آن گاه شايد به طورقطع ديگر نتوانند سهميه ليگ قهرمانان آسيا را هم به دست آورند. واقعه اي كه براي اميرقلعه نويي و كادرفني آبي‌ها به مانند يك كابوس بزرگ مي‌ماند. در روزهايي كه قهرماني استقلال ديگر به رؤيا بدل شده و اميردردومين فصل پي درپي هم مي‌رود تا از دستيابي به جام محروم شود، به دست نياوردن سهميه ليگ قهرمانان آسيا خبر بسيار جانکاهی براي اوست.

خبري كه شايد پيامدش حكم اخراج نيز برايش تايپ كنند. دراين حال و روز ناخوش و سرشار از ابهام اوضاع پيراموني باشگاه استقلال هم خوب نيست. صبح ديروز تعدادي از ليدرهاي يا بهتراست بگوييم عاشقان سينه چاك اميرقلعه نويي مقابل در باشگاه استقلال تجمع كردند. اين حضور با شعار عليه مديرعمل باشگاه استقلال همراه بود و اتفاقات حاشيه اي بسيار كه حتي رئيس كانون هواداران اين باشگاه را هم به واكنش وا داشت. وقتي شنيده شد، عده اي درحمايت ازافشارزاده مقابل در باشگاه استقلال حضوريافته اند، اين پرسش به وجود آمد كه چرا درحمايت ازاميرقلعه نويي عليه بهرام افشارزاده شعارداده مي‌شود و به چه دليل اگرمطالبه و خواسته اي وجود دارد، چرا بدون حاشيه بيان نمي شود.

ليدرهاي اميرقلعه نويي آن قدرنسبت به مرد محبوب‌شان دلبستگي دارند كه حاضرند، مقابل در باشگاه استقلال عليه افشارزاده شعاردهند. اين اتفاق بدون تردید پيامدهاي بسياري براي باشگاه استقلال به همراه خواهد داشت و اين تيم را آبستن حوادث تازه تر مي‌كند. با وضعي كه مي‌بينيم، نتيجه گيري آبي‌ها مقابل پديده هم بسيار دشواراست و به نظرمي‌رسد ، بازي آینده آبي‌ها نيز نتيجه اي به همراه نمي آورد كه خوشايند هواداران واقعي و نه ليدرهايش باشد. شعار عليه مديرعامل يك باشگاه را تاكنون به اين وضوح نديده بوديم. اما دراستقلال چنين اتفاقي رخ داد. اتفاقي كه مي‌تواند به عنوان اتفاق سال تلقي شود و اين باشگاه را با بحرانهاي جدي مواجه كند. درفصلي كه پشت سر گذاشتيم، اميرقلعه نويي در دستيابي به نتايج دلخواه كاملاً ناموفق بوده است.  او جام حذفي را باخت. درليگ نيز قهرماني را ازدست داد و داربی رفت را هم به ضعيف‌ترين پرسپوليس تاريخ واگذار كرد. اين فعل و انفعالات سبب شد استقلال تلخ‌ترين روزهاي خود در سالهاي اخير را تجربه كند و با اينكه خود قلعه نويي مسبب بسياري از جام آوري‌هاي استقلال محسوب مي‌شود، اما به عنوان اول شخص مقصر در اين باشگاه تلقي گردد. حال براي اميرقلعه نويي تنها يك بازي مانده تا شايد دست ليدرهايش براي حمايتهاي بيشتر از او باز شود؛ آن بازي داربي برگشت است. ميداني كه در آخرين ايستگاه ليگ چهاردهم روي پرده نمايش خواهد آمد و شايد اگراين استقلال بتواند تا آن روز به آرامش نسبي دست يابد، درنهايت برنده آن بازي لقب بگيرد واميرقلعه نويي اندكي به ماندن دراستقلال اميدوارشود.

 آينده اميرقلعه نويي سخت با نتيجه داربي پيوند خورده است و مديرعامل اين باشگاه كه خود نيزجايگاه سستي دارد، محق است كه براي آينده اين باشگاه تصميم بگيرد وبا برخي پيشكسوتان حتي مخالفان امير نشست بگذارد، حتي اگرآينده كاري خودش مشخص نباشد...

�م مردم با گردنی کج به ناله و التماس می‌افتند.