شاید ده سال پیش بود. تازه دولت عوض شده بود و من به واسطه شغل مهمی که یکی از آشنایانم در سازمان بهزیستی گرفته بود به دیدار رئیس این سازمان رفتم.

همه چیز از نخستین سیگار  آغاز می‌شود...

 آنجا خیلی کوتاه و اما دقیق از خطر موادمخدر جدید و بویژه صنعتی‌ها گفتم، ایشان یک پزشک جوان بود که به گمانم آن روزها این هشدار را جدی نگرفت. گفتم روزی را می‌بینم که این مواد به فراوانی در هر محله‌ای یافت می‌شود و قیمت آن اندک و استعمال آن بسیار آسان است. تازه پای کریستال و کراک به کشور باز شده بود. متأسفانه دستگاه‌های مربوط، در آن روزگار چنان در مبارزه با موادمخدر سنتی غرق شده بودند که در خواب هم گمان نمی‌کردند روزی آرزو کنند کاش الگوی اعتیاد در کشور دست کم به همان روال سابق بازگردد.

حقیقت آن است که در تمام صنعتها و تجارتها پیشرفت و به روز رسانی هست. در تجارت عظیم و پرسود موادمخدر هم این هست. روزگاری تصور می‌کردیم چنانچه مرزها را ببندیم می‌توانیم این روند را کنترل کنیم. اما حالا چنان مواد عجیب و غریبی در داخل و آشپزخانه‌های شهرهای کوچک و بزرگمان تولید می‌شود که پیشتر در خواب شب هم نمی‌دیدیم. موادی که مشخصاً عقل و روان قربانی را هدف گرفته‌اند. جرم شناسان، اساس بیشتر جرایم را اعتیاد می‌دانند. بالا گرفتن جرایم سبب تشدید ناامنی و آسیب دیدن اجتماع و روابط اجتماعی و هزار و یک مشکل ریشه‌ای دیگر می‌شود و این دومینوی مرگبار همچنان ادامه دارد. طی سالهای اخیر بیشتر برنامه‌های موجود برای مبارزه با اعتیاد به حوزه درمان معتادان، کمپهای ترک و کلینیکهای مربوطه بازمی‌گردد. این در حالی است که خوشبینانه‌ترین بررسی‌ها نشانگر آن است؛ حداکثر 20 درصد از آنها که گرفتار دام اعتیاد شده‌اند قادر به حفظ پاکی خود بوده‌اند. یعنی هشتاد درصد دیگر آنها که با صرف هزینه‌های زیاد به سوی ترک سوق داده شده و با هزینه‌های مضاعف دیگری موفق به ترک هم شده‌اند، دوباره به چرخه اعتیاد بازگشته‌اند.

این آمار تأسف بار نشانه نبود جهت گیری صحیح در مبارزه ما با اعتیاد است. همه جا شعار «پیشگیری بهتر از درمان است» داده می‌شود و اما در حوزه اعتیاد عمده تلاشها و بودجه‌ها و برنامه‌ها در بخش درمان متمرکز شده و کمتر برای پیشگیری طرح و برنامه‌ای وجود دارد. حال آنکه برای ممانعت از سقوط نسل فردا در این ورطه باید هر چه زودتر برنامه‌های وسیع و ابداعی لازم را در پیشگیری کلید زد.

بی‌تردید نخستین پله اعتیاد در عمده موارد، وابستگی به سیگار است،خاصه در نسل جوان. امروز با کمال تأسف روز به روز سن اعتیاد به سیگار و در نتیجه اعتیادهای بعدی پایین‌تر می‌آید. در حالی که ما هیچ برنامه مدونی برای پیشگیری نداریم. در مدارس و دانشگاه‌ها هر روز این معضل آشکارتر می‌شود و ما همچنان تماشاگریم. عجیب است که این خطر بزرگ را که چون یک بهمن هر لحظه حجیم‌تر می‌شود و کسی درک نمی‌کند و همه مراکز مربوطه سرگرم برنامه‌ریزی و رتق و فتق امروز معتادانند و بازگرداندن آنها که آن هم... بگذریم!

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.