گروه جامعه /مسعود حیدری معینی- به بهانه روز و هفته بزرگداشت مقام معلم به سراغ شماری از فرهنگیان عزیز می‌رویم تا از زبان خودشان مشکلات آنها را بشنویم. 

 جایگاه والای «معلم» متزلزل شده است

بسیاری از آنها تمایلی برای گفت و گو نشان نمی‌دهند و با متانت و احترام می‌گویند: اینقدر گفتیم، چه شد؟ مشکلاتمان هنوز باقی است...

و من با خودم فکر می‌کنم براستی چرا معلمان ما خسته و فرسوده شده‌اند؟ چرا تمایلی برای حرف زدن ندارند؟ چرا از آن نشاط و پویایی که خودشان آرزویش را دارند خبری نیست و صدها چرای دیگر...

 

  سردرگمی نهاد آموزش و پرورش

یک دبیر بازنشسته می‌گوید: جایگاه کنونی معلم اتفاقی است که به صورت جبری به وجود آمده و علت آن تغییر کمی و کیفی در رسانه‌ها و شیوه‌های آموزش و مسایل جاری در جامعه و عقب ماندن آموزش و پرورش در به روز رسانی سیستم خود است. معلم نیز جزیی از همین سیستم است. به نظر من دغدغه‌ اصلی آموزش و پرورش باید معطوف به جبران این عقب ماندگی‌ها باشد.

مجید  تقوی می‌افزاید: شفاف سازی در آموزش و پرورش از همه چیز مهمتر است. هنوز آموزش و پرورش نتوانسته خواسته‌های خود را به وضوح بیان کند. به عنوان مثال بازدهی کاری یک معلم چگونه مشخص می‌شود؟ آیا شمار قبول شدگان و یا معدل بالا کفایت می‌کند؟ یا باید طراح، سوال را به گونه‌ای طرح کند که همه در سطح منطقه نمره بیاورند؟ وی تغییرات شتابزده از جمله طرح ۶، ۳، ۳ را عامل سردرگمی مردم در جامعه می‌داند.

 

  معلم نقشی در تصمیم‌گیری‌ها ندارد

ق. عباس‌زاده یکی از فرهنگیان اهل قوچان است. او می‌گوید: تا می‌خواهد چند تومانی به حقوق ما اضافه شود، مسؤولان در بوق و کرنا می‌کنند، ولی در ادارات دیگر کسی چیزی متوجه نمی‌شود. این کار درست نیست و ما خود جایگاه خودمان را در جامعه پایین می‌آوریم. مسؤولان آموزش و پرورش باید به این نکته توجه کنند.

خانم سپهر، بیش از ۲۰ سال سابقه تدریس دارد. او در نظام آموزشی کنونی، معلم را تصمیم گیرنده نمی‌داند و دخالت اولیا در روشهای تدریس و تعیین تکالیف دانش آموزان را سبب خروج معلم از چرخه واقعی آموزش می‌داند.

وی که مدرس ضمن خدمت فرهنگیان هم هست، می‌گوید: گاهی در محیط کارم احساس می‌کنم وسیله‌ای هستم که کوک شده‌ام تا یک سری کار‌های از پیش تعیین شده توسط مدیر و اولیا را انجام دهم و خلاقیت و هنر من نادیده گرفته شده و از سویی جایگاه تعیین کننده‌ای بین دانش آموزان ندارم. این احساس را بیشتر از وقتی به مدرسه غیر انتفاعی آمده‌ام دارم، گر چه من حقوق خود را از آموزش و پرورش دریافت می‌کنم. اولیا نباید به معلم امر و نهی کنند و شخصیت او را زیر سوال ببرند. البته معلم نیز باید به‌روز و دارای آگاهی و بینش کافی باشد.

 

  معیشت معلمان، فراموش شده است

الف. کهندل ۲۳ سال سابقه را در کارنامه خود دارد. این معلم مدارس ابتدایی، با لبخندی بر لب، رسیدگی به وضعیت معیشتی معلمان را از اولویتهای اصلی بر می‌شمارد و می‌گوید: چه معنا دارد یک معلم به دنبال شغل دوم باشد؟ متأسفانه اکنون ارزشها در جامعه مادی شده و به قشر فرهنگی مانند گذشته نگاه نمی‌شود. تا وقتی دولت به معلم اهمیت ندهد، معلم نمی‌تواند برای خودش کاری بکند. ما کلی معلم با مدارک بالای دانشگاهی داریم که نوابغ بسیاری در بین آنها دیده می‌شود. چه اهمیتی برای آنان قایل شده‌اند؟ ما باید کار فرهنگی را همراه با ارتقای سطح معیشتی برای معلمان انجام دهیم. به زور نمی‌شود معلم را به کاری وادار کرد. مثل طرح رتبه بندی که من این طرح را جالب نمی‌دانم. چون دردی از ما دوا نمی‌کند.

یکی دیگر از معلمان که تمایلی به بیان نامش ندارد، می‌گوید: وقتی می‌توانیم تاثیرگذار باشیم که عیب خودمان را برطرف کنیم. دانش‌افزایی را به خاطر کسب علم انجام دهیم نه با انگیزه کسب امتیاز. ما به همکاران تازه نفس و با انگیزه نیاز داریم، افرادی که با فناوری روز آشنایی داشته باشند. دانش آموزان این روز‌ها اطلاعات را از کانالهای دیگری دریافت می‌کنند. در شعار، معلمان به روز می‌شوند، ولی در عمل این اتفاق نمی‌افتد. افزایش متون علمی اتفاق می‌افتد ولی از رشد علمی خبری نیست.

 

  معلم نباید جایگاهش را از دست بدهد

وی که مدرس ضمن خدمت فرهنگیان هم هست، در ادامه می‌گوید: اخلاق حرفه‌ای را به دور از شعار برای معلمان تعریف نکرده‌ایم. در عمل بودجه‌ای برای تحقیق و پژوهش وجود ندارد. ما باید به نیاز‌های روز دانش آموزان توجه کنیم و برای ۲۰ سال آینده و بلکه بیشتر از آن برای ۱۰۰ سال آینده برنامه ریزی کنیم.

ابوالقاسم حسنی که معاون آموزشی یکی از دبستانهای مشهد است، می‌گوید: مردم، معلم را در جامعه به عنوان فردی معتبر، صادق و راستگو می‌شناسند و برای او احترام قایلند، اما بنا به دلایل متفاوت، از جمله نداشتن تمکن مالی مناسب، از ارزش این جایگاه کاسته شده است. بنا به تغییر ساختار غیررسمی که در داخل آموزش و پرورش در حال شکل گیری است، معلم ابزار کنترلی و نقش محوری خود را از دست داده و نمی‌تواند با دانش آموز خود برخورد کند و از نظر آموزشی بازخورد مناسبی را انتظار داشته باشد. شاید برخی مسؤولان بخواهند برای معلم کاری بکنند، اما به دلیل تغییرات سریعی که در جامعه در حال شکل گیری است، دستشان بسته است.

 

  پرهیز از سیاسی‌کاری و باندبازی در آموزش و پرورش

مدیر یکی از دبیرستانهای دخترانه نیز می‌گوید: حرمت و جایگاه رفیع معلم باید از هر نظر و به دور از هر گونه سیاسی‌کاری و باندبازی حفظ شود. خداوند ۱۲۴ هزار پیامبر را بنا بر نیاز جامعه بشری فرستاد و کار معلمی هم در ادامه کار همان پیامبران است و همان قداست را دارد. جامعه باید در کمال احترام و حرمت با معلم رفتار کند و قدر معلمان متخصص و انقلابی را بداند.  این بانوی فرهنگی که از جانبازان جنگ تحمیلی است، می‌افزاید: انقلاب ما یک انقلاب اسلامی و ارزشی است. اگر ما به درستی جایگاه و موقعیت معلم را درک و تکریم کردیم، دانش آموز و جامعه هم یاد می‌گیرد و این راه را ادامه می‌دهد.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • علی IR ۰۰:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۴
    0 0
    جایگاه معلم راحاجی بابایی وفانی خراب کردند واب رفته به جوی باز نخواهد گشت تمام مرد ان ابهت معلمی مرد ان هیبت وشکوه معلمی این مردکهای بیسواد نابود کردند رفت
  • حسن IR ۱۱:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۴
    0 0
    معلمی که همیشه از مافوقهایش دروغ می شنود چه انتظاری از او می رود-(مطالبات - بدهی ، معوقات )این همان سخنان گرگ آمد گرگ آمد همان چوپان است . از دست عزیزان چه بنالیم گله ی نیست گر هم گله ای هست دگر حوصله ای نیست