دركوي وبرزن مي‌ديديم و مي‌شنيديم كه بیشتر مردم ازكاري که كي‌روش و بازيكنان تيم ملي كردند، ابرازرضايت مي‌كنند، اما عمق اين حمايت پنجشنبه شب دربرنامه‌اي كه با مجري گري عادل فردوسي پورروي آنتن رفت، حس شد. تنها 12درصد از شركت‌كنندگان، خواستارجدايي كي روش ازتيم ملي بودند و ديگرشركت كنندگان، ازاعماق  وجود نسبت به نتايجي كه تيم ملي گرفت، ابرازرضايت مي‌كردند.

رويكرد اذهان عمومي‌اين است كه كي‌روش مي‌تواند تيم ملي را به سمت و سوي جام جهاني روسيه سوق دهد. پيكارهايي كه سه سال ديگر درروسيه روي پرده خواهد رفت.

آنچه اعتماد عمومي‌را ميان كي‌روش و مردم فزوني بخشيده است، فقط بازي به يادماندني مقابل آرژانتين، ديداري كه حتي مي‌توانست با برتري تيم ملي ايران به پايان برسد و شاهد وقوع اتفاقي بزرگ و شگرف دردنياي فوتبال باشيم، نيست. يا آن سه بردپي درپي درمرحله انتخابي جام جهاني كه دراوج نااميدي منجر به صعود ايران به جام جهاني فوتبال شد. كي روش علاوه برآن بازي به يادماندني مقابل نايب قهرمان جهان وصعود به جام جهاني، خون تازه اي درتيم ملي ايجاد كرده كه اين موجب ايجاد كششي وسيع ميان تيمش و مردم شده است.

 او آينده را با جوانهايي كه دربازي‌هاي جام ملتهاي آسيا درتركيب تيم ملي به ميدان فرستاد، براي مردم روشن تصويركرده است و آنچه حالا اعتماد عمومي‌را نسبت به او گسترش داده، همين جاذبه‌هاست. تيم كي روش شباهتهاي بسياري با تيمهايي دارد كه درزمان شكوفايي دوباره فوتبال ايران برابرمان قرارگرفته بود. ميزان علاقه افكارعمومي‌نسبت به تيم كی‌روش بي شباهت به علاقه‌اي نيست كه سالها پيش نسبت به تيم سال 1998ايران داشت. مردم آن تيم را به همين ميزان علاقه و دلبستگي، دوست داشتند واكنون نيز تأييد 88درصدي فوتبالدوستان نشان ازجايگاه خاصي مي‌دهد كه ميان اين تيم و مردم ايجاد شده است.

وجه تمايزميان دو تيم اما فقط درجايگاهي است كه تيم ملي درجام ملتهاي آسيا به دست آورد وگرنه هم اين تيم راهي جام جهاني شده است و هم آن تيم به جام جهاني رفته بود.

شايد آنچه دل ربايي مي‌كند، شخص كي روش باشد. فوتبالدوستان پس ازسالها رخوت و ناكامي‌همراه مربيان داخلي درسطح ملي ديگر نمي‌خواهند اين دست مربيان برمسند كاربنشينند كه دليل بزرگ حمايت 88درصدي ازتيم ملي، علاوه برجاذبه‌هايش، شخص كارلوس كي‌روش است. فوتبالدوستان هرگزدوست ندارند ديگر تيم ملي به دست مربيان  وطني بيفتد. نتايج ضعيفي كه تيم ملي با اميرقلعه نويي، افشين قطبي و علي دايي درسالهاي گذشته رقم زد، ديدگاه عمومي‌را نسبت به اين قبيل مربيان تغييرداده است. به همين جهت مردم با اينكه تيم ملي را دررسيدن به قهرماني جام ملتهاي آسيا ناكام ديدند، اما علاقه‌مندند كه با همين بازيكنان وسرمربي به سوي جام جهاني روسيه بروند، ولو اگر ناكامی ديگري رقم بخورد، اما شاهد حضورمربيان بي دانش يا كم دانش داخلي برمسند كارنباشند. درواقع اين رأي اعتماد نماي ديگري بود ازبي اعتمادي مردم به مربيان داخلي.