پاشنه آشیل
آشیل یا اخیلوس فرزند پله پادشاه میرمیدونها مشهورترین قهرمان افسانهای یونان است که نامش با آثار هومر عجین شده است. طبق بعضی روایات مادرش تتیس پس از تولد او با دو انگشت خود قوزک پایش را گرفت و وارونه در شط افسانهای ستیکس فرو برد و بیرون کشید. بدین جهت تمام اعضای بدن آشیل به جز قوزک پایش همه در دست مادر بود رویین گردید. .... سپاهیان یونان که بدون کمک و یاری آشیل قادر نبودند شهر تروا را فتح کنند از اولیس خواستند تا آشیل را به تروا کشاند و موجب وحشت دشمنان گردد. دیری نگذشت که حریف دریافت تیر به هیچ جای آشیل کارگر نیست مگر یک جا، همان قوزک پا یعنی جای دو انگشت مادرش که او را وارونه در آب فرو کرده بود. یکی از تیراندازان مشهور به نام پاریس یا "آپولون" که نقطهی ضعف حریف را پیدا کرده بود تیر زهرآلودی درست بر قوزک پای آشیل زد و کارش را ساخت و این عبارت از آن تاریخ ضربالمثل شد.
ریشههای تاریخی امثال و حکم جلد 1 صفحهی 174
اهل بخیه است
یکی از حکام اصفهان( و ظاهرا" عبداللهنوایی) فرمان داده بود تا دوزندگان شهر در روز و ساعت معینی در دارالحکومه گرد آیند تا در باب موضوعی با ایشان مشورت شود. پالان دوزی نیز با جمع ایشان همراه شد. دوزندگان به خنده افتادند که مگر پالاندوز نیز خیاط به شمار است؟ گفت: یاران! خیاط بگذارید، که ما همگی اهل بخیهایم!
کتاب کوچه جلد 3 صفحهی 1114
بِکِشی نَکِشی، نَکِشی میکِشی
دو تن باغدار همسایه، دیواری مشترک داشتند. یکی از آنان که متجاوز و زورگو بود، آب به پای دیوار بست و دیوار را خراب کرد و گاهی خود را به میوه و هیزم همسایه میزد. بالاخره سروصدای همسایه بلند شد و دعوا پیش حاجیملاعلیحکیمالهی بردند. حاجی پس از آن که سخنان طرفین را شنید به شاکی گفت: بنجی ننجا، ننجا منجی. یعنی اگر دیوار را بکشی ظلم و ستم همسایه را نمیکشی و اگر دیوار را نکشی از دست همسایه خواهی کشید. آن مرد حکم حاجی را پذیرفت و دیواری را که همسایه خراب کرده بود از نو بساخت.
فرهنگ سمنانی ص 44
*تدوین : مانی فرامرزی
نظر شما