به گزارش قدس آنلاین،شاید خیلی از افرادی که طی ماههای اخیر به نقد دولتهای نهم ودهم پرداختند علاقه ای نداشتند تا دولتهای قبل ازایشان را هم مورد نقد قرار دهند اما حجت الاسلام مصباحی مقدم که علاوه برداشتن فعالیت قبل از انقلاب درپرونده زندگی خود دولتهای پس از انقلاب اسلامی را هم درسمتهای مختلف اجرایی و نمایندگی مجلس درک کرده و اکنون نیز علاوه بر نمایندگی مجلس بعنوان کارشناس اقتصادی شناخته میشود از سوالات خبرنگار ما دراین خصوص استقبال کرد و ازدیدگاه خود به نقد دولتهای سازندگی ، اصلاحات و عدالت محور پرداخت تا به دولت یازدهم برسد.
متن گفتگوی خبرنگار ما با وی را در ادامه میخوانید:
بیشتر زیر ساختهای کشور مرهون خدمات دولت آیت الله هاشمی رفسنجانی است
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران پیشرفتهای اقتصادی و به طور کلی زیرساختهای اصلی کشور مرهون خدمات دولت آیت الله هاشمی رفسنجانی است .بنده این اظهار نظر را نه تنها امروز بلکه در دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی در سخنرانی های قبل از خطبه نماز جمعه قم هم عنوان نموده بودم .
اگر بخواهیم درباره عملکرد دولت پنجم و ششم منصفانه اظهار نظر کنیم باید گفت بسیاری از زیربناهای اقتصادی کشور در دولت ایشان ریخته شد .احداث سدها،شبکه های آبیاری ،نیروگاه ها و احیای صنایعی چون فولاد،آلمینیوم ، مس و ریخته گری که از صنایع زیر بنایی به شمار می روند از مهمترین فعالیتهای دوره ریاست جمهوری آیت الله هاشمی رفسنجانی است که به مرور زمان صنایع یاد شده به رشد و گسترش قابل توجهی دست پیدا کردند به طوری که ایران نه تنها در صنعت سیمان خودکفا شده است بلکه یکی از صادر کنندگان بزرگ منطقه نیز می باشد .
آنچه مسلم است قبل از پیروزی انقلاب اسلامی کشوراز صنعت قابل توجهی برخوردار نبود ،صنعت بسته بندی و کالاهای نهایی تنها صنایعی بودند که در زمان پهلوی ها در ایران وجود داشتند.اما در کنار فراهم نمودن بسترهای اقتصادی و توسعه زیر ساختها در دولت آقای هاشمی توجه به رفاه مردم و تامین ضروریات زندگی آنها مورد غفلت واقع شد ،
بنده به یاد دارم آیت الله هاشمی رفسنجانی در یکی از خطبه های نماز جمعه گفتند :ما می خواهیم به توسعه دست بیابیم و رسیدن به توسعه اسباب و لوازمی دارد که از جمله آن فشار بر طبقه کم درآمد جامعه است و ما سعی می کنیم که آن را جبران نماییم .
در سال1382در باشگاه انقلاب نمایشگاهی دایر شده بود و بازرسی کل کشور آمار سالهای 1371 ت 1381 رادر آنجا ارائه نمود .در واقع نیمی از مدت اعلام شده دوره ریاست و فعالیت آقای هاشمی در این سالها قرار داشت .بنده این آمار فوق را نزد ایشان برده و عرض کردم که آمارها از این حکایت دارد درآمدهای مردم طی 10سال 3/6دهم برابر افزایش یافته اما هزینه هایشان 11/6 برابر بیشتر شده است و مسلما گروه های کم درآمد جامعه از این فرآیند بیشترین آسیب را دیده اند .در آن زمان اگر مثلا کسی 60 هزار تومان حقوق ماهیانه داشت با افزایش 20درصدی حقوق ماهیانه 72هزار تومان دریافت می کرد اما اگر کسی 2میلیون حقوق می گرفت 400هزار به حقوقش افزوده میشد به عبارتی گروه دوم چندین برابر بیشتر از گروه اول درآمد داشتند و چنین مسئله ای شکاف درآمدی بین مردم جامعه را افزایش داد در آغاز سال که قیمت ها اصلاح شده وتورم تا پایان سال به راه خود ادامه می دهد مسلما بیشترین فشار به قشر کارگر و کارمند تحمیل می شود .
بنابراین می توان گفت دوره ریاست جمهوری آیت الله هاشمی رفسنجانی به لحاظ توسعه زیرساخت ها بسیار قابل توجه است اما از دو جهت ایرادهای اساسی داشته است ، توزیع ناعادلانه در آمد و گسترش تجملات در کشور. دولت ایشان بعد از پایان جنگ روی کار آمد به یاد دارم آیت الله هاشمی در خطبه های نماز جمعه گفتند:جنگ تمام شده و می بایست در اوضاع و احوال خودمان تغییراتی به وجود بیاوریم و در جامعه مانور تجمل بدهیم این جملات آثارنا مطلوبی بر جامعه گذاشت و روحیه تجمل گرایی را در بین مردم ترویج داد و بین بسیاری از خانواده های کم بضاعت که امکان برخورداری از تجملات را نداشتند با گروه ثروتمند فاصله طبقاتی زیادی ایجاد کرد.متاسفانه فرهنگ غربی که مبتنی بر تجمل گرایی است از آن دوره کلید زده می شود و بر فضای معنوی جامعه اثر سوء می گذارد.
در اوایل انقلاب بسیاری از مردم تمایل نداشتند به عنوان شهروند مرفه شناخته شوند به طوری که ماشین ها و وسایل لوکس خود را کنار گذاشتند اما به ناگاه بعد از این دوران روحیه ساده زیستی کنارگذاشته می شود بنابراین توجه به دو نقطه ضعف دولت آقای هاشمی در برابر نقطه قوت اقتصادی دولتهای ایشان بسیار مهم می باشد.
در دولت اصلاحات خصوصی سازی به شخصی سازی تبدیل شد
دولت اصلاحات اما دنباله دولت آقای هاشمی است با زاویه بیشتری در مسائل فرهنگی!!بیشتر معاونین و وزرای آقای هاشمی در دولت آقای خاتمی به کار گرفته می شوند و تفکر اقتصادی حاکم بر دولت پنجم و ششم بر دولت هفتم و هشتم هم حکمفرماست به اعتقاد بنده اقتصاد آزاد یا نیمه لیبرال در دولت هفتم و هشتم در کشور شکل گرفت و مبحث خصوصی سازی به شخصی سازی تغییر یافت .
متاسفانه بسیاری از افرادی که پیش از دولت آقای هاشمی از ثروتی برخوردار نبودند در این دوران به جایگاه مالی قابل توجهی رسیدند و در دوره ریاست جمهوری روسای این دولتها به جایگاه اقتصادی رفیعی دست یافتند.شاید شنیده باشید در شمیرانات باغهایی ایجاد شد که یقینا ایجاد باغها توام با کار و تلاش و رنج و زحمت بوده است اما بحث اصلی متوجه زمین هایی است که به صورت رایگان به این افراد داده شد ،همه حضراتی که درآن زمان دستی برآتش داشتند صاحب باغ و زمین و..شدند متاسفانه چنین عملکردهایی نقاط ضعف این دولتها به شمار می رود .
از سال 1374 اقتصاد ایران به حال خود رها می شود و تورم به 49/5درصد و نرخ ارز یک باره از 300 تومان به 960 تومان افزایش می یابد .البته دولت با اتخاذ تدابیری سعی نمود از افزایش قیمت ارزجلوگیری نماید همان زمان کارتر در تلویزیون حاضر می شود و یک دلار آمریکا را به مردم کشورش نشان داده می گوید 1000تومان ایران با یک دلار ما برابر است!!و سعی می کند با قدرت نمایی ضعف پول ایران را به رخ مردم بکشد .به نظر بنده بازگو کردن بسیاری از مسائل در برهه های مختلف زمانی برای مسئولان واجب و لازم است تا مبادا ضعف های دولتهایشان را از یاد ببرند و فکر کنند اگر امروز از قدرتی برخوردار بودند بهتر از دیگران عمل می کردند.
احمدی نژاد از فرمان رهبری تبعیت نکرد
احمدی نژاد در آغاز کار با سایرمسئولین کشور بسیار متفاوت بود با ورود ایشان به عنوان رئیس دولت نهم افرادی مشغول خدمت شدند که جزء اصحاب قدرت نبودند وفقط در پست های وزارت و معاونت فعالیت کرده بودند .
آقای احمدی نژاد با نگاه توزیع عادلانه درآمد، رئیس جمهور شد و شعارهای او احیای شعارهای امام خمینی (ره) بود از این جهت مقام معظم رهبری از ایشان حمایت کردند و دلیل حمایت خود را هم اعلام نمودند دوره اول ریاست جمهوری ایشان با چنین نگاهی به پایان می رسد با آغاز دوره دوم تحولی رخ داد که در ابتدا برجسته به نظر نمی رسید اما نوع عملکرد او در این مورد اشتباه بود با انتخاب آقای مشایی به عنوان معاون اول ،اولین خطا صورت می گیرد و بلافاصله مقام معظم رهبری عدم رضایت خود را نسبت به این مسئله اعلام نمودند و آقای احمدی نژاد با تاخیر این درخواست را اجابت کرد بهتر است بگوییم وی از دستور رهبری تبیعیت نکرد بلکه استعفای آقای مشایی را قبول کرد و این حرکت اولین نشانه رفتارهای غیر انقلابی بود که در سالهای بعد سر زد همچنین کنار گذاشتن وزیر اطلاعات وقت جناب حجت الاسلام و المسلمین مصلحی هم از اقدامات دیگری بود که نشان داد احمدی نژآد در برابر رهبری مقاومت میکند که البته مقام معظم رهبری بر مواضع شفاف خود که مسلما خیر و صلاح کشور در آن بود پافشاری نمودند .احمدی نژاد یازده روز در خانه ماند و به قولی خانه نشین شدند خیلی ها به دنبالش رفتند که به سرکار برگرد اما چون حمایت خاصی ندید و کسی به خاطر تمرد از دستور رهبری از این دیدگاه حمایت نکرد به سرکار بازگشت به نظر بنده انحراف دولت دهم از اینجا آغاز شد .
فسادها نتیجه انحراف رئیس جمهور بود
احمدی نژآد در دوره اول ریاست جمهوری برنامه های قابل توجهی چون سفرهای استانی را در برنامه هایشان داشت ، از نزدیک با مردم در تعامل بوده ،پرکار و جسورانه عمل می کرد ، همچنین با قدرت و قوت برنامه های انرژی هسته ای را دنبال می کرد و با ایستادگی در برابر دشمنان و پیگیری قدرت نظامی ایران بر افتخارات کشور افزود البته مقام معظم رهبری به عنوان فرمانده کل قوا بر همه این مسائل نظارت داشتند .
درزمان ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد شاهد افزایش رشد علمی کشور بودیم به طوری که در منطقه رقیب علمی نداشتیم.یکی دیگر از اتفاقات دوره ریاست جمهوری وی این است که در نیمه اول سال 90 تیم اقتصادی دولت و ستاد تدابیر ویژه مبارزه با تحریم ها مامور ارائه گزارشی به رهبر معظم انقلاب می شوند بدین مضمون که همه راههای به قبول پیشنهادات 5+1 و تسلیم شدن در برابر خواسته های آنها ختم می شود اما مقام معظم رهبری در آن جلسه توضیحاتی ارائه می دهند و حاضرین را متوجه اشتباه بودن تصمیم هایشان می نمایند .به هر حال درباره احمدی نژاد باید گفت از نیمه دوم دولت دهم، برحسب ظاهربرسر کار بود و پیگیر مسائل کشور، اما در حقیقت دیگر احمدی نژاد سابق نبود و با برخی از رفتارها و عملکردش موجب به هم ریختگی اوضاع کشور می شد، به نظر می رسد او تحت تاثیر حلقه انحرافی و نفسانیات خود را موفق ، پیروز و عملکردش را عاری از خطا می دانست .متاسفانه به قدری اسیر نفسانیت شد که همه دستاوردهای سالهای قبل را تحت الشعاع قرار داد و از آن مقطع به بعد سعی می کرد اوضاع کشوررا به هم ریخته نشان دهند .
بنده در جلسه ای با اعضای بلند پایه نظام حضور داشتیم در این جلسه با تحلیل اوضاع به هم ریخته ارزی و اقتصادی کشور ،سوء مدیریت را اصلی ترین عامل چنین وضعیتی اعلام نمودم و سهم کمی برای تحریم ها قائل بودم در حالی که دولت سعی داشت مشکلات را به تحریم ها ارتباط دهد مثلابنده به یکی از این سوء مدیریت ها اشاره کردم .
احمدی نژاد برای تبریک به رئیس جمهوری بولیوی به کشورهای آمریکای لاتین سفرمفصلی داشت بعد از بازگشت به وطن به جای اینکه اوضاع به هم ریخته ناشی از شوک ارزی را بررسی نماید در فاصله کوتاهی برای افتتاح پروژه کوچکی به کرمان رفت ، بنده چنین عملکرد و تصمیم گیری را ایراد بزرگ مدیریتی او در آن مقطع عنوان کردم و خاطر نشان شدم احمدی نژاد آن احمدی نژاد سال 89 نیست که برای هدفمندی یارانه ها همه وزرا،استاندارها و نیروی انسانی و مدیران خود در سراسر کشور را به کار گرفت و با کلیه اتحادیه ها ،اصناق و بنگاه های دولتی در این زمینه رایزنی نمود و با نظارت بر تمامی انبارهی کشور ذخایر کالایی کشور را کنترل شده در دست گرفت تا قانون هدفمندی یارانه را اجرا نماید با آنکه قیمت ها گاها ده برابرافزایش می یافت اما اثرجدی تورمی بر اقتصاد نداشت .
در سه ماه آخر سال 89 تا پایان سال 90 مشکل اقتصادی خاصی نداشتیم سال 91 آغاز مشکلات اقتصادی اساسی کشور بود .بانک مرکزی نمی توانست شوک ارزی را کنترل نماید .7هزار میلیارد مابه التفاوت قیمت ارز رسمی و ارزی که در بازار دبی فروخته شد به جیب عده ای رفت که معلوم نیست چه کسانی هستند!!!متاسفانه فسادهای بزرگی که در دولت احمدی نژاد اتفاق افتاد نتیجه انحراف از مسیر مستقیمی بود که بدان بی اعتنایی کرد.
دولت یازدهم از تولید حمایت نکرده است
به نظر بنده دولت دکتر روحانی دولت عقلانیت است .تصمیم هایی که به لحاظ اقتصادی گرفته می شود بعضا رویکردی عقلانی دارد ، اما درتحقق مدیریت جهادی و اقتصاد مقاومتی کم کاری صورت گرفته است و برخی از عملکردهای دولت با مناقشاتی روبه رو است مثلا در بحث هدفمندی یارانه ها دولت یازدهم نباید خطای دولت دهم را تکرار می کرد و آن خطا را ادامه می داد.
به نظر بنده اگر بنا بود به همه یارانه داده شود مبلغ چهل پنج هزار تومان زیاد بود و می بایست نصف این مبلغ پرداخت می شد در اصل باید از ابتدا فقط به دهک های کم درامد یارانه پرداخت می شد و مبنای پرداخت یارانه ها رفع فقر بود مسلما نوع پرداخت یارانه ها عامل تشدید تورم شد دولت مبلغ 9هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی استقراض می کند و چون چنین استقراضی پول پر قدرت ایجاد کرده و ضربدرپنج می شود و 45هزار میلیارد تومان نقدینگی و درنتیجه تورم ایجاد شد و شیرینی ناشی از پرداخت یارانه ها به تلخی تبدیل شد بنابراین در دوره آقای روحانی این رویه نباید تداوم می یافت با توجه به اینکه ایشان در مناظره ها و نطق های انتخاباتی اشان اعلام نموده بودند از اینکه همه ملت را یارانه بگیر کرده اند ناراحت اند اما در ماههای پیش در برابر حذف دهک های پردرآمد از خود مقاومت نشان دادند
همچنین در سال 93 قیمت حامل های انرژی اصلاح نشد و افزایش قیمت ها به نحوی نبود که بر رفتار مصرف کننده تاثیر بگذارد آنچه مسلم است ایرانیان چهار برابر میانگین جهانی انرزی مصرف می کنند و مسلما با اصلاح و افزایش قیمت ها می توان مانع اسراف انرژی شد همچنان که مشاهده کردیم در سال 85-86روزانه 75میلیون لیتر بنزین مصرف می شد به محض اصلاح قیمت ها در پایان سال 80 مصرف به 60میلیون لیتر کاهش یافت اما در سال جاری که قیمت ها اصلاح نشد دوباره مصرف بنزین،گازوئیل و گاز افزایش یافت.بنده معتقدم دولت یازدهم برخلاف شعارهای تبلیغاتی اش از تولید حمایت نکرده است.
در صورت توافق آمریکا در باغ سبز را به روی ما نمی گشاید
بنده معتقدم اگر 5+1 با ایران به توافق برسد طرف غربی مسئله را آنگونه مدیریت خواهد کرد که ایران از این قضیه چندان منتفع نشود .
به هر حال به طور طبیعی در مسائل اقتصادی بهبود اندکی حاصل خواهد شد اما دشمنان ایران هرگز در باغ سبز را به طور کامل برروی ما نخواهند گشود.لازم به ذکر است برخی از افرادی که فکر میکنند اگر با غرب به توافق برسیم همه چیز کشور در چشم به هم زدنی عالی می شود لازم است به کشورهایی که سالهاست در اختیار نظام سلطه جهانی هستند و همسو با سیاست ها و برنامه های آنها حرکت می کنند توجه کنند ، کشور مصر با جمعیت انسانی قابل توجه از تمدن باستانی هزاران ساله ای برخوردار است و در میان اعراب به لحاظ نخبگی جایگاه اول را داراست پس از دهه ها وابستگی در این کشور انقلابی رخ می دهد اما به لحاظ وابستگی به غرب این انقلاب مصادره می شود و ملتی که برای آزادی خون داده سرکوب می شوند ، رهبران نهضت دستگیر،حاکمه و حکم اعدامشان صادر می شود .
بنابراین مشاهده می کنیم با آنکه مصرپیرو سیاست های آمریکاست اما جهش اقتصادی قابل توجهی نداشته است و مردم از رفاه قابل توجهی برخوردار نیستند چنان فقری بر مصر حاکم است که حدود 2میلیون نفر از مردم در خرابه های مقابر زندگی می کنند.بنابراین ازوضعیت مصر می توانیم دریابیم چنین نیست که اگر با آمریکا رفیق شویم زندگی و اقتصاد ما شکوفا می شود .یقینا آنها امتیاز عادلانه و مساوی به ایران نخواهند داد از این جهت کمترین مساعدت را به ملت و دولت ایران خواهند داشت، آنچه مسلم است می بایست بر اساس توانایی ها،ظرفیت و قابلیت های داخلی و با اتکا به امکانات خود اقتصاد مقاومتی را محقق نماییم و با برنامه ریزی های اصولی وابستگی به نفت را کاهش دهیم وبا افزایش تولید و صادرات بیش از پیش ایران اسلامی را از دیگر کشوره بی نیاز نماییم.
نظر شما