عباسعلی سپاهی یونسی: دیروز 9 اسفند ماه روز حمایت از حقوق مصرف کننده بود و من و خانواده و چند نفر از دوستانم رفته بودیم برای دیدن تئاتر “علیمردان خان” نوشته عباس جانفدا به کارگردانی منصور جهانبخش.

دیدن نمایش «علیمردان خان» با اعمال شاقه!

 انگیزه اصلی ام از رفتن به تئاتر این بود که پسر شش ساله ام را به دیدن تئاتری ببرم که برایم به عنوان کسی که در حوزه ادبیات کودک و نوجوان فعالیت می کند، مخاطب اصلی آن می تواند کودک باشد.

به فکر تهیه بلیت افتادم، با عجله سری به سایت گیشه زدم و 6 بلیت رزرو کردم. البته همان لحظه وقتی جمله «20 دقیقه  قبل از اجرا حضور در سالن الزامی است» را خواندم دچاز استرس شدم، اما به خودم تلقین کردم که هر طور باشد سر ساعت به سالن هلال احمر می رسیم. سریع آماده شدیم و حرکت کردیم. با همه استرس و شلوغی خیابان در آن ساعت، به موقع به سالن رسیدیم. ساعت 19 بود، اما هنوز در سالن باز نشده بود. تعجب کردم از تأخیر، اما سرانجام پس از نیم ساعت انتظار در سالن باز شد.

برنامه با نیم ساعت تأخیر شروع شد و چون شب آخر نمایش بود، قرار بود آیین سپاس نمایش هم برگزار شود. با خودم فکر کردم آیین سپاس و تشکر 10 یا 20 دقیقه ای قرار است طول بکشد و شاید هم بعد از نمایش برگزار شود، اما چشمتان روز بد نبیند، اگر علیمردان خان در قالب شعر ایرج میرزا همه را از دست خودش عاصی کرده بود، نویسنده و کارگردان این تئاتر هم راه علیمردان خان را ادامه دادند.

آیین سپاس یک ساعت و نیم طول کشید  و کارگردان محترم سعی می کرد در تشکر کم و کسری نگذارد و کم مانده بود از ساندویچی سر خیابان هم تشکر کند. پسرم مثل خیلی از بچه های کوچکی که مثلاً آمده بودند تئاتر خنده دار ببینند، حوصله اش سر رفته بود. همسرم او را به بیرون از سالن برد تا نیم ساعت بعد که بالاخره سپاس ها و تشکرها به اتمام رسید. بغل دستی‌ام که با خانمش حرف می‌زند، می‌گوید چه عجب تمام شد بالاخره. بیرون می‌روم تا پسرم را به سالن برگردانم، اما قبول نمی کند و البته آن طرف‌تر هم چند نفری را می بینم که با فرزندان خودشان بیرون آمده اند. پسرم راضی می‌شود که به سالن برگردد، اما چون قدش کوتاه است باید او را روی پایم بنشانم . با خودم فکر می کنم؛ یعنی در مدتی که این گروه اجرا داشته، نباید برای مشکل بچه هایی که به دیدن این تئاتر می آیند، فکری کرده باشند؟

بچه ای آن طرفتر در حال چرت زدن است و ...

نمایش تمام می شود و من و خانواده ام مثل دیگرانی که در سالن بودیم، مقداری خندیدیم،  اما آن گونه که باید و شاید از نمایش لذت نبردیم آن هم به خاطر تأخیر و برنامه طولانی اختتامیه.

برگردیم به جمله اولم. دیروز روز حمایت از حقوق مصرف کننده بود و من رفته بودم تئاتر ببینم که برای فرزندم اولین تجربه بود. پرسشم این است چرا وقتی یک کارگردان برای نمایش خود بلیت فروخته است، به خودش حق می دهد به بهانه اختتامیه دو ساعت دیگران را منتظر نگه دارد؟

آیا نمی شد تجلیلها در پایان تئاتر انجام شود تا کارگردان و نویسنده تا صبح فرصت تجلیل و حرف زدن داشته باشند و آیا نمی شد مراسم اختتامیه با نیم ساعت تأخیر شروع نشود و آیا نمی شد آیین تجلیل یک ساعت و نیم طول نکشد و آیا...؟

بگذریم، آقای جان فدای عزیز! سپاس از شما که نمایش شما و گروه خوبتان وضعیت نمایش مشهد را تکانی داد، اما چرا بعضی از مواقع از چیزهایی حرف می زنیم و از دیگران می خواهیم آن کارها را انجام ندهند که دقیقاً خودمان همان کارها را انجام می دهیم؟

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ع حسيني IR ۱۹:۲۶ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۱
    0 2
    از نويسنده محترم اين متن خيلي تشكر مي كنم. من با بچه ها اوايل برگزاري اين نمايش به ديدن تئاتر رفته بوديم . جناب كارگردان حدود ده دقيقه اي اول نمايش شروع به صحبت كرد و همان اول صحبتش آن چنان از سكوت و عدم سر و صداي بچه ها و نخوردن تنقلات و غيره صحبت كرد كه حقيقتاً يك استرس و فشاري براي من كه پدر بچه ها بودم ايجاد كرد چه برسد براي خود بچه ها كه در واقع اين نمايش براي اين گروه بود.
  • محمد جواد IR ۱۱:۵۰ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۲
    2 0
    اصلا جای تردید نیست که اگر این نمایش زیبا نبود هیچ وقت 40 هزار نفر به تماشای آن نمیرفتند. روزنامه سراسری خانه تو نیست آقای نویسنده محترم که نظرات شخصی خودت را بنویسی . من به همراه خانواده ام رفتم و هیچ مشکلی نداشت . در مورد نظر دوست دیگر شما تئاتر را با سینما اشتباه گرفته اید . تئاتر زنده است و تمرکز بازیکر مهم .