خیلیها این حجم از بدبینی را سیاه نمایی میدانند، اما گاه اخباری از گوشه و کنار درز میکند که به قول بچه محلهای من در «کوی طلاب» مشهد، آدم چهار شاخ میماند که؛ «اینکه الان گفتی یعنی چه؟!» مثلاً یکی از خبرگزاریها خبر داده بابایی که در شمار بدهکاران بزرگ بانکی بوده و چهار هزار میلیارد تومان بدهی معوق داشته، دوباره قراردادی بسته و توانسته 6 میلیارد و 500 میلیون تومان وام بدون وثیقه بگیرد! آخر این نهادهای نظارتی که در وامهای ازدواج و چند میلیونی کسب و کار و غیره حی و حاضرند و مو را از ماست میکشند در این سالها کجا بودند؟ به خدا مردم انگشت به دهان ماندهاند که در این سرزمین چه خبر است.
با کمال تأسف در دو دولت پیشین چنان بخور بخورهایی شده که به گمانم تا سالهای سال باید یک وزارتخانه ویژه تشکیل دهیم که فقط اینها را کشف و خنثی کرده و حقوق مردم را به آنها بازگردانند، زیرا هر دم از این باغ بری میرسد. هر کدام هم از دیگری سوزناکتر. خدا میداند چه مقدار هنوز پنهان مانده و به قول معروف، گویا تنها این نوک یک کوه یخی عظیم است که از زیر آب بیرون زده و تمام اقتصاد و معیشت مردم را فلج و منجمد کرده است. در مورد حیرت آور دیگری نیز هفته گذشته خانم طبیب زاده از یک فساد تکان دهنده در هیأت مدیره صندوق حمایت و بازنشستگی کارکنان فولاد و شرکتهای وابسته به آن پرده برداشت، این بازنشستگان در اعتراض به شرایط بد خود برابر مجلس تجمع کرده خواستار رسیدگی شدند و پس از آن این نماینده مجلس اعلام کرد؛ فقط یک نفر از اعضای هیأت مدیره این صندوق در سال 93 حدود یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان با عناوین مختلف دریافتی داشته است؛ یعنی ماهی 150 میلیون تومان! یعنی از حقوق رئیس جمهور و وزرا هم بیشتر. همین جناب در سال 92 نیز یک میلیارد و سیصد میلیون تومان دریافتی داشته است و برخی دیگر از اعضا نیز به همین ترتیب دریافتیهای چند صد میلیونی داشتهاند و در همان حال بازنشستگان مظلوم از شدت فشار و نرسیدن شندرغاز حق و حقوقشان مجبور به تجمع برابر مجلس شدهاند! براستی این فریاد را به کجا باید برد؟
حرف اینجاست، نهادهای نظارتی کجا بودند؟ ما با یک سونامی فساد پنهان روبه رو شدهایم، واقعاً عدهای خورده و بردهاند و برخی هنوز هم دست بردار نیستند. چرا نباید اینها را آنچنان ادب کنیم که برای تمام دزدان بیت المال درس عبرت شود؟ چرا اینها را به پای میز محاکمههای علنی نمیکشانیم تا تقاص مردم را از ایشان بستانیم؟ چرا سبیل اینها را آنچنان دود نمیدهند تا بعدیها حساب کار دستشان بیاید؟ به گمانم این پروندهها نظر به ریخت وپاشهای اواخر دولت قبل چنان گستردهاند که برای اعاده حقوق ملت حتی اگر یک سازمان یا وزارتخانه مختص کشف و بازرسی آنها از نیروهای پاکدست و امتحان پس داده تأسیس کنیم، بیراه نیست. این خبرها جگر مردم تهیدست را آتش میزند. شما را به خدا کاری بکنید!
نظر شما