پیامی که نه با تصویرسازی های معمولی و بیانیه ای، بلکه بر پایه طرح پرسشهای منطقی و راهگشا تدوین شده است؛ موضوعی که با بررسی موشکافانه ویژگی های علمی انتشار یک پیام، در نهایت مخاطب را به مطالعه و تأمل هدایت خواهد کرد و موجب خواهد شد افراد اهل اندیشه، بدون تأمل و تعقل از کنارش نگذرند.
با توجه به ویژگی‌های خاص و تأمل برانگیز این پیام، خوب است به تحلیل فنی ساختارهای این پیام که می رود تا کانون اندیشه جوانان اروپا و آمریکای شمالی را هدف قرار دهد بپردازیم.
مخاطب شناسی
این پیام هرچند بر پایه محتوای تأکیدی مورد اشاره جامعه هدفی را به نام جوانان اروپا و آمریکای شمالی هدف قرار داده؛ اما در باطن همه سنین را نه فقط در چند نقطه خاص جغرافیایی، بلکه در اقصی نقاط جهان مخاطب خود قرار داده است. به نظر می رسد حوادث اخیر فرانسه و وقایع مشابه در برخی کشورهای غربی علت اصلی خلق این پیام بود، اما تأکید پیام بر نیروی جوان جوامعی خاص موجب می شود که از یکسو پیام با آدرس دقیق به هدف برسد و از سویی دیگر موجب خواهد شد دیگر جوانان جهان نیز جوینده آن باشند. همین مهم موجب می شود تا دربرگیری پیام از اروپا و آمریکای شمالی خارج و عمق جامعه هدف یعنی جوانان در سراسر گیتی را نشانه برود.
دو دلیل و دو تذکر
رهبر معظم انقلاب از آن سو جوانان را مخاطب قرار می دهند که این طیف هم اهل تأمل و تعقل هستند و تحت تأثیر سیطره رسانه ای مجبور به شنیدن، دیدن یا خواندن پیامهای از پیش ساخته مخالفان اندیشه های ناب اسلامی قرار دارند.
«آینده ساز بودن جوانان برای ملت و سرزمین خودشان» و «زنده تر بودن حس حقیقت جویی در قلبهای جوانان» دو دلیل اصلی طرح شده در این پیام هستند که با دو پیش شرط خطاب به آنها اصل صداقت را در پیام به منظور جلب اندیشه آنان نشانه می رود.
ایشان در این پیام می افزایند: «سخن با جوانان به معنی نادیده گرفتن پدران و مادران نیست» و «این نوشته خطاب به دولتمردان نیست، چون معتقدم آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کردند». این دو دلیل و دو تذکر موجب خواهد شد تا مسیر طرح و انتقال پیام بسیار روانتر باشد.
شناخت دیروز
رهبر انقلاب سپس پیام را به سمت طرح ضرورت، سابقه و دلایل منطقی مشهود بر این مباحث هدایت می کنند و «تلاش بیست ساله غرب برای معرفی اسلام به عنوان یک دشمن بزرگ پس از فروپاشی شوروی» را ضرورت این پیام می دانند و «تحریک رعب و نفرت مردم و بهره گیری از آن و هراس آفرینی های گوناگون در طول تاریخ غرب» را سابقه این رفتارها تبیین می نمایند و سپس «شرمساری تاریخ از برده داری در اروپا و آمریکا»، «سرافکندگی تاریخ اروپا و آمریکا از دوره استعمار»، «خجل بودن تاریخ از ستم بر رنگین پوستان و غیر مسیحیان»، «جنگ و خونریزی بین کاتولیک و پروتستان به نام مذهب و کشتار در جنگ جهانی اول و دوم به اسم ملیت و قومیت» را دلایل مشهودی بر رفتارهای هدایت شده سیاستمداران و برنامه ریزان غرب می دانند و جوانان را به تأمل در این باب راغب می کنند تا بهتر از گذشته ای که بخشی از هویت است، آشنا شوند.
دو درخواست مهم
رهبر معظم انقلاب سپس در این پیام، دو درخواست مهم و اساسی از جوانان اروپا و آمریکای شمالی درباره تصویر اسلام در غرب دارند؛ ایشان «پرسش و کاوش درباره انگیزه های سیاه نمایی گسترده علیه اسلام» را درخواست اول خود می دانند و سپس برای تکمیل درخواست اول از این قشر حقیقت جوی می خواهند تا با «کسب شناخت مستقیم و بی واسطه از دین اسلام در واکنش به سیل پیشداوری ها و تبلیغات منفی» راه تحقیق، تأمل و تعقل را در پیش بگیرند.
پرسش و کاوش
در ارتباط با درخواست اول می توان به طرح چرایی هایی پرداخت که عامل اصلی رغبت جوانان به پرسش و کاوش خواهد شد. «چرایی معطوف شدن بازنگری در وجدان عمومی به گذشته های دور و غفلت از مسائل روز»، «چرایی جلوگیری از آگاهی عمومی در برخورد با فرهنگ و اندیشه اسلامی»، «چرایی شدت گرفتن سیاست قدیمی اسلام هراسی و نفرت پراکنی از اسلام» و «چرایی تقابل ساختار قدرتهای جهانی برای انفعال و به حاشیه راندن تفکر اسلامی»؛ چهار چرایی کلیدی و اساسی در جهت پی بردن به حقیقت ناب اسلام محمدی (ص) بود که رهبر انقلاب با طرح آنها وجدان حقیقت جوی جوانان را به کند و کاو و پاسخگویی به رفتارهای دیروز و امروز و فردای خودشان هدایت کرد.
شناخت مستقیم و بی واسطه
رهبر معظم انقلاب درخواست دوم از جوانان اروپا و آمریکای شمالی را حول«کسب شناخت مستقیم و بی واسطه از دین مبین اسلام در واکنش به سیل پیشداوری و تبلیغات منفی» طرح فرمودند که در باب آن می توان به نکاتی کلیدی اشاره کرد. ایشان چراغ وجدان جامعه هدف را با طرح این نکته که «منطق سلیم اقتضا می کند که لااقل بدانید شما را از چه می ترسانند» روشن می کنند و سپس آنها را از پذیرش حرفها به صورت شنیداری، دیداری منع می کنند و می فرمایند: «من نمی گویم برداشت من و یا هر تلقی دیگری از اسلام را بپذیرید» و سپس از آنان می خواهد تا اجازه ندهند که اسلام با اغراض آلوده به آنان شناسانده شود و سپس تأکید می فرمایند: «اجازه ندهید که ریاکارانه تروریست های استخدام شده شان را به عنوان نمایندگان اسلام معرفی کنند».
چهار سؤال کلیدی
رهبر معظم انقلاب اسلامی لزوم شناخت اسلام از طریق مراجعه مستقیم به قرآن و زندگی پیامبر اسلام(ص) را راهکار این مهم می دانند و برای روشن‌تر کردن مسیر تأمل و تحقیق در باب اسلام، چهار سؤال کلیدی و مهم را طرح می کنند.
پرسشهایی که هر انسان صاحب منطق با شنیدن آنها مسلماً وجدانش تحت تأثیر قرار خواهد گرفت و در صورت اهل فکر بودن به سمت پاسخ دادن به وجدان خود خواهد رفت، پاسخهایی که در نهایت راه را برای تأمل بیشتر برای این جوانان بازتر خواهد کرد.
«آیا تاکنون خودتان به قرآن مراجعه کرده اید؟»،«آیا تاکنون بجز رسانه ها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کرده اید؟»، «آیا تعالیم پیامبر اسلام را و آموزه های اسلامی و اخلاقی او را مطالعه کرده اید؟» و «اسلام چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی در قرون متمایز بزرگترین تمدن فکری و برترین دانشمندان را تربیت کرد؟»؛ چهار سؤالی بودند که بی شک هر جوان ضمیر آگاهی آنها را از خود بپرسد تلاشش را برای بهتر دانستن از دین مبین اسلام بیشتر خواهد کرد، پرسشهایی که در نهایت موجب می شود مخاطبان پیام، «محصور نشدن در مرزهای ساختگی رسانه ها و از دست ندادن امکان داوری بی طرفانه نسبت به اسلام» را لازمه کار خود بدانند و در نهایت اجازه ندهند تا با چهره پردازی های موهن بین آنها و واقعیت سد احساسی و عاطفی ایجاد شود.
در جمع بندی این پیام می توان به طرح این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و جوانان غرب اشاره کرد که می تواند پرسشهای جدیدی برای آنها ایجاد کند، پرسشهایی که در نهایت به سمت تلاش در جهت یافتن پاسخ پرسشهای جدید شود و فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقت های نو پیش روی آنها قرار بدهد؛ موضوعی که در نهایت به این توصیه راهبردی رهبر معظم انقلاب ختم می شود: «فرصت فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام را از دست ندهید».
نظر شما