دکتر سیدحسن حسینی، عضو هیأت علمی و استاد دانشگاه تهران درگفتوگو با فرارو درباره ابعاد این موضوع گفته است: در سطح جهانی پدیده تقلب علمی، در کشورهای توسعه یافته، نرمافزاری درست شده است که از طریق آن میتوان به میزان کپیکردن مطالب پی برد. دانشجویی که در پژوهشش میزانی از تقلب نشان داده شود، در ابتدا تذکر میگیرد، و برای بار دوم آن دانشجو مردود خواهد شد. مثال دیگر وزیر خارجه آلمان است که به دلیل اینکه سال ها پیش یک پاراگراف تقلب در پژوهش دکترایش وجود داشت، خود از وزارت خارجه این کشور استعفا داد.
حسینی در ادامه نتایجی از این پژوهش را ارایه کرد و گفت: در تهران و شهرستانها مؤسسات مشاوره آموزشی و پژوهشی تأسیس شدهاند که کار پژوهشی تولید میکنند. تا به حال 26 مرکز مشاوره پژوهشی و آموزشی در حوالی میدان انقلاب شناسایی شده اند که در این تحقیق با آنها گفت و گو شده است.
حسینی گفت: طبق این تحقیق، قیمت تولید مطالب علمی در مقاطع و رشتههای گوناگون، متفاوت است. برخی از این قیمتها به شرح زیر است:
- پایاننامهمهندسی و فنی در مقطع کارشناسیارشد 4 تا 10 میلیون.
- پایاننامه مهندسی و فنی در مقطع دکترا 12 تا 17 میلیون.
- ISI در رشتههای فنی از 2 میلیون تومان به بالا.
- پروپوزال پایاننامه پزشکی 1 تا 2 میلیون.
- پایاننامه پزشکی 5 تا 7 میلیون.
- پایاننامه پزشکی در شاخه ژنتیک 12 میلیون.
- ISI در پزشکی 5/1 تا 5/3 میلیون.
- پایاننامه کارشناسی علوم انسانی 5/1 میلیون.
- پایاننامه دکترای علوم انسانی 6 تا 12 میلیون.
- پایاننامه علوم انسانی در رشتههای حقوق و مدیریت 300 تا 800 هزار بیشتر از سایر رشتهها!
- ISI در علوم انسانی 5/1 تا 3 میلیون.
حسن حسینی در ادامه اعلام نتایج این پژوهش گفت: برخی از مؤسساتی که محتوای علمی تولید میکنند، با عنوان مشاوره تحصیلی و پژوهشی و دارای مجوز هستند. تعدادی از این مؤسسات نیز مجوز ندارند، اما میگویند کار ما غیرقانونی نیست، چون قانونی برای منع تولید متون علمی وجود ندارد. در واقع در ایران به این دلیل که در هیچ حوزهای قانون کپی-پیست رعایت نمیشود، در بحث تولیدهای علمی نیز رعایت نشده است.
دکتر حسینی با تأکید بر اینکه باید بیش از هرکس خریداران و تولیدکنندگان این متون علمی را مقصر بدانیم و با اشاره به نتایج تحقیق انجامشده توضیح داد: وزارتخانهها و ارگانهای مسؤول بیش از همه مؤسسات تولیدکننده را نشانه گرفتهاند، در حالی که باید خریداران را نشانه گرفت. درصد قابلتوجهی از مراجعان به این مراکز را دانشجویان پیام نور و آزاد و تعداد کمتری از آنها را دانشجویان دانشگاههای معتبری مانند دانشگاه تهران و بهشتی تشکیل میدهند. افرادی که این کارهای علمی را تولید میکنند نیز عمدتاً دانش آموختگان ارشد یا دکترای دانشگاههای آزاد و پیام نور هستند که در دوران دانشجویشان افراد زبدهای از نظر تحصیلی بودهاند؛ کار این افراد مانند این است که فرد یک چیز با ارزشی بالا را به کسی بفروشد و در ازایش یک دستمزد بسیار پاییندریافت کند.
حسینی در ادامه درباره دلایل ایجاد این مؤسسات تولید متون علمی گفت: حال به پرسشی اساسی میرسیم، و آن اینکه به چهدلیل این مؤسسات ایجاد شدهاند؟ یکی از دلایل این است که کلاسهای دانشگاهی ما توان آموزش صحیح همه افراد را ندارند. اگر از این کلاسها افرادی بیرون میآیند که توان تولید پایاننامه، پژوهش، پروپوزال و... را دارند، پس چرا بقیه افراد نمیتوانند اینکار را کنند؟
وی همچنین در ادامه اظهار کرد: دلیل دیگر این است که ما هرچه در سیستم آکادمیک جلو آمدهایم، نگاه کمی به آموزش عالی بر نگاه کیفی غلبه پیدا کرده است، برای مثال در دانشگاه آزاد دادن دو نمره را منوط به انتشار دومقاله در مجلات علمی کردهاند، که این خود کمیشدن آموزش را نشان میدهد. این کمیشدن به عضویت در هیأت علمی نیز کشیده شده است؛ دانشجویی که مدرک و تعداد مقالههای بیشتری دارد، شانس بیشتری نیز برای عضویت در هیأت علمی دارد. بسیاری از افراد با خرج پول توانستهاند مدارک و تولیدهای علمی بیشتری به نام خود ثبت کنند و در این سیستم کمی پیشرفت کنند. در کنار این افراد، کسانی نیز بودهاند که مطالب علمیشان را خودشان تولید کردهاند، اما نتوانستهاند پیشرفت کنند.
وی با انتقاد از روند پذیرش افراد در سیستمهای آکادمیک تصریح کرد: برای ارتقا از استادیاری به دانشیاری و یا از دانشیاری به استادی، تنها صرف اینکه فرد چه تعداد مقاله و مطلب چاپ کرده باشد، میتواند ارتقا یابد و هیچ آزمونی برای مشخص شدن سطح سواد وجود ندارد؛ از فرد خواسته نمیشود تا سخن بگوید یا به صورت کتبی در یک جلسه چیزی بنویسد تا میزان علم او سنجیده شود.
دکتر حسینی در ادامه بحث کمیشدن علم در ایران توضیح داد: قوانین و حوزه آکادمیک ما از افراد میپرسند چندتا تولید علمی داری؟ نمیگویند از کجا آوردهای و از افراد نمیخواهند تا حرف بزنند و بنویسند! این وضعیت در همه حوزهها هست، اما در حوزه آکادمیک اهمیت آن بیشتر است. ما اگر بخواهیم به دستاوردهای مختلف برسیم، باید علم تولید و پیشرفت کند، اما وقتی همچنان جادههای ما خراب است، پلها میشکند، ساختمانهایمان بیکیفیت است و... به این معناست که علم پیشرفت نکرده است.
این استاد دانشگاه با ذکر مثالی درباره اهمیت کیفیت در علم توضیح داد: ماکس وبر مبحثی با عنوان اخلاق پروتستانی و روح سرمایهداری دارد. این مبحث در ابتدا یک مقاله 37 صفحهای بود، اما به این دلیل که بسیار قوی و ارزشمند بود، طی پرسش و پاسخهایی که پیرامون آن مشکل گرفت، بدل به یک کتاب شد. بنابراین کمیت مهم نیست و کیفیت ماندگار خواهد شد.
دکتر حسن حسنی در انتها و در پاسخ به این پرسش که چه راهحلی را باید برای برونرفت از این شرایط انتخاب کرد، اظهار کرد: اگر کاری بتوان برای جلوگیری از این وضعیت انجام داد، این است که گروهی متخصص و زبده تشکیل شوند و مدت زمان زیادی روی جریانهای رخ داده کار کنند تا راهحل مشخص و قابل اجرایی پیدا کنند؛ اما مهمتر از آن این است که وقتی فردی بهعنوان عضو هیات علمی میبیند که همکارش تقلب کرده است، آن را بگوید تا جلوی آن گرفته شود، نه اینکه به هر دلیل آن را بروز ندهد.
وی همچنین تصریح کرد: در انتها باید به کسانی که از راه نوشتن پایاننامه، مقاله، پروپوزال و... پول درمیآورند بگویم، این کار ارتزاقی شرافتمندانه نیست!
نظر شما