حتی شایعاتی مبنی بر شرکت شخص پادشاه که خلبان است، در این حملات به گوش رسید، کمی بعد از آن واقعه، داعش مدعی گردن زدن تعدادی از قبطیهای مسیحی مصری شد. این فیلم نیز فجیع بود و نظیر فیلم کشتن خلبان اردنی، موجی از نفرت و مخالفت را در تودههای مردم مصر برانگیخت. در پی آن، دولت نظامی مصر اعلام کرد، قاهره به مواضع داعش در لیبی حمله میکند و چنین هم کردند و باز نظیر ماجرای اردن، حتی حرف از حمله زمینی و احتمال اشغال لیبی به دست نظامیان مصری به میان آمد.
باری به هر دو این موارد از دو زاویه کاملاً متفاوت میتوان نگریست. نخست اینکه هر دو کشور اردن و مصر در پی دخالت مستقیم در آشوبهای همسایگان خویش هستند، بنابراین به دنبال بهانههایی بودند تا این راه باز شود. حال داعش هماهنگ شده یا نشده، این فرصت را در اختیار آنان گذاشته است. این مسأله در قضیه اردن بیشتر میتواند به واقعیت نزدیک باشد، زیرا آنها میتوانند منافعی در این دخالت داشته باشند، شکی نیست خواست عربستان، غرب و صهیونیستها نیز ممکن است از امان همین بوده باشد. اما با تمام این احوال، ماجرا به این سادگی هم نیست و امان در این ماجرا، دیدیم که محتاط ماند و به اعدام چند تکفیری زندانی و چند حمله هوایی بسنده کرد. اما مصر نیز با وجود تهدید، به هیچ وجه شرایط لازم را برای حمله به لیبی ندارد. ارتش از فسادی روز افزون رنج میبرد. یگانهای مختلف چندان که به نظر میرسد، گوش به فرمان دولت مرکزی نیستند. هنوز هستههایی از اخوانیها در بدنه ارتش باقی اند و آنها ممکن است از جو آشوب ایجاد شده برای رسیدن به مقاصدی دیگر بهره جویند.
برخی دیگر از صاحبنظران بر این باورند که هم رژیم مصر و هم اردن از پایگاه اجتماعی متزلزلی برخوردارند. هر آن ممکن است اعتراضها در این دو کشور بالا بگیرد، بنابراین نیازمند اخبار و اتفاقی هستند تا بتوانند مردم را هر چه بیشتر زیر پرچم حاکمیت جمع کنند. بر اساس اذعان عمده صاحبنظران هم فیلم به آتش کشیدن خلبان اردنی و هم فیلم گردن زدن مسیحیان قبطی مصری، فیلمی هالیوودی و کاملاً کارگردانی شده بوده است.
نظر شما