گروه هنر- خدیجه زمانیان - شانزدهمین جایزۀ کتاب سال دفاع مقدس در هفتۀ گذشته برگزار شد و برگزیدگان خود را در هر رشته اعلام کرد.

آزادسازی خرمشهر با « بچه های کارون» و خاطرۀ افسر عراقی

یکی از برگزیدگان این دوره، رمان « بچه های کارون» احمد دهقان بود که توانست در بخش داستان کودک و نوجوان جایزۀ این دوره را نصیب خود کند.  

با توجه به این اتفاق امروز نگاهی داریم بر این اثر دهقان و صحبت های نویسنده‌اش در خصوص کتاب. 

 آزادسازی خرمشهر و چند نوجوان شوخ

احمد دهقان، از آن نویسندگانی است که در نوشتن آثارش تلاش می کند  واقعیت‌های جنگ را پیش روی خواننده قرار دهد. «بچه‌های کارون» هم از این قاعده مستثنا نیست. این رمان، کتابی است که با توصیف واقعیت های جنگ در تخیل نویسنده شکل گرفته و می‌خواهد قهرمانان واقعی را به مخاطبان خود یعنی گروه سنی نوجوان بشناساند.

«بچه‌های کارون» دربارۀ اشغال و آزادسازی خرمشهر از نگاه چند نوجوان است که در کنار رود کارون در سنگر نیروهای ایرانی به سر می‌برند و شرح ماجراهایی ا‌ست که در زمان جنگ برای آن‌ها اتفاق افتاده است، کسانی که نوجوان بودند  اما جنگ آن‌ها را مجبور کرد  خیلی زود بزرگ شوند و کارهای بزرگ انجام بدهند، کارهایی مثل آزادسازی خرمشهر.

رمان، ماجرای سه نوجوان است که در این سوی رود کارون در سنگرهای خط مقدم جبهه هستند. داستان، ماجراهای جنگی این سه نوجوان را روایت می‏کند که با ورود شخصیت دیگری به نام «عبدل» متحول می‌شود و این سه شخصیت به دنبال این‌ می‌روند که عبدل چه کسی است.

نویسنده تلاش کرده از دریچه‌ای متفاوت به جنگ نگاه کند، طوری که برای گروه سنی نوجوان جالب و خوشخوان باشد. این اثر نیم نگاهی نیز به طنز دارد و شخصیت‌هایی طناز و شوخ ماجراها را پیش می‌برند.

داستان نگاهی واقعی و متفاوت به            آدم هایی دارد که واقعیت داشته‌اند؛ گروهی از مردم کوچه و بازار، با خنده‌ها و شوخی‌های مرسوم و مخصوص خودشان و قهرمانانی کم سن و سال که جنگ آن ها را وادار به انجام کارهایی خاص کرد. 

 

 استناد بر واقعیت ها

یکی از ویژگی های نویسندگی احمد دهقان برون گرایی اوست. همانطور که گفته شد، او داستان‌هایش را مبتنی بر صحنه، واقعیت و رویداد می نویسد نه مبتنی بر درون گرایی انسان در منطقۀ نظامی. 

جرقۀ نگارش این رمان هم با مطالعه خاطرات یک فرمانده عراقی به ذهن نویسنده خطور کرده است. این فرماندۀ عراقی با نام «عزالدین مانع» در خاطراتش زندگی خود در زمان جنگ و ماجراهای خرمشهر را روایت کرده بود. این خاطرات دهقان را به نوشتن داستان وسوسه می‌کند؛ داستانی که شاید می‌خواسته یک تک داستان کوتاه باشد، اما وقتی بر صفحۀ سفید کاغذ نشسته آرام آرام تبدیل به رمان شده است. 

 

 قهرمانان نوجوان و غرور ملی

اما چرا قهرمانان این رمان نوجوانان هستند؟ دهقان در جایی این طور به این سؤال پاسخ داده: «دوست داشتم بچه‌های کشورم متوجه شوند که غرور ملی چیست و روزهایی در این کشور بوده که همه دست به دست هم داد‏ه بودند تا کشور را حفظ کنند. بچه‏‌های کارون روایت آزادی یک شهر است و سه نوجوانی که هم سن ‌و سال نوجوانان امروز هستند. نوجوان‌های آن روزگار در جبهه‌ها کارهایی انجام دادند که خیلی بزرگتر از سن آنها بود.»

در این جا بخشی از ابتدای این رمان آورده می شود تا مخاطب با سبک و شیوه نویسنده در این اثر آشنا شود: « ـ چه‌طوری پسر؟ چرا مثل راهزن‌ها، این‌جا قایم شده‌ای؟

سنش از بقیه بیشتر بود. توی جبهۀ ما، تنها کسی که حق داشت کلاه آهنی سر نگذارد، جنابِ ایشان بود.

واقعیتش را بگویم، فرمانده خیلی زور زد تا کاری کند یدی هم عین ماـ موقع این طرف و آن طرف رفتن ـ کلاه لگنی سر بگذارد ولی زورش نرسید. بهانه‌اش چه بود؟ می‌گفت وقتی کلاه‌ آهنی سر می‌گذارم، موهام می‌ریزد! وقتی فرمانده پیله کرد و گفت که الا و بلا باید مثل بقیه کلاه سرت بگذاری، چشم دوخت تو چشم‌های او ـ این صحنه را خودم شاهدش بودم و در حالی که با عصبانیت تند تند می‌‌زد رو شکم گنده‌اش، گفت: «کلۀ من احتیاج به محافظت ندارد، اگر خیلی دلواپس هستی، دستور بده یک کلاه آهنیِ گنده برای این بسازند، چون تنها چیزی که از من در تیررسِ دشمن است، شکمم است ولاغیر!»

بعد هم بدون اینکه محلی به فرمانده بگذارد که چشم‌هاش از حرف‌های او چهار تا شده بود، راهش را کشید و رفت.»

بچه های کارون در سال 1392 با 240  صفحه توسط نشر سوره مهر منتشر شد. این اثر برای اولین بار در بیست و ششمین نمایشگاه کتاب عرضه شد و همچنان مورد اقبال مخاطب است. 

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.