به گزارش قدس آنلاین،تروریستهای داعش که نام دولت اسلامی عراق و شام را برخود گذاشته اند، اگر چه مدعی تلاش برای تشکیل خلافت اسلامی و اجرای شریعت اسلامی هستند، اما با وحشیانه ترین جنایات وجهه دین اسلام را که دین انسان سازی و صلح و اعتدال است مخدوش کرده و  باعث هجمه به اسلام و گسترش پدیده اسلام هراسی شده اند. این تشکل عملیات تروریستی را به اندازه ای افزایش داد که به یکی از قوی ترین گروههای تروریست مسلح در صحنه عراق تبدیل شد. پیش از این گروه هایی چون طالبان یا سلفی ها و  بو کو حرام  و ... هر یک به نوعی با پشتیبانی  برخی کشورها به همین شکل با رفتارهای خشن و آسیب رساندن به مردم و اماکن مذهبی و  جایگزین کردن قوانین هرج و مرج گونه  خودشان تحت  عنوان قوانین اسلام  بر اثبات مبنای خشن اسلام در جهان در راستای دوری جستن مردم از اسلام و مسلمانان  تلاش کردند. اما آیا واقعا آنچه این گروه های تروریستی ابراز می کنند همان چهره ایست که مردم دنیا از اسلام برداشت می نمایند؟در همین خصوص رهبر انقلاب هم چندی پیش با مخاطب قرار دادن جوانان غرب در صدد معرفی اسلام واقعی کردند تا آنچه سایر رسانه های ضد اسلام در مورد این دین  انسان دوستانه به آنها نشان میدهند تصحیح شود . با این همه  امیر علی ابوالفتح کارشناس مطالعات آمریکا در گفتگوی با قدس آنلاین معتقد است تمام مسلمانان در خصوص معرفی اسلام وظیفه دارند و تا کنون هم  آنان که در مسند قدرت  کشورهای اسلامی بودند و می توانستند به معرفی اسلام ناب محمدی نمایند و نگاه تروریست گونه را نسبت به مسلمانان  از دید جهانیان بزدایند , کوتاهی کرده اند. با هم پای  صحبت های وی می نشینیم:

* جناب ابوالفتح با توجه به گسترش  و شدت خشونت های  داعش  تحت عنوان اسلام  فکر می کنید نگاه جهانیان نسبت به این دین و مسلمانان چگونه است و چه تصوری در غرب از این دین شکل گرفته ؟ آیا قرار است مسلمانان همچنان تروریست معرفی شوند؟  

-هیچ نشانه ای وجود ندارد که داعش به عنوان نماینده اسلام در غرب معرفی شده باشد. دین اسلام دین بزرگی است با یک و نیم میلیارد جمعیت و پیرو در جهان و باید توجه داشت که در آمریکا و اروپا تعداد زیادی مسلمان از سالها پیش زندگی می کردند  و مناسبات بین اسلام و اروپا به قرنها پیش بر می گردد پس به هیچ عنوان تحت تاثیر ظهور یک گروه جدید قرار ندارند . از این رو می توان گفت نه جهان اسلام و نه هیچ گروه یا جریان سیاسی و فرهنگی در جهان غرب داعش را به عنوان نماینده اسلام معرفی نکردند.

 حتی بعد از ماجرای شارلی ابدو و موارد پیش از آن  همواره مقامات غربی شامل نخست وزیر بریتانیا , رییس جمهور فرانسه , روسای جمهور آمریکا و حتی پاپ به عنوان رهبر کلیسای کاتولیک و دیگر مقامات غربی به کرات اعلام کردند که داعش نماینده اسلام نیست و مسلمانان اهل خشونت نیستند  و نمی شود با رفتارهای خشنی که توسط گروه هایی انجام می شود اسلام را قضاوت کرد. البته اینها اظهار نظرهای رسمی است.

اما این که مردم جهان چه تصوری از اسلام دارند بحث دیگری است. توجه رسانه ها روی رفتار داعش است و پیش از داعش هم طالبان بود و ما شاهد بودیم که طالبان آثار باستانی افغانستان را خراب می کردند یا نوع بسیار خشن و ضد اسلامی رفتار را در افغانستان اجرا می کردند و اجازه نمی دادند مثلا دختران به مدرسه بروند در حالیکه در اسلام بر تحصیل تاکید فراوان شده است. بنابراین ما نباید تصور کنیم که جهان غرب اسلام را از منظر داعش قضاوت می کنند. جهان غرب درک می کند که اسلام با داعش سنخیت ندارد اما این که  گروه های خاص و افراد بسیار معدودی ازجریانهای نژاد پرستی و افراطی اروپا بخواهند از این قضیه بخواهند علیه جهان اسلام استفاده کنند و مسلمانان را به پیروی از شیوه های داعش یا طالبان یا بوکوحرام متهم بکنند بحثی است که خیلی مورد پذیرش قرار نگرفته. حتی بعد از شارلی ابدو هم مسیحیان با مسلمانان ابراز همدردی کردند و عنوان شد که نباید علیه مسلمانان اقداماتی صورت بگیرد.

* فکر می کنید چه شد که گروه هایی همچون طالبان , القاعده یا داعش فرصت مانور پیدا کردند؟

این یک واقعیت است که مسلمانان یا عمدا یا ناخواسته نتوانستند اسلام واقعی را به جهان غرب معرفی کنند. شاید به این دلیل که ضرورتی ایجاب نمی کرده. سالها جهان غرب توجه زیادی به مباحث مربوط به اسلام نداشت.مسلمانان در حاشیه تحولات جهانی بودند و توجه غرب بیشتر روی مقابله با کمونیسم بود اما پس از فرو پاشی بلوک شرق جهان اسلام در کانون توجه قرار گرفت و متاسفانه باید به این موضوع اشاره کرد که جهان اسلام در معرفی بهتر اسلام , کم کاری و بی تدبیری کرد.

 بخصوص در کشورهای غربی تلاش نکرد اسلام واقعی را معرفی کند. کشورهای اسلامی با رفتن در حاشیه و در انزوا قرار گرفتن و در پیش گرفتن یک رفتار انفعالی اجازه دادند گروه های افراطی خودشان را به عنوان نماینده اسلام معرفی کنند.

این روند پس از واقعه 11 سپتامبر تقریبا تغییر کرد و مسلمانان به این نتیجه رسیدند که اگر بخواهند هم دین شان را و هم هویت دینی شان را حفظ کنند و هم در جهان غرب زندگی کنند و تحت فشار قرار نگیرند , باید اسلام واقعی را معرفی کنند. لذا درِ مساجد باز شد و کلاسهای آموزشی گذاشته شد و حتی کارگاه هایی گذاشته شد تا علاقمندان بتوانند واقعیت های جهان اسلام را ببینند. مسلمان ها تلاش کردند تا در نهادهای سیاسی حضور پیدا کنند و بدین ترتیب طی یک دهه گذشته در خیلی از کشورهای اروپایی مسلمانها وارد پارلمانها و دولتها شدند و به عنوان وزیر در دولتها حضور داشتند اگر چه حتی یک وزیر مسلمان فرانسوی شاید اعتقادات اصیل اسلامی نداشته باشد و یا در فضای لائیک فرانسه فعالیت سیاسی داشته باشد, اما همینقدر که چند تا مسلمان وارد پارلمانها و دولتها شوند و حزب تشکیل بدهند و سمت های تجاری و علمی را به خود اختصاص داده یا به عنوان نخبه شناخته شوند , برای زدودن چهره غیر واقعی و خشن از اسلام کفایت می کند.

*یعنی شما از حادثه 11 سپتامبر به عنوان واقعه ای یاد می کنید که نتیجه مثبتی برای اسلام داشت؟

بله , حوادثی چون شارلی ابدو یا 11 سپتامبر گر چه مشکلاتی را برای مسلمانان ایجاد کرد و اتهاماتی به آنها وارد شد و فضای اسلام ستیزی و اسلام هراسی بوجود آورد و  باعث کشتارهایی  علیه مسلمانان  شد , اما در کنار آن یک بخش امیدوار کننده  هم ایجاد کرد. چنانکه همانقدر که رفتارهای اسلام ستیزانه انجام شد و حملاتی علیه مسلمانان صورت  گرفت و می گیرد به همان اندازه هم توجه ها به واقعیت های اسلام جلب می شود و باعث شد مقامات غربی به این درک برسند که اسلام با دموکراسی, لطافت و صلح  مطابقت دارد و مسلمانان هم به این نتیجه برسند که چاره ای ندارند جز این که در عرصه سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در جهان غرب فعال تر باشند . هر چند الان یک حرکت موازی دارد صورت میگیرد که بر مبنای آن از یک طرف ترس از اسلام اشاعه می یابد و از طرف دیگر مسلمانان در جهان غرب دارند هویت پیدا می کنند , وارد عرصه می شوند و از حاشیه به متن می رسند .

* شما به وظیفه مسلمانان برای شناساندن اسلام به غرب  اشاره کردید در این بین به طور اخص وظیفه جمهوری اسلامی ایران چیست؟

کشورهای اسلامی و به طور مشخص جمهوری اسلامی ایران وظیفه دارند با ظرافت و افزایش درک غربیها بخصوص با زبان جوانان اسلام واقعی را همان طور که هست به آنها معرفی کنند . البته این موضوع نیازمند تلاش زیاد و سرمایه گذاریهای مالی و فرهنگی بسیاری است . باید به مردم جهان فهماند اسلام آن چیزی نیست که داعش و طالبان و بوکوحرام دارند معرفی می کنند. باید دایم تاکید شود در ایران مسیحیان در کنار مسلمانان زندگی می کنند و اگر اختلافانی هم وجود دارد اختلافات فرهنگی است و به هر حال دین اسلام به عنوان کامل ترین دین بسیاری از اصولی که  امروز در جهان غرب بر آن تاکید می شود قبل ازآنها مورد تاکید قرار می داده. همچنین در این فضا تمام شخصیت های سیاسی و فرهنگی جهان اسلام  و آنان که در مسند قدرت کشورهای اسلامی هستند چه روحانیون و چه جریانهای روشن فکری و احزاب و نخبگان باید این همکاری را افزایش دهند . نباید اسلام هراسی که  اینک  در غرب تبلیغ می شود باعث شود که جهان دو قطبی شود و مسلمانها بروند به سمت رفتارهای خشن . اگر یک اقدام بی خردانه علیه مسلمانان انجام می شود مثل قضیه شارلی ابدو نباید پاسخ اش حمله به مراکز مذهبی مسیحیان یا مراکز اقتصادی جهان غرب باشد که اگر این اتفاق بیفتند کمک می کند به هدفی که اسلام ستیزان دنبال می کنند و با انگشت گذاشتن بر تعصبات مسلمانها آنها را واردا به رفتارهایی کنند که  بر اساس آن دیگر نتوان از اسلام  دفاع کرد.