در حوزۀ موضوعهای اجتماعی هم بیشتر به روابط خانوادگی، تنهایی آدمها و رابطههای دوستانه اجتماعی توجه شده است.
اینکه این رویکرد حاصل چه مناسبات و پیش زمینههایی است و چگونه به این موضوع در بیشتر نمایشهای یک جشنواره که برآیند تولیدات یک سال تئاتر کشور است، پرداخته شده در بهترین شرایط میتواند برای انجام یک پروژۀ پژوهشی در خصوص تئاتر روزایران مناسب باشد که البته متأسفانه به هیچ وجه در ساختار تئاتر کشور جایگاهی ندارد.
اما مسأله مهمتر از انتخاب موضوع در نمایشهای چنین جشنوارهای که خوب یا بد مجموعۀ تئاتر یک سال ایران را با خود به همراه دارد، این است که این موضوعات چگونه انتخاب شدهاند و چگونه در قالب یک اثر هنری با ویژگیهای تأثیر گذار و شاخصههای بیانگری به اجرا در آمدهاند. این ارزیابی و تحلیل هم نیازمند توجه به مسالۀ نقد و پژوهش ساختاری و محتوایی تئاتر است که جشنوارۀ تئاتر فجر با مجموعۀ آثاری که به نمایش میگذارد، میتواند الگو و بستر تحقیق مناسبی برای آن باشد.
افسوس که مدیریت تئاتر کشور بهاین مساله هم توجهی ندارد.جشنوارۀ تئاتر فجر چه ضعیف باشد و چه قوی برگزار شده باشد، نتیجه و برآیند برگزاری آن چیست؟ هدف از برگزاریاین جشنواره به عنوان یک رویداد هنری با صرف هزینهای نزدیک به دو میلیارد تومان که از بودجۀ ناچیز تئاتر مصرف میشود چیست؟ آیا جشنوارۀ تئاتر فجر ثمره و حاصلی برای تئاتر ایران دارد؟
درآیین نامۀ جامع تبیین شده برای برگزاری جشنوارههای تئاتر اهداف مهم اینچنین تبیین شدهاند:
1- اعتلای هنر تئاتر کشور،2- معرفی فعالیتهای یکساله تئاتر کشور،3- توسعۀ فرهنگ ایرانی – اسلامی، 4- کشف استعدادهای خلاق در حوزه هنر نمایش،5- تبادل دانش و فنون هنر نمایش در سراسر کشور یا در سطح بین الملل،6-ایجاد فضای رقابتی برای ارتقای سطح کیفی آثار نمایشی، که ازاین میان تنها بند دوم در جشنواره سی و سوم رعایت شده است؛ همچنین در بندهای 1 و 2 و 5 و 7 و 13 شرح وظایف اداره کل هنرهای نمایشی به ترتیب به گسترش کیفی هنرهای نمایشی، توسعۀ هنرهای نمایشی به منظور ارتقای فرهنگ عمومی جامعه، جلوگیری از گرایش هنر تئاتر به سوی فرهنگهای منحط و نازل، اهتمام و بسترسازی در جهت رشد فرهنگ و هنرایرانی – اسلامی و فراهم آوردن زمینۀ اشاعۀ بنیانهای هویت ملی و فراهم آوردن زمینههای مناسب برای بروز خلاقیتها و کشف استعدادها و زمینهسازی برای رشد و شکوفایی منابع انسانی از طریق آفرینش و ارایه آثار نمایشی متناسب با منزلت فرهنگی کشور اشاره شده است.
سیاه نمایی در نمایشهای جشنواره
اما آنچه در نگاه سطحی بخش قابل توجهی از آثار به نمایش در آمده در این جشنواره به موضوع ارتباطهای اجتماعی، روابط خانوادگی و... مشاهده میشود نه تنها مناسبتی با این اهداف و برنامهها و سیاستگذاری تعیین شده ندارد، بلکه متأسفانه در برخی موارد صراحتاَ موضعی خلاف جهت اهداف تعیین شده را پیش گرفته است.
جشنواره تئاتر فجر که بی توجه به این اهداف و سیاستها و مستقل و با چراغهای خاموش کارش را شروع کرد، بویژه در مرحله بازخوانی و انتخاب متون نمایشی آنچنان ساده از کناراین مهم عبور کرده که حالا حاصل و نتیجه اش را به عریانی میتوان در اجرای نمایشها مشاهده کرد.
نمایش روابط اجتماعی و ارتباطهای سطحی و نامتعارف، سیاه نمایی گسترده در به نمایش گذاشتن هویت خانواده ایرانی، به کارگیری زبان سخیف و بعضاً بی توجهی فرهنگی در برخی آثار، نمایش سطحی بدون پشتوانه و آگاهی کافی نسبت به زمینههای ریشهای و عمیق رفتار اجتماعی و فردی در جامعه ایرانی و... در چندین نمایش و بویژه در آثار تازه تولید شده که محصولات مستقیم جشنواره تئاتر فجر هستند، از یکسو و کیفیت ضعیف خیلی از نمایشها از طرف دیگر ثابت میکند که دست کم اهداف و سیاستهای تدوین شده جشنواره مورد توجه دبیرخانه آن نبوده است.
در بسیاری از نمایشها حتی بدیهی ترین اصول و قواعد نمایشنامهنویسی رعایت نشده است و در حوزه اجرا نیز بینظمی و بیقاعدگی حاکم است و حتی سادهترین مؤلفههای یک تولید هنری دیده نمیشود. زنها و مردهای جوان نمایشها بدون اینکه در ساختار و شکل هنری یک درام قرار داده شوند، در مقابل تماشاگران میایستند و به خودشان، زندگی شان، خانواده شان و همه چیز و همه کس ناسزا میگویند و پاکتهای سیگارشان را دست به دست میکنند و... نه ساختار و نه شکلی، نه محتوا و نه اندیشهای و نه کیفیت نمایشی به صورت منطقی و درست در خیلی ازاین آثار رعایت نشده است.
کارکردن و دیده شدن، تنها دستاورد جشنواره
جشنواره تئاتر فجر در برگزاریش بیتوجه به آیین نامه و شرح وظایف تنها ظاهری از انتخاب و گزینش را حفظ کرده و تنها و تنها چیزی که در آن وجود دارد، اجرای 88 نمایش روی صحنه است. نه رویکرد و هدفی در حوزه محتوا و نه توجه و تاکیدی بر تکنیک و ساختار در این جشنواره وجود ندارد. در واقع جشنواره تئاتر فجر در سی و سومین دوره برگزاری تنها حاصل اشتیاق و علاقه هنرمندان جوان به کار کردن است. تنها کاری که دبیرخانه انجام داده این است که با بدسلیقگی و ساده انگاری تنها دست به انتخاب و فهرست کردن آثار زده است.
دراین زمینه هم البته آنچه اتفاق افتاده است، حاصل زحمت و تلاش هنرمندان جوان بوده است و دبیرخانه جشنوارهای که توسط اردشیر صالح پور اداره شده نه تنها هیچ برنامه و هدف و سیاستی نداشته، بلکه به اهداف و برنامهها و سیاستهای پیشین نیز پشت کرده است. جشنوارهای که کمتر از نیمی از بودجه آن به گروهها و شرکت کنندگان اختصاص پیدا میکند و بقیه اش صرف بریز و بپاشهای بی برنامه و بی نتیجه و نامعلوم خواهد شد.
نظر شما