این سریال به تهیه کنندگی محسن چگینی تولید شده است.تهیه کنندهای که پیش ازاین تجربه ساخت سریالهای طنز پر بینندهای ازجمله «ساختمان پزشکان» و «پژمان» را با سروش صحت داشته است.
فیلمنامه سریال «شمعدونی» را سروش صحت وایمان صفایی نوشتهاند و داستان آن درباره دو خانواده است که هر بار با برخی مشکلات و مسایل اجتماعی و شهری درگیر میشوند.
صحت که پیش ازاین در سریالهای «ساختمان پزشکان» و «پژمان» به انگیزه قشر خاصی از جامعه مانند پزشکان و فوتبالیستها، داستانهایی درباره انسانها و روابطشان طرح کرده بود،این بار در سریال «شمعدونی» یک داستان خانوادگی را روایت میکند؛ دراین سریال پیمان قاسمخانی به عنوان مشاور با صحت همکاری میکند و مهراب قاسمخانی هم طراح صحنه کار است.
داستان شیرینی دارد
رضا کریمی، مدیر تولید است و تقریباً یکی از پاهای ثابت آثار صحت.وی درباره مراحل ساخت شمعدونی گفت: شمعدونی قرار بود شبهای ماه رمضان از شبکه سوم پخش شود و محسن چگینی، تهیهکننده سریال هم برای پخش آن اعلام آمادگی کرده بود، اما به جای آن قرعه به نام «هفت سنگ» افتاد.
کریمی گفت: از روز اول هم قرار نبود، این سریال در ماه رمضان پخش شود، چون اصلاً سریال ماه رمضانی نبود، چون شمعدونی داستان پشت سرهم و شیرینی دارد و ارتباطی با ماه رمضان ندارد؛ بعلاوه از روز اول قرار بود، سریال را در 40 قسمت بسازیم و دوست نداشتیم، در روزهای ماه رمضان پخش شود، چون بخشی از آن در روزهای ماه رمضان پخش میشد و پخش بقیه قسمتها به بعد از ماه رمضان میافتاد که ما این را دوست نداشتیم.
او درباره لوکیشنهای مختلف شمعدونی هم میگوید: و درست مثل سریال «پژمان» و «دزد و پلیس»، سریال پرلوکیشنی است؛ در حقیقت قصه ایجاب میکند که بعضی از قسمتها کاملاً در فضای بیرون باشد و بعضی دیگر کاملاً در فضای داخلی.
به ساختمان پزشکان نزدیک است
محسن چگینی، تهیهکننده «شمعدونی» و مجموعههای دیگری همچون «مسافران»، «دزد و پلیس»، «چهارخونه»، «ساختمان پزشکان» و «شبهای برره» است. وی در گفت و گو با خبرنگار ما در خصوص کلیت این سریال گفت: شمعدونی یک طنز اجتماعی خانوادگی است .وی ادامه داد: شمعدونی طنزی خانوادگی است و با سریال پژمان خیلی فرق دارد، ولی به طنز ساختمان پزشکان نزدیکتر است.
چگینی در خصوص انتخاب بازیگران گفت: انتخاب بازیگران توسط كارگردان و با نظر تهيه كننده وگروه نويسندگان انجام شده است .این تهیه کننده در پاسخ بهاین پرسش که آیا این سریال هم میتواند مانند پژمان مورد اقبال مخاطب قرار بگیرد، گفت: ما تمام تلاشمان را كرديم كه كارى پر مخاطب بسازيم، اما تلاشمان به تنهايى باعث نمىشود كه كار پربيننده بشود، بايد صبر كرد و ديد كه تلاشمان موفقیت آميز بوده يا نه. ما تمام سعیمان را کردهایم که بتوانیم لحظات خوبی را برای مخاطب فراهم کنیم.
وی در باره کمی تولید سریالهای طنز در یکی دو سال اخیر گفت: ساخت سريال طنز کار خیلی سختی است و به خاطر حساسیتهایی هم که ساخت اینگونه آثار دارند، برخی تمایلی برای ساختاین گونه کارها ندارند؛ از آن طرف نویسندههای خوب در آثار کمدی خیلی کمتر از دیگر کارها هستند وهمین خودش باعث کمبود تولیداین گونه آثار است. وی همچنین در پاسخ بهاین پرسش که آیا «شمعدونی» انتظار مخاطبان را برآورده میکند، گفت: با تجربهای که دراین سالها به دست آوردیم و همچنین کارهای فنی که رویاین سریال انجام دادیم، پیشبینیماناین است کهاین سریال دیده خواهد شد، اما در نهایتاین مخاطب است که باید قضاوت کند.
تفاوت دایی جلال و رشید
قدرت ا...ایزدی، یکی از بازیگراناین سریال است که برخلاف نقشهای قبلیاش این بار در قالب نقشی کاملاً جدی و در نقش دایی جلال ظاهر شده است.ایزدی در خصوص حضورش دراین سریال و نقشش گفت:سروش صحت برای من همیشه قابل احترام است. او در کارش استاد است و زمانی که مرا برای بازی در سریال شمعدونی دعوت کرد و گفت میخواهد، من نقش جدی دراین سریال بازی کنم، دراین باره با او خیلی صحبت کردم و گفتم مردم مرا با رشید میشناسند. اما او اصرار داشت که من بعد از مدتها یک نقش جدی بازی کنم تا نشان بدهم در کارهای جدی هم میتوانم خوب ظاهر شوم، البته من به او گفتم در چند سریال و تله فیلم نقش جدی بازی کردهام، ولی مردم از من نقش جدی نمیخواهند.حتی به او پیشنهاد دادم نقش دایی جلال را به بازیگر دیگری بدهد، اما او گفت شما با لهجه شیرین اصفهانی این نقش را هم طنز و دلنشین خواهی کرد.
سرانجام به خاطر احترامی که برای او قایل هستم، این کار را انجام دادم و امیدوارم مردم مرا دراین نقش هم بپذیرند و اگر هم خوششان نیامد و نسبت به بازیام انتقاد داشته باشند، دیگر نقش جدی بازی نخواهم کرد و هر کارگردانی پیشنهاد بدهد، نخواهم پذیرفت. مردم رشید را دوست دارند واین شخصیت برایشان مهم است.
این بازیگر افزود: با همه اینکه راضی شده بودم، یک نقش جدی را بازی کنم، ولی هنگام بازی دراین نقش خیلی رنج میبردم. انگار دست و پایم را بسته بودند. خیلی اذیت میشدم. یک جاهایی دوست داشتم در قصه رشید شوم، حتی تکیهکلامهای رشید را گاهی میگفتم، اما همان موقع آقای صحت میگفت: کات! آقایایزدی! مگر من به شما نگفتم، شما دراینجا رشید نیستی و دایی جلال هستی!ضمن این که شخصیت دایی جلال هم به گونهای طراحی شد که نمیشد آن را تبدیل به رشید کرد، چون او با مسؤولان در رفت و آمد است و گاهی انگلیسی صحبت میکند. بر عکس رشید که آدم سادهای است؛ بنابراین دایی جلال خیلی با رشید فاصله داشت. وقتی بازیام دراین سریال تمام شد به سروش صحت گفتم، مناین کار را انجام دادم، اما مطمئن هستم مردم از شما انتقاد خواهند کرد و میگویند ما رشید را میخواهیم.
نظر شما