی در سطحی از رهبری قرار دارد، چه عام اجتماعی (که پیامبر (ص) عهده دار آن بوده اند) و چه رده های پایین تر و محدودتر در همه این سطوح اصل بر نرمی است که اگر بخواهیم در قلبها نفوذ کنیم، باید با مردم با نرمی و گرمی ارتباط برقرار کنیم، ارتباطاتی که با خشونت و بداخلاقی و تکبر و غرور و نگاه از بالا صورت بگیرد، اثربخش نخواهد بود.

علاوه بر این، بعد از تشکیل جامعه اسلامی و مدینه النبی (ص)، از چگونگی رفتار ایشان و اصولی که مد نظر داشتند، می‌توان سبک زندگی خاص حضرت (ص) را دریافت، به عنوان مثال تأکید آن حضرت (ص) بر اصل اخوت که خود نیز به آن اهتمام داشته و از افراد جامعه نیز چنین انتظاری را داشتند و از دشمنی بر حذر بودند. ایشان افراد را از  بی تفاوتی نسبت به یکدیگر نیز بر حذر می‌داشتند و وقتی موضوعی را به مردم ابلاغ می‌کردند، خود هم به آن اعتقاد داشتند و هم عامل بودند که مدینه النبی (ص) و حاکمیت اخوت اسلامی در آن خود بهترین شاهد بر این مدعاست.

 

 امروزه گاهی خودخواهی و منفعت طلبی باعث می‌شود که افراد جامعه نسبت به یکدیگر بی تفاوت باشند، در سبک زندگی پیامبر اکرم (ص) دیگرخواهی و ارجحیت دادن نیازهای دیگران بر خود چگونه تبلور دارد؟

ایشان همیشه دیگران را بر خود در رفع نیازها مقدم می‌دانستند و ایثار در زندگی پیامبر (ص) در بالاترین سطح به چشم می‌خورد، یعنی بالاتر از اخوت، این یعنی نیاز خود را کنار نهادن و آنچه را در اختیار داریم، به دیگران اختصاص دهیم.

اگر تنها این وجه از سبک زندگی نبوی را با آنچه که سبک زندگی غربی عرضه می‌کند، مقایسه کنیم در می‌یابیم بنابر فرهنگ غربی، در ارتباطات اجتماعی چه از نظر تئوریک و چه در عمل فردگرایی ارجحیت دارد و معتقد است که هر فرد باید بکوشد حداکثر تمتع و بهره مندی را از زندگی ببرد و نیاز و خواسته دیگری ربطی به او ندارد و نباید به آن بیندیشد.

همین یک مقایسه تطبیقی فرق سبک زندگی نبوی به عنوان بهترین نمونه و نماد از سبک زندگی اسلامی با نوع غربی آن را ثابت می‌کند. از این رو، آنچه که رهبر معظم انقلاب و دیگر بزرگان با عنوان سبک زندگی و اصلاح آن مورد تأکید دارند، از منظر همین تفاوت هاست.

 

 پیامبر اکرم (ص) در شرایطی به رسالت و هدایت جامعه مبعوث شدند که به گواهی تاریخ آن عصر، جاهلیت نام گرفته است، ایشان چه شیوه ای را در برخورد با این جاهلیت به کار گرفتند که جامعه جاهلی را چنان به سمت خردورزی سوق داد، آیا می‌توان در مواجهه با جریانهایی همچون داعش از شیوه پیامبر (ص) بهره برد؟

به نظر می‌رسد یکی از اصول رفتار پیامبر اکرم (ص) در مواجهه با انحرافات فکری فرهنگی این است که ایشان بر اصول صحیح خود اصرار دارند و در همین جا باز تفاوتهای سبک زندگی غربی و اسلامی کاملاً مشهود است، آنچه در غرب تبلیغ می‌شود این است که ما باید تابع خواستها یا به تعبیر قرآن هوی و هوس مردم باشیم و زمینه رفع آنها را فراهم کنیم، در حالی که در زندگی پیامبر اکرم (ص) ملاکها و معیارهای ارزشی با خداوند و تعالیم دینی تنظیم می‌شود و معیارهای اکثریت جامعه با این تعالیم هماهنگ است.

به عنوان مثال، پیامبر (ص) در مقابل بت پرستی که بزرگترین شاخصه عرب جاهلی بود، ایستادند و نیز سایر ارزشهای فرهنگی آنها که با معیارهای الهی ناسازگار بود، اگرچه اکثریت جامعه موافق آن ضدارزشها بودند!

امروز هم باید همین شیوه مرسوم باشد و اجرا شود تلاشها برای حاکمیت ارزشها باشد و درصدد اصلاح نیز برآییم.

در مقابل جریانهای تکفیری؛ اولاً باید مبنا و معیارهای صحیح و اصلی را مطرح کرده و روی آنها بایستیم، زیرا اینها ساخته پرداخته استکبار جهانی است و هدایت شده اند نه خودجوش، در مسیر اسلام هراسی به کار گرفته می‌شوند و ما به عنوان مسلمان باید ایستادگی کنیم و بدانیم داعش و دیگر جریانهای تکفیری، اسلام را عرضه نمی کنند و رفتار و افکارشان تناسبی با اسلام اصیل و ناب ندارد.

همچنین توجه داشته باشیم که از سراسر دنیا افرادی از سر اخلاص به گروه های تکفیری می‌پیوندند، یعنی ممکن است سران اینها مزدور باشند، اما افراد درون بدنه این تشکیلات مشکلشان مثل دوران جاهلیت، جهل است که با بصیرت بخشی درمان می‌شوند و حتماً باید بخشی از کار ما نیز همچون پیامبر اکرم (ص) بر مبنای بصیرت  بخشی باشد که به اصلاح می‌انجامد.

البته ایشان در مقابل کسانی که اصلاح نشدند مقابله علنی کرده و حتی دست به قبضه شمشیر بردند، زیرا راهی جز این برایشان باقی نمانده بود، ما نیز در برابر تکفیری ها باید این دو سبک را یاد بگیریم. به عبارت بهتر گام نخست ما باید بصیرت بخشی و آگاهی بخشی باشد و با گروهی که درمانشان بدون درمان است مبارزه علنی کنیم.امروز هم وضع بر همین منوال است، یعنی هم مبارزه نظامی و هم کنفرانسها و نشستهای علمی که نمونه آن چندی قبل در قم با نظارت آیات عظام مکارم شیرازی و سبحانی برگزار شد.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.