سیاسیون و آگاهان معتقدند، این طرح باید مورد بررسی بیشتر قرار گیرد و با وضعیت آماده تری به مجلس ارایه شود. عده ای هم میگویند، این طرح باید هرچه زودتر به تصویب برسد تا انتخابات امسال به شیوه جدید برگزار شود.
در این خصوص لازم است که به چند نکته از نگاههای مختلف توجه کنیم.
1. برخی ها معتقدند، نظام انتخاباتی موجود در کشور ما درباره مجلس به دلیل شرایط حاکم بر آن پاسخگوی نیازهای موجود نیست و باید اصلاح شود. این عده میگویند، به دلیل اینکه نمایندگان مجلس به طور مستقیم از حوزههای انتخابیه کوچک انتخاب میشوند، بیش از حد با موضوعات محلی درگیر میشوند و همین امر باعث میشود از مسایل کلان کشور و قانونگذاری درباره موضوعات مهم کشور باز بمانند.
2. کارشناسانی که موافق استانی شدن انتخابات مجلس هستند، میگویند، ما باید سازوکار انتخاب نمایندگان مجلس را تخصصی تر کرده و ترتیبی بدهیم که نمایندگان به جای انتخاب از حوزههای کوچک، از حوزههای بزرگ و استانی انتخاب شوند، به این ترتیب نماینده از موضوعات و ارجاعات جزیی دور شده و به مسایل کلان کشور میپردازد، به این ترتیب اثر قومیت گرایی و قبیله محوری در انتخاب نمایندگان کاهش مییابد و نماینده میتواند به صورت تخصصیتر انتخاب شود.
3. عده ای دیگر از آگاهان میگویند، اگر این اتفاق بیفتد، اثر قومیت گرایی کاهش نمییابد، بلکه سطح آن از شهرستان به سطح استان کشیده میشود و اثر قبیله گرایی بسیار وسیعتر خواهد بود. ما در استانهای مختلف گرایشهای گوناگونی داریم که در برخی از استانها به آشکار این گرایشها در اکثریت قرار دارند، بنابراین بعد از مدتی این بزرگان قوم و قبیله هستند که تعیین کننده آرای نمایندگان استان خواهند بود.
4. برخی ها هم موضوع تخصصی شدن را رد میکنند و معتقدند، اگر انتخاب نمایندگان، استانی شود، تعداد گزینههای هر فرد رای دهنده تا 10 برابر افزایش مییابد، بنابراین مردم عادی برای پیدا کردن بهترین گزینه دچار سردرگمی شده و نمیتوانند بهترین را انتخاب کنند، چون اساسا فرصت کافی برای بررسی آن همه نماینده را ندارند.
5. منتقدان میگویند، اگر مردم احساس کنند که رأی آنها در انتخاب نمایندههای استانی تعیین کننده و اثر گذار نیست، بسیار احتمال دارد که میلی به رأی دادن نداشته باشند و همین امر میزان مشارکت را بسیار کاهش خواهد داد .
در نتیجه این اتفاق، مردم نقاط دور افتاده بدون متولی میشوند و ارتباط آنها با تهران و مجلس قطع میشود. آنها دیگر میلی به رأی دادن ندارند، چون نماینده آنها انتخاب نمیشود، بنابراین مشارکت کاهش یافته و ارتباط نیز قطع میشود.
این اتفاق از نگاه برخی آگاهان تبعات منفی امنیتی در پی خواهد داشت و نمایندگان هم به سمت طرحهای کلان و ملی میروند و در نتیجه از مردم محروم غافل شده و مشکلات آنها نیز از نگاهشان پنهان میشود.
6. به نظر میرسد مشکل ما این است که راه درست را گم کرده ایم و به همین دلیل به سراغ چنین طرحهایی میرویم. الان در دنیا مدلهای بسیار بهتری وجود دارد که میتوانداز آنها استفاده کرد.
به عنوان مثال، مدل انتخابات مجلس عراق که به صورت ائتلافی برگزار میشود و مشکلاتی که به آن اشاره شد نیز در آن وجود ندارد، هر فرد در این سازوکار به یک نفر رأی میدهد و احزاب و ائتلافها به نسبت سهم خودشان کرسیهای لازم را به دست میآورند.
ظاهراً باید برای انتخاب نمایندگان به این سمت حرکت کنیم و مجلس نمایندگان با همان شأن و رتبه خود حفظ شده و با مردم نیز مرتبط باشند.
نظر شما