عقیله بنی هاشم با صبر جمیل خویش، موجب افتخار خاندان نبوت و ولایت شد و اوج فداکاریاش در حادثه عاشورا و دفاع از حریم ولایت به ثمر رسانید. به مناسبت سالروز رحلت جانسوز حضرت زینب کبری(س) با حجتالاسلام امیرعلی حسنلو؛ مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم گفتوگو کردیم.
* ابتدا به ویژگیهای شخصیتی حضرت زینب(س) اشاره کنید و بفرمایید چه شد که ایشان در تاریخ جاودانه شد؟
زینب(س) به عنوان زن در این برهه از تاریخ و در این رویداد بزرگ و انقلاب ماندگار، نقش بیمانند داشته است، از آن رو که ثابت کند زن با تکیه بر معنویت، تقوا، وفاداری وپایبندی به میثاق الهی میتواند تاریخ ساز باشد که به چند ویژگی از خصال حضرت زینب(س) اشاره میکنم:
ـ تقوا: قبل از هر چیز این زن در درجهای از پارسایی قرار دارد که ذرهای تردید پس از این همه رنج وتالم روحی چون کوهی استوار برجاست و در برابر عبیدالله و یزید از حقانیت مکتب حسینی دفاع میکند.
ـ اهمیت به نماز: نکتهای است که قرآن آن را از اوصاف مؤمنان بر میشمارد؛ زینب(س) میان این همه مصائب از نماز شب غفلت نکرد، نمازهای واجب را ببینید چقدر مراقب است که از نماز مستحبی آن هم نماز شب کوتاهی نکرد، معرفتی که از مادر بینظیر آموخته است و نیایشهایی که از امیرمؤمنان در دل داشته است، حقانیت نهضت و جاودانگی قیام امام حسین(ع) با این رفتارها محقق میشود؛ چنان که با دعاهای ژرف و مناجات سیدالعابدین تفسیر عرفانی گرفته است و عرفان حقیقی را در قیام حسین(ع) معنا میکند.
ـ خردمندی: زینب(س) به عنوان بانویی که خرد را معنا بخشید، از آنجایی که هدف بنی امیه سرکوب قیام و کشتار فجیع اهل بیت و به تبع آن نابودی کامل اسلام بود، مدیریتی که حضرت زینب(س) داشت، توطئه آنان را خنثی و نهضت بزرگ را در تاریخ نهادینه کرد تا از دل آن کانون بزرگ قیامهای ظلمستیزانه در همیشه تاریخ سربرآورد و ظالمان را رسوا کند.
ـ ادب و احترام حضرت زینب(س) به برادر: آنچنان بود که هنگامى که عبداللَّه بن عباس به امام حسین(ع) گفت: شما که به این سفر خطرناک مىروید چرا زنها را با خود مىبرید؟ حضرت زینب با شنیدن این سخن سر از محمل خود برآورده و فرمود: «اى پسر عباس! آیا مىخواهى بین من و برادرم جدایى بیندازى؟ هرگز من از او جدا نخواهم شد».
محبت امام حسین(ع) و زینب(س) علاقهای متقابل و استثنایی بود، امام نیز فوقالعاده حضرت زینب را عزیز و گرامی میداشت، ایشان را محرم راز و امین خود میدانست و ودایع خویش را به ایشان سپرد و اسرار امامت را به ایشان سپرد. این مسأله مقام و شأن حضرت زینب(س) را گواهی میدهد. به حدی که هنگام دیدار امام با خواهر خویش برای او جا باز میکرد و با شادمانی ایشان را در کنار خود مینشاند و در قرب جوارش بود.
امام زینالعابدین(ع) که طول اسارت فداکاریهای حضرت زینب را بارها مشاهده کرده بود، درباره ایشان فرمود: «عمهام، زینب در مدت اسارت، غذایى را که به عنوان سهمیه و جیره مىدادند، بین کودکان تقسیم مىکرد؛ زیرا در شبانهروز به هر یک از ما یک قرص نان مىدادند، او سختىها و تازیانهها را به جان خود مىخرید و نمىگذاشت بر بازوى کودکان اصابت کند.
همچنین حضرت زینالعابدین(ع) یکی از ویژگیهای او را اینگونه ذکر کرده است: «عمه جانم زینب در طول زندگیاش نماز شبش را ترک نکرد؛ حتی شب یازدهم مُحرّم».
فاطمه دختر امام حسین(ع) میگوید: «عمّهام زینب در آن شب (شب عاشورا)، در محراب عبادتش ایستاده دعا میخواند و به خدا استغاثه میکرد، آن شب دیدگان هیچ یک از ما به خواب نرفت و آه و ناله ما فرو ننشست»، در روایت دیگری درباره عمهاش فرمود: ای عمه خدا را شكر كه تو دانشمندی هستی كه بدون استاد به این مقام نایل شدی و تو فهمیدهای هستی كه به ذات خود در این فضل برتری داری.
از سخنان حضرت زینب(س) طول مسافرت کربلا، کوفه و شام خطبههایى که در فرصتهاى مختلف در برابر ستمکاران و طاغیان آن زمان و مردم دیگر ایراد فرمود، به خوبى معلوم مىشود که مراتب علم، دانش و کمال آن بانوى بزرگوار از راه تحصیل و تعلیم و اکتسابى نبوده است. از طرفی میدانیم که برترین درجه علم، علمى است که از ذات الهى به انسان افاضه مىشود که به تعبیر قرآن مجید، علم «لَدُنّى» است، درباره زینب کبرى(س) باید گفت علاوه بر اینکه ایشان بانویى سرشار از بینش و بصیرت بود، به شهادت امام سجاد(ع) ایشان «علم لدنّى» را داشت چرا که خطاب به عمّهاش فرمود: «بحمدلله تو دانشمند معلم ندیده و فهمیدهاى فهم نیاموخته هستى» و این سخن امام سجاد(ع) در تأیید مقام علمی عمه بزرگوارش حضرت زینب(س) است.
باید گفت شناخت القاب حضرت زینب(س) نیز در شناخت ویژگیهای لازم است، به ویژه که این القاب از جانب ائمه(ع) به ایشان عطا شده و گویایی صفات والای این بانوی بزرگوار است. حضرت زینب القاب زیادی دارند که عبارتاند از: عالمة غیر معلّمة؛ داناى بیآموزگار، فهمة غیر مفهّمة؛ فهمیده بدون فهماننده، کعبة الرّزایا؛ قبله رنجها، نائبه الزهراء: جانشین و نماینده حضرت زهرا، محبوبة المصطفى؛ مورد محبت و محبوب پیامبر، قرّة عین المرتضى؛ نور چشم حضرت على و ...، اما لقب اصلی ایشان عقیله است؛ عقیلة بنیهاشم، عقیلة النساء، عقیلة خدر الرسالة، عقیلة الطالبیین، عقیلة الوحى، عقیلة النبوّة، عقیلة القریش، سیدة العقائل نیز درباره ایشان مشهور است، حضرت زینب(س) را به واسطه پرستاری از امام سجاد(ع) پس از واقعه عاشورا «کفیلة السجّاد» لقب دادند، همچنین «الصدّیقه الصغرى» صدّیقۀ کوچکتر لقب دیگر حضرت زینب است تا با مادرش صدّیقه کبرى فاطمه زهرا(س) اشتباه نشود.
*به میزان علاقه حضرت زینب(س) به برادرش اشاره کردید، درباره وداع عقیله بنیهاشم با امام حسین(ع) در روز عاشورا توضیح میدهید؟
یکی از سختترین لحظههای عمر بانوی بزرگ وداع با برادرش امام حسین(ع) بود، وقتی امام حسین(ع) برای آخرین بار خواست از اهل حرم خداحافظی كند، براساس گزارشی که به دست رسیده صدا زد: یا زینب یا أم كلثوم و یا سكینة یا رقیة یا فاطمة، علیكنّ منی السلام، زینب در این هنگام جلو خیمهها آمد و گفت: ای برادر! آیا به استقبال شهادت میروی؟ فرمود: چگونه یقین نداشته باشم در حالی که بییار و یاورم؟ زینب برای اینکه بیشتر با برادر سخن گوید: گفت: ای برادر ما را به مدینه حرم جدمان برگردان، امام فرمود: ای خواهر! این کار ممکن نیست که اگر امکان داشت به این سرزمین نمیآمدیم ... در این حال شیون و ناله از خیمههای حرم بلند شد و امام با دیدن این حال زینب را به آرامش، صبر و بردباری دعوت کرد و فرمود: برای گریه زیاد و عزاداری آماده شوید، زینب از خیمهها خارج شد و گفت: ای برادر! اجازه بده برای آخرین بار از دیدن رویت توشه برگیرم و با تو وداع کنم که دیگر فرصت دیداری نیست.
*پس از بازگشت کاروان اسرا به مدینه، حضرت زینب(س) به خاطر روشنگریها و روشن ساختن افکار عمومی نسبت به ظلم دستگاه اموی از سوی حاکم مدینه تبعید شد، با این اوصاف مزار اصلی حضرت(س) کجاست؟ و چه زمانی بر روی مزار ایشان بارگاه ساختند؟
به نوشته برخى حضرت به شام سفر نمود و همانجا درگذشت، برخى دیگر گفتهاند: حضرت به مصر هجرت کرد و در تاریخ پانزدهم رجب سال 62 هجرى درگذشت، اما قول هجرت اجباری به شام که سوریه فعلی است به واقعیت نزدیکتر است، از آن رو که از نزدیک تحت نظر باشد.
با این وجود یكى از زیارتگاههاى مورد توجه همه مذاهب اسلامى در دمشق، مرقد و آرامگاه منسوب به زینب كبرى(س) است كه همواره خیل ارادتمندان آن بانوى فداكار از سرزمینهاى اسلامى به ویژه ایران، براى زیارت قبر او عازم این سرزمین هستند و از قدیم الایام مورد توجه زائران بوده است.
اینکه برای این حرم از چه زمانی بارگاه درست کردهاند، حداقل تا قرن پنجم هجری چیزی از منابع به دست نمیآید، تنها مطلبی که اشاره به وجود زیارتگاه در این منطقه در اواخر قرن دوم دارد، گزارشی است که اشاره به زیارت یکی از منسوبین به خاندان علوی از این حرم دارد. طبق این گزارش بانویی به نام نفیسه بنت حسن الانور از نوادگان امام علی(ع) در سال 193 قمری در منطقه راویه دمشق حرم حضرت زینب را زیارت کرده است، احتمال میرود حداقل در این دوره زمانی مکان قبر مشخص بوده و به عنوان زیارتگاه معروف بوده است.
همچنین طبق گزارش دیگری نقل شده که مردی از اهالی حلب در سال 500 قمری برای حرم حضرت زینب مسجدی ساخته است، بنابراین تا اواخر قرن ششم غیر از این دو گزارش مطلبی درباره ساخت گنبد و صحن در دست نیست، اما بعد از این دوره در سه دوره غیر از توسعه اخیر که توسط جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته٬ حرم حضرت زینب تجدید بنا و توسعه یافته است.
به هر حال آرامگاه حضرت زینب در سالهای 768، 1302 و 1370 قمری بازسازی شده و هر بار بخشهای مختلفی نیز به آن افزوده شده است. اینکه قبل از این بازسازیها حرمی و گنبدی وجود داشته شکی نیست.
نظر شما