در همین ستون چند بار درباره سریال طنز «در حاشیه» چیزهایی نوشتم. حالا که خبر پایان و تغییر رویه آن در سری جدیدش به رسانه‌ها رسیده، آسوده‌تر می‌توان برخی چیزها را گفت. 

«در حاشیه» و آنچه از آن آموختیم!

در مدتی که این مجموعه پخش می‌شد در رسانه‌های مکتوب و مجازی شاهد انواع فراخوانها و امضای طومارها بودیم. در یک مورد از بیانیه و تجمعی هفت هزار نفری سخن رفته بود. اینکه هفت هزار پزشک اینچنین همت کنند و متنی آماده کرده متفق القول امضا کنند و بخواهند در اعتراض یا حمایت از موضوعی جمع شوند، الحق تحسین برانگیز است! باری کاری به صحت و سقم انبوه اخباری از این دست برای سریال مذکور ندارم. اما آنچه مسلم است همنوایی و همکاری پزشکان عزیز برای اعتراض به این مقوله، طی این مدت الحق و الانصاف تحسین برانگیز بود. با خودم فکر می‌کردم، کاش چنین همتهایی در هنگام بروز دیگر نابهنجاری‌ها نیز رخ دهد. مثلاً شاهد طوماری باشیم که برای مددرسانی به هموطنانمان در مناطق محروم، هفت هزار پزشک آن را امضا و اعلام آمادگی کرده باشند.

یا وقتی مثلاً می‌شنویم بیمارستانی چند بیمار را به علت فقر مالی و نداشتن پول برای پرداخت هزینه‌ها، برده‌اند و در گوشه پارک و بیابانی رها کرده‌اند، چقدر زیباست چند هزار پزشک طومار بنویسند و امضا کنند و علیه آن موضع بگیرند. یا وقتی در صنف آنها برخی، پولهای کلان زیرمیزی می‌گیرند و بیماران مستأصل را وادار می‌کنند حتی فرش زیر پایشان را بفروشند و به حساب ایشان واریز کنند و بعد آنها حاضر به جراحی و مداوای بیمار مذکور می‌شوند، باز چه خوب است علیه این شمار اندک پزشک ناخلف که اسباب بدنامی قشر عظیم و دلسوز و زحمتکش پزشکی را فراهم می‌کنند، هفت هزار نفر طومار بنویسند و بیانیه بدهند و خواستار مجازات متخلفان شوند، یا در مواجهه با انبوه نابسامانی‌هایی که ممکن است در عرصه بهداشت و درمان بروز کند، چقدر جای این بیانیه‌ها و طومارها خالی است.

البته این انتظار از تمام صنوف و اقشار می‌رود. اینکه فقط وقتی خودشان، نزد خودشان گمان کردند یک مقاله در یک روزنامه یا یک روزنامه یا یک برنامه تلویزیونی اندکی به آنان انتقاد کرده، حاضر به یراق نباشند و دست به طومار نشوند. اینکه وقتی سر سوزنی گمان کردی در یک برنامه که همه باور دارند دلسوزانه است و مردم از تماشای آن لذت می‌برند، به صنف شما انتقاد شده و منافع صنفی شما به خطر افتاده، فوری با تمام توان به میدان بیایید، هنر نیست. هنر آن است که اگر جایی دیدید منافع مردم به خطر افتاده و سلامتی آنان تهدید می‌شود نیز تا همین حد حساس باشید. اگر نه تا همین حد لااقل نصف آن نه یک دهم، نه یک هزارم آن واکنش نشان دهید ... بگذریم. البته جدا از بحث مذکور این را هم ناگفته نگذارم که این سریال مهران مدیری گذشته از حواشی‌ای که اشاره شد، به نسبت کارهای پیشین او کیفیت هنری بسیار نازلتری داشت و البته این نکته را هم اگر شد بعدها درباره‌اش خواهم نوشت.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محمد IR ۰۷:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
    8 0
    کافی است که یک بار همراه کسی باشید که با ماشین تصادف کرده انوقت خواهید فهمید که اکثر لایه های مرتبط دقیقا همانند لاشخور به این پدید ه بعنوان یک شکار نگاه می کنند و تا جایی که بشود فرد اسیب دیده را غارت م یکنند . اتفاقی که برای من روز 10 فروردین 94 افتاد ازمردم رهگذرو پلیس بسیار نامحترم و ناعادل گرفته تاخود رو بر و صافکار و نمایندگی سایپا و نقاش و قطعه فروش خود رو که با استفاده از شرایط اموال را به غارت بردند و علاوه بر گرفتن پول تقریبا دو برابر حق عرفی تا جایی که می شد از عدم حضور من استفاده کرده و قطعات سالم را بغارت برده و با هماهنگی نمایندگی قطعات جدید استفاده کرده و پول انرا گرفتند . و همچنین پزشکان و دارو فروش محترم . زیاد بخودتان نگیرید این وضعیت اخلاقی جامعه ای است که در ان هستیم فقط امیدوارم هیچ کدام از هموطنان مظلوم و بی پناه من در وضعیت من قرار نگیرد . چون کسی فریاد رس نیست
  • علي IR ۰۹:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
    5 0
    مديري دمت گرم خوب زدي وسط خال سياه 100امتياز کامل
  • صديقه IR ۰۹:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
    5 20
    "...کاش چنین همتهایی در هنگام بروز دیگر نابهنجاری‌ها نیز رخ دهد.منافع صنفی شما به خطر افتاده، فوری با تمام توان به میدان بیایید، هنر نیست. هنر آن است که اگر جایی دیدید منافع مردم به خطر افتاده و سلامتی آنان تهدید می‌شود نیز تا همین حد حساس باشید. اگر نه تا همین حد لااقل نصف آن نه یک دهم، نه یک هزارم آن واکنش نشان دهید ... كاش..." گل گفتي استاد ميليونها لايك.........